چین قبلتر از ما با کشورهای عربی توافق بلندمدت امضا کرده است
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از فارس، روزنامه «وطن امروز» گفتوگویی با مهدی صفری، سفیر اسبق ایران در چین انجام داده است که مهمترین بخشهای آن را در ادامه میخوانید.
یک فرصت برد- برد
- من فکر نمیکنم این توافقنامه راهبردی 25 ساله تهدیدی برای کشور ما داشته باشد. این همکاریها اگر محقق شود، قطعا یک فرصت برد- برد برای دو طرف است. چین کشوری است که برای برقراری و گسترش روابط خارجی خود به دنبال پارتنرهای [شریکهای] قوی میگردد. قطعا یکی از کشورهایی که میتواند شریک قوی و مهمی برای چین باشد، جمهوری اسلامی ایران است. چین نهتنها با ما، بلکه با روسیه، هند و برزیل نیز روابط نزدیک و راهبردیای را پیریزی کرده است.
- ایران کشوری است که منابع انرژی دارد، جمعیت جوان دارد و در تامین انرژی و امنیت در حوزه خلیجفارس موثرترین کشور است. هماکنون چین روزانه 5/11 میلیون بشکه نفت به کشورش وارد میکند که 5/5 میلیون بشکه آن از خلیجفارس عبور میکند، به همین خاطر تامین امنیت خلیجفارس برای چین بسیار مهم است؛ مسالهای که ایران میتواند در آن نقش ویژهای ایفا کند.
- نهتنها امنیت خلیجفارس، بلکه امنیت تجاری در دریاها و اقیانوسها هم برای چین مهم است؛ مقابله با دزدان دریایی در اقیانوس هند، عمان و منطقه آفریقا. ایران جزو کشورهایی است که با قدرت دریاییای که دارد، میتواند همکاری نزدیکی با چین برای تامین امنیت تجارت دریایی داشته باشد.
چینیها مشتاق گسترش همکاریها با ایران
- توجه داشته باشید که هماکنون آمریکا اقتصاد چین را محاصره و برای راههای دریایی تجارت چین محدودیتهایی را ایجاد و این کشور را مجبور کرده تمرکز خود را بیشتر متوجه راههای خشکی برای تبادلات اقتصادی بکند؛ همان چیزی که رئیسجمهور چین از آن به عنوان «کمربند جادهای» نام برده است. بهترین مسیر این کمربند جادهای از ایران میگذرد، یعنی از طریق قزاقستان و ترکمنستان به جمهوری اسلامی ایران میرسد و از طریق ایران به اروپا. این موقعیت استراتژیک ایران در بحث ترانزیت، باعث شده چینیها مشتاق گسترش همکاریها با ایران شوند.
- این اشتیاق دوسویه است، وقتی ما از طریق خط راه آهن مشهد-تهران- تبریز- ترکیه، تبدیل به قطبی برای عبور کالاها شویم، در واقع فضای تسهیل صادرات و واردات برای کشور بیش از پیش فراهم میشود. نهتنها صادرات و واردات، بلکه زیرساختهای حملونقل ما هم توسعه پیدا میکند. چینیها برای بهبود حملونقل کالا در این مسیر اقدام به ساخت مسیرها و قطارهای ریلی پرسرعت خواهند کرد، که اصل حملونقل در ایران را روانتر و توسعهیافتهتر میکند.
حوزههای متنوع توافقنامه راهبردی 25 ساله
- توافقنامه راهبردی 25 ساله ما با چین حوزههای متنوع دیگری را هم دربر میگیرد که به تعدادی دیگر از آنها هم اشاره میکنم. مثلا در بخش انرژی، قرار است چین یک گارانتی 25 ساله به ایران بدهد برای خرید نفت ایران و به صورت متقابل ایران هم یک گارانتی 25 ساله به چین بدهد برای فروش نفت. در کنار این چین متعهد میشود بسیاری از پروژههای نیروگاهی ما را فاینانس (تامین مالی) کند.
- نیروگاههای آبی، بادی و خورشیدی که هم به اشتغالزایی و خودکفایی کشور کمک میکند و هم با فروش بخشی از این تولیدات به چین بخشی از نیاز چین هم برآورده میشود. ما در این حوزه هم میتوانیم به سطح صادرات برسیم.
- به عنوان مثال ایران یکی از بهترین کشورها برای تولید انرژی خورشیدی است. اگر ما بتوانیم با کمک چین سلولهای تولید انرژی خورشیدی را در کشور تولید کنیم نهتنها برق تولید میکنیم و نهتنها در حوزه تولید تجهیزات پیشرفت کردهایم، بلکه بخش وسیعی از کشور را بیابانزدایی هم کردهایم. هر 2 یا 3 گیگا تولید برق، مساحت زیادی از بیابانهای ما را تبدیل به مرکز سلولهای تولید برق از انرژی خورشیدی میکند که با بیابانزدایی صورتگرفته از حرکت شنها و مسائل پیرامونی آن نیز جلوگیری میشود.
- در بخش دیگر چین به ما تعهد داده نیروگاههای انرژی اتمی (از نوع عادی) که در مقیاس کوچک ساخته میشود، بسازد که علاوه بر تولید برق میتواند آب را نیز برای ما شیرینسازی کند. اگر همین نیروگاهها در مرز پاکستان یا افغانستان و عراق ساخته شود، توانایی صادرات این برق را هم خواهیم داشت.
- بخش دیگری که از توافق راهبردی 25 ساله با چین میتوان به آن اشاره کرد حوزه پزشکی است. اگر چه چین در حوزه تجهیزات پزشکی و داروسازی رتبه یک دنیا را ندارد اما رتبه ۲ را هم ندارد، یعنی چیزی بین این دو است. 80 درصد مواد اولیه داروها در چین تولید میشود. چین مدرنترین تجهیزات پزشکی را تولید میکند که انتقال تکنولوژی آن به ایران، میتواند فرصت مناسبی برای کشور ما باشد.
- بخش مهمی از تبادلات ما با چین میتواند در حوزه گردشگری باشد. توجه کنید که در چین 300 میلیون نفر قدرت خرید متوسط به بالا دارند. سالانه 200 میلیون چینی به عنوان توریست به کشورهای دیگر سفر میکنند، اگر از این 200 میلیون نفر تنها سالانه یک یا 2 میلیون نفر وارد ایران شوند چه تحولی در حوزه گردشگری ایران رخ میدهد یا چه توسعهای در حوزه هتلداری و اشتغالزایی ایجاد میشود؟
- دقت کنید که چینیها مردمی هستند که بسیار به صنایع دستی و تزئینات قیمتی و زیورآلات سنتی علاقهمند هستند. توسعه گردشگری به صورت جانبی نیز میتواند فرصت صادرات و فروش صنایع دستی ما را فراهم آورد. ما 4 میلیون فرشباف در کشور داریم، تصور کنید توسعه فروش فرش ایران چه بازار پرسودی را برای کشور ما ایجاد خواهد کرد.
- نهتنها صنایع دستی و فرش ما قابلیت فروش و صادرات به چین را دارد، بلکه داروهای گیاهی ما نیز بین چینیها طرفدارهای خاص خود را دارد. چینیها مردمی هستند که به طب سنتی و گیاهی اهمیت میدهند، ما از راه فروش داروهای گیاهی میتوانیم 4 یا 5 میلیارد دلار درآمد سالانه کسب کنیم.
فرصت انتقال تکنولوژی
- اینها همه فرصتهایی است که ما باید بدرستی از آنها استفاده کنیم. عدهای ممکن است بگویند این همکاریها ضایعاتی دارد، به وابستگی ایران منجر خواهد شد اما این انتقاد درستی نیست، ما تجربیات خوبی در انتقال تکنولوژی داریم و اگر بتوانیم در ضمن این همکاریها برای انتقال این تکنولوژیها و بومیسازی آنها بکوشیم، این تبادلات نهتنها به وابستگی ما نمیانجامد بلکه زمینه توسعه و رشد ما را فراهم میکند.
- وزرای خارجه آمریکا و انگلیس در دیداری که اخیرا داشتند به چین و ایران حمله کردند. نگاهی به فضای معادلات بینالملل احتمال نزدیکی غرب و مشخصا آمریکا به چین را در آینده نزدیک منتفی میکند. بعید است به این زودیها اینگونه اتفاقی رخ دهد اما اگر بر فرض هم اینگونه اتفاقی بیفتد، باید توجه داشت ما در حال تهیه یک توافقنامهای هستیم که به هرحال برای 2 طرف تعهد ایجاد میکند و دولت چین بر اساس قواعد حقوقی ملزم است به تعهدات قانونی خود عمل کند.
رابطه با چین حالا که به ایران رسید حرام شد؟
- قطعا این توافق بالانس قدرت در خاورمیانه را متعادلتر میکند. همین موضوع هم غربیها را نگران کرده است. این را هم بدانید که چینیها خیلی قبلتر از ما از اینگونه تفاهمنامهها با کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس امضا کردهاند. رابطههای اینگونه با چین تاکنون حلال بوده، حالا به ایران که رسید، حرام شده؟!
- آمریکا به ارتباطات کشورهای عربی با چین واکنش نشان نداده بود، به ایران که رسید اینگونه واکنش نشان میدهد. علت آن هم مشخص است؛ ایران یک قدرت بزرگ منطقهای است؛ قدرتی که مستقلانه رفتار میکند. اتفاقا همین استقلال ما در حوزه سیاست خارجی چینیها را علاقهمندتر کرده که ارتباطات و همکاریهایشان را با ما گسترش بدهند، چرا که میدانند سیاستهای ما با فشارهای مؤلفههای بیرونی تغییر نمیکند. این مسألهای است که در دیگر کشورهای خاورمیانه وجود ندارد؛ آنها ممکن است با یک فشار خارجی، مسیر خود را عوض کنند.