صادق زیباکلام پا پس کشید /سلیمی نمین کوتاه نیامد
به گزارش اقتصادنیوز، عباس سلیمینمین در نامه مفصلی به نقد اظهارات اخیر صادق زیباکلام پرداخته است. اما آقای زیباکلام ترجیح داده است به جای ورود به بحث و مناظره مکتوب درباره مدعاهای تاریخیشان، استدلالها را به مسائل عاطفی مانند «نفرت» بکشاند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، چندی پیش آقای موسوی خوئینیها نامهای به مقام معظم رهبری نوشت که تلویحاً در آن مسئولیت اصلی مشکلات را به جایگاه رهبری منتصب کرده و حتی نقش نهادهای انتخابی را نیز در این مسائل به طور کامل نادیده گرفته بود.این نامه با واکنشهای انتقادی بسیاری از جناحهای مختلف روبرو شد. منتقدان آقای خوئینیها تأکید کردند که اگرچه کشور با مشکلات جدی در حوزه اقتصادی و حتی اجتماعی مواجه است، اما رادیکالیسم موجود در نامه آقای خوئینیها و بیانصافی مطلق موجود در آن، نه تنها گفتوگو درباره ریشه مشکلات و تلاش برای ایدهپردازی به منظور رفع این مشکلات را موجب نمیشود، بلکه همچون هر نوع رادیکالیسم دیگری، به ضد خود تبدیل میشود و راه گفتوگو را نیز میبندد. لذا منتقدان تأکید کردند که مضمون نامه آقای موسوی خوئینیها نه تنها فرافکنی و غیراخلاقی است، بلکه به لحاظ کارکردی نیز علیه گفتوگوی منصفانه و صادقانه راجع به ریشه مشکلات و راهکارهای حل آن است.
در کنار نقدهای بسیاری که به آقای موسوی خوئینیها صورت گرفت و حتی آقای مجید انصاری عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز نیز تأکید کرد که این نامه موضع مجمع روحانیون نیست و نظر شخصی آقای خوئینیهاست، امّا برخی نیز فرصتطلبانه در ظاهر نقد آقای خوئینیها ادعاهایی را علیه سیاستهای کلان جمهوری اسلامی و بویژه اتفاقات بسیار مهم اوایل انقلاب اسلامی از جمله تسخیر لانه جاسوسی آمریکا مطرح کردند.
آقای صادق زیباکلام مهمترین چهرهی چنین نقدهایی بود؛ او در پوشش نقد به آقای خوئینیها، برخی مسائل تاریخی را به نحو تحریف شدهای به مخاطب ارائه کرد و روزنامه سازندگی که در موضع نقد آقای خوئینیها قرار داشت نیز مصاحبه با زیباکلام را به تیتر یک خود تبدیل کرد. اگر چه به طور دقیقی مشخص نیست روزنامه سازندگی در این مواضع با آقای خوئینیها همنظر بوده یا خیر، اما به هرحال وزن دادن به این گفتوگو و برجستهسازی آن به عنوان تیتر یک موجب شد آقای عباس سلیمینمین پژوهشگر تاریخی که او نیز در نقد آقای خوئینیها گفتوگوها و یادداشتهایی منتشر کرده بود، اما این بار به آقای محمد قوچانی نامهای بنویسد و به نقدِ نقدِ زیباکلام و حتی روزنامه سازندگی به آقای خوئینیها بپردازد.
سلیمینمین در ابتدای نامه مفصل و مهم خود به آقای قوچانی سردبیر روزنامه سازندگی نوشته بود: "مباحثی که بعد از نگارش نامه آقای موسویخوئینیها به رهبری در آن جریده منعکس شد نه تنها به تشخیص روند رویدادهای تاریخی چهار دهه اخیر و تعاملات سیاسی گذشته و حال کمکی نمیکند، بلکه به نظر میرسد این موضوع فرصتی برای تسویهحسابهای بین جریانی در طیف اصلاحطلبان تلقی شده است. آن چه بعد از یک دور هجمههای توهینآمیز و تخریبگرانه شاهدیم توسل به افرادی برای تقویت و تثبیت برتری درون طیفی است. افرادی که به هیچ اصولی پایبند نیستند و سوابقشان در زیگزاگ رفتن و تذبذب در مواضع، بسیار پرتأملتر از کسانی است که در سر مقاله خود به آنان هجمه کردهاید، چه آوردهای برای حزبتان خواهند داشت؟"
سلیمینمین در ادامه همچنین گفتهبود: "جناب آقای قوچانی! متأسفانه شما ترجیح دادید در پوشش پرداختن به نامه مورد بحث، به رویکردهای انقلاب اسلامی که با مواضع حزبی شما ناسازگار است حملهور شوید و اصول مبنایی این تحول بزرگ را نفی کرده یا دستکم در ابهام فرو برید تا بعضاً همآواییها با لیبرالیسم و سرمایهداری سلطهجو را توجیهگر باشید و در ادامه برای خاموش کردن توپخانه جریان تندرو اصلاحطلب به توپچیهای حرفهایتر پناه بردید. اگر فراموشتان نشده باشد در اولین واکنش خود به نامه آقای خوئینیها در سرمقالهای مطول ضرورت بازنگری در اندیشههای متأثر از چپ مارکسیستی را در طیف اصلاحطلب مطرح ساختید و در قالب ارائه چهار پیشنهاد برای اصلاح این انحراف؟! نوشتید: «... بازیابی گفتمانی از تفاسیر سوسیالیستی و مارکسیستی از اسلام...» (روزنامه سازندگی، 9 تیر 99، ص2) این در حالی است که در شرایط کنونی هیچ یک از جریانات طیف اصلاحطلب در این وادی ارزیابی نمیشوند بلکه بعضاً بهعکس، به صورت غیرمنطقی و با چرخشهای محیرالعقول مجذوب نظام سرمایهداری و لیبرالیسم شدهاند. البته باید پذیرفت که واکنش کسانی که به آقای موسوی خوئینیها در نگارش نامه مشورت داده بودند به سرمقاله شما بسیار تند و غیرمؤدبانه بود."
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر ایران در بخش دیگری از نامه خود به آقای قوچانی به سوابق صادق زیباکلام نیز اشاره و تاکید کرده بود: "جناب آقای قوچانی! شما با آن که نصیحت وزیر ارشاد دوران اصلاحات را منعکس میکنید، اما خود برای این که از شرمندگی آقایانی چون سعید حجاریان به درآیید تریبون ارگان حزب کارگزاران را به توپچی قهارتری میدهید. آیا آقای صادق زیباکلام که به سراغش رفتید صرفاً با همان ادبیات جواب آقایان را داد یا فرصت را مغتنم شمرد تا با شیوه همیشگیاش با جعل واقعیتهای بارز تاریخی حملات خویش را متوجه مواضع ضداستکباری بنیانگذار انقلاب اسلامی سازد؟ درست است که آقای صادق زیباکلام امروز در دفاع از لیبرالیسم و نظام سرمایهداری از تئوریسینهای آن سینه چاکتر عمل میکند، اما وی همراهی با چپ مارکسیست کودتاکننده در سازمان مجاهدین خلق را در کارنامهاش دارد. آیا فرد موجهتری از ایشان در حزب کارگزاران وجود نداشت تا به صورت متین و منطقی به بحث بپردازد تا دستکم فضای گفتوگوی درون جناحی را سازنده سازد؟ با به خدمت گرفتن فردی که سابقه مارکسیست شدن داشته است شما میخواهید به اصطلاح خودتان «چپ اسلامی» را اصلاح کنید یا دستکم موقعیت آنان را در رقابتهای درون طیفی تنزل دهید."
آقای سلیمینمین در انتهای نامه از آقای موسوی خوئینیها دعوت کرده بود که در مناظرهای مکتوب شرکت کند. مناظره مکتوبی که تجربه موفق و مثبتی از آن پیشتر راجع به مسئله جنگطلبی گروههای سیاسی در همین روزنامه سازندگی میان آقایان سلیمینمین، سعید حجاریان و محسن امینزاده صورت گرفت و نهایتاً در کتابی با عنوان «پرسمان صلح» نیز به چاپ رسید که میتواند منبع خوبی برای بررسی مواضع صلحطلبانه یا جنگجویانه گروههای سیاسی باشد.
پیرو این نامه، به لحاظ حرفهای انتظار میرفت آقای خوئینیها و یا آقای صادق زیباکلام، اگر پاسخی به این نامه دارند در همین روزنامه سازندگی که، خوب یا بد، اما به هرحال اینک به محل این مباحثه تبدیل شده، پاسخ خود را منتشر کنند؛ اما جناب صادق زیباکلام ترجیح داد به جای پاسخ به مطالب مطرح شده در نامه آقای سلیمینمین، در مطلبی برای روزنامه دیگر (روزنامه شرق) مسئله را به حوزه دیگری بکشاند. او بدون پاسخ به مطالب سلیمینمین، در مطلبی که به شرق ارسال کرده، گفته است که نیمی از نفرت آقای سلیمینمین با او بر سر روایتش از رضاشاه است! او همچنین نوشته است: "این بار اولی نیست که آقای سلیمینمین من را متهم به همکاری با کودتاگران سازمان مجاهدین خلق میکنند. محض اطلاع مخاطبان، اعلام کودتا یا در حقیقت مارکسیست شدن بخشی از رهبری سازمان مجاهدین در تابستان 54 اتفاق افتاد. در حالی که من یک سال قبل از آن در زندان بودم؛ به هنگام کودتا در اوین بودم؛ یک سال بعد از کودتا هم همچنان در زندان بودم. نمیدانم از درون اوین چگونه با رهبری مارکسیستشده سازمان مجاهدین میتوانستهام همکاری داشته باشم و ساواک متوجه نشده باشد؟ ای کاش آقای سلیمینمین که به اسناد طبقهبندی شده نظام ظاهراً دسترسی دارند، اسناد همکاری بنده با بخش مارکسیت شده سازمان مجاهدین که بارها بنده را به آن متهم کردهاند، محض تنویر افکار عمومی یکبار منتشر میکردند. مشکل جناب سلیمینمین با من بر سر همکاری با بخش مارکسیستشده سازمان مجاهدین نیست؛ نیمی از نفرت ایشان و سایر مورخین به واسطه نگاه و روایت من از رضاشاه است."
عباس سلیمینمین در پاسخ به این نوشته زیباکلام، در گفتوگویی با روزنامه شرق، ضمن اشکال به اقدام غیرحرفهای در این باره گفته است: "این مسئله مطرح است که بحثی در روزنامه سازندگی مطرح شده و ایشان اتهاماتی را به امام خمینی رحمة الله زدهاند که جعل تاریخ بوده است من هم در همان روزنامه پاسخ ایشان را دادم و مسئولان روزنامه هم اعلام کردند که بحث شما مستدل است علیالقاعده آقای زیباکلام نیز باید به روزنامه سازندگی پاسخ میدادند من تعجب میکنم که چرا روزنامه شرق وارد این موضوع شده است برای روشن شدن حقیقت و اینکه من بحث را با دشمنی یا مشفقانه دنبال کردهام روند مسئله باید در روزنامه سازندگی طی می شد تا قضیه برای خوانندگان مشخص شود آقای زیباکلام مصاحبه ای مفصل با روزنامه سازندگی داشتند و عکس روی جلد بودند من نیز در ادامه بحث هایی را مطرح کردم و گفتم صحبتهای ایشان خلاف مستندات تاریخی است اگر او میخواهد ثابت کند که من با ایشان دشمنی دارم باید در همان روزنامه ثابت میکرد که سندهای من غلط است آقای زیباکلام آمده در روزنامه دیگری حرف دیگری میزند که خوانندگان روزنامه سازندگی متوجه نشوند که او چه گفته است."
او در بخش دیگری از این گفتوگو نیز به اعلام آمادگی پیشنی خود برای مناظره با زیباکلام درباره موضوع رضاشاه اشاره میکند و خطاب به روزنامه شرق میگوید: "این گلایه است که من از شما دارم. سال گذشته زمانی که آقای زیباکلام مقدمه کتاب خود درباره رضاخان را به صورت شفاهی در فضای مجازی منتشر کرده بود یکی از همکاران شما در روزنامه شرق با من تماس گرفت و از من پرسید حاضرید با آقای زیباکلام مناظره کنید؟ من گفتم بله اما به سه شرط: یکی اینکه روزنامه محدودیت صفحه اعلام نکند و چون موضوع رضاخان گسترده است باید هر موضوع در یک جلسه مورد بررسی قرار گیرد؛ مثلاً به مسائل قبل و بعد از ایجاد راه آهن شمال به جنوب یک جلسه اختصاص داده شود و مستند به آن بپردازیم. دوم اینکه من و آقای زیباکلام متعهد شویم که هیچ مطلبی را بدون سند ارائه نکنیم و سوم اینکه: به تمام موضوعات بپردازیم و اگر مثلاً 20 شماره هم طول کشید ادامه پیدا کند؛ اما بعد از اظهار این شرطها همکاران شما دیگر با من تماس نگرفتند."
با این حال سلیمینمین در ادامه خاطرنشان میکند که "ایشان متاسفانه جعل کردند و مطالبی را به امام خمینی(ره) نسبت دادند که کاملاً دروغ است و برای فرار از موضوع اعلام میکند که من از ایشان نفرت دارم. چطور ایشان به آقای موسوی خوئینیها نسبت دروغ میدهد امّا نمیگوید که نسبت به ایشان نفرت دارد؟ حرفهای من در روزنامه سازندگی بحثهای تاریخی و مستند است که خوشبختانه حاج حسن آقای خمینی هم آن را خوانده بودند و با من تماس گرفتند و گفتند بسیار مطلب محترمانه و دقیقی از لحاظ تاریخی است و در سایت جماران نیز آن را منتشر کردند؛ بنابراین از این بحث صورت گرفته استقبال میکنم و روزنامه شرق نیز حتماً باید از آقای زیباکلام بخواهد که بحثی را که ایجاد کرده است، به یک جای مشخص برساند بنده نیز درباره موضوع رضاخان در خدمت هستم. ایشان در یک روزنامه به امام خمینی (ره) به راحتی دروغ نسبت دادند که باید در روزنامه سازندگی به آن جواب بدهند و برای من جواب ایشان به دروغ هایی که به امام نسبت دادهاند، مناظره درباره رضاخان اولویت دارد."
در مجموع به نظر میرسد اگر آقای صادق زیباکلام بدون پراکندن موضوعات به یک مناظره مکتوب جامع درباره مسائل تاریخی و سیاستهای جمهوری اسلامی تن دهد، احتمالاً اتفاقات بسیار مثبتی رخ خواهد داد و موضوعات بسیاری برای مردم روشن خواهد شد. آنچنانکه در زمان مناظرات آقایان سلیمینمین و حجاریان و امینزاده در تسنیم نوشتیم: دوران مونولوگ و تکگویی گذشته و دوران مناظره و مباحثه است.