لاکچری بازی های دروغین در اینستاگرام
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، اینستاگرام در سال ۲۰۱۰ برای اولین بار توسط کوین سیستروم و دوست و همکارش مایک کرگر رونمایی شد و به قدری طرفدار پیدا کرد که تا سال ۲۰۱۲ به ۱۰۰ میلیون کاربر رسید. این روند ادامه یافت تا در سال ۲۰۱۴ به ۳۰۰ میلیون کاربر دست پیدا کرد.
از همان سالهای ابتدایی اینستاگرام که هم در نسخههای اندرویدی و هم نسخههای IOS عرضه شده بود بین مردم ایران نیز رایج شد.
درست است که اینستاگرام با تاخیر بیشتری به ایران آمد و نمیتوان تاریخ دقیقی برای آن دانست، اما به طور کلی در حدود سال ۲۰۱۲ اینستاگرم محبوبیت خود را در ایران بدست آورد و رفته رفته به یکی از پرکاربردترین شبکههای اجتماعی بعد از تلگرام محسوب شد.
تبلیغات در اینستاگرام
اینستاگرام یکی از شبکههای اجتماعی جدید است که در سالهای اخیر نظر افراد زیادی را به خود جذب کرده است؛ بنابراین این فضا محل مناسبی برای تبلیغات آنلاین محسوب میشود.
از آنجا که این شبکه عکس محور بوده و یکی از دلایل معروف شدن آن نیز همین مورد است؛ عموم کاربران سعی دارند با قرار دادن عکسهایی از خود، لذتها و لحظه هایشان به نوعی خود را در معرض نمایش قرار دهند.
داستان از کجا شروع شد؟
داستان از آنجا شروع شد که چشم و هم چشمیهای زندگی حقیقی به فضای مجازی رسید. اگر یک روز خانوادهها در مهمانیهای شان تجملات را به رخ یکدیگر میکشیدند، پس از آمدن شبکههای اجتماعی و پیام رسانهایی همچون اینستاگرام، از این فضا برای ادامه نمایش زندگیهای کاذب شان سوءاستفاده کردند.
نمایش زندگیهای دروغین در اینستاگرام
عکس منتشر میکنند و زندگیهای دروغین شان را به رخ یکدیگر میکشانند و گرفتار آن کسانی که اینچنین زندگیها را باور میکنند و گاهی برای شان میشود الگو. الگویی از جنس زندگی کاذب
هر روز اتفاقات عجیبی را از پیام رسانی همچون اینستاگرام شاهد هستیم. این اپلیکیشن هر روز شمایل جدیدی از زندگی را رو میکند. از استفاده ابزاری از کودکان برای جذب فالوور تا چشم و هم چشمی با این و آن. این روزها هم تبلیغ اجاره آخرین مدل گوشیهای آیفون همراه با اپل واچ و ایرپاد برای میهمانیهای شبانه با قیمتهای میلیونی عرض اندام میکند.
شاید بگوییم که ته ماجرا به کجا میرسد، دقیقا به نقطهای میرسد که نامش در دنیای حقیقی خودنمایی، نمایش از تصویر زندگی کاذب، فخرفروشی و تجمل گرایی، اما این بار از جنس تکنولوژی.
البته نکتهای که در میان حائز اهمیت است این بوده که گاهی تلفن میتواند نشان از طبقه اجتماعی افراد باشد یعنی گاهی اوقات افراد برای انجام معاملههای کلان شان از این نوع ابزارهای اجارهای استفاده میکنند.
اما همه ماجرا به اینجا ختم نمیشود؛ گاهی اوقات افراد سعی دارند خود را به آنچه که هستند، بالاتر نشان دهند که اصطلاحا این امر تفاخر اجتماعی نام گرفته میشود و این افراد متأسفانه به دلیل آنکه اعتماد به نفس بسیار پایینی دارند، از این ابزارها برای نمایش شخصیت استفده میکنند.
بسیاری از رفتارهای اینستاگرامی ریشته در مصرف زدگی افراد است
علیرضا پورجعفری کارشناس رسانه معتقد است که بخشی از این ماجرا به بعد رسانهای و بخشی دیگر به بعد فرهنگی مربوط میشود.
او بر این باور است بخش زیادی از رفتارهایی که امروز ما شاهد هستیم، ریشه در مصرف گرایی و مصرف زدگی فرهنگ ما دارد که همین امر سبب میشود که هنجارها جا به جا شود و زمانی که هنجارها جا به جا شود، رفتارها تغییر میکند و در نهایت کنشهای اجتماعی که ادمها انجام میدهند به همان نسبت و یا با ضریب بیشتری تغییر مییابد؛ بنابراین بخش عمدهای از این موضوع ریشه در تغییر هنجارها و ذائقههای فرهنگی جامعه دارد.
عضو انجمن سواد رسانهای تصریح کرد: اگر مروری بر آماری از خرید کتب در نمایشگاه کتاب داشته باشید، متوجه میشوید که این آمار به نسبت سالهای گذشته کاهش یافته است. تغییر ذائقه مخاطب یکی از دلایل این موضوع به شمار میرود، یعنی ذائقه افراد دچار تغییر هنجاری عجیبی شده است.
وی در ادامه ریشه این تغییرات را در رسانهها دانست و گفت: بسیاری از تغییرات فرهنگی و ذائقههای افراد، ریشه در امورات رسانهای دارد. در علم ارتباطات نظریهای به نام نظریه رسانهای شدن فرهنگ داریم که براساس این نظریه رسانه بر فرهنگسازی و اثرات فرهنگی جامعه مؤثر است.
پنهان شدن افراد پشت فناوری هم به نوعی فقر فرهنگی و ضعف روانی فرد است؛ بخشی از جامعهای که سعی میکند به واسطه فناوری برخی از خرده فرهنگها را هویت بخش بداند. قرار نبود فناوری جایگاهش هویت بخشی باشد بلکه از فناوری این انتظار را داشتیم که در امور روزمره گرهای از مشکلی را باز کند و به نوعی کمک رسان باشد، اما ما شاهد هستیم که ابزارها نقشهای عمیق تری در تعریف فرهنگ، بازتولید فرهنگ و مفهوم بخشی ایجاد میکنند.
پورجعفری اظهار داشت: ما به دلیل آنکه برنامه مشخص و واضحی در حوزه رسانه نداشتیم، شاه آسیبهای بسیاری هستیم؛ چراکه ما نتوانسته ایم از این ابزار به درستی استفاده کنیم و در نهایت دچار مصرف زدگی شده ایم.
وی ادامه داد: با ورود رسانه به زندگی دچار مصرف زدگی بسیار شدیم و به دلیل اینکه برنامه درست و مدونی در این زمینه نداشتیم، در نهایت شاهد این هستیم که از اجاره ماشین به اجاره گوشی آیفون، اپل واچ و ایرد پاد رسیدیم.
رسانه ذائقه افراد را تغییر داده است
این کارشناس رسانه خاطرنشان کرد: رسانهها ذائقه ما را تغییر دادند و این تغییر ذائقه منجر به تغییر رفتار و کنش شد، تا جایی که امروز میبینیم بسیاری از اتفاقاتی که در اطراف مان رخ میدهد، برای مان غیرقابل باور و غیرقابل تصور است.
وی با اشاره به این موضوع که تکنولوژی منتظر ایده و ایدئولوژی ما نمیماند، گفت: این نکته را باید حاکمیت به معنای دولت، دستگاههای فرهنگی و دستگاههای رسانهای در نظر بگیرند که تکنولوژی ابدا منتظر ما نمیماند که تصمیمی برایش بگیریم؛ چراکه تکنولوژی خودش مسیر خودش را طی میکند و در نهایت ما میمانیم با فرهنگی که ناشی از آن تکنولوژی پیشرفتهای بوده که برای مان زاییده شده است.
پورجعفری ادامه داد: اگر برنامهای برای تکنولوژی نداشته باشیم، ممکن شاهد باشیم که امروز اپل واچ اجاره میکنند، فردا ممکن است اتفاقهای بسیار بدتری رخ دهد و این مصرف زدگی در حوزه رسانه منجر به این شود که فرهنگ متأثر شود و آئین ها، هنجارها و باورها را از دست بدهیم و متضرر شویم.
چه اقدامی باید صورت بگیرد؟
این کارشناس رسانه معتقد است پارادایم مثلث عمده نظامهای رسانهای هستند که از وضع موجود حمایت میکنند و سیاست شان بر حفظ وضع موجود است نه حتی تقویت و نه حتی تضعیف.
وی ادامه داد: ما باید سیستم رسانه داری مان را از سیستم رسانه داری مثلث جدا کنیم، یعنی از انحصار رسانهای بشکنیم و با یک رویکرد جدیدی به سوی تدوین یک الگوی حکمرانی رسانهای برای رسانههای نوین پیش برویم و من به عنوان پژوهشگر حوزه ارتباطات اعلام امادگی میکنم تا محصولات پژوهشی و مطالعات حوزه رسانه ام را در اختیار حاکمیت قرار دهم و در نهایت بتوانیم الگوی حکمرانی رسانهای با رویکرد رسانههای نوین، شبکههای اجتماعی، اینستاگرام و تلگرام تدوین کنیم.
ضرورت تدوین الگوی حکمرانی در مصرف رسانه
پورجعفری اظهار داشت: زمانی که الگوی حکمرانی را تدوین میکنیم، ناچاریم سبک زندگی، افکار عمومی، هنجارهای اجتماعی، فرهنگی، ارزش ها، باورها و عقاید را در یک مجموعه ببینیم و در نهایت این امر سبب میشود تا از مصرف زدگی جلوگیری شود.
وی افزود: امروز شاهد صفحههای رقص دختران کودک، نوجوان و جوان هستیم که فعالیت میکنند. این نوع فعایتها منجر به نابودی فرهنگ میشود. بخشی از فضای اینستاگرام تبدیل به نمایش زندگی خصوصی افراد شده است که خصوصیترین لحظات زندگی شان را به اشتراک میگذرانند.
استوریهای روزمرگی تبدیل به پژوهشی برای غربیها میشود
این کارشناس رسانه ادامه داد: اگر بخواهیم از نگاه ایدئولوژی موضوع را بررسی کنیم، نتیجه اش این میشود که پژوهشگران غربی از پس استوریها و پستهای اینستاگرامیها با محوریت روزمرگیهای افراد، انگارههای ذهنی و باورهای افراد را استخراج میکنند و در نهایت خوراکی به خورد ما میدهند.
وی بیان کرد: اگر مروری بر تیپها و رفتارهای اینستاگرامی داشته باشید، متوجه هیجانات کاذب در بستر اینستاگرام یا شبکههای اجتماعی خواهید شد. همه اینها حاکی از نداشتن برنامه درست از سوی حاکمیت در حوزه رسانههای نوین بوده که فرهنگ ما را تحت تأثیری قرار داده است، تا جایی که حاضر شوند شبی دو میلیون تومان آخرین مدل آیفون را به همراه تجهیزاتش اجاره کند و به مهمانی برود، در آن مهمانی از خودش عکس بگیرد تا در اینستاگرام بارگذاری کند و در نهایت لایک، لایو و فالوئر بگیرد؛ درحالی که کارکرد این رسانههای اجتماعی موضوع دیگری بود.
نظارت یا عدم نظارت بر شبکههای اجتماعی!
پورجعفری اظهار داشت: اساسا برخورد و نگاه پلیسی با این مسائل را قبول ندارم و برخورد چکشی را نمیپسندم. البته با یک سری از صفحاتی که به ترویج امور مبتذل میپردازند، باید حتما برخورد کرد، اما در خصوص نظارت بر تولید محتوا مخالف هستم.
وی افزود: اگر ما رصدی در فضای مجازی داشته باشیم، چه اشکالی دارد که مخاطبان را به سمت تولید محتوا سوق دهیم و به آنها یاد دهیم خودشان تولید محتوا کنند و به نوعی کنش گر باشند. همین امر تا اندازه از مصرف گرایی جلوگیری میکند.
پورجعفری معتقد است برای جلوگیری از این که فرهنگ دینی، ملی، مذهبی و قومیتی ما بیش از این ذبح نشود، ضروری است تا مسئولان و دستگاهها هرچه زودتر و عملیاتیتر کنار هم قرار بگیرند تا سندی تحت عنوان الگوی مطلوب حکمرانی رسانهای با رویکرد رسانههای نوین تدوین کنند.
وی بر این باور است که در این مسیر میتوان از دانشگاهیها و نخبگان استفاده کرد تا در این مسیر حضور یابند و در نهایت شاهد این موضوع باشیم که در یک سپهر زمانی پنج ساله بتوانیم تحولی را شاهد باشیم.
تبلیغ گوشیهای آخرین مدل یک مد اجتماعی است
در ادامه محمد لسانی که فعال و پژوهشگر رسانهای است، موضوع تبلیغ اجاره آخرین مدلهای گوشیهای آیفون به همراه تجهیزات را به عنوان یک مد اجتماعی و سبک زندگی قابل توسعه برای عموم پیروان آن مد دانست.
وی با اشاره به این موضوع که در گذشته مدها مبتنی بر ارزانی بود، گفت: در گذشته اگر چیزی قرار بود گران شود، مد اجتماعی نمیشد و این نوع مد قابلیت توسعه در آن شرط داشت، اما امروزه هرچه جلوتر آمدیم، قشر طبقه متوسط ما توسعه پیدا کرد و این موضوع رفاه زدگی به بلوغ رسید و شاهد نمایش رفاه زدگی و تجمع هستیم.
لسانی ادامه داد: این نوع مد به مروز حوزه خودش را از پوشش به فناوری توسعه داد و مد فناورانه در میان جوانان عملا جاری و به صورت ویروسی منتشر شد.
این فعال رسانهای با اشاره به مد فناورانه گفت: پشت هر مد مفاهیمی نهفته بوده و مد فناورانه نمایش دهنده یک مفهومی است که یکی از مفاهیمش را میتوان به روز بودن دانست.
طرح «edge» گوشیها برای کاربرانی که در لبه تکنولوژی ایستاده اند
وی ادامه داد: برای گوشیها طرح «edge» آمده که در فارسی به معنای لبه است؛ یعنی کسی که در لبه دانش، تکنولوژی و فناوری است و میخواهد از مد فناورانه استفاده کند. درواقع از این موضوع میتوانیم به معنای به روز بودن یاد کنیم.
لسانی اظهار داشت: جدا از به روز بودن، ارزشهای روشنفکرانه و لیبرالیستی پشت تکنولوژی به معنای آزاد اندیش بودن، تشخیص اجتماعی و یک جایگاه ویژه مطرح است؛ به همین دلیل میتوان گفت این امر در نگاه و زاویه اول مبتنی بر مد است.
اجاره تجهیزات تکنولوژی، عجیبترین اقدام اینستاگرامی
وی با اشاره به موضوع چشم نوازی در اجاره تجهیزات تکنولوژی برای مهمانیهای شبانه گفت: این موضوع بسیار مهم بوده و عملا بازار جدی برای ابزارهای چشم نواز ایجاد شده است. در گذشته و از زمان کهکشان گوتنبرگ، تقسیم بندی رسانهها کار خودش را در عصر ارتباطات با تکنولوژی چاه آغاز کرد و در آن کتاب چشم نوازی خاصی برای اجتماع و نخبگان داشت و به مرور این ابزار در سال ۱۹۹۰ جای خود را به سینما داد و صنعت سینما آغاز شد که سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۴۰ دوران طلایی سینما بود.
این فعال رسانه خاطرنشان کرد: در سال ۱۹۶۰ سینما جای خود را به تلویزیون داد و عملا فناوریهای مکتوب به فناوری تصویری و بصری تغییر یافت. امروز این چشم نوازی کوچک سازی شده و در صفحات چهار اینچی تا شش اینچی گوشیهای تلفن همراه قابل مشاهده است.
وی ادامه داد: گوشیهای تلفن همراه به نوعی تبدیل به یک سینمای شخصی است؛ در واقع شاهد یک ابزار تفاخر و فخرفروشی هستیم. فناوری که قرار بود کارکردی داشته باشد و گرهای از کار باز کند، حالا امروز تبدیل به فناوری با کارکرد تزئینی، سطحی و روبنایی شده است و حتی نه تنها مشکلی را حل نمیکند بلکه در بخشهایی مشکل آفرین است، یعنی تبدیل کج کارکردها و جرائم میشود.
لسانی اظهار داشت: این فناوری میتوانست بسیاری از مشکلات را حل کند، اما امروز شاهد هستیم که تبدیل به ابزاری برای پوشش ضعف اعتماد به نفس خیلی از افراد شده است. یعنی زمانی که فرد خودش را قبول ندارد و از اعتماد به نفس لازم برخوردار نیست، عملا فناوری را تبدیل به ابزاری برای پوشاندن نقایص خود میکند. درواقع او احساس میکند میتواند پشت فناوری پنهان شود.
پنهان شدن افراد پشت تکنولوژی
وی بیان کرد: پنهان شدن افراد پشت فناوری هم به نوعی فقر فرهنگی و ضعف روانی فرد است؛ بخشی از جامعهای که سعی میکند به واسطه فناوری برخی از خرده فرهنگها را هویت بخش بداند. قرار نبود فناوری جایگاهش هویت بخشی باشد بلکه از فناوری این انتظار را داشتیم که در امور روزمره گرهای از مشکلی را باز کند و به نوعی کمک رسان باشد، اما ما شاهد هستیم که ابزارها نقشهای عمیق تری در تعریف فرهنگ، بازتولید فرهنگ و مفهوم بخشی ایجاد میکنند.
هر روز که میگذرد، انگار مسیرمان تغییر میکند، برخی از ارزشها کمرنگ میشوند و برخی دیگر بیشتر در جامعه به چشم میآیند؛ اگر در روزگاری انسانیت در جامعه بیشتر چشم نوازی میکرد و معیار افراد بر اساس همین ارزشهای نیک بود، امروز دیگر شاهد چنین رویکردهایی از سوی افراد نیستیم.
تکنولوژی با آمدنش افراد را به دنیای مجازی کشاند، دنیایی که آدمها در شکل و شمایل دیگر با رفتارهای عجیب و غریب هستند. انگار هیچ تابلوی توقف ممنوعی سد راه افراد نیست و آنها هر مسیری را با هر سرعتی که بخواهند، میتوانند طی کنند و به مقصدشان برسند، البته مقصدی به سمت ناکجاآباد.
ارزشهای جامعه تغییر کرده است
البته برخی از روانشناسان معتقدند زمانی که در یک جامعه ارزشها تغییر پیدا کنند و داشتههای مادی جای ارزشهای معنوی را بگیرند، افراد برای به دست آوردن جایگاه اجتماعی میکوشند خود را به ابزار روز مجهز سازند. آنها میپندارند که داشتن این ابزار موجب میشود سریعتر پیشرفت کنند و بیشتر دیده شوند و این گونه سعادت و خوشبختی واقعی را تجربه کنند.
آنها بر این باورند آنقدر در زندگی درگیر مادیات شدیم که همه چیز را از یاد بردیم و فکر میکنیم زندگی در همین آهنها خلاصه شده و خوشبختی در صورتی معنا پیدا میکند که ما بهترین تلفن همراه و اتومبیل را داشته باشیم. حاضریم پول خود را دور بریزیم، اما در نظر دیگران لاکچری باشیم، کسب و کارهای کاذب دیگران را با طرز فکر اشتباه رونق میدهیم، شبی ۲ تا ۳ میلیون بابت اجاره تلفن همراه اجاره میدهیم و همین مبلغ و گاهی بیشتر را بابت اجاره ماشین فقط برای گرفتن یک عکس پرداخت میکنیم.
ابزارها برای مان شخصیت نمیآورند
امروز چه بلایی سرمان آمده است که میخواهیم با گوشیهای آیفون در مهمانی سری از سرها بلند کنیم و خودمان را نشان دهیم. باید یاد بگیریم که خودمان را پشت ابزارهایی که نه شأن و شخصیت برای مان میآورند و نه جایگاه ما را در جامعه بالا میبرد، پنهان نکنیم و به ارزشهای اخلاقی بیشتر توجه کنیم.