بررسی دلایل شکست زاکانی در انتحابات فراکسیون اکثریت مجلس یازدهم
به گزارش اقتصادنیوز این چهرههااز لزوم همراهی و هماهنگی نمایندگان و اصولگرایان یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی سخن به میان آورد و از زیر دوربین رسانهها خارج شد و به کناری رفت تا آسوده و در آرامش تمام، طرحها و برنامههایش را عملیاتی کند، کمتر کسی تصور میکرد کمتر از 3 ماه بعد، او چنان جایگاهی در ساختمان هرمی شکل میدان بهارستان به دست آورده باشد که ریاست بر مرکز پژوهشهای قوه مقننه مقابلش، امر چندان مهمی به نظر نرسد. علیرضا زاکانی این روزها یکی از قدرتمندترین مردان پارلمان است؛ قدرتی که اگر با قالیباف به عنوان نفر اول این روزهای پارلمان حداقل در ظاهر برابر نباشد چیزی کمتر از او ندارد. نماینده قم در یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی این روزها بر اساس سازوکارهای حاکم بر پارلمان در کنار مهرداد بذرپاش مشترکا عنوان مرد دوم پارلمان را برخوردار است ولی آنچه او را عملا بالاتر قرار داده، سابقهای پاکتر و برخورداری از بدنه اجتماعی برتر و البته روابط به مراتب حسنهتر با نهادهای برون پارلمانی است. همه اینها اما برای او کافی نیست. او همان ابتدا و در جریان برگزاری اولین جلسه فراکسیون نیروهای انقلاب اسلامی به عنوان تنها فراکسیون سیاسی مجلس یازدهم با یک قیام و قعود ساده و بدون هیچ رقابتی، ریاست این فراکسیون را برعهده گرفت تا قالیباف عملا ریاستش بر پارلمان را مدیون او باشد؛ دینی که البته تصور میشد با کنار رفتن الیاس نادران از میان گزینههای راهیابی به مرکز پژوهشها و واگذاری این نهاد به زاکانی پرداخت شده باشد ولی ایجاد رقابت میان قالیباف و زاکانی بر سر ریاست فراکسیون نیروهای انقلاب حکایت از آن دارد که خردهجریانهای اصولگرای حاضر در پارلمان به این سادگیها سر سازش با یکدیگر را ندارند.
نیامد یا رای نیاورد؟
ریاست فراکسیون نیروهای انقلاب اسلامی در مجلس از قرار معلوم و حداقل تا یک سال آینده، آخرین زمین رقابت اصولگرایان است، رقابتی که علاوه بر تعیین وزن به اصطلاح ژنرالهای منتهیالیه دست راست سیاست ایران که موفق به کسب جواز حضور در پارلمان شدهاند، تاثیر بسزایی بر سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری بگذارد. روزنامه «اعتماد» روز گذشته در همین راستا و در گزارشی به جزییات اقدامات محمدباقر قالیباف برای نیل به کرسی ریاست این فراکسیون پرداخته و از اهمیت این کرسی برای آینده سیاسی او گفته بود ولی حالا و براساس اطلاعات و پیگیریهای تازه «اعتماد» نوع اقدامات علیرضا زاکانی نیز به همان اندازه جالب توجه خواهد شد. نام زاکانی کنار قالیباف و مرتضی آقاتهرانی بزرگترین نامهای غایب در فهرست 61 نفره اعضای شورای مرکزی فراکسیون نیروهای انقلاب اسلامی بود. براساس اظهارات یکی از اعضای شورای مرکزی این فراکسیون-که نخواست نامش فاش شود- مرتضی آقاتهرانی و قالیباف خود را کاندیدای حضور در شورای مرکزی این فراکسیون نکرده بودند؛ از این رو غیبت آنان امری طبیعی محسوب میشود، غیبتی که به نظر میرسید در مورد زاکانی نیز صدق کند ولی از قرار معلوم چنین نیست.
نوزدهم مرداد ماه که نشست فراکسیون نیروهای انقلاب اسلامی برگزار شد و 120 نفر از مجموع 241 عضو احتمالی این فراکسیون خود را برای ورود به جمع اعضای شورای مرکزی این فراکسیون در معرض انتخاب سایر اعضا قرار دادند؛ آن هم درحالی که برای انتخاب رییس فراکسیون تنها اعضای شورای مرکزی از حق رای برخوردارند و سایر اعضا یا به اصطلاح رای مجمع عمومی پس از انتخاب این شورا، وجاهت نخواهد داشت. هر چه بود اما علیرضا زاکانی که ریاست غیررسمی این فراکسیون را عهدهدار بود نیز به عنوان یکی از 120 متقاضی نامنویسی کرد و برخلاف آقاتهرانی و قالیباف از کاندیداتوری برای عضویت در شورای مرکزی خودداری نکرد. با این همه اما سرنوشتی مشابه آنان برایش رقم خورد؛ براساس اظهارات یکی از اعضای شورای مرکزی فراکسیون نیروهای انقلاب در جریان آن نشست هر یک از نمایندگان میتوانستند به 59 نفر برای حضور در جمع اعضای شورای مرکزی رای دهند ولی در این میان زاکانی با کسب تنها و تنها «8 رای» از ورود به جمع اعضای شورای مرکزی باز ماند. جالب آنکه ولی اسماعیلی، عضو شورای مرکزی فراکسیون نیروهای انقلاب نیز در اظهاراتی که پایگاه خبری «مدارا» آن را منتشر کرد، این مهم را تایید و اعلام کرده که «زاکانی رای لازم برای حضور در جمع اعضای شورای مرکزی فراکسیون نیروهای انقلاب را به دست نیاورده است.»
تبانی علیه زاکانی؟
بدین ترتیب شاید مهمترین پرسش آن باشد که چرا اعضای فراکسیون نیروهای انقلاب حاضر به انتخاب رییس غیررسمی این فراکسیون به عنوان عضو شورای مرکزی نشدهاند. اولین احتمالی که در این مسیر به ذهن خطور میکند، تبانی علیه علیرضا زاکانی است. زاکانی در مجلس یازدهم یکی از موفقترین نمایندگان بوده و چه در ماجرای رد اعتبارنامه غلامرضا تاجگردون، چه در ماجرای پذیرش ریاست مرکز پژوهشها و چه در ماجرای ریاست فراکسیون نیروهای انقلاب با پیروزی از زمین بازی خارج شده و تا اینجای کار هیچ شکستی را تجربه نکرده است. همه این موارد کنار هم میتواند به منزله زنگ خطری مقابل چشمان قالیباف و حمیدرضا حاجیبابایی به عنوان رقبای زاکانی در پارلمان محسوب شود و از این رو چندان دور از ذهن نیست که یکی از این دو یا حتی هر دوی آنان در رایزنیهایی نه چندان علنی با یارانشان در این فراکسیون، دست زاکانی را از شورای مرکزی کوتاه کرده باشند. در این میان اما احتمال دیگری نیز وجود دارد. نباید فراموش کرد که زاکانی آنقدر در پارلمان حاضر بوده و سیاست ایران را میشناسد که به این سادگی اسیر بازی رقبای خود نشده و تن به شکست ندهد. از این رو بعید نیست که نماینده قم خود شخصا تن به شکستی مصلحتی برای پیروزی بزرگتر داده باشد. عدم حضور زاکانی در جمع اعضای شورای مرکزی فراکسیون نیروهای انقلاب برای او یک مزیت به همراه دارد و آن هم دوری از حواشی احتمالی است؛ حواشیای که قالیباف در قامت رییس مجلس و حاجیبابایی به عنوان عضو شورای مرکزی این فراکسیون خواسته یا ناخواسته با آن دست به گریبان خواهند بود ولی زاکانی در صورت غیبت در این جمع میتواند در امنیت کامل برای تصاحب دوباره کرسی ریاست این فراکسیون تلاش کند و برنامههای خود برای 1400 را پیش ببرد.
اساسنامه مطلوب
اگر احتمال دوم ملاک عمل قرار گیرد، نخستین پیشنیاز برای نیل زاکانی به اهدافش، برخورداری فراکسیون نیروهای انقلاب اسلامی از اساسنامهای مطلوب اوست. اتفاقی که دقیقا رخ داده و براساس گفتههای یکی از اعضای شورای مرکزی این فراکسیون به «اعتماد» اساسنامه به همه اعضای این فراکسیون اجازه داده تا خود را کاندیدای ریاست فراکسیون نیروهای انقلاب کنند ولی فقط اعضا حق رای خواهند داشت. سوی دیگر میدان اما ولی اسماعیلی، نماینده گرمی که از قرار معلوم روابط نزدیکی با حمیدرضا حاجیبابایی دارد به «مدارا» گفته که «اعضای شورای مرکزی فراکسیون نیروهای انقلاب شانس بیشتری برای رسیدن به کرسی ریاست فراکسیون دارند.» بدین ترتیب به نظر میرسد، زاکانی که با 8 رای از حضور در جمع اعضای شورای مرکزی محروم شده حالا مانعی برای نیل به کرسی ریاست مقابل راهش ندارد و میتواند دو هفته آینده و پس از پایان تعطیلات مجلس در جریان انتخابات درونی تنها فراکسیون سیاسی پارلمان حاضر شود. انتخاباتی که قالیباف و حاجیبابایی نیز برایش دندان تیز کردهاند. البته در این میان اندک احتمالاتی وجود دارد که زاکانی از حضور در این انتخابات انصراف دهد ولی با توجه به معادلات قدرت پارلمان بعید است او کرسی ریاست را دو دستی تقدیم قالیبافی کند که این روزها به خوبی مشغول اعمال قدرت خود بر «بهارستان» و بهارستاننشینان است. از این رو به نظر میرسد زاکانی که این روزها نامش در میان گزینههای انتخابات ریاستجمهوری 1400 نیز به چشم میخورد نه تنها به تلاشهایش برای ریاست این فراکسیون ادامه دهد بلکه تلاش کند در قامت رییس این فراکسیون و رییس مرکز پژوهشها بیش از پیش خود را به عنوان چهرهای فسادستیز به جامعه معرفی کند تا شاید در انتخاباتی که احتمالا با کاهش مشارکت جدی همراه است حتی ردای ریاستجمهوری نیز به تن کند.