نفت در برابر غذا آخرین دستاورد برجام! / پیامک پدرخوانده!
به گزارش اقتصادنیوز با وجود تفاوت دیدگاهی بسیاری از روزنامهها، اما شاهد هستیم که این نشریات کموبیش جملات مشابهی ازاین سخنرانی را برای تیتر نخست برگزیدهاند.
کیهان با تیتر« رهبر انقلاب: اقتصاد کشور را معطل تحولات خارجی نکنید» این سخنرانی را پوشش داده است. این جمله رهبری در تعداد زیادی از روزنامهها به عنوان تیتر یا زیرتیتر مورد استفاده قرار گرفته شده است.
« سالآخر وقت اضافه نیست» اعتماد این جمله آیتالله خامنهای رابه عنوان تیتر نخست برگزیده است.
خراسان نیز در تیتر اصلی صفحه اول خود بهاین بخش از سخنان رهبری توجه بیشتری داشته است:«اقتصاد به تحولات خارجی پیوند نخورد»
گردانندگان ایران، ارگان مکتوب دولت اما بخش دیگری از این بیانات را به عنوان تیتر نخست خود انتخاب کردهاند. این روزنامه این جمله را بر پیشانی صفحه نخست خود درج کرده است:«فرصت سال آخر کارهای اساسی و بزرگ را به یادگار بگذارید»
جوان روزنامه منتقد دولت هم این فراز سخنان مقاممعظم رهبری را مورد توجه قرار دادهاست: «دولت کار کند، ۳ «صد روز» آخر وقت اضافه نیست»
دو روزنامه وطنامروز و دنیای اقتصاد نیز از تیترهای استنباطی برای انعکاس بیانات رهبری بهرهگرفتند. وطنامروز این تیتر را انتخاب کرد: «سالپاسخگوییدولت» ودنیای اقتصاد نیز نوشته است:« سه ماموریت اصلی دولت در سال آخر فعالیت»
در ادامه مروری خواهیم داشت بر مهمترین مطالب روزنامههای امروز.
کیهان؛ نفت در برابر غذا آخرین دستاورد برجام!
کیهان سرمقاله خود را به بیانات دیروز مقاممعظم رهبری خطاب به دولت اختصاص داده است. محمدصرفی نویسنده این روزنامه در نوشته خود به انتقاد از دولت حسن روحانی پرداخت و نوشت: اگر کسی اهل کار و تلاش باشد یک روز هم یک روز است و فرصتی مغتنم و اگر هم اهل کار نباشد هشت سال که سهل است اگر هشتاد سال هم فرصت داشته باشد کاری از پیش نمیبرد. در اینکه دولت آقای روحانی چقدر اهل کار و تلاش بود، افکار عمومی و مردم بهترین قاضی هستند. اما درباره اینکه چرا تلاش دولت در این چند سال چندان به نتیجه مطلوب و مورد انتظار خودشان نیز نرسید و دولتمردان هم این روزها اغلب در نقش منتقد وضع موجود ظاهر میشوند - برای نمونه رئیسدفتر آقای روحانی میگوید: ما هم اصلاً از این قیمتها راضی نیستیم!- هرچند میتوان دلایل مختلفی را بیان کرد اما بهنظر میرسد مهمترین علت به نکتهای برمیگردد که رهبر انقلاب نیز دیروز به آن اشاره کردند و آن را خطایی راهبردی خواندند.ایشان در این دیدار تأکید کردند؛ «اقتصاد کشور به هیچ وجه نباید به تحولات خارجی پیوند بخورد، زیرا این یک خطای راهبردی است.» مروری بر بیانات رهبر انقلاب طی 7 سال اخیر نشان میدهد این هشدار جزو دغدغهها و تذکرات همیشگی ایشان بوده است.
کیهان در ادامه از عدم شفافیت اقتصادی در کشور انتقاد کرده و مینویسد: حدود 40 درصد مبادلات اقتصادی کشور زیرزمینی و به دور از شفافیت اقتصادی و در نتیجه بدون پرداخت مالیات است. ارزی که برای یک دلار آن باید به معنای واقعی کلمه جنگید به راحتی و در مقیاس کلان هدر میرود. یک روز در قالب دلار 4200 تومانی به هرکس و ناکسی اختصاص مییابد تا صرف واردات غذای سگ و گربه و امثالهم شود و یا اصلاً هیچ وارداتی صورت نگرفته و به چند برابر قیمت در بازار آزاد فروخته شود تا جیب دلالان و فرصتطلبان پُر شود و روزی دیگر در قالب قراردادی شرمآور و خسارتبار با مربی فوتبال دست چندم بلژیکی و برخی دیگر از مربیان و بازیکنان خارجی، میلیونها دلار پول بیزبان بیتالمال به باد میرود. اینها تنها چند نمونه از بیتدبیریهای خسارتباری است که نه ربطی به سیاست خارجی دارد و نه تحریم. از این دست موارد کم نیستند....رهبر انقلاب دیروز به این مسئله نیز اشاره دقیقی کرده و بر لزوم «راهاندازی سامانههای اطلاعاتی و اتصال این سامانهها به یکدیگر» بهعنوان یکی از موارد ضروری برای اصلاحات ساختاری تأکید کردند. وجود این سامانهها و اتصال آنها به یکدیگر که در نهایت داشبوردی جامع و برخط از وضعیت کشور را پیش روی تصمیمگیران و دولتمردان قرار دهد، اولین و شاید بتوان گفت مهمترین گام برای سروسامان دادن به اوضاع کشور است.» نویسنده در پایان تصریح میکند:«آقای روحانی سال 96 وعده حل صد روزه مشکلات را داد و اینک سه 100 روز و نیمی دیگر فرصت در اختیار او و کابینهاش است. راهاندازی همین داشبورد در این فرصت میتواند منشأ خدمات و برکات فراوانی در آینده کشور باشد. موضوعی که هیچ ارتباطی به تحریم و سیاست خارجی هم ندارد اما بدون شک نان چرب و شیرین برخیها در راه نیفتادن چنین سامانهای است و در برابرش سنگاندازی و مانعتراشی خواهند کرد. با راهاندازی این سامانه اگرچه بیش از همه بر دوش دولت است اما بدون همراهی و همکاری دو قوه دیگر میسر نخواهد بود و یا حداقل با کندی و مشکلاتی همراه است. قوای سهگانه باید در اسرع وقت این قضیه را در دستور کار خود قرار داده و آن را تا رسیدن به نتیجه مطلوب و نهایی پیگیری نمایند. چنین سامانهای اگر درست و دقیق طراحی و اجرا شود، بیشک در کاهش مفاسد اقتصادی نقشی کلیدی خواهد داشت و از این رو قوه قضائیه باید در این مسیر مدعی بوده و مطالبهگری جدی داشته باشد. این سامانه یکی از دهها و بلکه صدها مصداق گره نزدن اقتصاد کشور به تحولات خارجی است. دولت در این هفت سال فرصتهای بسیاری را پای مذاکره با غرب و برجام سوزاند. باید دید آیا این فرصت نهایی را درمییابد یا باز هم...ای که پنجاه رفت و در خوابی/مگر این پنج روزه دریابی!
این روزنامه در ستون خبرهای ویژه خود بهانه جدید برای حمله به برجام یافته است. کیهان در این باره خبری با عنوان«نفت در برابر غذا آخرین دستاورد برجام!» آوردهاست: «نفت در برابر غذا» طرحی بود که حامیان دولت روحانی میگفتند اگر روحانی در سال 1392 پیروز نمیشد و ایران به سمت مذاکرات نابرابر هستهای نمیرفت، اجرایی شده و سرنوشت ایران همچون عراق رقم میزد. اما حالا دولتیها میگویند علیرغم مذاکره، عقبنشینیهای تاریخی و پذیرش بازرسیهای استثنائی و فراقانونی حتی نفت در برابر دارو هم برای آنها آرزو شده است! محمدباقر نوبخت با حضور در یک برنامه تلویزیونی گفت: تفاوت تحریمهای گذشته با تحریمهای چند سال اخیر، موضوع نفت در برابر غذا بود. در تحریمهای جدید حتی اجازه فروش نفت برای تهیه غذا هم برای ما امکانپذیر نبود...مرحوم رفسنجانی نیز چند ماه قبل از فوت، در تحلیل پیروزی روحانی در سال 92 و همچنین امضای برجام گفته بود: برای ما روشن بود و کم و بیش مستند بود که سیاست غربیها این بود که ما را به نفت در برابر غذا برسانند. چون به نفت ما احتیاج بود، می خواستند این را حفظ کنند و داشته باشند و ما هم احتیاج به غذا داشتیم و در مقابل آن، به ما غذا بدهند. کاری که در عراق کردند. آن هم نه اینکه مستقیم به خودمان بدهند، به سازمان ملل میدهند تا برای افراد کوپن صادر کند و چیزهایی را که میبایست بدهند، میفرستادند. تحقیر آن مهم است که مردم ایران به سازمان ملل بروند. هاشمی از دنیا رفت و پایان استراتژی ناکام سیاسی خود را ندید!
کیهان تیتر نخست صفحه اقتصاد خود را نیز به مصاحبه سعید سلطانی سروستانی، مدیرعامل اتحادیه دامداران با تسنیم اختصاص داده و به نقل از او نوشته است:«سود 40 درصدی دلالان از هر کیلو گوشت!»
اعتماد؛ مظنونین همیشگی
«اعتماد» در گزارش اصلی صفحه نخست خود باعنوان« مظنونین همیشگی» از روزهای دشوار مطبوعات و روزنامهنگاران گزارش داده است. صدرا محقق گزارشنویس این روزنامه بر این براین باور است که رکن چهارم دموکراسی در ایران متزلزل شده است.
عباس عبدی فعال سیاسی اصلاحطلب در سرمقاله امروز خود در اعتماد به حواشی مطلب پیشین خود درباره سیستم اجرایی کشور پرداخته است. او در بخشی از مطلب خود با عنوان«طنز از کجا آغاز میشود؟» نوشت:
یادداشت بنده با عنوان «احیای نهاد نخست وزیری» به نسبت بازتابهای بیشتری از سایر یادداشتها داشت. برخی آن را پیشنهادی جدی دانستند و به دفاع یا رد آن پرداختند. برخی نیز آن را یادداشتی کنایهآمیز دانستند. در این میان جناب آقای حجاریان نیز بر آن ردیهای نوشتند که آن نیز میان جدی و طنز بودن در نوسان بود. همچنان که میان موافقت و مخالفت چنین بود.
او در بخش دیگری از یادداشت خود نوشت: سیاست در ایران نیز غیر قابل فهم شده است. بنده گمان میکردم که انتخابات سال 1398 با گشایش بیشتری نسبت به ۹۴ مواجه خواهد شد، ولی ماجرا 180 درجه معکوس شد. خب تا اینجای کار مشکلی نبود، آنچه که ایراد داشت در ادامه بود. هنگامی که نوشتم، حالا این کار را کردید، بقیهاش را هم تکمیل کنید. این بیمعنی است که ساختار اجرایی کشور در وضعیتی رودررو با نهادهای دیگر قرار داشته باشد. و این رودررویی ناشی از دو نوع مبنای قدرت است که لزوما با یکدیگر هماهنگ نمیشوند. این کار را انجام ندادند. و کار به جایی میرسد که نهاد برآمده از انتخابات 1398، حتی نمیتواند اقدام به یکدستسازی ساختار اجرایی و تقنینی کند، در حالی که اختیارات آن را دارد. و در نهایت کار به جایی میرسد که جز طنز شیوه دیگری برای بیان واقعیت کارآیی ندارد. چرا که نمایندگان به جای استیضاح وزیر که حق و مسوولیت خودشان است به سران قوا از جمله رییس خودشان و رییسجمهور که او را قبول ندارند نامه مینویسند که آقا تو را به خدا این آقای وزیر نفت رابردارید!! این پدیده را جز با طنز با چه زبان دیگری باید یا میتوان بیان کرد؟ اگر دقت کرده باشید همیشه برای بیان و توصیف پدیدههای ناشدنی از داستانهای لطیفهگونه استفاده میکنیم. داستانهایی که به نوعی حاوی رفتارهای پارادوکسیکال یا عجیب و غریب است، که در ذهن میگنجد ولی در عمل بعید است که رخ دهد. ولی مدتها است که بسیاری از این موارد برای جامعه ما نه خیال که واقعیت پیدا کرده. چیزی که در گذشته برای ما وضعیتی طنزگونه داشت، اکنون به یک واقعیت تبدیل شده است. واقعیتی که نمیتوان آن را در قالبهای منطقی و عادی توصیف و تحلیل کرد و چارهای نیست جز آنکه با ادبیات دیگری به آن پرداخت
مطلب اصلی صفحه اقتصاد این روزنامه نیز به گزارش مرکز آمار درباره تورم مردادماه اختصاص دارد.
شرق؛ آینده اسحاق جهانگیری
روزنامه شرق تیتر اصلی صفحه اول خود را به ماجرای هواپیمای ساقط شده اوکراینی اختصاص داده و نوشته است:«شلیک نهایی با موشک دوم»
این روزنامه درفرازی از این گزارش آورده است: ششماه پس از سرنگونی هواپیمای بویینگ۷۳۷ خطوط هواپیمایی اوکراینی درپی برخورد دو موشک مجاورتی با بدنه این هواپیما و کشتهشدن تمامی 176 سرنشین آن، سرانجام جعبهسیاه آن به فرانسه ارسال و رمزگشایی شد. دیروز رئیس سازمان هواپیمایی کشوری در سخنانی، نتایج حاصل از بررسی جعبه سیاه را اعلام کرد. کاپیتان تورج زنگنه از زندهبودن سرنشینان هواپیمای اوکراینی پیش از برخورد موشک دوم خبر داد و البته در بخش دیگری از سخنانش تأکید کرد: «این نتیجه صرفا برای ایمنی بیشتر و پیشگیری از حوادث مشابه است و توقع میرود از آن برداشت و استفاده سیاسی نشود». پس از انتشار این گزارش، خانوادههای کشتهشدگان در بیانیهای، این گزارش را زیر سؤال بردند و آن را نشانهای از پنهانکاری برشمردند. پس از انتشار نتایج بهدستآمده از بازخوانی جعبهسیاه بویینگ ۷۳۷ اوکراینی از زبان رئیس سازمان هواپیمایی کشوری، وبسایت این سازمان از دسترس خارج شد؛ هرچند پس از حدود دو ساعت مجددا به حالت عادی بازگشت. در این خبر، کاپیتان تورج زنگنه اعلام کرده بود: «در داخل کابین پرواز سه نفر کرو و یک نفر معلم بودهاند که هر سه متوجه شرایط غیرعادی شده و تا آخرین لحظات مشغول کنترل و هدایت هواپیما بوده و معلم خلبان بعضی از راهنماییها را انجام میدهد، از جمله این را که هر دو موتور هواپیما فعال هستند، به خلبان اعلام میکند و با توجه به اینکه صدای کابین پس از ۱۹ ثانیه بعد از انفجار قطع میشود و موشک دوم ۲۵ ثانیه پس از آن شلیک و به مجاورت هواپیما رسیده تحلیلی در مورد عملکرد و آثار موشک دوم از جعبههای سیاه هواپیما به دست نمیآید؛ چراکه قطعات ناشی از موشک اول و اصابت آن به هواپیما باعث قطع همزمان جعبههای FDR و CVR در ۱۹ ثانیه پس از آن شده است». بر اساس این خبر، سرنشینان پیش از برخورد موشک دوم، هنوز زنده بودند.
عکس اول روزنامه شرق به اسحاق جهانگیری اختصاص دارد. این روزنامه در ادامه به برنامهاحتمالی معاوناول روحانی برای انتخابات 1400 میپردازد. در بخشی از این گزارش آمده است:جهانگیری با ذکر سوابق یادشده میتواند گزینه خوبی برای اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری سال آینده باشد؛ زیرا از یک سو احتمال تأیید صلاحیت او بسیار بالاست، به دلیل آنکه او اولا هیچگاه در تمام این سالها مواضع تندی اتخاذ نکرده، ثانیا بر اساس سخنان کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان، مبنی بر آنکه معیار این شورا اصل استصحاب است، جهانگیری در سال 92 تأیید صلاحیت شده و بر اساس استصحاب، اصل بر تأییدصلاحیتشدنش است و ثالثا او در مقام معاوناول ریاستجمهوری است و بعید به نظر میرسد که شورای نگهبان فردی در این جایگاه را ردصلاحیت کند. از طرفی جهانگیری یک نیروی کاملا اصلاحطلب با پایگاه حزبی کارگزاران محسوب میشود و با توجه به آنکه اصلاحطلبان اخیرا تأکید میکنند که بعد از این از نامزد غیراصلاحطلب استفاده نمیکنیم، این احتمال بسیار بالاست که جهانگیری را مدنظر داشته باشند. نکته دیگر آنکه جهانگیری با سخنانش در مناظرات انتخاباتی سال 96 و نیز اقدامات مهمی که در دولت انجام داده است، جدای از حمایت اصلاحطلبان از او، شخصا نیز سرمایه اجتماعی دارد و این احتمال وجود دارد که برخی از مردم، به صفت شخصی جهانگیری به او رأی بدهند و در نهایت آنکه او ارتباط خوبی هم با طیفهای مختلف اصلاحطلبی دارد و با حضور او شاید اصلاحطلبان دچار اختلافهایی نظیر آنچه در انتخابات مجلس مشاهده شد، نشوند؛ زیرا از یک سو کارگزاران حامی او خواهد بود؛ زیرا او عضو این حزب است و از سوی دیگر بدنه اصلی اصلاحطلبان نیز با توجه به سوابق و سخنان او، احتمالا مخالفتی با او نخواهند داشت و نکته پایانی آنکه با درنظرداشتن رویکرد سیاست خارجی دولت که مبتنی بر تعامل با جامعه جهانی بود، در شرایطی که به نظر میرسد دیپلماسی با توجه به نتیجه انتخابات آمریکا و تحریمهای گسترده علیه ایران، میتواند گفتمان غالب در انتخابات 1400 باشد، جهانگیری در پیشگاه مردم مورد قبول باشد؛ زیرا طبیعتا آرای او در حوزه سیاست خارجی را نمیتوان از رویکرد تیم دیپلماسی دولت روحانی با محوریت ظریف جدا دانست.
شرق سرمقاله خود را به نوشته عیسی منصوری معاون وزیررفاه با عنوان شراب کرونا، درباره شیوههای حاکمیتی مقابله با کرونا اختصاص داده است. این روزنامه مینویسد: اعمال سیاستهای صرفا محدودکننده، رفتار دولتها را به بازی واکمول شبیه میکند. چکش مقررات در دست نظام تدبیر کشور است و در هر نوبت که یک موش (سرپیچی) از سوراخ به بیرون میپرد، به آن ضربه میزند. انرژی زیادی صرف ضربهزدنهای مکرر میشود. آن که خسته میشود و بسا (مانند تجارب گذشته) عقبنشینی میکند، حکومت است و آنچه از دست میرود، منافع جامعه است. برخورد ناموفق و گاهی قهری حافظان و متعارضان منافع عمومی جامعه، مبین ناکارآمدی روشهای صرفا محدود و ممنوعکننده است. تجارب موفق مواجهه با کرونا نشان داده است که موفقیت این فرایند در گرو تلاقی نقطه مطلوبیت جامعه و دولت با استفاده از ابزار تکنولوژی و سرمایه اجتماعی است و نه صِرفِ اعلام محدودیتها. نظامهای حکمرانی در شرایط کرونایی نهان نهادی خود را بروز میدهند و بهسادگی نمیتوانند اینها را کنار هم قرار دهند.
دنیای اقتصاد؛ مردودی ترامپ در اقتصاد
گزارش اصلی دنیای اقتصاد به ترجمه مطلبی از نیویورکتایمز درباره عملکرد چهل و پنجمین رئیسجمهور آمریکا اختصاص یافته است. دربخشی از این مطلب آمده است: این گزارش تحلیلی نشان میدهد هم در زمان پیش از کرونا و هم در عصر کرونا، شاخصهای اقتصادی در قیاس با دولتهای پیشین، وضعیت نامطلوبی را ثبت کرده است. براساس این گزارش، از نظر رشد اقتصادی دولت ترامپ در مقایسه با یازده رئیسجمهور اخیر آمریکا، جزو چهار دولت آخر محسوب میشود. همچنین میزان اشتغالزایی دولت ترامپ، یک و نیم میلیون کمتر از دوره مشابه ریاستجمهوری اوباما بوده است. سیاست کاهش نرخ مالیات دولت ترامپ، بیشتر به نفع گروههای درآمدی بالای جامعه بوده و از سوی دیگر، کسری بودجه با ثبت یک روند صعودی به بیش از هزار میلیارد دلار رسیده است.دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا بارها مدعی شده است که عملکرد اقتصادی دولت او بهترین عملکرد در بین تمامی دولتهای آمریکا بوده است. استیون راتنر، مشاور وزیر خزانهداری آمریکا در دوره باراک اوباما در گزارشی در نشریه نیویورکتایمز به صحتسنجی این ادعای بزرگ ترامپ پرداخته است.
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: رشد اقتصادی سالانه دولت ترامپ در مقایسه با ۱۱ رئیسجمهور قبلی آمریکا حکایت از آن دارد که رشد اقتصادی دولت او در این رتبهبندی در جایگاه هفتم قرار دارد. از سوی دیگر رشد اقتصادی در دوره ترامپ هر سال نسبت به سال قبل کاهش پیدا کرده است. با افزودن رشد اقتصادی سالجاری میلادی و بحران کرونا، رشد اقتصادی دوره ترامپ به رقم فاجعهباری خواهد رسید.
سرمقاله امروز دنیای اقتصاد به تحولات اخیر درباره برجام اختصاص دارد. رحمن قهرمانپور تحلیلگر امور دیپلماسی در یادداشتی با عنوان «ایران و جهان پس از ماشه» مینویسد» آمریکا به احتمال زیاد مکانیزم ماشه را بدون همراهی سایر اعضای برجام و شورای امنیت و بهصورت یکجانبه فعال خواهد کرد. اما مهمتر از این موضوع، بازگردانی تحریمهای شورای امنیت، اجرای این تحریمها توسط دیگر اعضای سازمان ملل و بهطور مشخص اتحادیه اروپاست که اهمیت دارد؛ زیرا این اتحادیه معمولا تصمیمهای واحد برای همه اعضا میگیرد که بخشی از یک بلوک قدرت مهم در عرصه بینالمللی هستند.
عدم همراهی اعضا با آمریکا و گزارش ندادن به کمیته اجرای تحریمهای ایران در شورای امنیت میتواند در اعمال تحریمها بهصورت بینالمللی اخلال جدی ایجاد کند. تا زمانی که احتمال شکست ترامپ در انتخابات ۱۳ آبان جدی باشد، اروپا انگیزه زیادی برای عقبنشینی از تصمیم فعلی خود در همراهی نکردن با دولت ترامپ نخواهد داشت. در این صورت تحریمهای شورای امنیت در قالب تحریمهای یکجانبه اولیه و ثانویه آمریکا علیه ایران پیگیری خواهد شد و چون ظرفیت تحریمهای آمریکا تقریبا به سقف خود رسیده، بنابراین اعمال تحریمها با مکانیزم ماشه شوک بزرگی به بازار و سیاست نخواهد بود و اثر آن به احتمال زیاد کوتاهمدت خواهد بود؛ خاصه اگر در اواخر شهریور ترامپ در نظرسنجیها باز هم از بایدن عقب باشد. ترامپ میخواهد کانون دعوای انتخاباتی را از بحران کرونا به سمت اعمال اقتدار آمریکایی در سیاست خارجی و در برابر دشمنان آمریکا تغییر دهد؛ بنابراین نیازمند مانور تبلیغاتی روی بازگرداندن تحریمهای ایران و مرگ برجام و بهبود وضع اسرائیل در مناظرههای تلویزیونی با بایدن است.
او درپایان نوشت:به بیان ساده ترامپ برای کسب پیروزی در انتخابات ۱۳ آبان ۹۹ میخواهد در دو ماه آینده توفانی به پا کند و خود را تنها ناخدای نجاتدهنده کشتی بلازده مردم آمریکا از این توفان تصویر کند. بیدلیل نیست که او شیفته رهبران مقتدری چون پوتین، اردوغان و شیجینپینگ است. به زبان نمیآورد؛ اما سودای داشتن اختیارات چنین رهبرانی را در سر دارد که دموکراسی و جامعه مدنی آمریکایی مانع آن است. کار بزرگ ما این است که خود را گرفتار توفان ترامپ نکنیم. تبدیل به موضوع دعواهای داخلی انتخاباتی آمریکا و به تعبیر اهل فن مساله امنیت ملی آمریکا نشویم.
خراسان؛ ورود بورس به فاز خرسی
خراسان تیتر اصلی صفحه نخست خود را به نوسانات اخیر بورس تهران اختصاص داده است. این روزنامه در گزارشی با عنوان«ورود بورس به فاز خرسی؟!» مینویسد: با تداوم ریزش قیمت سهام در بازار سرمایه کشور در معاملات دیروز، افت شاخص کل بورس تهران نسبت به قله خود در 19 مردادماه به مرز 20 درصد رسید تا بازار در مرز ورود به فاز ریزش سنگین یا خرسی قرار بگیرد و دیگر نتوان از فاز اصلاحی بورس سخن گفت. مگر آن که تمهیدات اندیشیده شده مثل افزایش حد اعتباری کارگزاری ها، افزایش سقف خرید سهام توسط صندوق ها و حمایت حقوقی ها از بازار تشدید و تقویت شود و در کنار کاهش رفتار هیجانی بازار را به تعادل بازگرداند. اگرچه دیروز عصر در جلسه ای با حضور 20 مجموعه حقوقی و مدیر صندوق های بزرگ بازار سرمایه، بر سر تلاش برای جمع آوری صف های فروش در بازار امروز توافق شد. در بازار دیروز معدود نمادهای مثبت به چشم می خورد و حتی نماد سرمایه گذاری ملی (ونیکی) که از ابتدای امسال بدون استثنا صف خرید بود نیز به محدوده منفی سقوط کرد و در این رهگذر رکورد حجم معاملات را به خود اختصاص داد.
در بازار دیروز اگرچه خرید خالص حقوقی ها قابل توجه بود اما باز هم حریف صف های فروش نشد. در معاملات دیروز یک شنبه حقوقی ها با خرید خالص دو هزار و600 میلیارد تومان از حقیقی ها یک رکورد تاریخی را در جابه جایی سهام از حقیقی به حقوقی به ثبت رساندند. با این حال و با وجود تغییر در مقررات مختلف به نفع تقویت تقاضا در بورس، صف های فروش پایدار ماند.
ریزش دسته جمعی نمادهای بورسی در حالی است که اصطلاحا خشک و تر همگی سوخته اند و برخی نمادهای بنیادین بازار نیز با افت اخیر، به محدوده های جذاب قیمتی رسیده اند. مثلا در برخی شرکت های سرمایه گذاری زیرمجموعه شستا، قیمت از ارزش دارایی ها کمتر شده است که در همین نماد شاهد خرید خالص 100 میلیاردی حقوقی ها بودیم.
این روزنامه در پایان نوشت: در هر حال آن چه پیداست این که بورس برای پایان دادن به فاز نزولی (اصلاحی یا ریزشی) فعلی نیاز شدید به کنترل عرضه ها دارد و این یک موضوع انتظاراتی است. در حالی که سیاستهای خوبی برای تقویت تقاضا صورت گرفته است اما تشدید روزافزون عرضه ها مانع از توقف ریزش می شود. بی اعتمادی ایجادشده در خصوص رفتار دولتی ها و هراس ایجادشده در تازه واردها منجر به تشدید مکرر عرضه ها در بورس شده است و مشخص نیست چه زمانی این روند پایان یابد. همان طور که پایان روند صعودی قابل تعیین نبود و همه تحلیل گران در دو سال گذشته با وجود محتوم دانستن پایان آن روند و ورود به فاز اصلاح، قادر به تعیین زمان آن نبودند، اکنون نیز در روند نزولی که مبتنی بر هیجان و ترس سرمایه است، شرایط مشابهی وجود دارد.
وطنامروز؛ پیامک پدرخوانده!
وطن امروز در یکی از گزارشهای صفحه اول خود به انتخابات هیات رئیسه شورای شهرتهران پرداخت. این روزنامه نوشته است:دیروز محسن هاشمی تک کاندیدای ریاست شورای شهر تهران، 18 رای از 20 رای ممکن اعضا را به دست آورد تا همچنان در راس شورای پایتخت بماند، البته محمدجواد حقشناس یکی دیگر از اعضای شورای شهر اعلام کرد با یک پیامک از کاندیداتوری ریاست شورا انصراف داده است. حقشناس در این باره گفت: بنده تا الان کاندیدای ریاست شورای شهر تهران بودم، چرا که معتقد هستم مدیریت شهری و شورای شهر تهران نیاز به خون جدیدی برای ادامه کار دارد اما لحظاتی پیش پیامکی از سوی یکی از بزرگان اصلاحطلب برای من ارسال شد مبنی بر انصراف بنده از کاندیداتوری ریاست شورای شهر تهران و بر همین اساس بنده انصراف خود را در این انتخابات اعلام کردم.
محسن هاشمی در حاشیه جلسه شورای شهر در پاسخ به اینکه حقشناس گفته است بزرگان اصلاحات از وی به صورت تلفنی خواستهاند در انتخابات هیأترئیسه شرکت نکند و اینکه چرا باید از بیرون شورا برای آن تصمیم گرفته شود، گفت: من از این موضوع اطلاعی ندارم...این تصمیمگیری نیست، توصیه است، در مذهب ما هم مشورت هست هم استخاره، اسمش را توصیه و دخالت نگذارید.
این روزنامه در صفحه اقتصاد خود نیز اظهارات با محمد اسلامی وزیر راه وشهرسازی رامنتشر کرده است به روایت این روزنامه وزیر راهوشهرسازی با اشاره به پوچ بودن طرح مسکن اجتماعی، مسکن مهر را الگوی طرح اقدام ملی مسکن خواند.روز گذشته وزیر راهوشهرسازی به مناسبت هفته دولت با حضور در برنامه رادیویی «راهی که پیمودهایم»، گزارشی از اقدامات دولت در حوزه راه و مسکن ارائه کرد. او گفت: ریشه طرح مسکن مهر در واقع به طرح جامع مسکن برمیگردد که وزارتخانه آن را ملاک عمل قرار میدهد و ما هم ادامه طرح مسکن مهر را در قالب «طرح اقدام ملی مسکن» کلید زدیم، لذا در این میان مسکن اجتماعی وجود ندارد، بلکه فقط ایدهای بود تا خانههای کوچک، ارزانقیمت و استیجاری را ایجاد کند و بخش ملکی آن هم در بافتهای فرسوده بود.
ایران؛ معیار بازگشت اعتماد به بازار سرمایه
ارگان مکتوب دولت سرمقاله خود را به نوساتات اخیر بورس پایتخت اختصاص داده است. این روزنامه در این یادداشت با عنوان «معیار بازگشت اعتماد به بازار سرمایه» به قلم علی اسلامی بیدگلی-کارشناس بازار سرمایه- نوشت: مهمترین متغیری که این روزها در بازار سهام ایران باید مورد توجه قرارگیرد، حجم و ارزش معاملات بازار است که اهمیت بسیار زیادی دارد. حجم معاملات بازار باید به حدی برسد که ریسک نقدشوندگی را برای سهامداران از بین ببرد. این محدوده در شرایط فعلی بین 18 تا 20 هزار میلیارد تومان در روز است. درصورتی که حجم روزانه معاملات به این ارقام افزایش یابد موجب میشود تا درکنار از بین رفتن ریسک نقدشوندگی دوباره اعتماد به بازار بازگردد تا بتدریج روند نزولی شاخص متوقف شود. هرچند درباره آینده رقم شاخص کل بورس اعداد و ارقامی ارائه میشود، اما باید گفت هیچ یک از این اعداد پایه علمی و دقیقی ندارد. بخصوص اینکه این روزها مبانی مالی رفتاری بیشترین سهم را در روند حرکتی شاخص بورس دارد. درواقع این گونه بحثها و پیشبینیهای غیرعلمی از عدد شاخص در آینده و اینکه شاخص به چه عددی میرسد باعث بیاعتمادی بیشتر مردم و سهامداران خواهد شد.
باید امیدوار باشیم سهام برخی از شرکتها که طی روزهای اخیر افت شدیدی را تحربه کردهاند، دوباره برای خرید جذابیت پیدا کنند و حجم معاملات روزانه نیز افزایش یابد. این باعث میشود تا بازار به یک حالت ایستا برسد و روند نزولی فعلی آن متوقف شود. اما برای اینکه بازار دوباره به روند صعودی خود بازگردد به محرک نیاز دارد. طی ماههای اخیر ورود حجم نقدینگی قابل توجه و همچنین رشد و قیمت انتظاری ارز دو عامل و محرک اصلی برای رشد و رونق بورس محسوب میشد. اکنون نیز باید دید که چه محرکهای جدیدی برای رونق وارد بازار میشود. واقعی شدن قیمت سهام بسیاری از شرکتها که بهدلیل افت شدید قیمتها رخ داده است، میتواند دوباره جریان ورود نقدینگی به بورس را افزایش دهد. اما این بار امیدواریم که مسئولان با اتخاذ تدابیر عملیاتی و دقیق با مدیریت بازار جلو رشدهای هیجانی بازار را بگیرند، چرا که هر رشد هیجانی یک افت هیجانی بهدنبال دارد.
این روزنامه در پایان نوشت: نکته دیگری که باید به آن توجه داشت، رفتار حقوقیهای بازار است. طی بیش از یکسال اخیر عمده خرید سهام توسط حقیقیها و عمده فروش توسط حقوقیهای بازار انجام شده است. اما در شرایط فعلی که شاخص با افت همراه شده است، حقوقیها آنطور که باید فعال نیستند. حقوقیها باید نگاه بلندمدت تری به بازار داشته باشند.
البته با تصمیم اخیر شورای عالی بورس درخصوص لغو الزام کاهش سقف سهام از 10 به 5 درصد در صندوقهای سرمایهگذاری بخشی از فشار فروش توسط حقوقیهای بازار کاهش خواهد یافت و حقوقیها به سمت حمایت از سهامی که در صندوقها دارند، حرکت خواهند کرد.