عربستان با اسرائیل توافق می کند؟/ توطئه صلح، آزمونی مهم برای ایران
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از خبرآنلاین، پس از توافق عادی سازی روابط بین اسرائیل و امارات روز جمعه بحرین نیز به این توافق پیوست و ترامپ آن را به طور رسمی اعلام کرد؛ موضوعی که با مخالفت گسترده گروه های فلسطینی و مقاومت روبرو شد و در آن سو نتانیاهو و ترامپ از آن تمجید کردند. با نزدیک شدن به انتخابات آمریکا معلوم نیست که آیا کشورهای دیگر عربی به این توافق خواهند پیوست یا خیر اما آنچه که از ظاهر این تحولات می توان دریافت این است که منطقه در حال ورود به دوران جدیدی پس از تحولات اخیر است و باید دید رویدادهای آتی چگونه معادلات را رقم خواهند زد. برای بررسی بیشتر ابعاد موضوع در ادامه گفتگو سیدهادی برهانی، کارشناس مسائل اسرائیل را می خوانید.
در ابتدا بفرمایید که چه عوامل و تغییر و تحولاتی در کشورهای عربی در این چند سال به وجود آمده که به سمت رژیم صهیونیستی گرایش پیدا کرده اند؟
عوامل متعددی می تواند در شکل گیری این گرایش دخیل باشد اما عامل مهم این است که اختلافات، دشمنی ها و کشمکش ها در جهان عرب و خاورمیانه به ویژه پس از موج بهار عربی وارد مرحله جدید شد و بیش از پیش جدی به نظر می رسد. در این بین کشورهایی که در منطقه با اسرائیل مخالف بودند و هر از گاهی به نوعی به رفتارهایش اعتراض می کردند با یکدیگر دچار اختلاف شدید شدند و همین موضوع سبب گشت تا موضوع اسرائیل از اولویت خارج شود. بروز اختلافات در سوریه، عراق، یمن و غیره سبب شد تا موضع عربی تضعیف و در آن سو موضع اسرائیل تقویت شود. از همین رو اسرائیل در برهه کنونی در جایگاهی قرار گرفته که قادر است خواست خود را به طرف های عربی تحمیل کند.
اما وزیر خارجه بحرین مدعی شده که توافق کشورش با اسرائیل در راستای احقاق حقوق فلسطینی ها صورت گرفته، نظر شما چیست؟
با نگاه بی طرفانه هم اگر به این اظهارات نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که ادعای وزیر خارجه بحرین پوچ و تو خالی است. بحرین با توافقی که با اسرائیل کرد ضربه بزرگی به فلسطینی ها زد، اگر تحریم عربی شکسته شود و همه کشورهای عربی با اسرائیل رابطه برقرار کنند آن وقت چرا باید قطعنامه های سازمان ملل اجرا شود؟ اسرائیل در این صورت به فکر احقاق حقوق فلسطینیان خواهد بود؟! آنچه اسرائیل را به اجرای قطعنامه های سازمان ملل وادار می کرد فشارهای بین المللی و منطقه ای بود. اگر فشار سیاسی نیز در این راستا از بین رود فلسطینی ها عملا دیگر هیچ برگ برنده و اهرمی نخواهند داشت تا بتوانند جلوی این قدرت اهریمنی و فشار سنگین اسرائیلی ها مقاومت کنند. خیانت بحرین به فلسطین مساله ساده ای نیست و در تاریخ ثبت خواهد شد.
فشارهای اسرائیل تنها به امارات و بحرین منتهی می شود یا اینکه کشورهای دیگری نیز برای پیوستن به این توافق تحت فشار هستند؟
در حال حاضر از طرف اسرائیل و آمریکا فشارهای زیادی بر روی کشورهای عربی دیگر، مانند عربستان، سودان و عمان برای پذیرش عادی سازی روابط با اسرائیل وجود دارد تا در این بین مقدمات برای ورود منطقه به فضایی جدید فراهم شود. اما بعید به نظر می رسد که تا زمان انتخابات آمریکا کشور دیگری به این توافق بپیوندند. در حال حاضر اکثر فشارها از جانب ترامپ و حکومت آمریکا است. نکته مهمتر اینکه ترامپ آینده مبهمی را در پیش رو دارد و طبق نظرسنجی ها جوبایدن رقیب دموکرات او پیشتاز است. کشورهای مانند عمان به خوبی می دانند اگر این مدت باقی مانده تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را تحمل کنند ممکن است با توجه به شرایط داخلی آمریکا ترامپ نتیجه را به رقیب خود واگذار کند و دیگر در قدرت نباشد.
طبق گزارشات بدست آمده عربستان در پشت پرده نقش کلیدی در توافق امارات و بحرین با اسرائیل ایفا کرده است، به نظر شما چه عاملی سبب شده تا این کشور در این توافق نقش ایفا کند ولی خود مایل به پیوستن به این توافق نباشد و رویکردی محافظه کارانه را در پیش بگیرد؟
اگر عربستان هم بخواهد با اسرائیل صلح کند به نوعی مشروعیت خود را زیر سوال برده است. طرح صلح عربی که مورد تصویب اتحادیه عرب قرار گرفت و هم اکنون نیز موضع جهان عرب در برابر اسرائیل به شمار می رود پیشنهاد عربستان و ملک عبدالله بود. اگر سعودی ها به توافق بپیوندند به شدت به وجهه و اعتبار خود لطمه خواهند زد. ضمن اینکه نباید فراموش کرد که عربستان در جهان عرب و اسلام برای خود نقش رهبری قائل است؛ به عنوان رهبری که از منافع جهان عرب و مسلمانان دفاع می کند. بنابراین همانطور که اشاره کردم بسیار بعید است که عربستان بخواهد در این زمان با اسرائیل صلح کند. اما فشار آمریکا و ترامپ وجود دارد و مشکل اصلی این کشور این است که برای تأمین امنیت خود به شدت به آمریکا وابسته شده است. توافق بحرین و امارات با اسرائیل را می توان به عدم مخالفت عربستان نسبت داد. ریاض با فشار واشنگتن این فضا را فراهم کرد تا این دو کشور به سمت عادی سازی روابط به اسرائیل گام بردارند.
آیا صرفا این اقدام را تنها می توان در راستای حرکت تبلیغاتی ترامپ برای انتخاب متصور دانست یا اینکه در بلندمدت باید شاهد پیامدهای سیاسی، اجتماعی و امنیتی در منطقه بود؟
تحولات اخیر بسیار مهم است به طوری که خاورمیانه و به ویژه خلیج فارس را در معرض تغییر و تحولات قرار می دهد. اما اینکه تحولات در این زمان رخ می دهد به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا می تواند ارتباط داشته باشد. ترامپ در این بین نیاز به برگ های برنده برای رو کردن نیاز دارد و سیاست خارجه و منطقه ای او در خصوص ایران به او این اجازه را نخواهد داد که ادعای موفقیت داشته باشد. بنابراین سعی می کند که با فشار بر کشورهای منطقه از آنها برای رو کردن برگ های خود امتیاز بگیرد.
چگونه می تواند به نفع اسرائیل تمام شود؟
به اسرائیل نیز کمک فراوانی خواهد کرد و به مشروعیت آن خواهد افزود. از همین رو کشورهایی که اسرائیل را به رسمیت نمی شناسند در حال حاضر تحت فشار شدیدتری قرار دارند.
بحث دیگری که در این بین مهم به نظر می رسد نحوه اجرایی شدن این توافقات است. به وضعیت مبهم ترامپ نیز اشاره کردید؛ به نظر شما در این بین وضعیت سیاسی در داخل اسرائیل و بحران پیش روی نتانیاهو تا چه می تواند به اجرایی شدن این توافقات کمک کند؟
یکی از نتایج بدی که توافق امارات و بحرین با اسرائیل داشت کمک کردن به موقعیت بنیامین نتانیاهو بود. اگر مواضع نخست وزیر اسرائیل را در قبال جهان عرب مورد بررسی قرار دهیم و تاریخ این کشور را با آن سابقه ظلم و تجاوز نیز مدنظر داشته باشیم، کمتر سیاستمداری را مانند نتانیاهو پیدا می کنیم که تا این حد مواضعش بر ضد جهان عرب و فلسطین باشد و همچنین تا به این حد و اندازه حقوق اعراب و فلسطینیان را در آن سرزمین انکار کند. از طرفی همه حق را به یهودیان بدهد و همه چیز را در سرزمین فلسطین برای آنان بخواهد.
آن وقت کشورهای عربی مثل بحرین و امارات در چنین شرایط به سیاستمدار عرب ستیز و اسلام ستیزی مانند نتانیاهو کمک می کنند تا موقعیتش در اسرائیل بهبود یابد! پیش از این توافقات صلح نتانیاهو به شدت تحت فشار بود و مسائلی مانند اقتصاد، کرونا و پرونده های فساد مالی گریبانگیرش شده بود. اما با این دو رویداد او حداقل برای مدتی تحت فشار نخواهد بود.
در صورت برد ترامپ در انتخابات باید منتظر چه رویداد دیگری باشیم؟
بی شک در صورت پیروزی او این تحولات ادامه پیدا خواهد کرد و فشارهای فزاینده ای بر روی فلسطینی ها خواهد بود و وضعیت شکننده ای را برای آنان رقم خواهد زد. شاهد بودیم که در دوران ترامپ فشارها بر کشورهایی چون ایران، سوریه و لبنان که مقاومت کرده اند افزایش یافته است.
به فشارهای علیه ایران، سوریه و لبنان اشاره کردید. برخی از کارشناسان تحولات کنونی منطقه را با زمان جنگ ایران و عراق مقایسه می کنند؛ زمانی که همه کشورها حامی و پشتیبان صدام بودند و به او سلاح می دادند. در حال حاضر نیز به نظر می رسد که تلاش هایی برای محاصره ایران از هر سو وجود دارد. ارزیابی شما چیست و راه برون رفت از این وضعیت چگونه باید باشد؟
بدیهی است که فشارهای گوناگونی بر این به ویژه در مساله اقتصاد وجود دارد و توان ایران نیز برای مقابله و خنثی کردن آن محدود شده است. نکته مهم این است که معلوم نیست تا چه مدت دیگری می توان این مسیر را با توجه به این فشارها و هزینه ها ادامه داد. در همین راستا و برای خروج از وضعیت کنونی جمهوری اسلامی ایران باید در سیاست هایش بازنگری داشته باشد و بررسی کند که چه دلایلی موجب شد که ایران به نقطه برسد که هزینه سیاست های منطقه ای آنقدر بالا رفته که تحملش برای کشور بسیار سخت شده است. در این بازنگری هر چه از نظر کارشناسان و متخصصان استفاده بیشتری شود امکان اینکه راه حل بهتری پیدا شود و همچنین فهم بهتری از مسائل جاری شکل گیرد وجود دارد تا راه حلی برای برون رفت از این وضعیت به وجود آید. این اقدام برای کشور ضرورت محسوب می شود و اگر دیر صورت بگیرد ممکن است برای کشور دیگر فایده ای نداشته باشد.