پشت پرده عواقب حضور ایران در لیست سیاه/ فلاحتپیشه: کار را به بگومگوی سیاسی کشاندند و موافقان را جاسوس و خائن معرفی کردند
آقای فلاحتپیشه شما در روزهایی که مجمع تشخیص مشغول بررسی لوایح در ارتباط با FATF بود، ریاست کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم را برعهده داشتید؛ چه شد که بهرغم هشدارهای بسیار مجلس و دولت و کارشناسان، این لوایح تصویب نشد و ایران مجددا به لیست سیاه برگشت؟
امروز ما شاهد آن هستیم که جریانهای مختلف سیاسی مواضعی را در زمینه سیاست خارجی اتخاذ میکنند که چندان با منافع ملی همسو نیست ولی این جریانهای سیاسی بدون توجه به این مساله به رقابت با یکدیگر میپردازند. در موضوع لوایح در ارتباط با گروه ویژه اقدام مالی نیز چنین اتفاقی رخ داد. بارها و بارها گفتهام که FATF را باید فیفای بانکها دانست. امروز فدراسیون جهانی فوتبال، فیفا، جرایمی را علیه تیمهای استقلال و پرسپولیس درنظر میگیرد و ایران برای جلوگیری از محرومیت این دو تیم از خزانه خالی خود این مبالغ را پرداخت میکند؛ با آنکه میداند گروهی در این میان سوءاستفادهها کرده و پورسانتها گرفتند. گروه ویژه اقدام مالی نیز فیفای بانکهاست و بانکها برای آنکه اموراتشان بگذرد و توانایی انجام وظایف ذاتی خود را داشته باشند، نیازمند همراهی با FATF هستند ولی متاسفانه گروهی خیلی زود مساله لوایح در ارتباط با این گروه را به توافق هستهای گره زدند که اصلا مباحثشان جدای از هم بود. من یک بار در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام و در پاسخ به افرادی که از واژه طرف مقابل برای توصیف FATF استفاده میکردند، گفتم که در برجام، طرف مقابل مشخص بود ولی در گروه ویژه اقدام مالی این طور نیست و آنجا عملا بازیگرانی وجود دارند که از خدا میخواهند که ایران به لیست سیاه برگردد که متاسفانه به هدف خود نیز رسیدند.
شرایط امروز را چطور ارزیابی میکنید؟ ایران چه وضعیتی در گروه ویژه اقدام مالی دارد و با حضور در لیست سیاه این گروه چه ضررهایی را متحمل شده است؟
ورود عربستان سعودی از یک سو و رژیم صهیونیستی از سوی دیگر و لابیهای آنان در FATF در شرایط کنونی سبب شده تا شرایط برای ایران به منظور خروج از لیست سیاه به مراتب دشوارتر از گذشته شود؛ به طوری که همان منافذ حداقلی موجود برای دور زدن تحریمها و واردات غذا و دارو نیز یا مسدود شدهاند یا به سختی امکان استفاده از آنها فراهم است. همه اینها کنار هم نشانگر آن است که ما برای تصمیمگیری درباره مسائل مرتبط با سیاست خارجی نیازمند توجهی فراجناحی به مسائل هستیم و همواره باید این اصل را در نظر بگیریم که کشوری همچون ایران که بیش از هر کشوری در جهان دشمن دارد، بسیاری از مواقع مجبور به انتخاب میان بد و بدتر است ولی متاسفانه برخی افراد به جای توجه به این اصل با برخی حرفهای شعاری و ایدهآلگرایانه که امکان دسترسی به آنها وجود ندارد، نه تنها امکان تصمیمگیری را از بین میبرند بلکه موجب میشوند تا روز به روز امور مردم به مشکل بر بخورد.
باید بدانیم که تصمیمگیری درباره مسائلی چون FATF نیازمند کار و فعالیت غیرسیاسی است ولی متاسفانه نهتنها برخی افراد کار را به بگومگوهای سیاسی کشاندند، بلکه جوی پوپولیستی را ایجاد کردند که هر کسی از تصویب این لوایح دفاع کرد به نام جاسوس و خائن به مردم معرفی شد در حالی که بزرگترین ظلم به سیاست خارجی و منافع ملی ایران و ایرانی از طرف کسانی وارد شدکه مسائل عادی در سیاست خارجی را به تابو تبدیل کردند. مثلا هر گونه مذاکره با کشوری دیگر را نشانه وادادگی معرفی کردند یا گفتند هرکس که از FATF دفاع کرد، به ایران خیانت کرده است. تاریخ همه اینها را ثبت کرده و خواهید دید که ایران هر زمانی که به سمت دیپلماسی رفته، ضرر نکرده است.
شما بگومگوهای سیاسی را یکی از عواملی معرفی کردید که باعث قربانی شدن منافع ملی ایران در سالهای اخیر شده ولی حداقل درباره موضوع لوایح مرتبط با FATF کار به مجمع تشخیص رفت که اتفاقا تصمیم تخصصی و همسو با منافع ایران گرفته شود؛ پس چرا چنین نشد؟ چرا مجلس و دولت هم دست آخر کوتاه آمدند؟
در مرحله نخست باید بگویم که مجلس دهم درباره لوایح مرتبط با گروه ویژه اقدام مالی کار خود را انجام داد و به عقیده من هیچ ایرادی به اقدامات صورت گرفته ازسوی نمایندگان وارد نیست. من آن زمان رییس کمیسیون امنیت ملی بودم و اتفاقا برای جلوگیری از تبدیل FATF به مسالهای اختلافی در ایران همچون برجام، نشستی را با حضور وزرای اطلاعات و امور خارجه، اعضای دو جناح حاضر در مجمع تشخیص مصلحت نظام، نمایندگان سه جریان سیاسی حاضر در مجلس برگزار کردم که حدود ۷ ساعت نیز طول کشید. در جریان این جلسه هم حقشرطهای ایران بررسی شد و هم حق شرط جدیدی تصویب شد ولی باز هم شاهد آن بودیم که برخی افرادی که در این جلسه رای مثبت داده بودند، دوباره با فریاد مخالفت میکردند و شعارهایی میدادند. من به یکی از این افراد این تناقض را یادآور شدم ولی متاسفانه گفت که «بیرون از ما انتظاراتی وجود دارد»؛ این جمله گریه دارد.
در مرحله دوم نیز باید بگویم که حق با شماست. در مجمع تشخیص مصلحت نظام همه باید بر اساس مصالح نظام صحبت کنند .
در هر کشوری نخبگانی وجود دارند که بدون توجه به حواشی و مسائل سیاسی، مصالح کشور را در نظر میگیرند ولی متاسفانه در برخی مواقع چنین نیست و فضای سیاسی عملا در بعضی شرایط غلبه میکند. امروز هم متاسفانه شعارهای پوپولیستی بیشتری سر داده میشود که عملا مغایر مصالح ملی ایران و ایرانیان است. حال آنکه تمامی کشورهای جهان مصلحتگرا عمل کرده و همواره منافع خود را درنظر میگیرند حتی بنیامین نتانیاهو که هیچ کس به اندازه دونالد ترامپ از او و اقداماتش حمایت نکرد، منافع کشورش را در نظر گرفته و میگوید برای آنها تفاوتی میان ترامپ و بایدن وجود ندارد؛ چرا که میداند احتمال پیروزی بایدن در انتخابات نیز وجود دارد از این رو میخواهد منافع کشورش را تضمین کند.
امروز همانها که مانع تصویب FATF شدند، همه کم و کاستیهای کشور را پای ناکارآمدی دولت مینویسند. به عنوان پرسش پایانی بگویید نظر شما در این زمینه چیست؟
واقعیت آن است که در ناکارآمدی دولت شکی نیست. دولت روحانی نهتنها نماینده جریانهای سیاسی که به او رای دادند، نبود، بلکه طیف بروکراتیکی را نمایندگی کرد که در سالهای گذشته آسیبهای بسیاری را به کشور وارد کرده بودند، به همین دلیل جریانهای سیاسی بهواسطه اقدامات دولت روحانی آسیبهای بسیاری متحمل شدند. من در هیچ یک از دو انتخابات گذشته به حسن روحانی رای ندادم ولی باز هم نمیتوان تمام ناکارآمدیها را پای دولت نوشت و گفت که موضوعی چون FATF و موانع ایجاد شده بر سر راه تصویب آن بیتاثیر بوده است.
بنابراین نباید نگاهی صفر و صدی به مسائل داشت و به حمایت از کسانی پرداخت که تنها و تنها دنبال مسالهسازی برای ایران هستند و تنشزدایی را در دستورکار قرار نمیدهند. امروز فضای بینالمللی به شکل مصنوعی علیه ایران شده و باید هر چه سریعتر آن را تغییر دهیم.