خوشحالی روزنامه کیهان از شکست دونالد ترامپ
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از روزنامه کیهان، بدیهی است این به معنای استقبال از بایدن نیست چرا که او نیز در دشمنی و کینهتوزی علیه ایران اسلامی با ترامپ تفاوتی ندارد. بایدن در یادداشتی که برای CNN فرستاده بود تاکید کرده بود که سیاست فشار حداکثری نتوانسته ایران را به زانو در آورد و باید تحریمهای هوشمند نیز به آن افزوده شود! این نکته نیز گفتنی است که طی ۴۱ سال گذشته دموکراتها بیشترین دشمنی و توطئه و تحریم را علیه جمهوری اسلامی ایران اِعمال کردهاند.
آنچه برای حریف در صحنه مبارزه مهم است، شکست طرف مقابل در «میدان» است وقتی حریف میدان را ترک میکند و یا زمان را از دست میدهد، این برای طرف مقابل پیروزی به حساب میآید. در خود آمریکا و میان مقامات این کشور مطرح بود که در دوره ترامپ فشار آمریکا بر ایران متراکم گردیده و دامنه این فشار به هر فرد و یا شرکت خارجی که در مظان همکاری با ایران بود هم رسید و لذا بسیاری از راههای ورود کالا به ایران و یا خروج کالا از ایران مسدود گردید.
شکست ترامپ در انتخابات دور دوم، از حیث شکست یک مقطع از سیاستهای ضدایرانی آمریکا برای ما بسیار مهم است و میتواند یک دستاورد بزرگ هم تلقی شود. در این فضا دولت جمهوری اسلامی باید از فرصت حدود شش ماههای که تا تثبیت دولت جدید آمریکا پیشرو دارد، حداکثر تلاش خود را برای رفع محدودیتهای قبلی و دورزدن تحریمها به کار گیرد چرا که آمریکا با ضعیفترین دوران حاکمیت خود روبهروست و بسیاری از کشورهای طرف تجارت ایران مانند گذشته حاضر به پذیرش دستورات دیکته شده آمریکا نیستند.
الان زمان آن است که دولت از شرایط فشل آمریکا برای کاهش فشارهای موجود بر ملت ایران استفاده نماید و همه ظرفیت خود را برای آن بسیج کند.
قطعاً این شکست -بخوانید شکست آمریکا- برای جمهوری اسلامی و جبهه مقاومت، خوشایند خواهد بود. شکست اخیر آمریکا، از نظر یمنیها به مثابه شکست «سعودی متجاوز» نیز هست کما اینکه برای فلسطینیها شکست ترامپ به معنای شکست نتانیاهو و شکست سیاستهای ضدفلسطینی که در قالب معامله قرن، یا الحاق کرانه باختری و یا انتقال سفارتخانهها از تلآویو به بیتالمقدس دنبال شد هم مطرح است. در لبنان شکست ترامپ به معنای شکست جبهه آمریکایی سعودی فعال در این کشور نیز تلقی میشود. شکست قاتل خبیث سردار سلیمانی برای جمهوری اسلامی به خصوص یک نتیجه خوب به حساب میآید. این شکست از یک سو به ما فرصت میدهد تا با بهرهگیری از آمریکای فشل و گرفتار در مشکلات عدیده، فشارهای کنونی را با برنامهریزی درست از بین ببریم و از سوی دیگر شکست سیاست «فشار حداکثری» اعتماد هیئتحاکمه جدید آمریکا به این سیاست را کاهش میدهد و این برای ما در فضای بینالمللی هم وضع بهتری را رقم میزند.
البته در نهایت همانطور که دستاوردهای ما مرهون مقاومت و برنامهریزی درست ما بوده، از این پس نیز میزان موفقیت جمهوری اسلامی و ملت ایران به میزان مقاومت، خوداتکایی و اصلاحات اقتصادی بستگی دارد.