سفر چراغ خاموش هیات رئیسه آکادمی اسکار به تهران
به گزارش اقتصاد نیوز به نقل از تابناک: سیدمحسن هاشمی، معاون اجرایی اسبق خانه سینما، درباره حضور هیات رئیسه آکادمی اسکار در ایران در سال ۱۳۸۷، برخی جزئیات را مطرح کرده است.
هاشمی در یادداشتی در این زمینه نوشته است:
«حضور هیات رییسه آکادمی اسکار در ایران درست دوم اسفند ماه دوازده سال پیش۱۳۸۷، به پشنهاد دوستی عزیز (بهروز هاشمیان، تهیهکننده سینما در فرانسه) و به پشتوانه مردی بزرگ (عسگرپور مدیرعامل وقت خانه سینما) رئیس و هیات مدیره آکادمی علوم و هنرهای سینمایی (اسکار) را چهل و هشت ساعت پس از اجرای مراسم اسکار ۲۰۰۹ به تهران آورده، یازده روز میزبانشان شدیم. قصدمان آغاز ارتباط فرهنگی برای ذوب کردن یخ مناسبات ایران و امریکا بود.
ارتباط ما (خانه سینما) با دولت دکتر احمدینژاد چندان مناسب نبود. هماهنگی برای حضور آنان بیواسطه وزارت فرهنگ و ارشاد از طریق بخش امنیت وزارت اطلاعات انجام شد. سه دیدار در دو محل متفاوت با رابطشان داشتم و اطلاعات مهمانان و سوابق سینماییشان را در بیست، سی صفحه ارایه کردم. درست چهل و هشت ساعت بعد از اجرای مراسم اعطای جوایز اسکار آن سال، ساعت ۱ بامداد، هواپیمای شرکت هواپیمایی انگلیس به زمین نشست. من و دو همکارم، حمیدرضا پورنصیری و پرستو دوکوهکی، منتظر پایین آمدن از پلههای برقی بودیم اما بعد از خروج کامل مسافران پرواز یاد شده خبری از مهمانهایمان نشد. مضطرب و نگران شدم.
از این سالن به سالن مجاور رفتم، تابلوهای خبررسانی پروازها را دوباره چک کردیم. اما باز خبری نشد. به اطلاعات پرواز رفتم گفتند همه مسافران پرواز موصوف پیاده شدهاند. ناگهان تلفنم زنگ خورد. کسی که پشت گوشی حرف میزد گفت که شما میزبان امریکاییها هستید؟ گفتم بله. گفت به گیت کنترل پاسپورت مراجعه کنم. دلنگران با هماهنگیشان به آن سوی گیت خروج رفتم. بله، همه مهمانان کلافه روی زمین نشسته بودند. افسر گیت ورودی کنترل پاسپورت گفت: «ویزاهایشان هولوگرام ندارد اما کنترل کردهاند و معتبر است میتوانید ببریدشان و از ایشان بابت تاخیر عذرخواهی کنید.»
من با چشمانم میان آنها میگشتم تا از میان آن سه زن، الن هارینگتون، رابطمان را که از تصویر میشناختم و فرانسه میدانست و در این مدت با ایمیل ارتباط داشتیم را پیدا کنم. او را یافتم و با لبخند خوشآمد گفتم و به سالن چمدانها هدایتشان کردیم. برای جبران تاخیر و علافیشان، مهمانان را به کافی شاپ بردیم تا با نوشیدن کیک و قهوه، قدری بیاسایند و کلافگی از تاخیر ورودشان جبران شود. سید گانیس، رییس آکادمی با دیدن لپتاپ حمیدرضا با چشمانی گرد و متعجب پرسید مگر شما هم اپل دارید؟ مگر تحریم نیستید؟ ما هر سه میزبانان، لبخندی زدیم و حمیدرضا گفت: «چه چیز نیاز دارید؟ ما اینحا همه چیز داریم اما گران!»
به هتل محل اقامتشان راهی شدیم. روی بالش مهمانان در اتاقشان، شاخهای غنچه رز به همراه گز اصفهان و یک گوشی موبایل با پنجاه هزارتومان شارژ ایرانسل بههمراه پیام عسگرپور، مدیرعامل خانه سینما حاوی خوش آمد و ضرورت حفظ پیوند دو ملت ایران و امریکا قرارداده بودیم.
ما ناگزیر بودیم چراغ خاموش حرکت کنیم و جز دو تن از هیات مدیره خانه سینما، کس دیگری تا بیست و چهارساعت قبل از ورودشان از این سفر خبر نداشت. دو تن از اعضای هیات مدیره از این پنهان کاری ما کلی دلخور شدند.
بابک غفوریآذر، روزنامهنگار سینمایی را برای تهیه گزارش و خبر، تلفنی دعوت کردم. میخندید و میگفت: شوخی می کنید! گفتم شوخی ندارم اگر نیایی از دوست روزنامهنگار دیگری دعوت و گزارش میرویم. جدی گرفت و آمد و از دیدنشان شوکه شده بود، چون دو شب قبل آنها را بر فرش قرمز اسکار در حال اهدای جوایز از ماهواره دیده بود و اکنون باورش نمیشد در هتل لاله تهران حضور داشته باشند!
اما واکنشها بعد از اینکه خبر حضور مهمانان آکادمی عمومی شد:
- به نقل از حداد عادل، رییس کمیسیون فرهنگی مجلس در دیدار هیات مدیره، برخی نمایندگان در حال تهیه طرحی، خواستار نگهداشتشان در قبال آزادسازی پولهای بلوکه شده ایران در امریکا شد.
- صدا و سیما علاوه بر لغو برنامه بازدیدشان از لوکیشن سریال مختار، به تهیهکنندگی طالبزاده، مجموعهای مستند در هجو و نقد فیلمهای هالیودی و حضور مهمانان در ایران ساخت و در چهار روز آخر اقامتشان هر شب نمایش میداد.
-حراست وزارت ارشاد دکتر محمود احمدینژاد، حیران و خشمگین از اینکه چرا این موضوع را نمیدانستند، به سین جیم ما پرداختند.
- جعفر پناهی، کارگردان سینما در پاسخ دعوت تلفنی مهمانی شام نخست در رستوران نایب ساعی، گفت که به مهمانی ما دولتیها نمیآید؛ اشارهاش به من و عسگرپور که پیشتر مدیر بنیاد سینمایی فارابی بودیم. پاسخش دادم که تمام حقوق و مزایای دریافتی من و عسگرپور از بودجه دولت به اندازه درآمد شما که از حوزه هنری بابت ساخت فیلم آفساید گرفتهاید، نمیشود.
ما در سه روز آخر اقامتشان، دوران بسیار سختی را گذراندیم چون نمیخواستیم دشواری شرایط را مهمانمان بدانند و از سویی بیم بازداشتشان را نیز داشتیم.
اما ثمره حضورشان در ایران موجب آشنایی با امروز ایران و در پی تماشای فیلم «درباره الی» که تا فردایش درباره آن حیرتزده گفتگو میکردند، زمینهساز توجه به سینمای ایران و دریافت مجسمه اسکار در سال بعد، برای سینمای ایران با فیلم ستایش شده «جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی شد.»