مفهوم توافق مراکش با اسراییل برای خاورمیانه بزرگ
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از خبرآنلاین، فیلیپ گوردون، دیپلمات و متخصص سیاست خارجی آمریکایی، که از ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ به عنوان دستیار ویژه رئیسجمهور و هماهنگ کننده خاورمیانه ، شمال آفریقا و منطقه خلیج فارس در کاخ سفید فعالیت کرده است وحالا عضو پیوسته شورای روابط خارجی، و مشاور ارشد گروه آلبرایت استونبریج است در یادداشتی با عنوان:«توافق مراکش با اسراییل، چه مفهومی برای خاورمیانه بزرگ دارد؟» در وب سایت مطالعاتی و دیپلماتیک سی.اف.آر ، به سازش کشورهای عربی با اسرائیل پرداخت و نوشت:
دیگر کشورهای عربی نیز احتمالا از چنین توافقی پیروی کنند. گزینه بعدی می تواند عمان باشد که قبلا میزبان نخست وزیر اسرائیل بوده هر چند به نظر می رسد که سلطان تقریبا تازه وارد عمان قصد دارد با دور اندیشی حرکت کند. بزرگ ترین جایزه برای اسرائیل به رسمیت شناختنش توسط عربستان است که تا به حال نشان داده که نمی خواهد رویه همسایگان خود را در پیش گیرد. عادی سازی روابط با عربستان بسیار مناقشه برانگیز است، جایی که روحانیون محافظه کار احساس خوبی از اصلاحات اجتماعی اخیر ندارند و مردم نیز به چندین دهه تبلیغ ضد اسرائیلی در مساجد و مدارس خو گرفته اند.
رهبران سعودی به عنوان کلید داران مساجد مکه و مدینه، نگران سرکوفت رقبای منطقه ای خود - ایران و ترکیه- هستند که عربستان را متهم به خیانت به آرمان های مسلمانان و فروش فلسطینیان می کنند. عادی سازی بدون قید و شرط عربستان با اسرائیل همچنین ناقض طرح صلح عربی 2002 است که ولیعهد وقت سعودی مبتکرش بود. در آن طرح، عادی سازی روابط با اسرائیل تنها در ازای خروج اسرائیل از سرزمین های اشغالی و حل مسئله فلسطین مجاز شمرده میشد.
در فضای کنونی، خروج شاه سلمان از شرایطی که برادر فقیدش تعیین کرده دشوار است. ولیعهد- محمد بن سلمان- از نسلی است که آرمان های فلسطین برایش رنگ باخته- و چه بسا با به دست گرفتن پادشاهی رویکرد متفاوتی در پیش گیرد.
برخی بر این باورند که سعودی ها عادی سازی روابط را به تاخیر می اندازند تا آن را به مانند هدیه ای به دولت بایدن ارزانی کنند. به خاطر دخالت عربستان در جنگ یمن، نقض حقوق بشر و قتل جمال خاشقچی، بایدن و دیگر دموکرات ها از جمله منتقدان سرسخت سیاست های عربستان در چند سال اخیر بوده اند. به این ترتیب ریاض ممکن است با به رسمیت شناختن اسرائیل که از پشتیبانی هر دو حزب ایالات متحده برخوردار است، تلاش کند تا از تیم جدید بایدن امتیازاتی بگیرد.
دولت ترامپ در ازای به رسمیت شناختن اسرائیل برای کشورهای عربی امتیازات ویژه ای در نظر گرفت: فروش بسته تسلیحاتی 23 میلیارد دلاری، از جمله پهپادهای پیشرفته و جنگنده های F35 به امارات، کمک مالی به سودان و خارج کردن این کشور از لیست کشورهای حامی تروریسم و به رسمیت شناختن ادعای مراکش مبنی بر حاکمیت بر مناطق صحرای غربی. دولت بایدن اگرچه از عادی سازی حمایت می کند اما روشن نیست که آیا آمادگی پرداخت بهای به رسمیت شناختن اسرائیل توسط عربستان را دارد یا نه.
منطق پشت طرح صلح عربی این بود که به رسمیت نشناختن اسرائیل می تواند به مانند اهرمی در توافق با فلسطینیان عمل می کند. آن اهرم کار نکرد و حالا پس از بیست سال، شمار فزاینده ای از کشورهای عربی اولویت های دیگری را دنبال می کنند. مراکش به روشنی در جستجوی توسعه روابطش با اسرائیل و به رسمیت شناختن حاکمیتش بر مناطق صحرای غربی است، به ویژه اینکه بر این باور است که انکار رسمیت، هیچ دردی را دوا نمی کند. مراکش مانند دیگر کشورهای عربی بر این موضوع پافشاری می کند که همچنان برای راه حل دو کشور تلاش خواهد کرد، اما این بار از گذر تعامل با اسرائیل نه با تحریم آن، مسئله ای که باور آن برای فلسطینیان دشوار است.
توافق مراکش یک کودتای دیپلماتیک بزرگ برای رباط است و در نوع خود می تواند درگیری ها بین دولت مراکش و شورشیان جبهه پولیساریو که برای تعیین تلکیف مناطق صحرای غربی می جنگند را افزایش دهد. رهبران پولیساریو گفته اند که مبارزه آنها ادامه خواهد داشت. احتمالا تعداد اندکی از بازیگران بین المللی در این مورد از واشنگتن پیروی کنند، منتقدان جمهوری خواه و دموکرات در کنگره ایالات متحده انتقاد می کنند که امتیاز ترامپ به مراکش- حتی به رغم عادی سازی روابط با اسرائیل- پیام های غلطی پیرامون تعیین تکلیف خودسرانه و اصل تصرف قلمرو با زور می فرستد. معامله ایالات متحده با مراکش در باره اسرائیل است نه صحرای غربی .