حواشی دنباله دار ادعای باز شدن چشمان آیتالله مصباح در هنگام غسل دادن
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از ایکنا، سخنان اخیر حجتالاسلام صدیقی، امام جمعه موقت تهران، واکنشها و اظهارنظرهای متعددی را در فضای مجازی برانگیخت و طیفهای مختلف سیاسی، اجتماعی و برخی روحانیون به نقد و بیان پیامدهای آن پرداختند. در این اظهارنظرها ضمن ترسیم رابطه کرامتسازی با ایمانسوزی، به بیان تبعات منفی این سخنان در هتک هویت عقلانی اسلام، تخفیف میراث علمی آیتالله مصباح یزدی و در نهایت ضربه به باورهای دینی مردم اشاره شده است.
حجتالاسلام والمسلمین کاظم صدیقی، خطیب موقت نماز جمعه تهران، در برنامه زنده تلویزیونی «مصباح» شبکه قرآن صداوسیما درباره روزهای بیماری آیتالله مصباح یزدی گفت: ایشان که دید ما بسیار ناراحت هستیم، چشمشان را باز کرد و فرمود که ناراحت نباشید این ناراحتی تا دو هفته است؛ بعد از دو هفته باغ وسیعی برای ما تدارک دیده شده است که ما را به آنجا میبرند. این دلداری را به ما داد و دقیقاً دو هفته بعد همه چیز تمام شد. یعنی ایشان از زمان فوتشان خبر داشتند و جایگاهشان را هم به ایشان نشان داده بودند.
وی ادامه داد: آیتالله مصباح یزدی را در خانه غسل دادند و کسی غسل داد که آیتالله حقشناس را غسل داده بود؛ دامادِ داماد ایشان، آقای دکتر محمدی، جزو مریدان آیتالله حقشناس بود او تعریف کرد آیتالله جاودان به ما پیام داد که اگر از آقای مصباح یک کرامتی دیدید به ما بگویید. غسال روایت میکند وقتی این پیام را دریافت کردم آرزو کردم که ای کاش آیتالله مصباح در آن دنیا شفاعتی بکند. تا این آرزو را کردم دیدم آیتالله مصباح چشمانشان را باز کرد و یک نگاه مهربانانهای کرد و دوباره چشمانش را بست. او در پایان آیتالله مصباح یزدی را از اولیای مسلم خدا معرفی کرد.
از واکنشهای توئیتری تا نقدهای تفصیلی
این سخنان واکنشها و اظهارنظرهای متعددی را در فضای مجازی و برخی رسانهها در پی داشت. علاوه بر طیفهای مختلف سیاسی و اجتماعی، بسیاری از روحانیون در صدر این انتقادات بودند. برخی با گفتوگو یا نگارش یادداشت تفصیلی به تحلیل این ماجرا پرداختند و به تبعات و پیامدهای این سخنان اشاره کردند. برخی نیز با اشاره و کنایه و حتی چاشنی تمسخر پا را فراتر گذاشتند و با اشاره به جایگاههای حقوقی حجتالاسلام صدیقی در تریبون نماز جمعه تهران و مدیریت حوزه علمیه از عواقب ترویج این نوع نگرش دینشناسانه در جامعه انتقاد کردند.
یکی از نکاتی که در این اظهارنظرها مطرح شده است، تبعات و ضربههای منفی این سخنان به اسلام و هتک هویت عقلانی آن، ضربه به میراث علمی و فلسفی آیتالله مصباح یزدی و در نهایت ضربه به باورهای دینی مردم است. این واکنشها ضمن انتقاد از طرح این کرامات در یک برنامه زنده تلویزیونی، به نقد صداوسیما برای طرح این مطالب نیز پرداختند و خواستار واکنشهای جدی و ممانعت از طرح این مطالب در سیمای ملی شدند.
برخی از منتقدان با بیان اینکه آیتالله مصباح یزدی نیازی به این قدسیسازیها ندارند، تأکید کردند که ایشان فیلسوفی عقلگرا بودند که از طریق کتابها، سخنرانیها و فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی و علمیشان برای همه شناخته شدهاند، ولی این گونه بیان کرامت به ایمان مردم و به ویژه جوانان لطمه میزند.
از سوی دیگر نوک پیکان برخی انتقادات به سمت عملکرد صداوسیما در پخش خرافات و سکوت علمای دین نشانه رفته بود و این اقدام صداوسیما و عدم تصحیح و واکنش علما ابراز تعجب و نارضایتی کردند؛ چراکه پخش زنده این سخنرانیها از رسانه ملی که تمام دنیا آن را مشاهده میکنند، دستآویزی برای رسانههای معاند و تخریب باورهای دینی میشود.
واکنشهای تند کاربران شبکههای اجتماعی
کاربران شبکههای اجتماعی واکنشهای تندی به این سخنان داشتند و گاهی اوقات این سخنان را به سخره گرفتند. برخی این روایات را دروغ و برخی طرح آن را موجب وهن دین دانستند. یکی از نسنجیده و بدون تأمل و تفکر سخن گفتن و لطمه بزرگ آن به دیانت و حاکمیت ایران گفت و دیگری از اهمیت تریبون نمازجمعه و ضرورت دقتنظر در اظهارنظرها سخن راند.
افراد بسیاری نیز به نقد وجه باورناپذیر و غیرمعمول کرامت نقل شده پرداختند و تأکید کردند فردی که در غسالخانه چشم باز میکند، زنده است و باید به بیمارستان بازگردانده شود. همچنین اطلاع آیتالله مصباح از زمان فوت با اطلاعیه دفتر به منظور دعا برای سلامتیشان یا بیاطلاعی ایشان از انحراف برخی چهرههای سیاسی نوعی تناقض را نشان میداد.
نقد محتوا و تحلیل پیامدها
سخنان حجتالاسلام صدیقی از دو منظر محتوا و واکنشها قابل تحلیل است. نخست گزینش وجهه برجسته شخصیت آیتالله مصباح یزدی بود. ایشان فیلسوف، قرآنپژوه، حکیم، فقیه و اندیشمند نظریهپردازی بود که نوآوریها و آرای فراوانی را در زمینههای فلسفه، کلام، معرفتشناسی، منطق، فقه و مسائل اجتماعی و سیاسی مطرح کرد. طرح کرامات علمی و عقلانی و بازخوانی میراث مکتوب و مراکز تحقیقاتی زیر نظر ایشان بر طرح کرامات عجیب و باورناپذیر اولویت داشت. با این سخن گنجینه عینی و علمی این حکیم مجاهد مورد غفلت قرار گرفت.
نکته بعدی این بود که شخصیت آیتالله مصباح یزدی وجهه پررنگ سیاسی و حزبی داشت و طرح پیشبینیهای بزرگ در ذهن مخاطب با برخی وقایع سیاسی و تحولات روز همچون پیشبینی جریان انحراف همخوان نبود. همچنین بسیاری از این اظهارنظرها موجب استخفاف جایگاه حقایق دینی مانند شفاعت و کرامت اهل بیت(ع) و تشرف به محضر امام زمان(عج) میشود. کسب شفاعت مقدمات و مراحلی دارد و نمیتوان آن را بسیط و ساده طرح کرد. همچنین در نقل کرامات و مشاهدات اصل واقعه و راوی بسیار اهمیت دارد. چشم گشودن و لبخند زدن میت شاید برخاسته از مسائلی همچون ذهنیت غسال باشد. حتی در فرض صحت ماجرا، نقل این داستان در یک برنامه زنده تلویزیونی جای تعجب داشت.
با وجود توقیع شریف امام عصر(عج) به علی بن محمد تیموری که هرکس از این پس ادعای مشاهده کند دروغگوست، استناد و نقل تشرفات از معاصران خالی از اشکال نیست؛ به ویژه اینکه برخی اصحاب معرفت که صاحب کرامات هم نبودند، امروز در میان ما نیستند و این نقلها قابل اثبات یا رد نیست.
انتخاب مسائل عقلستیز یا عقلگریز موجب تخریب وجهه و هویت عقلانی دین و فروکاست جایگاه اندیشه و خردورزی در اسلام و در عوض برجستهسازی رؤیا و کرامتهای بدون پشتوانه میشود. با وجود معارف والای قرآن کریم و میراث عظیم معارف روایات اهل بیت(ع) و نظرات پرفروغ علمای معاصر، تکیه بر مطالب شاذ، غیرعلمی و بدون حجت چه دلیلی میتواند داشته باشد؟ دأب اسلام و قرآن کریم و سیره رسول گرامی اسلام(ص) بر هدایت عقلانی مبتنی بر خرد، اندیشه، دانشپژوهی و تحلیل و فهم است و بجز نوادر از سیره معصومین(ع) تجویز کرامات سابقه ندارد و مبنای تبلیغ و دعوت در دین نیست.
اما رسالت صداوسیما
از آنجا که صداوسیمای جمهوری اسلامی انحصاری است و قابلیت کنترل و برنامهریزی واحد را دارد، باید در تمام حوزههای سیاسی، عقیدتی و فرهنگی برنامهریزی دقیق و کارشناسیشده قابل اجرا داشته باشد. اینکه چه افرادی میتوانند مصاحبه یا پخش زنده داشته باشند و از چه افرادی در چه موضوعاتی میتوان دعوت کرد. این نهاد چارچوبها و خطوط قرمزهایی دارد، ولی نیازمند بازنگری و دقتنظر بیشتری است.
باید دقت کرد که با انتساب این نهاد به عالیترین مقام رسمی کشور تکرار این یک رویه در صداوسیما در داخل و خارج کشور به عنوان خطمشی و نگاه غالب جمهوری اسلامی پذیرفته میشود. لذا نگرش به این برنامهها باید بسیار فراتر از یک جلسه روضه یا سخنرانی محدود در نظر گرفته شود و ممکن است پیامدهای منفی در جهان اسلام داشته باشد. از این شناخت دقیق سخنرانان و تناسب تخصص مدعوین بر عهده تلویزیون است. جدا از برنامهها و کارشناسان خبره و اهل مطالعه که مطالب مستند، مفید و سازنده برای عموم مردم ارائه میدهند، برخی مدعوین اساساً تلاش دارند با تکیه بر نقل خواب و کرامات و مطالب شاذ مردم را به معارف دین جذب کنند.
به هر حال آنچه مهم است ممانعت از تکرار دوباره اظهارنظرهای بیپایه و بدون اصلاح و تصحیح در تمام تریبونهای آزاد از جمله صداوسیما و نمازجمعه است که آثار سوء فراوانی دارد. این گونه اظهارنظرها هم بازارهای مکاره کرامتسازی را رواج میدهد و هم موجب تمسخر و وهن دین و هم سوءاستفاده بدخواهان از اسلام، انقلاب و رهبری نظام میشود و در نهایت نگرش جوانان به دین و روحانیت را منفی و تاریک میسازد.