درآمد نجومی متکدیان پایتخت
به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه رسالت نوشت: شما در طول روز پشت چراغقرمز، در حال قدم زدن در پیادهرو یا هنگامیکه در مترو و اتوبوس نشستهاید، متکدیان زیادی را میبینید. افرادی که صرفاً خدماتی به شما ارائه نمیدهند یا مثل دستفروشان کالایی نمیفروشند و فقط از شما تقاضای پول میکنند درازای هیچ! چقدر به این افراد توجه میکنید و چقدر راجع به آنها میدانید؟ کمک کردن به آنها را درست میدانید یا خیر؟
چندی پیش رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس در آماری تأملبرانگیز، درآمد روزانه این افراد در پایتخت را حدود 4 میلیون
تومان اعلام کرد. یک کارمند را تصور کنید که یک ماه با توجه به ضوابط موجود و تحمل فشارهای کاری و وظایف کار خود، شاید بتواند این مبلغ را به دست بیاورد، درحالیکه درآمد ماهانه یک کارمند، در عرض فقط یک روز توسط متکدیان به دست میآید. این در حالی است که متوسط حقوق کارمندان خیلی کمتر از این میزان است و فقط کسر کوچکی از حقوقبگیران هستند که درآمد ماهانه آنها به این میزان میرسد. تکدیگری در شهرهایی مثل تهران علتهای فرهنگی دارد. درواقع این موضوع برای مردم جا نیفتاده است که پول خود را به کسانی ندهند که نیازمند نیستند و در باندها عضویت دارند. از طرفی همواره از سمتوسوهای مختلف این موضوع مطرحشده است که دست کسی را که به سمتتان دراز میشود، خالی نگذارید و همین امر باعث شده کار بهجایی کشیده شود که مردم به یک گدا آنقدر کمک میکنند که او به درآمدی 30 تا 50 برابر بیشتر از درآمد کمککننده برسد. حال این آمار وقتی جالب میشود که شما بدانید تعداد این متکدیان در شهر تهران به حدود 5هزار نفر میرسد. رفتار مردم، مستقیماً برافزایش یا کاهش این عدد تأثیر میگذارد و وقتی یک نفر میبیند میتواند به منابع مالی بسیار زیادی از این راه برسد، به راه خود ادامه میدهد و دیگران هم با دیدن او، تشویق میشوند تا به یک شغل بدون دغدغه و کم زحمت بیایند و خوب پول دربیاورند.
پیشازاین افشانی، شهردار سابق تهران به ایلنا گفته است: «بخش عظیمی از متکدیان تهران، متعلق به این استان نیستند. طبق برنامهای که وزارت کشور تنظیم کرده، قرار است بخشی از متکدیان که متعلق به سایر استانها هستند به استانهای خود بازگردانده شوند و همانجا تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی قرار گیرند و آن دسته که متعلق به تهران هستند، در همین استان ساماندهی شوند. اگر متکدیان جمعآوریشده تمکن مالی نداشته باشند، تحت پوشش کمیته امداد قرار میگیرند و اگر دارای نقص بدنی و معلولیت باشند، تحت پوشش بهزیستی قرار میگیرند.»
شهردار سابق تهران در خصوص آن دسته از متکدیان که از کشورهای خارجی مثل پاکستان به ایران آمدهاند، گفته: «قرار است این افراد به کشورهای خود بازگردانده شوند.»
در مقابل رضا قدیمی، مدیرعامل سابق سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران هم مطرح کرده است: «زمانی که یک متکدی بهطور متوسط روزانه بین 400 هزار تومان تا 2 میلیون تومان درآمد دارد از بهزیستی چه انتظاری میتوان داشت؟ ایراد اصلی به پیگیریهای بعدی برمیگردد. مواد قانونی حتی حبس را هم برای متکدیان حرفهای در نظر گرفته اما اعمال نمیشود. ما در حوزه جذب متکدیان هیچ مشکلی نداریم، اما زمانی که متکدی درآمد میلیونی دارد پس از آزادی دوباره به کار خود برمیگردد و به نظر میرسد در میزان مجازات این متکدیان باید بازنگری صورت بگیرد. تا زمانی که مردم به متکدیان کمک میکنند دیگر نباید انتظار داشت که از میزان متکدیان در سطح شهر کاسته شود.»
حبیبالله مسعودی فرید، معاون اجتماعی سازمان بهزیستی کشور هم تأکید کرده است: «تعداد زیادی از متکدیان یعنی نزدیک به 70 درصد کودکان متکدی غیر ایرانی هستند، تعدادی هم متکدیان خارجی هستند که بهصورت غیرقانونی وارد کشور شدهاند و به تکدی گری مشغول هستند.هر متکدی که با حکم قاضی به ما سپرده شود تحت مراقبت بهزیستی قرار میگیرد. برخی از متکدیان اصلاً اهل تهران نیستند و از شهرستانهای دیگر به تهران مهاجرت کردهاند که بعد از حکم قاضی به شهرستان خودشان برگردانده میشوند.»
وی عنوان کرده است: «وزارت کشور متولی اصلی سازماندهی متکدیان است، چراکه ساماندهی متکدیان و آئیننامههای آن بر عهده وزارت کشور است، اما آنچه بر عهده بهزیستی است آئیننامه کودکان است که موردبازنگری قرارگرفته است و با استفاده از ظرفیت سایر بخشها در آینده نزدیک امیدواریم شاهد حذف پدیده تکدیگری در پایتخت باشیم.»
طبعی وقتی بازار کار در این شغل سکه است، اصلاً عجیب نیست که از کشورهای دیگر هم به ایران مهاجرت و تکدی گری
کنند. از کرج خبر میرسد که مدیرکل پیشگیری و رفع تخلفات شهری شهرداری از فعالیت یک مرکز ساماندهی متکدیان و آسیب دیدگان اجتماعی در این شهرستان سخن گفته و اعلام کرده است که اغلب متکدیان کرج اتباع پاکستان و مالزی هستند.
این معضل اجتماعی تا جایی پیش رفته که شهرستانهای کشور هم در امان نیستند و حتی شهرهایی که پیشازاین، خالی از تکدی گران بود، اکنون با این مشکل دستوپنجه نرم میکنند. تبریز یکی از این شهرهاست که همواره بهعنوان شهر بدون گدا، آن را میشناختیم اما به گفته ساکنان این شهر، بهتازگی سر هر کوچه و بازار، یک زن با کودکی به دوش
تقاضای کمک دارد، یا مرد روسیاه و زمختی که با صدای بلند داد میزند من عاجزم، من ناتوانم به من کمک کنید! کودکان کاری هم که قرار بود هیچوقت سروکلهشان در این شهر پیدا نشود، بر سر چهارراهها و پشت چراغقرمزها جولان میدهند و گل و فال میفروشند.
شاید هیچگاه نتوانیم ریشه تکدی گری را پیدا کنیم و متوجه شویم چه شد که بعضی از افراد به این سمتوسو کشیده شده و از این راه روزگار میگذرانند، اما در حال حاضر بهطورقطع میتوان گفت این معضل، بههیچوجه بهطور کامل از بین نخواهد رفت و اینیک امر اجتنابناپذیر است. درواقع میتوان گفت سازمان تکدی گران از همیشه حاضران تاریخ ایران در دورههای گوناگون هستند، به شکلی که هیچگاه تشکیلات مشخص و مدیریت معین نداشته اما به شیوهای شگفتانگیز توانسته است در بستر تاریخی کشور، پیوسته حضورداشته باشد و حتی در زمانهای آشوب و جنگ هم بیشترین بهره را برده است.
میتوان این پدیده را از این منظر نگاه کرد که تکدی گری یک فعالیت سازمانیافته است که در آن، فرد گدایی را به کار کردن برتری میدهد. اینکه چرا کار بهجایی کشیده میشود که یک فرد تن به چنین کاری میدهد، جای بحث و پژوهش فراوان دارد. این آسیب اجتماعی از معضلاتی است که کشور را تهدید میکند و موضوعی نیست که بتوان بهراحتی از کنار آن گذشت. به نظر میرسد ما بهاندازه کافی دراینباره قانون داریم و تنها مشکلی که پیش روی ماست، مشکل اجرایی است و باید هرچه سریعتر برای مقابله با آن و جلوگیری از سرعت پیشرفت آن، اقدامات لازم انجام شود.