نظریه بازیها و پیش بینی آینده
برخی از کارشناسان اقتصادی معتقدند، امکان پیش بینی آینده برای اقتصاد وجود دارد اما عده ای آینده اقتصادی کشور را در گرو آینده سیاسی آن می دانند؛ بدین معنا که مشکلات امروز اقتصاد کشور را عمدتا" ناشی از تصمیمات و فرآیندهای سیاسی و بازخورد آنها در روابط آتی بین المللی و داخلی تحلیل می کنند.
در تأیید نظر گروه دوم، سوابق تاریخی بسیاری وجود دارد؛ در کشوری مانند ایران، اقتصاد سیاسی یا تبعیت اقتصاد از تصمیم های سیاسی مقبول بوده و در نتیجه تلاطم های فراوانی طی سالیان بر اقتصاد کشور حکمفرما بوده است. اما باید به این سئوال پاسخ داد که آیا سیاست به صورت علمی قابل پیش بینی است؟
بوئنو دمسکیتا در کتاب خود باعنوان «پیش بینی های سیاسی» این امر را شدنی می داند. او بر اساس کاربرد نظریه بازی ها در تحلیل سیاسی و مذاکرات بین المللی اعتقاد دارد بخش بزرگی از تصمیم ها و اقدامات دولتمردان و سیاسیون بر پایه این نظریه استوار است و بر خلاف سایر متفکران و مراکز افکارسنجی و آینده پژوهی که بررسی و تخمین میزان تأثیر متغیرهایی که در نتایج تاریخی مؤثر بوده اند را دنبال می کند، بر الگوهایی تاکید دارد که بر اساس نظریه بازی ها طراحی می شوند و بر رفتارهای راهبردی افراد متمرکز هستند.
نظریه بازی ها به ما می گوید، مردم همواره به گونه ای رفتار می کنند که به زعم خودشان بیشترین نفع را برای آنها به همراه دارد. در واقع تعریف منافع افراد، شرکت ها، گروه های سیاسی، کشورها و بلوک های متحد و متفق از زاویه دید و تفکر خودشان و با تأکید بر اینکه انسان به عنوان موجود حسابگر و عاقل به عنوان تصمیم گیرنده اصلی، نگاهی سرد و سخت گیرانه به موضوعات دارد، انجام می شود.
بر این اساس مقولات مهمی مانند منفعت، باور و خردمندی به ما کمک می کند با استفاده از تیغ تیز منطق، ابهامات و فضای مه آلود آینده را بشکافیم و به درک درستی از رفتارهای راهبردی دیگران برسیم . نظریه بازی ها تاکنون با دو الگو ارائه شده است. جان فون نیومان و اسکار مور گنشترن نظریه بازی ها را بر اساس اصل همیاری اولین بار در سال 1947 مطرح کردند که بسیار خوشبینانه بود. اما اوایل دهه 1950 ریاضی دان مشهور جان نش که در سال 1994 برنده جایزه نوبل اقتصاد شد، این نظریه را با تأکید بر ویژگی خاص انسان و اینکه آنها همیشه قصد همکاری و همیاری با یکدیگر ندارند را با بهره گیری از واژه مؤدبانه " بلوف زن " باز تعریف کرد.
اگر بخواهیم آن را در قالب امروزی مطرح کنیم، می توانیم ببینیم که برخی کشورها یا اکثرشان در راستای رسیدن به منافع و اهداف تعریف شده خود قائل به دروغ گفتن و عدم صداقت و تحمیل هزینه های مرتبط هستند و این پیش بینی آینده را پیچیده می کند. با قبول این موضوع که هر گروه سیاسی در هر کشوری و هر کشوری در جغرافیای سیاسی خود دنبال دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده بر اساس منافع خویش است، می توان نسبت به تدوین یک مدل ریاضی برای بررسی میزان تحقق این اهداف اقدام کرد و بر آن اساس به یک پیش بینی منطقی دست یافت. این عملیات نیاز به زمان و اطلاعات به فراخور خود دارد و امید است که تصمیم گیران عرصه سیاسی با بررسی آنها و در نظر گرفتن منافع عامه مردم بهترین تصمیم را بگیرند.
باید تاکید کرد وضعیت فعلی اقتصاد ایران متأثر از شرایط سیاسی است. مدیریت بحران فعلی تدبیر در تصمیم گیری های مؤثر در فرآیندهای آینده را می طلبد.
فرزاد کیاست
کارشناس حوزه کسب وکار