شهرهای مطلوب تهراننشینها
به گزارش اقتصادنیوز، دومین استان دارای بیشترین نرخ مهاجرفرستی استان خوزستان است که در سال مورد گزارش، ۱۳۵ هزار نفر از آنجا به دیگر نقاط کشور مهاجرت کردهاند. با این حال، ورود جمعیت مهاجر به استان تهران به مراتب بیش از خروج جمعیت مهاجر از آن است. در سال ۹۵، ۵۱۷ هزار نفر به استان تهران مهاجرت کردند که بیشترین میزان ورودی جمعیت مهاجر در مقایسه با سایر استانها بوده است. در این سال، دومین استان به لحاظ بیشترین نرخ مهاجرپذیری، استان البرز بوده که ۲۰۸ هزار نفر جمعیت جدید از سایر استانها به آن وارد شدند. برخی تصور میکنند که چسبندگی جمعیت ساکنان تهران به این استان به قدری بالا است که نرخ مهاجرت از آن در پایینترین سطح قرار دارد؛ درحالیکه آمارهای رسمی مشخص میکند تهرانیها به دو علت اصلی، تمایل بیشتری نسبت به سایر هموطنان برای مهاجرت از شهر محل سکونتشان به نقطهای خارج از استان اولیه خود دارند. این دو علت از روی استانهایی که تهرانیها برای مهاجرت انتخاب میکنند، قابل شناسایی و تجزیه و تحلیل است. سه مقصد اول تهرانیها برای مهاجرت دائم را به ترتیب استانهای البرز، گیلان و مازندران تشکیل میدهد. استانهای در رتبه چهارم و پنجم به لحاظ جمعیت مهاجر از تهران نیز به ترتیب مشهد و اصفهان هستند. مقاصد اصلی یا همان شهرهای مطلوب تهراننشینها برای مهاجرت حکایت از آن دارد که ساکنان استان تهران به دلایل اقتصادی بهخصوص فشار هزینههای تامین مسکن، ناچار به مهاجرت هستند. انتخاب استان مجاور پایتخت یعنی استان البرز توسط غالب مهاجرتکنندهها از تهران، شاهدی بر این موضوع است. سال گذشته نیز با گرم شدن بازار خرید و اجاره خانه در شهرهای مجاور تهران مشخص شد جهش قیمت مسکن و همچنین افزایش شدید اجاره بها باعث گسیل گروهی از خانوارهای ساکن پایتخت به نقاط اطراف شده است. فاصله قابلتوجهی در قیمت مسکن و اجارهبها در تهران با دیگر شهرهای اطراف وجود دارد. دومین دلیل مهاجرت تهرانیها به سایر نقاط کشور را میتوان «تراکم سنگین جمعیت در تهران، آلودگی هوا و معضلات شهری از جمله ترافیک» عنوان کرد. اینکه بخش قابلتوجهی از مهاجرتهای تهراننشینها به مقصد دو استان خوش آب و هوا- گیلان و مازندران- انجام میشود، حکایت از مطلوبیت شهرهای این دو استان از دید پایتختنشینها دارد. در سالهای گذشته، نرخ مهاجرت از تهران به شمال ایران روند افزایشی داشته است. این نوع مهاجرت هم هزینه خانوارها را کاهش و هم آسایش نسبی آنها را افزایش میدهد.