رابرت شیلر و اقتصاد روایتها
به گزارش اقتصادنیوز،
رابرت شیلر: اقتصاددان دانشگاه ییل
مکتب: نئو کینزین
گرایش کاری: اقتصاد رفتاری
آیا میتوانید ایده خود را درباره نقشی که روایتها در اقتصاد و بازارهای مالی ایفا میکنند توضیح دهید.
برای سرمایهگذاران و اقتصاددانان مهم است آنچه را که مردم فکر میکنند با گذشت زمان همه چیز را تغییر میدهد، بررسی کنند. با مطالعه روایات آنها میتوان این کار را انجام داد. این گفتن یک داستان است که آن را با چیزی به یادماندنی به تصویر میکشد. معمولا مردم مستقیما در مورد تئوریهای اقتصادی خود صحبت نمیکنند، بلکه آنها را از طریق داستان نشان میدهند. سرمایهگذاران تحتتاثیر قرار میگیرند و باید بدانند کدام داستان ویروسی است و آیا در آن داستانها گرفتار میشوند؟
سالها پیش، من و همکار اقتصادیام، جان پوند، مطالعهای را در مورد چگونگی یافتن راهی برای افزایش سرمایهگذاری در کشور انجام دادیم و نتیجه گرفتیم که اکثر مردم سیستماتیک نیستند. آنها لزوما به نکات پاسخ نمیدهند، اما به هر آنچه در مورد آن صحبت میشود پاسخ میدهند.
بهنظر شما چه روایاتی اکنون در اقتصاد و بازارهای مالی کار میکنند؟
فناوری روایتی مهم است. این [روایت] باعث رونق داتکام شد و درست قبل از بحران مالی بازگشت و همواره جهش مییابد. حالا هوش مصنوعی است این یک تاکید متفاوت از مورد قبلی در مورد ماشینهای صرفهجویی در نیروی کار است، در حال حاضر ترسناک نیست. این مانع هزینههای مصرفکننده نمیشود. اما اگر تاکید بر کاهش شغل ناشی از روباتها بود، ممکن است مصرفکنندگان هزینههای خود را کاهش دهند و در واقع ترس میتواند وضعیت را برگرداند.
در مورد روایات مربوط به کلیات اقتصاد چه نمونهای وجود دارد؟
روایت قریب به اتفاق همه چیز درباره دونالد ترامپ است. در حال حاضر، [روایت ترامپ] به طرز حیرتانگیزی قوی است. این روایت با فعالیت اقتصادی و سرمایهگذاران چه میکند؟
روایت این چنینی پتانسیل دارد که مردم را بترساند و باعث شود آنها به عقب برگردند. اما تاکنون چنین نشده است. من جوابی ندارم که چرا دونالد ترامپ میفهمد مردم جهتگیری موفقیت دارند. او به جهتگیری آنها کمک میکند. او مردم را تشویق میکند تا زندگی سطح بالایی داشته باشند. او رویای آمریکایی را به روشی جدید پیش میبرد. این بخشی از اقتصاد، بازارهای مالی و بازار مسکن است.
آنها توضیحات اصلی در مورد قدرت رکود اقتصادی هستند. افسردگی بزرگ به دلیل روایت بزرگ بود. فرانکلین روزولت گفت همه آنچه را که باید از آن میترسیدیم خود ترس بود. این عبارت توسط بسیاری از افراد به یادگار مانده است. و این فقط ترس نیست. احساسات دیگر مانند عصبانیت ممکن است اقتصاد و بازارها را تغییر دهد.
چگونه سرمایهگذاران میتوانند روایات را در تفکر خود بگنجانند؟
یک سرمایهگذار فردی که تخصص خاصی ندارد باید فقط متنوع باشد. شاید بتوانید با سرمایهگذاری در ارزش کمی به نتیجه برسید. اگر بلندپرواز هستید و برای شما جذاب است که به این موارد فکر کنید، پس به دنبال آن بروید. شما باید به این فکر کنید که ارزش واقعی چیست و تخیل چیست و سپس به روایات نگاه کنید تا ببینید چه سهامی فراتر از درآمد آن است.
بنابراین هدف این است که بدانیم روایتها چگونه به قیمت دارایی کمکمی کنند؟
بله، شما باید یک حس تجارت واقعی داشته باشید. چرا چیزی قیمت غیرعادی دارد؟ شاید این یک سرمایهگذاری واقعا مثبت باشد. اما اگر چنین است، چرا سرمایهگذاران نمیتوانند آن را بالا ببرند؟ شاید روایات توجه را از اصول دور میکنند. من نمیدانم که دونالد ترامپ بهعنوان یک سرمایهگذار چقدر خوب است، اما او در درک روایتها خوب است. او نبوغ خاصی دارد، گرچه من قطعا منظورم این نیست که از هر کاری که میکند تمجید کنم. در هر صورت، اگر داوری خوبی داشته باشید میتوانید از روایات بهعنوان بخشی از سرمایهگذاری موفق استفاده کنید.
اما این ممکن است برای بسیاری از سرمایهگذاران دشوار باشد تا روایات را درک کنند؟
بله، نوعی هنر است. تقریبا مثل یک مورخ بودن است. شاید باید تعداد بیشتری از افراد به جای تجارت، تاریخدان باشند. روش من مراجعه به منابع دیجیتالی و جستوجوی روایاتی است که من در مطبوعات میبینم، مثل روایات پیرامون هوش مصنوعی. میبینم که چقدر عقب میرود و مقالات را میخوانم. بعضی اوقات روایتی دههها طول میکشد. دیگر روایات سریعتر از میدان بازی کنار میروند. شما سعی میکنید با قضاوت، جامعه را درک کنید که آیا اخبار واقعی میخوانید یا اخبار جعلی. روایتها از رویدادهای واقعی الهام میگیرند. اما گاهی اوقات بدون اینکه خود واقعی باشند رشد میکنند. در سرمایهگذاری، این حتی سختتر است. شما باید قضاوت کنید که سرمایهگذاران دیگر چگونه روایتها را توضیح میدهند.
آیا این فکر مانند گفته جان مینارد کینز، مبنی بر سرمایهگذاری در سهام مانند تلاش برای قضاوت دیگران در داوری مسابقه زیبایی است؟
بله. در بحث و مشاجرات داتکام، آمازون موفقیت واقعی بود. اما دیگران فقط از نظر ظاهری مانند آمازون به نظر میرسیدند و در امتداد روایت سوار بودند.
آیا روایاتی وجود دارد که به زودی در حال توسعه باشند؟
من در کتاب «۹ مورد» چند ساله را ذکر کردهام: وحشت در مقابل اطمینان؛ کممصرفی در مقابل مصرف آشکار؛ استاندارد طلا در مقابل دو فلزی؛ ماشینهای صرفهجویی در کار جایگزین بسیاری از مشاغل میشوند؛ اتوماسیون و هوش مصنوعی تقریبا کلیه مشاغل را جایگزین میکنند؛ رونق املاک و مستغلات. حبابهای بازار سهام؛ تحریم، سودجویان و تجارت شرور، اتحادیههای کارگری شیطانی و مارپیچ قیمت دستمزد. [یا این ایده که اتحادیههای کارگری تورم را افزایش میدهند].