سال ۹۹، وقت نوسـان یا آرامـش؟
حمید فرزین (عزیزی)
به گزارش اقتصادنیوز، شاخص ارزی در آخرین ماه سال ۹۸ توانسته است پس از حدود ۱۸ ماه بار دیگر به نزدیکی کانال ۱۶ هزار تومان برسد و چشمهای معاملهگران را به خود خیره کند. در کنار رشد انتهای سال، ریسکهای سیاسی پیش روی بازار، احتمال گسترش ویروس کرونا و اثرات آن بر اقتصاد کشور در بهار، نبود خوشبینی در میان معاملهگران مبنی بر خروج از تحریمها و احتمال کاهش بیشتر قیمت نفت از جمله متغیرهای دیگری هستند که افزایشیها را به رشد بیشتر قیمت امیدوار میکند. بازیگران ارزی نیز که نگاه بنیادیتری به وضعیت نوسانات ارزی دارند، اعتقاد دارند با توجه به ادامه رشد نقدینگی و پایین بودن احتمال کاهش زیاد تورم، احتمال رشد قیمت دلار را نمیتوان از نظر دور نگه داشت. با این حال مسلم است که در مورد میزان نوسانات افزایشی سال بعد میان معاملهگران فنی، بنیادی و خبری بازار، توافقی وجود ندارد و عده زیادی نیز باور دارند، حتی بازار در جهت ثبات یا کاهش حرکت خواهد کرد.
دیدگاه سه دسته از معاملهگران ارزی
معاملهگران فنی بیشتر تاکید دارند که باید براساس نوع قیمتهایی که در معاملات شکسته میشود، در مورد روند بعدی قیمت نظر داد. با این حال، آنها باور دارند در اولین قدم اگر بازار بتواند سد ۱۵ هزار و ۸۰۰ تومانی را از پیشرو بردارد، گذر از محدوده ۱۷ هزار و ۲۰۰ تومانی نیز دشوار نخواهد بود.معاملهگران بنیادی اعتقاد دارند که هر قدر میزان رشد نقدینگی کاهش یابد و سطح تورم نیز صعودیتر نشود، میتوان انتظار رشد معقولی برای دلار داشت. در کنار این، میزان واردات و صادرات نیز در نوع نگاه این بازیگران نسبت به آینده بازار موثر است.دسته دیگری از معاملهگران وجود دارند که میتوان به آنها لقب معاملهگران خبری داد. این دسته از معاملهگران بیشتر از آنکه به عوامل بنیادی یا فنی بازار دقت کنند، سعی میکنند بر حسب اخبار سیاسی روز نوسانگیری کنند. یکی از مهمترین موفقیتهای بزرگ معاملهگران خبری در سال ۹۸ زمانی بود که آنها به استقبال ورود ایران به لیست سیاه FATF رفتند و از طریق جوسازی پیرامون این اتفاق توانستند نوسان زیادی را در بازار رقم بزنند. با این حال، این گروه نیز بیگدار به آب نخواهند زد و تنها در مواقعی که اخبار حساسی پیش روی بازار باشد، برحسب انتظار خود از آن اخبار وارد معاملات خواهند شد. میتوان اینگونه گفت که کمتر معاملهگری پیشبینی مطمئنی برای آینده بازار ارز دارد و بیشتر معاملهگران تمایل دارند براساس نشانههای جدید، وضعیت خود را تنظیم کنند.
زمانهای حساس در بازار ارز
اول- سه ماه بهار و سرنوشت ویروس کرونا
بیشتر فعالان بازار ارز باور داشتند قیمت دلار در انتهای سال ۹۸ تحتتاثیر دو اتفاق شاهد جهش شد: اولی بازگشت ایران به لیست سیاه FATF و دیگری ورود ویروس کرونا به ایران و گسترش آن به بیشتر نقاط کشور.
به عقیده بسیاری از بازیگران ارزی، بهنظر میرسد اثر بازگشت ایران به لیست سیاه FATF در بازار تخلیه شده است، ولی همچنان بازار تحتتاثیر ویروس کرونا قرار دارد. بهنظر میرسد این چالش یکی از مهمترین عوامل اثرگذار بر بازار ارز در بهار ۹۹ خواهد بود. به باور یکی از بازیگران باتجربه بازار، در صورتی که این ویروس، تجارت خارجی کشور را دچار اختلال کند، طبیعی است که شاهد فراز و فرودهای بیشتری در بازار ارز باشیم. اکنون گفته میشود صادرات ایران به کشورهای همسایه بهصورت قبل ادامه ندارد و همین موضوع میتواند بازارساز را در زمینه عرضه ارز دچار مشکل کند. در کنار این، کاهش درآمدهای ناشی از گردشگری، صنعت هواپیمایی و بسیاری از کسبوکارهای دیگر نیز میتواند هزینههایی را به دولت و در نهایت به بازار تحمیل کند. درنظر بگیرید که افزایش نااطمینانیها و نگرانیهایی که در مورد این ویروس وجود دارد، میتواند زمینهساز خروج سرمایه بیشتری از کشور نیز شود.
در این میان، البته برخی فعالان هم باور دارند ویروس کرونا در آینده نزدیک اثر کاهشی بر بازار ارز خواهد داشت. از نگاه این دسته تحت گسترش این ویروس کشورهای همسایه تبادلات تجاری خود را کاهش خواهند داد و در نتیجه این اتفاق واردات ایران کمتر میشود. این موضوع مسلما سمت تقاضا را در بازار تضعیف خواهد کرد. با این حال، اگر دیدگاه این دسته از فعالان را قبول کنیم، باید این نکته را مد نظر قرار داد که با عادی شدن شرایط و خروج ویروس کرونا از ایران، تقاضای واردات عقب افتاده به بازار وارد خواهد شد. در این میان، حتی عدهای عنوان میکنند با گسترش بیشتر این ویروس، تقاضای نقدی و معاملاتی در بازار کاهش خواهد یافت و صرافیها نیز ساعات کار خود را کاهش خواهند داد. از نگاه این عده بازار بهطور قطع تا زمانی که ویروس کرونا شیوع بالایی دارد، تحتتاثیر تقاضای افراد عادی رشد نخواهد کرد و خلوت بودن صرافیها در اواسط اسفندماه نشان میدهد که رشد مقطعی نیز تحتتاثیر تقاضای افراد عادی نبود. با این حال، تقاضای حوالهای میتواند قیمت را تحتتاثیر خود قرار دهد.
دوم- آغاز بهکار مجلس بعدی ایران
دومین اتفاقی که برخی معاملهگران باور دارند میتواند شرایط بازار ارز در سال ۹۹ را تحتتاثیر قرار دهد، آغاز بهکار مجلس بعدی است؛ با توجه به شرایط پیش آمده، بعید بهنظر میرسد که نمایندگان فعالیت جدی خود را تا تابستان آغاز کنند. از آنجا که ترکیب مجلس جدید بیشتر از طیفی است که در سوی مخالف دولت قرار دارد، افزایشیها باور دارند این موضوع میتواند منجر به افزایش تنشها در ارکان تصمیمگیری کشور شود. در واقع از نظر آنها، هرچقدر سطح تضادها در اداره کشور بیشتر شود، سیگنالی از نااطمینانی به معاملهگران ارسال میشود و نوسانگیران میتوانند با جوسازی پیرامون اتفاقات سیاسی، نوسانات جدیدی را ایجاد کنند. در این میان، عده دیگری از فعالان باور دارند، بازار نسبت به وقایع سیاسی داخلی چندان حساس نیست و حتی افزایش تنشهای خارجی در مقیاس خطر جنگ نیز نتوانست دلار را دچار نوسانات غیرمنتظرهای کند. در دی ماه ۹۸، پس از به شهادت رسیدن سردار قاسم سلیمانی و حمله ایران به پایگاههای نظامی آمریکا در عراق، سطح تنشهای سیاسی به حد بیسابقهای بالا رفت، ولی بازار ارز و سکه واکنش بسیار محدودی به این اتفاقات داشتند. به عبارت سادهتر میتوان گفت از نگاه گروهی از فعالان، بازار حتی خطر جنگ را به خود دیده است و از این پس اتفاقات کماهمیتتر نمیتوانند زمینهساز الگوی نوسان افزایشی در بازار ارز شوند.
سوم- انتخابات آمریکا
نمیتوان انکار کرد که برای بازار ارز سال ۹۹، مهمترین اتفاق سیاسی مربوط به آن سوی مرزها و انتخابات ریاستجمهوری آمریکا خواهد بود. دونالد ترامپ، رئیسجمهور فعلی آمریکا از برجام خارج شد و فشارهای سنگینی را با وضع انواع تحریمها بر اقتصاد ایران وارد کرد. در واقع بسیاری از فعالان، نوسانات سالهای اخیر را به تحریمهای آمریکا نسبت میدهند و اعتقاد دارند در صورتی که در سیاست این کشور نسبت به ایران تغییر ایجاد شود، وضع بازار ارز نیز عوض خواهد شد. روشن است که یکی از سناریوهای امیدوارکننده برای معاملهگران کاهشی بازار ارز این است که ترامپ دور دوم ریاستجمهوری را تجربه نکند و فردی از حزب دموکرات جایگزین او در کاخ سفید شود. انتظار کاهشیها با توجه به تجربه ریاستجمهوری اوباما در کاخ سفید این است که دموکراتها فشارهای اقتصادی را کاهش دهند و با جدیت بیشتری بهدنبال کاهش تنشها با ایران باشند. مسلما تحلیل سیاستهای آمریکا و ریاستجمهوریهای دو حزب را باید تحلیلگران خبره مسائل بینالمللی صورت دهند، ولی آنچه مسلم است در بازار ارز چنین دیدگاهی وجود دارد که شکست ترامپ به معنای پایان فشار حداکثری بر ایران خواهد بود.
دسته دیگری از اقتصاددانان باور دارند اقتصاد ایران با چالشهای عمیق بنیادی روبهرو است و درصورتی که بهدنبال اصلاحات عمیق نباشد، حتی با کاهش تنشهای بینالمللی باز هم مشکلاتی پیشرو خواهد داشت.
بازارسهام و معاملهگران فنی
آنچه مسلم است برای بیشتر معاملهگران بازار ارز هم اکنون دو سیگنال مهم اهمیت دارد: اولی نرخ حواله درهم و دومی وضع بازار موازی یعنی بازار سهام. به گفته برخی فعالان، یکی از دلایلی که بازار ارز در سال ۹۸ نوسان زیادی را در مقایسه با سال ۹۷ تجربه نکرد، ورود نقدینگی به بازاری دیگر یعنی بازار سهام بود. بازار سهام در سال ۹۸ پیشتاز بازارها در امر بازدهی بود و بسیاری از فعالان در انتظار پایان این روند صعودی هستند. از نظر این عده، سقوط بازار سهام میتواند زمینهساز بازگشت نقدینگی به بازار ارز و سکه شود. ولی در صورت ادامه رشد سهام، از نظر آنها بازار دلار توان رشد زیادی را نخواهد داشت. در این میان، برخی دیگر از معاملهگران دیدگاه متفاوتی دارند؛ آنها باور دارند فارغ از اینکه وضعیت بازار سهام به چه صورت باشد، دلار در صورتی که از برخی خطوط مقاومتی عبور کند، با افزایش تقاضا مواجه خواهد شد. این گروه درحالحاضر باور دارند کف کوتاهمدت دلار محدوده ۱۴ هزار و ۷۰۰ تومانی است و کف بلندمدت را نیز پایینتر از مرز ۱۰ هزار تومانی تصور نمیکنند. آنچه در شرایط فعلی بیشتر برای معاملهگران فنی اهمیت دارد، تشخیص صحیح نقاط مقاومتی است. به گفته آنها بازار در سال ۹۸ چندین بار در برابر شکسته شدن کانال ۱۶ هزار تومانی مقاومت کرد؛ در نتیجه طبیعی است که آنها مرز اول مقاومتی پیشروی خود را مرز ۱۶ هزار تومانی میدانند و برای آن شکسته شدن نقطه ۱۵ هزار و ۸۰۰ تومانی ضروری است. شکسته شدن کانال ۱۶ هزار تومانی میتواند منجر به افزایش خریدها برای دلارتا نقطه ۱۷هزار و ۲۰۰ تومانی شود. از این نقطه به بعد، مقاومت بعدی، سقف تاریخی دلار در نقطه ۱۹ هزار و ۲۰۰ تومانی خواهد بود که برای دقایقی در مهر ۹۷ تجربه شد. آنچه مسلم است بازار از نظر معاملهگران فنی سیر و صعودهای زیادی را تجربه کرده است و تا زمانی که به زیر کانال ۱۵ هزار تومانی بازنگردد، موجهای صعودی میتوانند قویتر ظاهر شوند.