تحلیل ساختار دومین مناظره انتخابات 96
به گزارش اقتصادنیوز ، در اردوگاه دولت و نامزدهای نزدیک به جریان اصلاحات و اعتدال اما مصطفی هاشمی طبا این بار بیش از مناظره اول به کمک تیم دولت آمد؛ گرچه بهنظر میرسید این کمک او منسجم و سازمانیافته نیست و بیشتر اقدامی خودجوش است.
در ارزیابی عملکرد زوج رئیسجمهور و معاون اولش باید گفت جهانگیری این بار -با برنامه یا بدون برنامه- تلاش میکرد مانند مناظره پیشین در صف اول پاسخگویی به منتقدان دولت نباشد و میدان را برای روحانی باز نگه دارد تا رئیسجمهور شخصا پاسخ منتقدان را بدهد؛ تاکتیکی که اثربخشی آن را باید از نتایج نظرسنجیهایی که احیانا در روزهای آینده منتشر خواهد شد، ارزیابی کرد.
در تیم مخالفان دولت اما بهطور مشخص ابراهیم رئیسی تلاش میکرد تا خود را از زیر سایه قالیباف خارج کند. رئیسی که در مناظره اول تلاش کرده بود چندان خود را درگیر مشاجرات لفظی میان قالیباف و جهانگیری نکند و خود را شخصی فراجناحی و به دور از هیجانزدگی معرفی کند، دیروز نسبت به مناظره اول بیپرواتر عمل کرد؛ شاید یکی از مهمترین دلایل او برای این اقدام این بود که تلاش میکرد خود را در مخالفت با دولت در صف اول و جلوتر از قالیباف نشان دهد و نمادی برای تغییر وضع موجود باشد و این انگاره را که قالیباف نامزد اصلی مخالف دولت است در اذهان عمومی تغییر دهد؛ موضوعی که شاید بتوان آن را نوعی رقابت در اردوگاه اصولگرایان نیز تعبیر کرد.
موضوع بارز دیگری که در مناظره دیروز قابل رویت بود، شفافتر شدن مواضع دو جریان اصلی حاضر در انتخابات بود؛ جایی که قالیباف و رئیسی تلاش میکردند وضع موجود را به شدت به چالش بکشند و خود را مدافع تغییر نشان دهند و در مقابل زوج روحانی-جهانگیری که در سخنان و مواضع خود تلاش داشتند دو نامزد رقیب را نماد «وضعیت نابسامان گذشته» معرفی کنند و نشان دهند که اگر راه آنان ادامه نیابد، بازگشت به گذشته و بیراهه ناگزیر است.
در ارزیابی مناظره دیروز نیز باید گفت که تاکتیک اصلی زوج روحانی-جهانگیری تلاش برای تثبیت پایگاه آرای خود در جامعه بود و آنان کمتر تلاشی برای بهدست آوردن آرای گروههای هدف دیگر انجام میدادند. بهعبارت دیگر آنان تلاش میکردند رای طبقه متوسط، زنان و اقلیتهای قومی را «تضمین» کنند و کمتر تلاشی برای بهدست آوردن آرای مرددها که اتفاقا مناظرهها در تصمیم آنان بسیار مهم است، نمیکردند.
درباره لحن نامزدهای نزدیک به دولت نیز باید گفت که آنان تلاش میکردند با زبانی کلی و بدون مخاطب قرار دادن رقبای خود سخن بگویند.
در مقابل اما نامزدهای اصولگرا سعی داشتند خود را «کارگردانان» تغییر وضع موجود ارزیابی کنند و خود را به عنوان نماد بهبود شرایط نشان دهند. آنان در لحن خود نیز بیپرواتر و صریح رفتار میکردند و بهطور مشخص شخص رئیسجمهور و گاهی معاون او را هدف قرار میدادند. آنان همچنین تلاش داشتند تا آرای مرددها، طبقه محروم و ناراضیان وضع موجود را به سمت خود سرازیر کنند.