3 دلیل برای اینکه آرای قالیباف به سبد رای رئیسی نمی ریزد
اما پرسش اینجاست آیا این مهم محقق خواه شد یا آنطور که برخی از اصولگرایان، مخالف انصراف قالیباف بودند، همه این آرا به سبد رئیسی منتقل نخواهد شد؟
سبد آرای قالیباف کجاست؟
برای تحلیل این امر باید به جامعه هدف و سبد رای محمدباقر قالیباف توجه داشته باشیم. شهردار تهران برخلاف حجت الاسلام رئیسی نامزد ایدئولوژیکی به شمار نمی رفت و در تمام این ۱۲ سال که برای رسیدن به پاستور تلاش می کند، سعی کرده چهره ای تکنوکرات و مدیری کارآمد از خود به نمایش بگذارد. هرچند در اینکه آقای شهردار تا چه اندازه در این امر موفق بوده تردیدهای جدی وجود دارد اما به هر حال طرفداران او، نه به واسطه انگاره های عقیدتی، که به دلیل شعارهایش و همچنین جنس عملکردی که در شهرداری از خود بر جای گذاشته طرفدار او بوده اند. ضمن اینکه بخشی از طبقات ضعیف جامعه هم با توجه به وعده هایی که قالیباف داده و برای آنها جذاب بوده در این سمت قرار گرفته اند. این در حالیست که کسانی که طرفدار افرادی تکنوکرات هستند طبیعتا تمایل چندانی به آقای رئیسی ندارند، چرا که ایشان هیچ سابقه اجرایی نداشته است. ضمن اینکه با توجه به حمایت تشکیلاتی اصولگرایان، به ویژه بخش های تندروتر این جریان که نماد آن جبهه پایداری است، آرای عقیدتی مختص سبد ابراهیم رئیسی بوده است.
بر این اساس و با عنایت به تفاوت جنس رای قالیباف و رئیسی انتقال صد در صدی این آرا به حساب تولیت آستان قدس دور از انتظار است. هرچند قالیباف طی روزهای اخیر به ویژه پس از مناظره سوم ریزش آرای شدیدی را مشاهده کرده و طبق اعلام نظرسنجی ها از حدود ۲۵ درصد به کمتر از ۲۰ درصد نزول داشته است اما با این وجود به سه دلیل مشخص نمی توان واریز کل آرای قالیباف به رئیسی را محتمل دانست.
۱ - نخست اینکه شخص آقای رئیسی و همچنین مشاوران و اطرافیانشان از طبقه جریان های ایدئولوژیک به شمار می روند.
۲ - بخش اعظم مردان رئیسی همان وزرای دولت محمود احمدی نژاد هستند و با عنایت به سابقه مخدوش آن دوران و البته انتقاداتی که قالیباف همیشه نسبت به عملکرد دولت های نهم و دهم داشته، بعید است طرفداران او، امروز راضی شوند به همان تیم رای دهند.
۳ - نکته سوم اینکه همانطور که اشاره شد، آرای قالیباف ایدئولوژیک نبوده که حالا با توصیه او، کاملا به حساب رئیسی منتقل شود، آنها مدیریت شهردار را واجد صلاحیت دانسته اند نه اینکه قالیباف را به عنوان رهبر یک جریان قبول داشته باشند که با یک تکرار کردنش هرآنچه او توصیه کرد را عملی کنند. ضمن اینکه سابقه مدیریتی از رئیسی در دست ندارند که بخواهند صرفا با توصیه قالیباف نام سید ابراهیم رئیسی را بر روی تعرفه های رای بنویسند.
بیداری آرای خاموش
این البته تمام قصه نیست. نکته دیگری که انصراف قالیباف تعیین می کند، بیدار کردن آرای خاموش و همچنین بی تفاوت ها است. به این ترتیب که برخی چنین تصور می کردند «همانطور که همه روسای جمهور در تاریخ جمهوری اسلامی دو دوره ای بوده اند، این بار هم چنین خواهد بود» آنها با تاکید بر این استدلال ذهنی و تاریخی، خود را درگیر فضای انتخابات نکرده و در مقابل اصرارها برای حضور فعال تر و مشارکت به سود حسن روحانی مقاومت کرده اند. اما این انگاره تا ظهر امروز ادامه داشت. پس از بیانیه انصراف قالیباف، آنها که حاضر نیستند رئیس جمهوری جز حسن روحانی را در پاستور ببینند، احساس خطر می کنند، چرا که می بینند کل جریان مقابل برای شکست نامزد اعتدال و اصلاحات متحد شده است. در نتیجه این احساس خطر تعداد بیشتری از کسانی که آنها را «بیخیال یا خوش خیال ها» می توان نامید، پای صندوق های رای حاضر خواهند شد.
ضمن اینکه بزرگترین سرمایه جریان اصلاح طلبی در ایران، مشارکت بالا است. تمام تلاش کمپین روحانی در هفته های اخیر، راضی کردن مردم به حضور در پای صندوق های رای است. این کار هرچند تا اندازه زیادی عملی شده، ولی کنار رفتن قالیباف و احتمال حضور رئیسی بیش از همیشه این کمپین حضور بیشتر پای صندوق های رای را تقویب خواهد کرد. یعنی دقیقا همان چیزی که روحانی به دنبالش بود. (۱۱+۱ برای دولت دوازدهم)
به گزارش انتخاب ، در نتیجه به نظر می رسد در یک تحلیل کلی، همانطور که برخی از اصولگرایان ارشد، مخالف کناره گیری قالیباف بودند، این اتفاق در نهایت به ضرر «جبهه متحد نیروهای انقلاب» تمام شود. راهبردی که البته برای مقابله و پیشگیری با شکستی که از نظر آنها قطعی می آمد طراحی شد، اما ظاهرا این راهکار هم شانس چندانی برای تغییر معادلات انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ ندارد.