بازی خاص بوریس جانسون در قبال ایران/ انگلیس در قبال مکانیسم ماشه چگونه عمل میکند؟
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از نامه نیوز، فعالسازی مکانیسم حل اختلافات در توافق هسته ای، وفق مفاد 36 و 37 توافق هسته ای ، توجه بسیاری از تحلیلگران حوزه روابط بین الملل را نسبت به مقوله ای به نام "سرتوشت برجام" معطوف کرده است. برخی تحلیلگران معتقدند که پایان این روند، چیزی به جز نابودی کامل توافق هسته ای و احیای قطعنامه های قبلی شورای امنیت سازمان ملل متحد در قبال کشورمان نخواهد بود. برخی دیگر نیز معتقدند که بنابر مواضع اعلامی "جوزف بورل"مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و دیگر مقامات ارشد این مجموعه، اقدامی در خصوص ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد صورت نخواهد گرفت و شاهد توافق طرفین بر سر حل و فصل برخی موارد اختلافی( در راستای حفظ ظاهر برجام ) خواهیم بود. با این حال در این خصوص نکاتی وجود دارد که نمی توان به سادگی از کنار آنها گذشت :
نخست اینکه دولت انگلیس، از اکنون عملا جزئی از تروییکای اروپایی محسوب نمی شود! خروج رسمی انگلیس از اتحادیه اروپا در 31 ژانویه امسال، بر روی شاکله "تروییکای اروپایی" و " بازی هماهنگ آنها در قبال برجام" تاثیرگذار خواهد بود. برلین و پاریس در قبال توافق هسته ای و متعلقات آن، از جمله "ساز و کار حل اختلافات"به صورتی محتاطانه تر عمل خواهند کرد.مکرون و مرکل به خوبی می دانند که انحلال برجام، مصداق عینی انحلال نوعی دپلماسی اروپا بوده و نماد ضعف بازیگران ارشد اروپایی در مقابله با یکجانبه گرایی واشنگتن محسوب می شود. از سوی دیگر، با توجه به اینکه تاکتیک "خرید زمان" در راستای هدایت صحنه بازی از سوی اروپاییان، همواره در قبال برجام و سایر پدیده های مشابه آن اصالت و موضوعیت داشته است، بعید به نظر می رسد که برلین و پاریس حداقل در آینده ای نزدیک حاضر به ارجاع پرونده ایران به شوری امنیت نشوند. اما انگلیس در این معادله خود را دیگر مقید به بازی مطلق در زمین اروپا نمی داند! باید این حقیقت را پذیرفت که زمینه بازی لندن در قبال توافق هسته ای با ایران را از اکنون ترامپ و کاخ سفید تعریف می کنند . به عبارت بهتر، از اکنون می توان بوریس جانسون و دولت انگلیس را نماینده مستقیم ایالات متحده در برجام تلقی کرد.بر همین اساس، اگر واشنگتن به بوریس جانسون دستور بدهد که با اصرار بر نهایی سازی مکانیسم ماشه، پرونده ایران را به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارجاع دهد، لندن قطعا این اقدام را صورت خواهد داد
نکته دیگر اینکه واشنگتن و لندن، بازی مشترک در قبال توافق هسته ای با ایران را ابزاری قلمداد می کنند که می توان با استناد به آن، اتحاد دو طرفه در پرونده های پچیده ای به نام "برگزیت" را پیش برد. رئیس جمهور آمریکا از اصلی ترین طرفداران تحقق"برگزیت سخت" در انگلیس است. کاخ سفید معتقد است که "عدم توافق تجاری لندن-بروکسل" ، زمینه و شرایط لازم را برای وابستگی لندن به واشنگتن در حوزه تجارت بین الملل فراهم خواهد ساخت. در این صورت، انگلیس رسما به یکی از مستعمرات تجاری ایالات متحده در جهان تبدیل می شود. در صورت تحقق نهایی برگزیت نرم( تا دسامبر سل 2020) ، لندن حداقل به مدت 5 سال به عنوان یک بازیگر اقتصادی وابسته به مناسبات تجاری اتحادیه اروپا باقی خواهد ماند و چاره ای جز تبعیت از الگوها و تصمیمات ارائه شده از سوی سران اروپای واحد ندارد. از این رو تنها راه تحقق سلطه اقتصادی واشنگتن بر لندن، تحقق برگزیت سخت خواهد بود. بر همین اساس،تلاشهای ترامپ برای هدایت و مدیریت تحولات داخلی و اقتصادی انگلیس به سمت پذیرش" برگزیت سخت" وارد فاز تازه ای شده است. در این معادله، شهروندان انگلیسی و حتی سیاستمداران این کشور برای رئیس جمهور آمریکا صرفا حکم مهره ها و ابزارهایی را دارند که بتوانند وی را به هدف از پیش تعیین شده خود برسانند.
نکته آخر اینکه با توجه به نوع ارتباطاتی که بین ترامپ و جانسون وجود دارد، بازی لندن در قبال توافق هسته ای، قطعا یک بازی قابل پیش بینی و مشخص نخواهد بود. بوریس جانسون اخیرا از ایران خواسته است تا توافق برجام را عمل به فراموشی سپرده و به توافق موسوم به "توافق ترامپ"تن دهد :توافقی غیر قابل قبول که بر مبنای اعمال محدودیتهای فرازمانی بر فعالیتهای هسته ای کشورمان و اعمال محدودیتهای تازه در حوزه فعالیتهای منطقه ای و موشکی ایران تعریف شده است.
بدیهی است که بوریس جانسون از سوی ترامپ و مقامات کاخ سفید مستقیما ماموریت دارد تا زمینه را برای انحلال برجام و جایگزینی آن برای توافقی جدید فراهم سازد.بنابراین، لازم است در کنار تحلیل و رصد بازی پاریس و برلین در قبال توافق هسته ای از سوی دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان ، به صورت خاص بر بازی بوریس جانسون و اعضای دولت انگلیس در خصوص برجام ،خصوصا در برهه حساس کنونی تمرکز بیشتری داشته باشیم.