در نظرسنجیها اصولگرایان از اصلاحطلبان عقبترند/ اصلاحات منطقیترین رفتار را انجام داد
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از ایلنا، حسین کمالی دبیرکل حزب اسلامی کار انتخابات را مانند حضور گسترده مردم در تشییع پیکر سردار سلیمانی فرصتی برای افزایش سرمایه اجتماعی در جهت همبستگی داخلی میداند که از آن به خوبی استفاده نشده است.
وی معتقد است که شورای نگهبان باید همانند پدر برای کاندیداها باشد و حتی آنهایی را که هیاتهای اجرایی بدون داشتن حکم محرومیت از حقوق اجتماعی رد صلاحیت کرده است به انتخابات برگرداند.
دبیرکل حزب اسلامی کار با تاکید بر اینکه آنچه که تحت عنوان قانون اساسی اجرا میشود با روح قانون اساسی در تضاد است گفت: باید بازگشت به قانون اساسی و تمکین از آن را داشته باشم چرا که میثاق ملی کشور بوده که بر اساس شرع مبین اسلام اصل را بر برائت گذاشته است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.
کمالی معتقد است که انتخابات فرصتی برای همدلی است که متاسفانه با بعضی از کجسلیقگیها آسیب دیده است.
مشاور عالی وزیر کار ضعیف بودن مجلس را حاصل گزینشی عمل کردن شورای نگهبان دانست و گفت: نتیجه نوع گزینشی که صورت گرفته چیزی است که امروز وجود دارد و باید به سازوکارهای قانونی بازگردیم؛ اگر طبق قانون اساسی انتخابات برگزار کرده و کارها را پیش ببریم، مشکلی پیش نمیآید.
در ادامه متن کامل مصاحبه او را میخوانید:
ارزیابی شما از آرایش سیاسی نیروها در فضای فعلی به چه صورت است؟
باید بازگشت به قانون اساسی داشته باشیم، چرا که قانون اساسی بر اساس شرع مبین اسلام اصل را بر برائت گذاشته است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود و اینکه همه باید بیایند و صلاحیت خودشان را اثبات کنند را به هر شکلی قانون اساسی نپذیرفته است.
انتخابات برای به همپیوستگی و همدلی یک فرصت است که متاسفانه با بعضی از کجسلیقگیها تا حدودی آسیب دیده است.
در جلسه شورای سیاستگذاری با توجه به اینکه افرد و کاندیداهای شاخص اصلاحطلبی که میتوانستند رای بیاورند رد صلاحیت شدهاند و چون اصلاحطلبان مجبورند با لشکر ناشناخته در صحنه حضور پیدا کنند، از دادن لیست انتخاباتی عذرخواهی کردند. بنابراین لیست عمومی از طرف اصلاحطلبان داده نمیشود، اما از سویی احزاب اصلاحطلب که مامزدهایی از آنها تایید شده است، میتوانند فعالیت انتخاباتی و تبلیغاتی داشته باشند.
آن چیزی که مشخص است این است که فضای عمومی انتخابات فضای خوبی نبوده و مردم نگاه مثبتی به بحث انتخابات ندارند که مقداری از آن به وضعیت مجلس باز میگردد؛ آنچه در چهار سال گذشته مجلس اتفاق افتاده است یک نوع انفعال و عدم کارآیی است.
نسبت اصلاحطلبان به اصولگرایان در مجلس دهم یک به سه بوده است، بنابراین اگر یک برابر اصلاحطلبان قصور داشته باشند دو برابر اصولگرایان تقصیر داشتهاند و نسبت به نابسامانیهای کشور باید پاسخگو باشند.
با وجود اینکه در بعضی از موارد فراکسیون امید از سوی جریان مخالف خود مورد سوال بود اما هرگز به اصولگرایان نگفت که با وجود اینکه شما دو برابر ما بودهاید چه کاری انجام دادید.
آیا فکر میکنید عملکرد شورای نگهبان توانسته در راستای تحکیم نیروهای داخلی حرکت کند و آیا هنوز فرصتی برای تقویت آن وجود دارد.
حجم عظیمی از آحاد جامعه در تشییع شهید سلیمانی شرکت کرده و به موقعیت او ادای احترام کردند، شهید سلیمانی نماد یک همبستگی ملی بود.
سردار ملی به شهادت رسیده، غرور مرم جریحهدار شده و مردم نسبت به او تعصب نشان دادند و در عین حال فرصتی به وجود آمده بود که اگر سیاستمداران نخبه و پخته صحنه را مدیریت میکردند، این سرمایه بسیار ارزشمندی را که با هزاران میلیارد قابل دستیابی نیست را حفظ میکردند.
این موهبت در اختیار مسئولان کشور قرار داده شد اما نتوانستند به خوبی از آن استفاده کنند. انتخابات نیز یک فرصت در اختیار مسئولان است تا شرایطی را برای حضور وجود بیاورند و همه آحاد جامعه از هر قوم، قبیله و مذهبی که در قانون اساسی شناخته شدهاند، در انتخابات شرکت و در تعیین سرنوشت خود دخالت کنند.
مردم نشان دادند که خیلی خوب هستند و در محاکم مختلف بزرگواری و بزرگ منشی و همچنین اصالت خودشان را نشان دادند که نمونههای آن را در انتخابات مختلف و شهادت سردار سلیمانی دیدهایم اما همیشه ما نسبت به این حسن اعتماد اجتماعی بد واکنش و پاسخ میدهیم.
اکنون نیز فرصت است که در انتخابات روشی را پیش بگیریم که بر اساس آن همه را به پای اینکه باید از نظام اسلامی دفاع کرد، جمع کنیم؛ اگر عده اندکی خودی و عدهای دیگر غیرخودی باشند، جامعه آسیب خواهد دید.
جریان مخالف اصلاحطلبی مدتی است که از عبارت «فتنه خاموش» برای اصلاحطلبان و انتقاد آنها به شورای نگهبان و ارائه نکردن لیست استفاده میکنند، تحلیل شما از این جریانسازیها چیست آیا برنامهای در پس آن وجود دارد.
من نمیدانم کسانی که چنی عبارتی را به کار برده بر چه اساسی از آن استفادده میکنند اما باید نخست ببینیم که چه چیزی فتنه و چه کسی عامل فتنه است؟ کسانی که بر اختلافات جامعه دامن میزنند، کسانی که خودخواهی میکنند، کسانی که قدرتطلبی میکنند کسانی که سعی میکنند حقوق دیگران را نادیده بگیرند، کسانی که سعی میکنند شرایطی به وجود بیاورند تا انقلاب تضعیف شود و مردم از انقلاب فاصله بگیرند عامل فتنه هستند. گویندگان این عبارت را باید مورد بررسی قرار داد و دید که آیا دارای سواد سیاسی هستند و اساسا این کلماتی را که به کار میگیرند میفهمند یا نه تنها چیزی را بر زبان جاری کرده و میگویند.
منتسب کردن هر عنوانی به یک جمعیت به تصمیمات و عملکرد آن گروه بستگی دارد، جریان اصلاحطلبی منطقیترین نوع رفتار را انجام دادهاند؛ آیا غیر از این راه دیگری وجود داشت؟ کسانی که کاندیداهایشان را تایید نکردند بعد بگویند که در انتخابات شرکت میکنیم و رای میدهیم، آنها باید دیگر چه میکردند که فتنه خاموش نباشند؟
این سخنان و گفتوگوها از روی بیمنطقی و خودخواهی بیش از حد است که به اصل انقلاب و نظام آسیب میزند. من کسی هستم که نظام، انقلاب و همبستگی اجتماعی را دوست دارم و فکر میکنم که نظام باید با مقداری اصلاح در روابط خودش باقی بماند و در جهت بقای اسلام، نظام و کشور باید تلاش کرد. اصلاحطلب یعنی اینکه کسانی میخواهند با یک سری اصلاحات اصل را حفظ کنند و نگاهشان با گروههای برانداز و کسانی که میخواهند جمهوری اسلامی نباشد، فرق میکند نگاه اصلاحطلبان اصلاح امور و حفظ نظام است. برای چنین کاری باید بازگشت به قانون اساسی داشته باشیم. مشروح مذاکرات قانون اساسی اکنون وجود دارد. شما ببینید آنچه را که امروز انجام میدهیم مطابق با روح قانون اساسی از سه اصل یا در مسیر و مراحل مختلف قانونگذاری در قوه مقننه از آن عدول کردهایم. اگر به قانون اساسی برگردیم، به میثاق ملی که میتواند مورد وفاق ما باشد، بازگشتیم. همه جریانها و کسانی که فکر میکنند اصل نظام باید با اصلاحاتی باقی بماند، به رعایت حقوق و اصول قانون اساسی برگردند. در قانون اساسی هم قید شده است که اگر زمانی جامعه به این نتیجه رسید باید یک اصلهایی از قانون اساسی تغییر کند، همانطور که قبلا این کار را کردهایم شرایط آن فراهم است اما اکنون بحث این است که به اجرای قانون اساسی باز گردیم و از آن خارج نشویم.
آرایش سیاسی اصولگرایان چگونه است؟
نمیدانم آنها چه کاری میکنند اما طبیعتا ماهیت قدرت این است که کسانی که احساس میکنند، به قدرت نزدیک هستند در مراحل ائتلاف و در مرحله دیگر اتفاق میکنند و سعی میکنند صندلی را از زیر پای یکدیگر بردارند. این مسائل در گروهها و جامعه مبتنی بر مطلوبیتی است که قدرت ایجاب میکند، بیظرفیتی که در گروههای سیاسی وجود دارد، باعث میشود که دیگران را به اضافهخواهی متهم کنند در حالی که خودشان اضافهخواه هستند. اگر اساس کار بر انتخابات برنامهای باشد، کسانی که میتوانند برنامهها را بنویسند و اجرا کنند، مورد توجه واقع شده و از این دستهبندیهای معمول جدا میشوند.
با توجه به اینکه جریان اصولگرا از الان خود را برنده انتخابات میداند؛ آیا فکر میکنید مجلس آینده به سمت تغییر نظام ریاستی به پارلمانی خواهد رفت؟
اصل سؤال شما ناشی از این است که جنگ روانی روی شما اثر گذاشته است اصولگرایان جنگ روانی را شروع کردند و از مدتها پیش کردند به اعلام اینکه در انتخابات پیروز هستند در حالی که نظرسنجیها نشان میدهد که وضعیت خیلی مطلوبی ندارد.
اصولگرایان از مدتها پیش با جنگ روانی اعلام کردند که برنده انتخابات هستند و آن را به رسانهها و مردم و حتی جریانهای سیاسی منتقل کردند اما جریان اصولگرایی در حال حاضر طبق نظرسنجیها از اصلاحطلبان هم عقبتر است اما اصلاحطلبان با تصمیمی که مبنی بر حضور نیافتن در صحنه انتخابات و لیست ارائه ندادن گرفتند این امکان را برایشان بیشتر فراهم کردند اما این دلیلی بر برنده نبودن اصلاحات نبود. بنابراین آنچه که در مورد برنده شدن اصولگرایان مطرح میشود، درست نیست اگر اصلاحطلبان در شهرستانها و تهران لیستی ارائه ندهند طبیعتا صحنه را واگذار خواهند کرد.
در حدی که شورای نگهبان افرادی را که به واسطه شائبهدار بودن مسائل مالی اطرافیانشان رد صلاحیت کرده است اما این موضوع با توجه به اینکه قائم مقام آقای قالیباف پرونده قضایی دارند در مورد او اجرایی نشده است این دوگانگی را چگونه تحلیل و ارزیابی میکنید؟
مساله این است که اگر سخنگوی شورای نگهبان میگوید که تعدادی از نمایندگان دچار انواع وا قسام اشکالات هستند به این برمیگردد که نحوه انتخاب خود شورای نگهبان در مرحله قبل ایراد داشته است، یعنی دخالتهای شورای نگهبان نتوانسته باعث شود افرادی که به مجلس میروند اشکالاتی نداشته باشند.
بنابراین نوع گزینشی که صورت گرفته است، نتیجهاش چیزی است که امروز وجود دارد و افرادی به تبع آن رد صلاحیت میشوند باید به سازوکارهای قانونی برگردیم اگر طبق قانون اساسی انتخابات برگزار کرده و کارها را پیش ببریم، مشکلی پیش نمیآید. ما راجع به افراد صحبت نمیکنیم چرا که دادگاه باید درباره موثر بودن یا نبودن آنها تصمیمگیری کنند و من معتقد نیستم آنچه که در فضای مجازی مطرح میشود، الزاما درست باشد بلکه دادگاه صالحه باید مسائل را بررسی و بعد از انجام دفاعیات حکمی صادر و بر اساس آن بگویند که کسی مجرم است یا نیست اگر دادگاه کسی را از حقوق اجتماعی و سیاسی محروم کرده باشد، او حق شرکت در انتخابات را ندارد اما اگر محروم نکرده باشد، طبیعتا این رد صلاحیتها رفتاری گزینشی خواهد بود.