کرونا نشان داد تحریمها واقعی است/ «بیمار کرونایی یک قهرمان است» باید پیام این روزها باشد
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از شفقنا، تقی آزاد ارمکی جامعه شناس برجسته و چهره سیاسی اصلاح طلب اگرچه معتقد است کرونا همبستگی در میان مردم و انسجام در نظام سیاسی را ایجاد کرده اما تأکید می کند که نظام سیاسی مسئول سر و سامان دادن به وضعیت معیشتی مردم و حمایت از افراد جامعه است.
بخش هایی از گفتگو با این جامعه شناس در ادامه آمده است؛
*کرونا به حاکمیت کمک کرده تا از ساحتی به ساحتی تغییر پیدا کند؛ تا دیروز یعنی قبل از کرونا یک دوگانگی یا چندگانگی عمده در ساختار و نظام سیاسی داشتیم و هر مساله ای مورد مناقشه قرار می گرفت و در مورد آن موافقت، مخالف و نقد بود. خوشبختانه کرونا یک نوع انسجام درونی در نظام سیاسی و حاکمیتی ایجاد کرده و این نشانه بسیار خوبی است، ولی این یگانگی در عمل مقداری دچار نابه سامانی است به عنوان مثال درست است که نظام سیاسی به یک وحدت نظری رسیده و حداقل اختلافات خود را اعلام نمی کند، ولی از سویی یکپارچه عمل نکرده است به همین دلیل شاهدیم رییس جمهور دستوری می دهد، فرماندار استان صحبت دیگری می کند، فرمانده سپاه به نوع دیگری عمل می کند یا رییس دانشگاه علوم پزشکی فلان شهر و حوزه درمان، دستوری مجزا می دهد.
کرونا نشان داد تحریم ها واقعی بوده است
*به طور کلی یک همسانی در عمل وجود ندارد که به نظرم مشکل اصلی در ضعف نظام مدیریتی کشور است چرا که وقتی کسی کانون است، باقی باید تابع باشند و از این شخص حمایت کنند و پیش بروند. با این وجود و به طور کلی به نظرم تاکنون اتفاق خوبی برای ایران افتاده و یکسانی و یکدستی ایجاد شده است. در مجموع مردم به تناسب توانایی ها، ظرفیت ها، آموزش ها و سبک زندگی از نظام حمایت کرده و نظام سیاسی هم تا حد ممکن به خوبی عمل کرده است.
*در این زمانی که درگیر بیماری کرونا ویروس هستیم نشان داده شد که تحریم واقعی بوده و کسانی که بیان می کردند، تحریم اثر ندارد متوجه شدند که این اقدام بی رحمانه آمریکا چه تأثیری بر کشور داشته است، همگی شاهدیم که بر اثر تحریم با چه کمبودهایی در تأمین دارو و مواد ضدعفونی کننده مواجهه هستیم.
نظام سیاسی باید خانه به خانه افراد ضعیف را شناسایی و حمایت کند
*متأسفانه تحریم بیشتر بر طبقات پایین جامعه اثرگذاشته است، تاکنون مردم در فشار اقتصادی بودند و امروز هم به خاطر این بیماری کسب و کار آنان تعطیل شده است و از طرف دیگر برای پیشگیری از این بیماری و در صورت ابتلا هزینه های مختص به خود را دارد. در چنین شرایطی نظام سیاسی مسئول سر و سامان دادن به این مسایل است، بروکراسی کشور متعهد به انجام حمایت است. اینجاست که باید یک تغییر جدی و اساسی در سامان جامعه صورت گیرد. نظام سیاسی تا دیروز بسته های حمایتی را در نظر گرفته بود و امروز باید خانه به خانه و محله به محله افراد ضعیف جامعه شناسایی و مورد حمایت قرار گیرند.
*نظام سیاسی باید مطمئن شود در این بحران، خانواده هایی که ضعیف هستند و به لحاظ اقتصادی مشکل دارند، حقوق، نان، غذا و دارو را دریافت می کنند، در حقیقت باید از سوی نظام سیاسی این اطمینان به خانواده داده شود تا آنان تمرکزشان بر روی مراقبت از خود باشد و دغدغه مسایل دیگر را نداشته باشند، اما متأسفانه تاکنون در جامعه ما این صدا از سوی حوزه سیاسی اعلام نشده است؛ کسی باید این صدا را اعلام کند و بگوید ما هستیم و همه آنچه وجود دارد را برای شما هزینه می کنیم تا از این بحران خارج شوید. در مجموع معتقدم باید فکر و اندیشه ای مطرح شود و بحث حمایت از مردم در اولویت دستور کار قرار گیرد.
* در بین رسانه ها یک رسانه خنثی و خوب و فعال وجود ندارد، در این میان رسانه ملی هم بسیار از این بابت مورد نقد است و اساساً نتوانسته وظایف خود را به درستی انجام دهد. رسانه ملی و البته بسیاری از مسئولین گویی گمان می کند این بیماری فردا تمام می شود در صورتی که این پدیده آمده است که بماند و اثر خود را بگذارد و یک الگوی جدید رفتاری و سبک جدید زندگی را ایجاد کند. لذا رسانه باید این تغییر را به رسمیت بشناسد و با آن همراهی کند و در حقیقت در این تغییر مشارکت کند.
شیوه های پیشگیری برای هر منطقه ای، به صورت مجزا تبیین شود
*برخی از رسانه ها مدام هجمه ای از اطلاعات و خبر به مخاطب ارایه می دهند، اما در این اطلاع رسانی هیچ نوع معنا دهی فرهنگی وجود ندارد؛ لازم است نظام کارشناسی به طور جدی این مساله را تبیین، توزیع، تقسیم، صورت بندی و سطح بندی کند. به عنوان مثال شیوه های پیشگیری و معالجه کرونا در جنوب، شمال و مرکز و کرونا فقرا و ثروتمندان را به صورت مجزا بیان کند و در نهایت مفهوم سازی کند که کرونا به یک پدیده ملی و جهانی تبدیل شده است؛ نظام کارشناسی با این روش می تواند همبستگی بی نظیری در کشور ایجاد کند.
حوزه فرهنگ نگاه ویژه ای به مبتلایان و متوفیان کرونا داشته باشند
از سوی دیگر رسانه ها و کسانی که در حوزه فرهنگ، موسیقی، ادبیات، شعر و هنر حضور دارند باید بیشتر به وظایف خود عمل کنند، تا به امروز درباره مردمان فوت شده بر اثر کرونا هیچ صدای فرهنگی تولید نشده است و حس همدردی ابراز نمی شود این در حالی است که بیماران مبتلا به کرونا و اطرافیان آنان در شرایط روحی بسیار بدی قرار دارند، فردی که به کرونا مبتلا می شود تحت مراقبت های ویژه قرار می گیرد، ارتباط او با خانواده و دوستان قطع می شود و وقتی فوت کرد، در پایین ترین سطح زمین و غریبانه به خاک سپرده می شود و هیچ مراسمی به مناسبت درگذشت او برگزار نمی شود و واقعاً این لحظات برای بازماندگان سرشار از غم و غصه است.
مسئولین با بیان توضیحات کامل در مورد این ویروس جامعه را به آرامش برسانند
*مسئولین مربوطه در مورد اینکه این ویروس چگونه و دقیقاً از چه زمانی وارد کشور شد و به چه صورت اشاعه پیدا کرد و در شیوع آن چه کسانی مقصر و موثر بوده اند هنوز برای مردم توضیحی نداده اند. البته این وظیفه ای بود که رسانه ها باید انجام می دادند و جامعه را آرام می کردند، اما به طور کلی وقتی برای مردم توضیحاتی داده نمی شود، اضطراب و نگرانی ها افزایش می یابد و اعتراضات بالا می گیرد لذا کسانی که در برابر ورود خودروها به شهرشان یا دفن متوفی واکنش نشان می دهند را نباید به عنوان جانی قلمداد کرد بلکه باید به آنان حق داد چرا که این افراد به دلیل عدم آگاهی دچار نگرانی شدند. در چنین شرایطی باید رسانه ها به سراغ معترضین بروند و با آنان به گفت وگو بپردازند و دلیل اعتراضات را بپرسند، پس از آن نظام کارشناسی کشور باید توضیحات لازم را ارایه دهد در غیر این صورت بد اخلاقی ها تکرار و انباشت می شود و این دقیقاً خطر بزرگی است که در آینده در پیش داریم.
«بیمار کرونایی یک قهرمان است» این پیام را به بیمارستان ها و سطح جامعه برسانیم
*امروز باید سرود همبستگی معطوف به کرونایی ها سروده شود، کسانی که بر تخت بیمارستان هستند و در برابر این بیماری مقاومت می کنند، ناتوان و شکسته نیستند بلکه یک قهرمان هستند و باید با غرور از این بیماران و خانواده های آنان گفت در این صورت بیمار مبتلا به کرونا جان و انگیزه ای تازه می گیرد و محکم در برابر این بیماری می ایستد تا دوباره سلامتی خود را به دست آورد. بیماران مبتلا به کرونا افرادی هستند که جامعه ایران را نجات می دهند و از اشاعه آن جلوگیری می کنند، متأسفانه چنین بیان و پیامی در بیمارستان های ما نیست.
*در مورد پرستاران و پزشکان و در واقع کسانی که هدف کرونا هستند، شعار و مطالبی گفتیم، ولی کافی نبوده است. حتی توجه نداشتیم شخصی که آمبولانس بیمار کرونایی را جا به جا می کند هم انسان است و در معرض ابتلا به این بیماری قرار دارد، اما با حسی قوی، انسانی، ایرانی و اسلامی در تلاش است. اینها مسایلی است که روی زمین مانده و همیشه حوزه فرهنگ و اخلاق در ایران عقب بوده است و در نهایت هم که در صحنه حاضر شده با شاکله ای از ایدئولوژیک آمده است. اگر اتفاقاتی که به آن اشاره کردم شکل بگیرد، می توان عنصر همبستگی را دید و فردای کرونا روایت دیگری از کرونا و همبستگی جدید را بیان کرد. اکنون در جنگ با کرونا هستیم و نیازمندیم قهرمانانی را تقویت کنیم؛ لحظه لحظه این روزها باید ثبت شود و برای فاتحان و قهرمانان جشن گرفته شود تا هنگام پایان جنگ، عده ای که تنها ناظر بودند، از فرصت استفاده نکنند و نجوای پیروزی سر ندهند.
*تاکنون اقدام چشمگیری از سوی روحانیت شاهد نبودیم، بیماری کرونا بسیاری از برنامه های دینی را با اختلال مواجه کرد، نماز جماعت، نماز جمعه، زیارات و مراسمات مذهبی که مکان هایی برای دینداری عامه بود و روحانیت در این حوزه ها بسیار ایفای نقش می کرد، تعطیل شدند؛ روحانیت همچنان در مرحله تلاش برای پذیرش این تغییر موقتی دینی باقی مانده است و بخشی از این گروه نگران هستند که این نوع دینداری چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد. بخشی دیگری از روحانیت که با بیان مباحث عمومی رهبری جامعه را برعهده داشت در حال حاضر کم صدا شده به این دلیل که صدای نظام کارشناسی بسیار بلند است، اینجاست که روحانیت باید از فرصت استفاده کند و میان اخلاق و دین و تخصص و تعهد یک نوع همگرایی ایجاد کند و بیان دارد تخصص و پزشکان و نظام کارشناسی در میان است، ولی مهم تر از آن تقدیر، سرنوشت و اراده خداوند است.
*روشنفکران نیز باید اخلاق عمومی، اجتماعی، همگرایی، همبستگی و تعلق به یکدیگر را بیشتر توضیح دهند که البته روحانیت هم می تواند در این قسمت ایفای نقش داشته باشد، این دو گروه (روشنفکران و روحانیت) باید هر چه سریعتر به این نقش ها بپردازند که امروز هم بسیار دیر شده است.
کرونا بسیاری از روابط که در حال از بین رفتن بود را دوباره تقویت بخشید
*بسیاری از روابط در حال از بین رفتن بود که امروز با کرونا دوباره اهمیت آنها را متوجه شدیم. درس بزرگ این بیماری برای مردم ایران این است که خانواده، یاران، دوستان، همراهان و نزدیکان بسیار مهم هستند و باید قدر آنها را بدانند و با هم بمانند و از هم مراقبت کنند.
*مساله دیگر برای مردم، حوزه بهداشت و درمان است، اتفاق خوبی افتاده که مردم به بهداشت و پاکی و نظافت بیشتر توجه می کنند. از سوی دیگر بحث بودجه خانوار است، در بودجه خانوار تغییر عمده و اساسی رخ می دهد و مردم متوجه شدند که باید غذای سالم و خوب بخورند و اقداماتی را انجام دهند.
زندگی مهم شده است
*در این میان مسئولین متوجه شدند در حوزه بهداشت اقداماتی را انجام ندادند و به پزشکان واگذار کردند. تا دیروز با پزشکان درگیر بود و پزشکان عمومی از دستور کار خارج شده بودند و امروز بهداشت و پزشک عمومی از جایگاه ویژه و مهمی برخوردار شده و به طور کلی زندگی مهم شده است.