ایده حمله به ایران وحشتناک است
در ادامه این مطلب آمده است: چنین اقدامی نشان میدهد که ممکن است ترامپ تا پیش از پایان دوره ریاستجمهوریاش دست به اقدامی خطرناک بزند. منتقدان ترامپ حدس میزنند که اقدام اخیر رئیس جمهور در تغییر مقامات ارشد پنتاگون به دلیل تمایل به حمله به ایران بوده است. البته من هنوز در این رابطه تردید دارم، اما به نظرم ترامپ مر است که در روزهای پایانی دولت خود دست به اقدامی خطرناک بزند و در این بین حمله به تأسیسات هستهای ایران میتواند این اقدام خطرناک و در عین حال فاجعه بار باشد.
چهار سال پیش، رئیس جمهور ترامپ برای خروج آمریکا از توافق هستهای باراک اوباما با ایران که به طور رسمی تحت عنوان برنامه جامع اقدام مشترک شناخته میشد، علاقه نشان میداد. اگرچه آژانسهای اطلاعاتی آمریکا همه اتفاق نظر داشتند که ایران به برجام پایبند بوده، اما ترامپ استدلال کرد که این توافقی یک طرفه و وحشتناک است که هرگز نباید انجام میشد. کشورهای دیگر در این توافقنامه یعنی چین، روسیه، فرانسه، آلمان، انگلستان و اتحادیه اروپا این اقدام ترامپ را محکوم و رقبای ایران یعنی عربستان سعودی و اسرائیل آن را تحسین کردند. با وجود خروج آمریکا از برجام، ایران همچنان به مفاد توافق نامه پایبند بود، در سوی دیگر روسیه و چین به دنبال کمک به ایران برای بهرهبرداری از مزایای توافق بودند و اروپا یک سیستم پرداخت ایجاد کرد که به شرکتهای سرمایه گذار در ایران اجازه میداد محدودیت های مستمر در معاملات انجام شده به دلار را کاهش دهند.
بعد از خروج از برجام دولت ترامپ یک کارزار فشار حداکثری را با هدف نابودی اقتصاد ایران آغاز کرد. ترامپ به دنبال آن بود تا با تحت فشار قرار دادن ایران این کشور را پای میز مذاکره بنشاند. در نهایت هیچ یک از 12 خواستهای که مایک پمپئو، وزیر امور خارجه به عنوان پیش شرط مذاکرات جدید با ایران بیان کرد، برآورده نشد. آمریکا با خروج از برجام عملا ایرانیهایی را که از آن حمایت میکردند بی اعتبار و برعکس ضد غربی ترین عناصر تهران را تقویت کرد. هنگامی که دولت تلاش کرد تا از سرگیری تحریمهای چند جانبه علیه ایران را مهندسی کند، تنها یک رأی از کشورهای عضو شورای امنیت سازمان ملل را به دست آورد.
همچنین فشار حداکثری توانایی ایران در بسیج شبه نظامیان در عراق، سوریه و لبنان را محدود نکرد. این کمپین تاثیری هم در جلوگیری از بی ثباتی منطقهای نداشت. در حقیقت، ایران با حمله(!) به کشتیها در خلیج فارس، حملات هواپیماهای بدون سرنشین و موشکی به تاسیسات نفتی در عربستان سعودی و حمله به نیروهای آمریکایی مستقر در عراق نشان داد که ایران همچنان با بیپروایی سیاستهایش را دنبال میکند. دولت ترامپ عملا در برقراری بازدارندگی شکست خورده است.
با توجه به آنچه گفته شد و همچنین گزارش اخیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی مبنی بر اینکه تهران ذخایر اورانیوم خود را به بیش از 12 برابر حد مجاز برجام افزایش داده ممکن است آمریکا دست به اقدامی نظامی علیه این کشور بزند.
اگرچه سفر اخیر پمپئو به اروپا و خاورمیانه به عنوان مجموعهای از مشاوره در مورد ابتکار وی برای ارتقا آزادی مذهبی در سراسر جهان اعلام شده، اما این همچنین میتواند تلاشی برای همراه کردن متحدانی باشد که واشنگتن در حمله به ایران به قلمرو یا حریم هوایی آنها احتیاج دارد. با توجه به تماسی که ژنرال مارک میللی، رئیس ستاد مشترک ستاد ارتش، با همتای اسرائیلی خود در اواخر هفته گذشته گرفت، باید این احتمال را داد که چنین بحثهایی در مورد حمله به ایران در جریان باشد. در هر حال حمله به ایران به سه دلیل یک ایده وحشتناک است.
اول، مراکز هستهای ایران از نظر جغرافیایی در سراسر کشور پراکنده و تجهیزات اصلی آن در اعماق زمین پنهان شده است، به نظر می رسد آژانسهای اطلاعاتی آمریکا اطلاعات ناقصی درباره مکان آن دارند. این بدان معناست که از بین بردن کامل برنامه هستهای ایران به یک کارزار نظامی گسترده و پایدار نیاز دارد که ممکن است چندین هفته طول بکشد. همچنین این امر مستلزم مشارکت کشورهایی در اروپا یا منطقه خلیج فارس است که بعید به نظر می رسد در مقطع فعلی رضایت خود را با انجام این کار اعلام کنند. به یاد بیاورید که پس از حمله ایران به عربستان سعودی در سال 2019، کشورهای حوزه خلیج فارس با انتقام جویی ارتش آمریکا مخالفت کردند. محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران اخیراً به همسایگان کشورش یادآوری کرد که ترامپ 70 روز دیگر میرود، اما ما برای همیشه در اینجا خواهیم ماند.
دوم ، گرچه آمریکا راههای اقدام نظامی ایران بدون از بین بردن زیرساختهای هستهای آن را دارد، اما این گزینهها از جذابیت کمتری برخوردار هستند. آمریکا میتواند بدون استفاده از پایگاههای متحدین یا حریم هوایی، یک ناوگان دریایی از موشکهای زیردریایی یا هوایی را علیه اهداف نظامی ایران آغاز کند، اما این حملات تا حد زیادی نمادین خواهد بود. مشکل استفاده نمادین از زور این است که تهران به دنبال تلافی خواهد بود. اگر ایران یک برنامه مخفی اسلحه هستهای داشته باشد، این کشور ممکن است در صورت حمله واقعاً از آن استفاده کنند. ایران همچنین میتواند شلیک موشکهای معمولی یا حملاتی به پایگاههای آمریکا در عراق را از سر بگیرد یا از موشکهای دقیق خود علیه تأسیسات فرماندهی مرکزی آمریکا در بحرین استفاده کند. از سویی دولت عراق میتواند مانند دولت های قطر و بحرین، به عنوان اعتراض، خواستار خروج نیروهای آمریکایی شود و آینده پیش بینی قدرت آمریکا در خاورمیانه و روابط امنیتی زیربنایی آن را کاهش دهد.
سوم، یک حمله نظامی بدون هیچ تلاشی برای جلب تأیید سازمان ملل متحد یا حتی ائتلافی از متحدان آمریکا به طور خارق العادهای برای واشنگتن به طور خاص تر، برای ترامپ و دستیاران ارشد او بد خواهد بود. بدون شک رئیس جمهور منتخب جو بایدن از حمله بی دلیل به ایران حمایت نخواهد کرد، بنابراین ترامپ بیشتر به سنت سیاست خارجی دو حزب در دوره انتقال ریاست جمهوری حمله خواهد کرد. رئیس جمهور جدید هرگونه حمله توسط ترامپ را محکوم میکند و سیاست اساسی آن را رد میکند تا ایران در موقعیتی حتی مطلوب تر از سیاستهای فعلی دولت ترامپ قرار بگیرد.
دولت ترامپ که در مدت چهار سال نتوانسته استراتژی موفقی برای محدود کردن برنامه هستهای ایران ایجاد کند، فقط میتواند با انجام حمله نظامی به این کشور در روزهای پایانی دوره ریاست جمهوریاش، اوضاع را بدتر کند. ترامپ و طرفداران فشار حداکثری باید فهمیده باشند که سیاستهایشان اشتباه بوده است. آنها با این سیاست بیش از آنکه ایران را منزوی کنند در واقع آمریکا را منزوی کردهاند.