چرا ایران این روزها بیش از هر زمان دیگری باید صبر استژاتژیک بیشتری پیشه کند؟
در ادامه این مطلب آمده است: صرف نظر از اقدامات ترامپ، شروع مجدد گفتگوها با تهران و پیوستن دوباره به توافق هستهای امضا شده در سال 2015 بسیار دشوار است. برای انجام این کار سه مانع بزرگ وجود دارد: مخالفان در واشنگتن، متحدان آمریکا در خاورمیانه و دیدگاههای بایدن و مشاورانش در مورد شرایطی که میتوان گفتگو را از طریق آن تجدید کرد.
در میان نهادهای سیاسی و امنیتی واشنگتن، مخالفت گستردهای برای تعامل دوباره با ایران وجود دارد. اگر سنا تحت کنترل جمهوریخواهان باقی بماند، این مخالفتها ممکن است بیشتر هم بشود.
تهدید به مقابله
مشکل اصلی در یک سوتفاهم بزرگ در مورد آنچه که قرار بود توافق سال 2015 منجر شود، نهفته است. بسیاری آن را ابزاری برای مهار نه تنها جاه طلبیهای هستهای ایران بلکه برنامه موشکی و فعالیتهای آن در خاورمیانه دانستند.
متأسفانه، توافق هستهای هرگز به صراحت برای پوشش چنین موضوعاتی نبوده است. این امر مستلزم یک فرایند جدید و جامع مذاکره، شامل سایر فعالیت های بی ثبات کننده و برنامههای موشکی سایر کشورهای منطقه است که به عنوان تهدید از سوی تهران و متحدان آن تلقی میشود، به عبارت دیگر، مذاکرات جدید بایستی در مورد یک ساختار سیاسی و امنیتی برای کل منطقه باشد.
اسرائیل و شرکای جدید عرب آن میخواهند واشنگتن برای مقابله با ایران همچنان درگیر خاورمیانه باشد. آنها خواهان مذاکره هستند، اما به شرطی که این مذاکره به تسلیم ایران منجر شود. از نظر آنها، هرگونه معامله عادلانه با ایران بد خواهد بود، زیرا این فرصتی برای ادامه سیاستهای به اصطلاح بی ثبات کننده تهران فراهم و عملا تغییر حکومت را به تاخیر میاندازد.
اگرچه عربستان سعودی احساس نارضایتی چشمگیری از دولت بایدن میکند، اما برخی از مقامات اصلی از وی خواستهاند که دیگر به توافق هستهای بازنگردد.
چه چیزی منجر به بن بست خواهد شد؟
در حال حاضر، رئیس جمهور تازه وارد و برخی از دستیاران وی شرایط پیچیدهای را برای پیوستن مجدد به برجام تعیین کردهاند. دولت ترامپ در سال 2018 با نقض قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد از توافق کناره گیری و تحریمهای خود را علیه ایران اعمال کرد.
قبل از هرگونه واکنشی به این اتفاق، ایران یک سال بیهوده منتظر ماند تا طرفهای دیگر امضا کننده برجام دست به اقدامی برای بی اثر کردن تحریمهای ترامپ بزنند. بعد از ناامیدی تهران به هرگونه اقدامی بود که این کشور شروع به کاهش تعهدات برجامی خود کرد.
بایدن چندی پیش گفت در صورت بازگشت ایران به توافق، آمریکا دوباره به عنوان نقطه شروع مذاکرات بعدی به توافق میپیوندد. در سوی مقابل جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران در واکنش به این اظهارات بایدن گفت که اگر واشنگتن به تعهدات خود تحت قطعنامه 2231 عمل کند، ما نیز تعهدات خود را انجام خواهیم داد و اگر آمریکا بخواهد دوباره به توافق هستهای بپیوندد، ما آماده مذاکره در مورد شرایط عضویت واشنگتن هستیم.
کاهش تحریم ها، بحثی اساسی که تهران را به امضای توافق سوق داد، هرگز واقعاً محقق نشد. برخی از مشاورانی که در دولت اوباما از این تصمیمات حمایت می کنند ، احتمالاً دوباره در بایدن خواهند نشست.
امکان تشدید تنش
امکان دارد که با افزایش تحریمهای آمریکا طی هفتههای آینده، تنش بین دو طرف افزایش یابد. در این بین نباید از احتمال حملات آمریکا و اسرائیل علیه مواضع ایران در منطقه یا حتی داخل مرزهای این کشور غافل شد.
دیدار محرمانه بین بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل، محمد بن سلمان ولیعهد سعودی و مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا که طبق گفته منابع خبری اسرائیل چند روز پیش در عربستان سعودی انجام شد، میتواند خود حکایت از افزایش تنش بین این کشورها و ایران داشته باشد.
همزمان حوادثی در سوریه و لبنان در شرف وقوع است که میتواند به عنوان دستاویزی برای هدف قرار دادن حزب الله نیز مورد استفاده قرار گیرد. حملات بیشتر توسط شبه نظامیان طرفدار ایران در عراق، حوادث دریایی منتسب به ایران در خلیج فارس نیز میتواند عاملی برای حملات متقابل گسترده علیه تهران باشد. حملات جدید به تأسیسات نفتی عربستان توسط حوثیهای یمن یا حمله علیه منافع آمریکا یا اسرائیل و اعراب در منطقه نیز میتواند منجر به درگیری گردد.
حمله به تأسیسات هستهای ایران همچنین میتواند با افزایش فعالیتهای غنی سازی اورانیوم از زمان فروپاشی توافق هستهای توجیه شود.
هر اتفاقی که میتواند تنشها را افزایش دهد و توجیه سیاست جدید در مقابل ایران برای رئیس جمهور آمریکا را بسیار سخت کند، در محافل تندرو مورد استقبال قرار خواهد گرفت. اکنون یک بار دیگر، این وظیفه ایران است که صبر استراتژیک از خود نشان دهند.