خواهر و برادر «کاسب تحریم» /اختلاف 102 میلیارد دلاری ورود و خروج سرمایه/راز قیمت نجومی خودرو
به گزارش اقتصادنیوز امروز نامه محسن هاشمی فرزند مرحوم اکبرهاشمی به خواهرش فائزه یکی از سوژههای مشترک بسیاری از روزنامهها بوده است.
آرمانملی وآفتاب یزد به نقل از محسن هاشمی خطاب به خواهرش آورده است: میخواهم که عذرخواهی کنی، کیهان در این باره نوشته است: حمایت فائزه هاشمی از ترامپ رسوایی جدید مدعیان اصلاحات، وطنامروز هم در این باره تیتر زده است: پشت نقاب اصلاحات
ابتکار با اشاره به انتخابات آمریکا نوشته است: روزهای پرالتهاب رئیسجمهور یاغی
افکاربه نقل از محمدباقر قالیباف رئیسمجلس آورده است: برجام مقدس نیست
اطلاعات این تیتر را برگزیده است: آغاز بازپسگیری اموال نامشروع مسئولان با دستور رئیس قوه قضائیه
ایران ارگان دولت در عنوان عکس اصلی صفحه اول خود اورده است: دخالت در بورس ممنوع
جوان خبر داده است: آغاز واکسیناسیون ایرانیان تا پیش از نوروز
جمهوری اسلامی نوشته است: درخواست 175 دیپلمات با سابقه آمریکایی برای برکناری ترامپ
رسالت در تیتر اول خود آورده است: یک گام تا اخراج بازرسان
دنیای اقتصاد تیتر اول خود را به بازار خودرو اختصاص داده ونوشته است: راز قیمت نجومی خودرو
در ادامه گزیدهای از برخی مطالب مهم روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
آرمانملی؛ شورای نگهبان، مجری است یا ناظر؟
آرمان ملی در تیتر یک خود به تصویب اصلاحیه قانون انتخابات پرداخته است. در بخشی از این مطلب آمده است: روند تصویب قوانین مربوط به انتخابات ریاستجمهوری که توسط مجلس یازدهم دنبال میشود ظاهرا پایانی ندارد و هر بار قانونی و بندی بدان اضافه میشود که به گواه برخی صاحبنظران بیانگر بررسی دقیقتر صلاحیتهاست. ..نمایندگان مجلس شورای اسلامی در نشست علنی دیروز (یکشنبه، 21 دی) قوه مقننه موضوعی دیگر را هم به تصویب رساندند و در جریان بررسی جزئیات طرح اصلاح موادی از قانون انتخابات ریاستجمهوری، ماده 11 این طرح در راستای بند 2- 10 سیاستهای کلی انتخابات مبنی بر شناسایی اولیه توانایی و شایستگی داوطلبان از سوی شورای نگهبان را با 191 رأی موافق، 23 رأی مخالف و 6 رأی ممتنع از مجموع 255 نماینده حاضر در جلسه مصوب کردند. در ماده 11 این طرح آمده است: ماده 59 قانون به شرح زیر اصلاح میشود: در راستای بند 2- 10 سیاستهای کلی انتخابات مبنی بر شناسایی اولیه توانایی و شایستگی داوطلبان، شورای نگهبان 3 ماه پیش از صدور دستور شروع انتخابات ریاستجمهوری و در صورت مشخص شدن داوطلبی افراد میتواند از آنها دعوت به عمل آورده تا برنامههای آنان را براساس شرایط موضوع این قانون و شاخصهای موردنظر شورای نگهبان موضوع بند 5- 10 سیاستهای کلی انتخابات بررسی نماید. در تبصره این ماده آمده است؛ وزارت اطلاعات، سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سازمان بازرسی کل کشور، دیوان محاسبات کشور و سایر مراجع ذیصلاح مکلفند ظرف مدت 15 روز از تاریخ درخواست اداره انتخابات شورای نگهبان یا در صورت لزوم هر یک از اعضای شورای نگهبان مدارک یا سوابق مربوط به داوطلبان ریاستجمهوری را بهصورت کامل تحویل نمایند. تخلف از اجرای حکم این ماده توسط هر یک از مقامات و کارکنان دستگاههای ذکرشده مستوجب یکی از مجازات تعزیری درجه 5 موضوع ماده قانون مجازات اسلامی در دادگاه صالح میباشد.این بدان معناست که مصوبه مجلس، شورای نگهبان را مجاز به بررسی برنامه نامزدهای ریاستجمهوری سه ماه پیش از انتخابات کرده است.
فیاض زاهد فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با «آرمان ملی» دراینباره میگوید: آنچه که امروز در حال رخ دادن است ابهامبرانگیز است و به مرور ممکن است بر جمهوریت هم بیتاثیر نباشد. معمولا مردم در این شرایط از آن طرف بام میافتند. وی ادامه میدهد: من به ظاهر در اقدامات امروز سوءنیتی نمیبینم اما غفلت میبینم. اگر شما میخواهید روند انتخابات دقیقا درست و بیاشکال شود، نیاز به کار کارشناسی عمیقتری است. اینکه باید از صحت برنامههای آنها مطمئن بشوند! پس بهتر است بگوییم تست هوش هم بگیرند.
ابتکار؛ عقب نشینی قیمت ها روی مدار خوشبینی
ابتکار وضعیت بازارهای اقتصادی در ماههای آتی را بررسی کرده است. این روزنامه مینویسد:با مشخص شدن جزئیات بودجه سال 1400 و شرایط بهوجود آمده ناشی از کرونا پیشبینی میشد که سال آتی اقتصاد ایران شاهد افزایش شدید تورم و همچنین کوچک شدن سفرههای مردم باشد. این پیشبینی در حالی بود که اخیرا بازارهای داخلی در فضای متفاوت، شاهد ریزش قیمتها هستند. بسیاری از کارشناسان کاهش تنشهای سیاسی را یکی از عومل موثر در کاهش قیمتهای اخیر در بازارهای اقتصادی میدانند.
استارت خوردن کاهش قیمت در بازارهای اقتصادی طی روزهای اخیر بارقههای امید برای بهبود شرایط معیشت را در دل جامعه روشن کرده است. حالا آغاز موج جدید کاهش قیمت در بازار ارز، طلا، سکه، خودرو و مسکن نقل محافل شده و این پرسش را به وجود میآورد که کاهش قیمتها تا کجا ادامه خواهد داشت؟
روند کاهش نرخ ارز از آبانماه سال جاری به دنبال سیاستهای ارزی بانک مرکزی و همچنین ایجاد جو روانی مثبت ناشی از انتخاب جوبایدن به عنوان رئیس جمهوری آمریکا آغاز شد و حالا بیشتر کارشناسان و تحلیلگران معتقدند که اگر تنشهای سیاسی و یا اقتصادی به بازار مخابره نشود میتوان امیدوار بود که قیمت ارز در ماههای آتی در مسیر نزولی باقی بماند. البته از سوی دیگر برخی از تحلیلگران معتقدند که کاهش بیشتر نرخ ارز در ماههای آتی امکانپذیر نخواهد بود و اکنون بازار درگیر یک جو روانی ناشی از تغییر ریاستجمهوری آمریکا است. کاهش نرخ ارز در حالی است که بازار سکه و طلا نیز اینروزها کاهش قیمت را تجربه میکنند. به گفته کارشناسان و فعالان این بخش، تقاضا برای خرید مصنوعات طلا نسبت به دو ماه پیش حدود ۷۰درصد کاهش یافته است و اگر ارزش اونس طلا افزایش نیابد، به دلیل نبود تقاضا و کنترل مناسب نرخ ارز از سوی بانک مرکزی، قیمت طلا و سکه همچنان کاهش خواهد یافت. در بخش دیگری از این مطلب آمده است: کاهش قیمت تنها به بازار خودرو و ارز محدود نمیشود و مسکن نیز طی روزهای اخیر شاهد ریزش قیمت بوده است. آخرین گزارش مرکز آمار ایران، از شاخصهای قیمت املاک در آذر ماه، اطلاعات اولیه کاهش قیمت مسکن در تهران را تایید میکند و نشان میدهد طی این ماه در تهران متوسط قیمت مسکن 8.5 درصد نسبت به ماه قبل از آن ارزانتر شده است. حال این پرسش مطرح میشود که آیا بازار مسکن طی ماههای آتی مسیر نزولی قیمتها را حفظ خواهد کرد؟ احمدرضا سرحدی، کارشناس مسکن در این راستا به «ابتکار» گفت: با بررسی شرایط میتوان گفت که قطعا ما شاهد کاهش بیشتر قیمت در بازار مسکن طی ماههای آتی خواهیم بود. عوامل متعددی دستبهدست یکدیگر داده و استارت کاهش قیمت را زده است. کاهش انتظار تورم، اخذ مالیات از خانههای خالی، مسائل بینالمللی و... از جمله عوامل تاثیرگذار در کاهش قیمت مسکن است. اگر این عوامل ادامه داشته باشد بدون شک ریزشها سرعت بیشتری داشته و این در حالی است که اگر اتفاقات مهمتری رخ دهد قطعا ریزشهای شدیدتری را در بازار مسکن تجربه خواهیم کرد. من معتقدم بازار تا اوایل سال آینده حدود 20 تا 30 درصد ریزش قیمت خواهد داشت.طی دو سال اخیر افزایش قیمتها نجومی بود و پیشبینی میشد که ما شاهد کاهش قیمتها باشیم. اگر مشکلات بینالمللی سامان یابد قطعا شرایط بهتری برای قیمت در بازار مسکن رقم خواد خورد.
خراسان؛ 1.3 میلیون حاشیه نشین مشهد در محاصره ۱۰ چالش
خراسان در گزارشی حاشیهنشینی در مشهد را مورد بررسی قرار داده است. در بخشی از این مطلب آمده است: حاشیه پر حاشیه شهر مشهد در ادوار مختلف سال های گذشته مورد توجه مسئولان حوزه های مختلف شهری، استانی و کشوری قرار گرفته و مشکلات جدی و زیرساختی آن که با گذشت زمان رشد قبل توجهی نیز داشته، تبدیل به مهم ترین دغدغه این شهر شده است اما این دغدغه در برخی موارد در ذهن و گاهی تنها به عنوان تخیل در ذهن مسئولان باقی مانده است. آن چنان که رئیس دولت یازدهم در اولین سفر خود به شهر مشهد، از دغدغه دولت در حاشیه شهر مشهد سخن گفته اما حالا در اواخر راه دولت تخصیص اعتبارات بازآفرینی شهری در این مناطق از 70 درصد سال 97 به 10 درصد کاهش یافته است. این درحالی است که جمعیت حدود یک میلیون و 300 هزار نفری حاشیه شهر مشهد بر اساس آخرین سرشماری رسمی از 12 استان کشور بیشتر است اما سهم آن از بودجه های مصوب در سال ۹۴ در بودجه سالیانه، ۴۰۰ میلیارد ریال اعتبار برای حاشیه شهر مصوب شد که تا پایان سال هیچ رقمی تخصیص نیافت. سال ۹۵ نیز مبلغ هزار میلیارد ریال اعتبار مصوب شد، ولی تا پایان سال، رقم تخصیص یافته ۵۳۳ میلیارد ریال بوده و در سال ۹۶ اعتبار مندرج مصوب شده با عنوان به سازی بافت فرسوده و حاشیه کلانشهر مذهبی مشهد، مبلغ ۷۵۰ میلیارد ریال بود که از این میزان، ۵۰۰ میلیارد ریال بهصورت نقدی تخصیص یافت و سال ۹۷ اعتبار مصوب برای به سازی بافت فرسوده و حاشیه کلانشهر مذهبی مشهد، ۳۰۰ میلیارد ریال بود اما در سال 98 تبدیل به ردیف کلان به سازی بافت فرسوده و حاشیه کلان شهرهای مذهبی با اعتبار ۱۰۰میلیاردی شد و عملا دولت هیچ بودجه اختصاصی برای سامان دهی حاشیه شهر مشهد در نظر نگرفت. البته در جدول شماره (2-7) مربوط به اعتبارات متفرقه انتقالیافته به جداول 7 و 10 مادهواحده لایحه بودجه 1400به شرکت بازآفرینی شهری ایران اجازه دادهشده است مبلغ 95 میلیارد تومان برای به سازی بافت فرسوده و سامان دهی حاشیه شهرها و کلانشهرهای مذهبی هزینه کند و این بودجه هیچ تغییری نسبت به لایحه بودجه 99 نداشته است... روزنامه خراسان برای کمک به تدوین این طرح به بازخوانی چندین گزارش منتشر شده درباره حاشیه شهر مشهد پرداخته است و اولویت های برگرفته از نظرات مردمی و کارشناسان را نیز به عنوان پیشنهادی برای تدوین طرح سامان دهی حاشیه شهر بیان می کند. 1- سکونتگاه های غیر رسمی بر اساس آمار اداره کل راه و شهرسازی خراسان رضوی، این استان پنج هزار و 477 هکتار سکونتگاه غیر رسمی دارد که سه هزار و 894هکتار از این رقم مربوط به شهر مشهد است و با پوشش 10 درصدی سکونتگاه های غیر رسمی کشور در رتبه دوم قرار دارد و می توان گفت حاشیه شهر مشهد یکی از فرسوده ترین بافت های کالبدی کشور را داراست اما طبق آمارهای رسمی 75 درصد واحدهای مسکونی هشت پهنه حاشیه شهر مشهد نیز مساحت کمتر از 130 متر مربع دارد و همین ریزدانگی مشکلات عدیده ای را در این بافت فرسوده به وجود آورده است ... 2- آب و فاضلاب در چاله بی پولی اگرچه تامین آب شرب بهداشتی و مناسب یکی از نیازهای جدی مناطق پیرامونی شهر مشهد بوده و گاهی کمبود آن باعث ایجاد نگرانی هایی در شهروندان شده است .... 3- امنیت، موضوع اصلی در حاشیه شهر امنیت اساسی ترین نیاز روز همه مناطق شهری محسوب می شود ... 4- معابری که باید آزاد شود ترافیک، جزو لاینفک حاشیه شهر در چند سال اخیر بوده و خیابان های با عرض کم، پیاده روهایی که یک نفر هم به زور در خود جای داده و بخشی از آن نیز به علت ساخت و سازهای غیر مجاز عملا به تصرف درآمده و راه اصلی عبور ساکنان را بسته، به وفور می توان دید ... 5- یک، دو ، سه ورزش به گفته فرزاد فتاحی، مدیرکل ورزش و جوانان خراسان رضوی «با وجود 500 تا 600 هزار نفر نوجوان و جوان نیازمند به اوقات فراغت سالم در حاشیه شهر مشهد سرانه فضاهای ورزشی این مناطق تنها 0.05 متر مربع است» یعنی چیزی در حدود صفر! ...6- اماکن فرهنگی، نیاز جوانان حاشیه شهر کاربری های خدماتی یکی از اصلی ترین نیازهای اجتماعی شهری بوده که در حاشیه شهر مشهد بیش از 400 هکتار کمبود اراضی خدماتی از قبیل فضای سبز، فرهنگی آموزشی، درمانی و دیگر کاربری ها وجود دارد... 7- سرانه آموزشی، کمتر از یک متر مربع سرانه آموزشی کشور 5.2 متر مربع بوده که در کشور این عدد به 3.5 متر مربع کاهش می یابد و به طور متوسط در حاشیه شهر مشهد فضای آموزشی به 2.5 متر مربع می ... 8- جای خالی خدمات شهری سرانه فضاهای سبز در شهر مشهد حدود 17.2 متر مربع است که بر اساس اعلام سازمان پارک ها و فضای سبز شهرداری مشهد ، حاشیه شهر با 274 پارک محلی و 16 پارک شهری سرانه ای حدود 5.24 متر مربع در این مناطق داشته و تا رسیدن به سرانه مرکز شهر مشهد فاصله ای معنادار باقی مانده است. .... 9- درمانی که نیازمند درمان است فاجعه کمبود اراضی خدماتی در حاشیه شهر مشهد به فضاهای آموزشی، فرهنگی و ورزشی خلاصه نمی شود و شاید مهم ترین نماد فقر خدمات در حاشیه شهر مشهد بیمارستان حاشیه شهر در شهرک شهید رجایی است که از فروردین 95 تا امروز پس از کش و قوس های فراوان از زیر بار نرفتن وزیر سابق برای ساخت آن و همچنین قول و قرار های وزیر فعلی برای فاینانس چینی، از بیمارستان 540 تختخوابی حاشیه شهر تنها 5 هکتار زمین، مشتی علف هرز و جای یک کلنگ تزئینی بر زمین زده شده موجود است... 10- اراضی رها شده همه این کمبودها در حالی است که اراضی و زمین های زیادی در همین مناطق وجود دارد که در تملک نهادهای مختلف است یا به صورت موقوفه اداره می شود و امروز محلی برای تجمع و گذران زندگی معتادان متجاهر و کارتن خواب ها شده است .....
دنیایاقتصاد؛ راز قیمت نجومی خودرو
دنیایاقتصاد در گزارش نخست خود به بازار خودرو پرداخته است. این روزنامه مینویسد: روند تخلیه حباب خودرو بعد از دوماه پیاپی کاهش قیمت فروش خودروهای احتکارشده، متوقف شد. بررسیها درباره علت این رخداد آن هم در عصر ریزش بازارهای موازی نشان میدهد خودرو در مسیر بازگشت از قیمتهای حبابی اکنون به «هسته سخت» برخورد کرده است. طی ماههای آبان و آذر، بازار خودرو با اثرپذیری از «کاهش ریسک غیراقتصادی» و «افزایش زمزمههای حذف قیمت دستوری»، برای محتکران و سفتهبازها ناامن شد. این دو گروه تا مهر ماه با موجسواری روی «انتظارات تورمی» و «بازار دو نرخی» با همه توان خود به شارژ حباب قیمت دست زدند. با این حال سطح فعلی قیمت بهخصوص در خودروهای خارجی بعضا تا ۵۰ درصد بالاتر از قیمت واقعی است. قیمتهای نجومی نتیجه «اثر ذهنی تعرفه واردات خودرو» است. از آنجا که جهشهای دو سال گذشته نرخ ارز اثر مستقیم بر صعود قیمت خودروهای خارجی داشته، در شرایط فعلی، حذف تعرفه واردات به «عبور تورم خودرو از هسته سخت» منجر میشود که به معنای شروع دوباره تخلیه حباب این بار با شتاب بیشتر از دو ماه قبل خواهد بود.
اعتماد؛ اختلاف 102 میلیارد دلاری ورود و خروج سرمایه
اعتماد در گزارش اقتصادی صفحه اول خود آورده است: با استناد به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، «تصویر اقتصاد ایران و چشمانداز آن در آستانه تصویب لایحه بودجه 1400» همچنین آمارهای وزارت اقتصاد، روند جذب سرمایه در کشور از ابتدایی دهه نود نگرانکننده توصیف شده است. هر چند اگر افت روند جذب سرمایه خارجی در کنار فرار سرمایه از کشور قرار گیرد، میتواند وضعیت اقتصاد کشور را حتی در صورت رفع تحریمها بحرانیتر جلوه دهد. با توسل به آمارهای رسمی از سال 89 تا 98 کل سرمایه خارجی جذب شده توسط کشور تنها 21 میلیارد دلار بوده در حالی که در این مدت خروج سرمایه از کشور بر اساس گزارشهای بانک مرکزی و صندوق بینالمللی پول 123.4 میلیارد دلار بوده؛ خالص حساب سرمایه از سال 89 تا 98 جز سال 93، منفی گزارش شده است. اختلاف بیش از 102 میلیارد دلاری سرمایه جذب شده به کشور و سرمایه خارج شده از آن علاوه بر بحران اقتصادی، منعکسکننده بیثباتیهای سیاسی و شدت یافتن تنشهای بینالمللی است. به نظر میرسد با شدت یافتن تحریمها، امید به آیندهای روشن برای سرمایهگذاران خارجی نیز از میان رفته باشد. پس از انتخابات امریکا و با تغییر و تحولاتی که در حوزه سیاست خارجی و البته مناقشه هستهای احتمالا رخ میدهد کار مهم تصمیمساز و سیاستگذار ابتدا بازگرداندن آرامش به اقتصاد و درنهایت افزایش میزان سرمایه جذب شده در بودجه و برنامههای توسعهای است.
اهمیت سرمایهگذاری خارجی علاوه بر پیشبرد طرحهای اقتصادی، نوعی سیگنال ثباتدهی اقتصاد نیز به حساب میآید. در واقع افزایش سرمایهگذاری خارجی، بدان معناست که آن کشور علاوه بر داشتن شرایط جذب سرمایه، میتواند سرمایههای جذب شده را نیز از مخاطراتی همچون کاهش ارزش، به گروگان گرفته شدن و... مصون نگه دارد. آمارهای وزارت اقتصاد و دارایی همچنین بانک مرکزی نشان میدهد در 10 سال اخیر روند «سرمایهگذاری جذب شده» و «خالص حساب سرمایه» کشور نه تنها مناسب نیست بلکه در سالهایی اختلاف بیش از 9 میلیارد دلاری میان سرمایهگذاری خارجی مصوب و جذب شده وجود دارد. به عنوان مثال در سال 95 رقم سرمایهگذاری مصوب 10میلیارد و 404 میلیون دلار بود که درنهایت 912 میلیون و 441 هزار دلار سرمایه خارجی به کشور جذب شد. خوشبینی نسبت به جذب سرمایهگذاری خارجی در سال 96 نیز ادامه داشت. به گونهای که از 10 میلیارد و 809 میلیون دلار سرمایه خارجی مصوب تنها 814 میلیون و 462 هزار دلار آن جذب شد. هر چند عمده دلیل کاهش شدیدتر جذب سرمایه خارجی در سال 96، خروج یک جانبه امریکا از برجام بود. اما روند سینوسی سرمایههای خارجی جذب شده، نشاندهنده افق نامشخص اقتصادی و سیاسی کشور در میان مدت برای سرمایهداران است. عمده سرمایههای جذب شده به کشور در بخشهای نفت و گاز بوده، اما همین بخش نیز پس از اعلام خروج یکجانبه ترامپ از برجام و لغو تمام معافیتهای نفتی در اردیبهشت 98، سرمایهها و شرکتهای جذب شده را از دست داد؛ خروج توتال و CNPC نمونهای از فرار سرمایههای خارجی از کشور پس از بحرانها و تنشهای سیاسی است. اما در کنار کاهش ورود سرمایه خارجی به کشور، فرار سرمایه نیز شدت گرفته که در «خالص حساب سرمایه» منعکس شده است. بر این اساس در سالهای 95 و 96 که رکورددار کمترین سرمایه جذب شده به کشور از سال 89 بود، میزان خروج سرمایه نیز رکوردشکنی کرده بود. کل سرمایه جذب شده حدود یک میلیون و 726 هزار دلار گزارش شد در حالی که خروج سرمایه از کشور 37 میلیارد و 600 میلیون دلار بود. با مقایسه این دو عدد میتوان دریافت که احساس ناامنی برای سرمایه، علاوه بر ورود بر خروج نیز تاثیر دارد. افراد ترجیح میدهند سرمایههای خود را به کشورها یا مناطقی منتقل کنند که خطر نابودی سرمایه کمتر باشد یا حداقل تا مدتی برای آن کشور ثبات اقتصادی و سیاسی پیشبینی کرد.
جوان؛ خواهر و برادر «کاسب تحریم»
جوان در سرمقاله خود به فرزندان مرحوم اکبرهاشمی حمله کرده است. این روزنامه مینویسد: مصاحبه اخیر فائزه هاشمی رفسنجانی در سالگرد درگذشت مرحوم پدر وی، بار دیگر حواشیای جنجالی از طیفی از اعضای این خانواده را وارد فضای رسانهای کرد. فائزه هاشمی در این مصاحبه همه دستاوردهای انقلاب اسلامی را انکار میکند، تنها کشور را در دوره ریاست جمهوری پدرش رو به توسعه میخواند، خواستار دوستی با رژیم صهیونیستی میشود، جهاد جاودانه حاج قاسم سلیمانی را منکر میشود و ناچیز میخواند و در نهایت از آرزوی خود برای پیروزی «ترامپ» سخن میگوید.هرچند این اظهارات تاآن حد مضحک است که حتی افراد کم اطلاع نیز به پوچی و بی ارزشی آن پی میبرند و همین «حمایت از دیوانه ای، چون ترامپ» که در کشور خودش هم منفور همه نخبگان از سلایق مختلف سیاسی شده، اوج بی مبنایی این اظهارات را آشکار میکند. البته ناگفته نماند که برادر بزرگ او «محسن هاشمی» در نامهای انتقادی برخی از این مواضع مهمل فائزه را نقد کرده است.اما او هم در این نامه با ذکر این جمله خطاب به خواهرش که «در سالهای اخیر برخوردهای نادرستی با تو، خانواده و فرزندت شده است که شاید باعث کشاندن تو به تندروی و خارج شدن از مشی میانهروی پدر گردیده»، تلاش میکند اینگونه اظهارات بی اساس را نتیجه فشار و برخورد طرف مقابل نشان دهد. البته محسن هاشمی توضیح نمیدهد که کدام برخورد انجام گرفته با فائزه هاشمی نادرست بوده و مگر جز این است که به ملاحظه حال پدرش همواره به صورتی رأفت آمیز و اغماض گونه در مقابل اقدامات ساختارشکن و اظهارات موهن او برخورد شده و همین جسارت وی در اظهارات بی محابا و بدون ملاحظه حتی اشخاص مورد احترام ملت، نشان میدهد حتی چند سال بعد از درگذشت پدر نیز از همین ملاطفت و رأفت نظام در حال سوءاستفاده است. از سویی البته محسن هاشمی باید از خود بپرسد حی اگر بر فرض محال برخورد نادرستی هم با فائزه شده بود، آیا این برخوردها منجر به ازاله عقل او شده که آرزوی پیروزی ترامپ را میکند و یا پای منافعی خاص در میان است؟به هر روی این مصاحبه و به طور کلی اظهارات این چنینی فائزه، یادآور فایل صوتیای است که ۱۰ سال پیش از مذاکره برادر دیگر او یعنی مهدی با یکی از عناصر ضدانقلاب منتشر شد که مهدی در ان گفتگو صراحتاً از تلاش برای اعمال فشار و تحریم بیشتر علیه ملت ایران سخن گفته بود.اکنون و بعد از گذشت ۱۰ سال خواهر آرزوی پیروزی کسی را میکند که فشار و تحریم حداکثری را علیه ملت ایران اعمال کرد و جالب اینجاست که او به صراحت میگوید «شاید اگر فشارهای آقای ترامپ ادامه پیدا میکرد، بالاخره ما مجبور میشدیم یک تغییر سیاستهایی را داشته باشیم.» در واقع این مصاحبه و آن فایل صوتی این برادر و خواهر مکمل هم هستند و پرده از واقعیتهایی بر میدارند که باید ملت ایران از آن آگاه شوند.۱۰ سال پیش در فایل صوتی منتشر شده مهدی هاشمی گفت «کاری که ما میکنیم صد برابر بدتر از اقدامات ضد انقلاب در خارج است» و تأکید کرد که «در خانواده تقسیم کار کردهایم.» بنا به اظهارات نیک آهنگ کوثر از عناصر ضدانقلاب خارج نشین مهدی هاشمی به او «پیشنهاد کرد که وی با افرادی در وزارت خزانهداری (ایالاتمتحده) در تماس باشد و برای افزایش تحریمها علیه ایران تلاش کند.» حال بعد از ۱۰ سال خواهر جنجالی همان برادر آرزومند فردی همچون ترامپ برای ایران است تا «تغییر سیاست هایی» رخ دهد. این تغییر سیاستهایی که این خواهر و برادر در پی آن هستند چیست؟ آیا جز این است که پای منافع طیف خاصی از تکنوکراتها در میان است؟! «تقسیم کار»ی که مهدی ۱۰ سال پیش از آن سخن گفت در این برنامه چه جایگاهی دارد؟ چه بازیگران داخلی و خارجی دیگر با این تیم «کاسب تحریم» همراه و شریک هستند؟اکنون چهار سال از درگذشت هاشمی رفسنجانی میگذرد و نیک میدانیم که مهمترین میراثی که از هر فرد به جای میماند، اولاد و خاندان متوفا است. به نظر میرسد طیفی از عناصر فرصت طلب در حال بهره برداری از این خاندان شناخته شده برای منافع سیاسی و اقتصادی خاص هستند که چنین چیزهایی بیشتر به زیان نام مرحوم آقای هاشمی است.افراد عاقلتر از این خاندان همچون «محسن هاشمی» باید بدانند مسیری که طیفی از دیگر اعضای این خانواده در حال طی آن هستند هم به زیان نام و تلاشهای مرحوم آقای هاشمی است و هم آینده سیاسی این خاندان را تحتالشعاع قرار میدهد. بی شک قرار نیست تا همیشه به ملاحظات و مجاملات، راه برای هتاکی و ساختارشکنی «کاسبان واقعی تحریم» باز باشد.
جمهوری اسلامی؛ راه حفاظت از نظام، بازگشت به قانون اساسی است نه سپردن آن به نظامیان
جمهوری اسلامی در سرمقاله خود مجددا به حضور نظامیان در سیاست انتقاد کرد. این روزنامه نوشته است: اخیراً پیشنهادی را درباره بهبود وضعیت کشور از زبان یکی از صاحبنظران شنیدم که به یکی از صنایع ادبی به نام «ذم شبیه به مدح» شباهت داشت.ایشان میگویند کشور ما به حاکمیت نظامیان نیاز دارد تا از وضعیت کنونی خارج شود و همه چیز سروسامان پیدا کند. حتی زمان لازم برای این حکمرانی را هم ایشان مشخص کرده و گفتهاند حداقل 5 سال و حداکثر 10 سال وقت لازم است تا یک حکمران نظامی بتواند کشور را به سروسامان برساند.قابل تاملتر از اصل این پیشنهاد، دلیل آنست که در صحبت این صاحبنظر محترم موفقیت نظامیان در بالا بردن قدرت دفاعی و ضریب امنیتی قابل قبول فعلی کشور است. ایشان معتقد است کسانی که توانستهاند قدرت دفاعی کشور را بالا ببرند و امنیت را تامین کنند، قطعاً میتوانند سایر مشکلات را هم حل کنند. ایشان حتی از نیاز کشور به استقرار یک «بناپارتیسم» هم سخن گفته و تاکید کردهاند همانطور که ناپلئون بناپارت توانست فرانسه را از آشفتگی بعد از انقلاب خارج کند، کشور ما نیز اکنون به یک نظامی شبیه ناپلئون نیاز دارد...این پیشنهاد، بعید است جدی باشد ولی اگر جدی باشد باید گفت با یک «ذمّ شبیه به مدح» همخوانی دارد. در صنایع ادبی، «مدح شبیه به ذم» و همینطور «ذم شبیه به مدح» دو صنعت جذاب هستند که طرفداران زیادی دارند. مدح شبیه به ذم، اینست که گوینده در ظاهر از کسی بدگوئی میکند ولی وقتی به پایان سخن میرسد، معلوم میشود درصدد تعریف و تمجید اوست. ذم شبیه به مدح، برعکس است، یعنی گوینده در ظاهر از کسی تعریف میکند ولی سرانجام مشخص میشود که در حال بدگوئی از اوست.صاحبنظر مورد نظر ما نیز شاید برای القاء نظر خود، به صنعت «ذم شبیه به مدح» متوسل شده و اولاً کشور را چنان آشفته ترسیم کرده که فقط با سلطه یک حکمران نظامی درستشدنی است و ثانیاً حکمران نظامی را بگونهای ترسیم کرده که فقط اوست که میتواند اِعمال سلطه کند، درست مثل ناپلئون بناپارت که یک نظامی سلطهطلب بود و با کودتا بر فرانسه مسلط شد و مناطقی از کشورهای دیگر اروپائی را هم فتح کرد و به عنوان امپراطور تاجگذاری کرد (1804- 1815 میلادی) و سرانجام به دلیل دیکتاتوریهایش دستگیر و به جزیره سنتهلن تبعید شد و در 51 سالگی در همانجا درگذشت.اهل نیتخوانی نیستم ولی برداشتی که از پیشنهاد این صاحبنظر محترم میتوانم داشته باشم، همین است که ملاحظه فرمودید.اگر این برداشت درست باشد، نیازی برای نقد پیشنهاد این صاحبنظر محترم نمیبینم. ولی اگر ایشان به «ذم شبیه به مدح» متوسل نشده باشد، باید گفت اولاً کشور ما در شرایطی نیست که به حکومت نظامیان نیاز داشته باشد آنهم نظامیان خشنی همچون ناپلئون بناپارت که با کودتا به قدرت رسید و تاجگذاری کرد و سرانجام نیز مردم مجبور شدند او را به زور از تخت به زیر بکشند و تاج از سرش بردارند. ثانیاً در بطن پیشنهاد حاکمیت نظامیان در هر کشوری که به حکومت رسیدهاند، نفی آزادی، قانونمداری و مردمیبودن نهفته است و اینها با فلسفه وجودی نظام جمهوری اسلامی که جمهوریتش مردمیبودن را تضمین میکند و اسلامیتش با آزادی و مردمیبودن عجین است، در تضاد میباشند.ما مرم ایران، حفاظت از نظام جمهوری اسلامی را با اینکه اکنون دچار مشکلاتی شده است لازم میدانیم البته با حل مشکلات آن و برطرف ساختن عیوب و ایرادهایش. راه حفاظت از این نظام، بازگشت به قانون اساسی است نه سپردن کشور به نظامیان و پناه بردن به بناپارتیسم.