رئیس هیئت مدیره انجمن مشاوران مدیریت ایران:

تولید ثروت با نخبه‌مداری

کدخبر: ۶۶۵۹۳۳
رئیس هیئت مدیره انجمن مشاوران مدیریت ایران با تاکید بر اهمیت توجه دولت به بخش خصوصی گفت: پیشران اقتصادی در عصر کنونی دانش و تخصص است؛ بنابراین تاراج اصلی کوچ متخصصین است. اگر زمانی برده داری برای خلق ثروت بود، امروزه جذب نخبه‌ها همان کار را می‌کند. باید آن را درک کنیم و مطابق نیاز، زیرساخت مناسب اکوسیستم مناسب در اختیار آن قرار دهیم. اقدامی که تشکل‌ها می‌توانند انجام دهند این است که این اکوسیستم‌ها را درک و خواسته‌های آن‌ها را به بالادست انتقال دهند. به شرط آنکه بالا دست هم قصد داشته باشد شرایط را تغییر دهد. البته احتمالاً در کلان سیستم‌هایی مثل نظام اداری کشور این تغییر به سادگی رخ نمی‌دهد.
تولید ثروت با نخبه‌مداری

سعید احمدیان در کنگره ملی بررسی جایگاه مدیران اقتصادی در جهش تولید با مشارکت مردم، با اشاره به نقش تشکل‌ها و انجمن‌ها در توسعه اقتصادی و جهش تولید اظهار کرد: به نظر می‌آید  بدنه نظام اداری کشور از تولید تعریفی دارد که باید مورد باز تعریف قرار بگیرد. زمانی که اقتصاد کلان را مورد  بررسی و مطالعه قرار می‌دهیم، از شاخص‌های مختلفی برای برآورد وضعیت اقتصادی کشور مورد نظر استفاده می‌کنیم. GDP (تولید ناخالص داخلی) یکی از مهم‌ترین  شاخص‌ها است. در محاسبه این شاخص فقط  تولید محصول به صورت فیزیکی به عنوان تولید محاسبه نمی‌شود، بلکه ارائه خدماتی که ارزش افزوده ایجاد می‌کند و به ازای آن خلق ثروت صورت می‌گیرد هم تولید محسوب می‌شود.

وی ادامه دارد: بنابراین مفهوم تولید باید به بدنه اداری کشور که با شرکت‌های ارائه خدمات در تعامل هستند بهتر  انتقال داده شود؛ ارائه خدمات هم بخشی از تولید است زیرا ارزش افزوده می‌کنند و در GDP  کشورها  تاثیر دارند. درحال حاضر در انقلاب صنعتی چهارم هستیم و بحث اینترنت اشیا، هوش مصنوعی و...  باعث می‌شود که روند فعالیت در حوزه خدمات، خصوصاً در حوزه دیجیتال افزایش  پیدا کند.

رئیس هیئت مدیره انجمن مشاوران مدیریت ایران با بیان اینکه ایده اولیه در نظام‌های اداری این بود دولت مسئول همه چیز است، توضیح داد: بعد از مدتی این ایده با شکست روبرو شد؛ بعد از انقلاب صنعتی رکودهای بسیار و مشکلات فراوان بوجود می‌آید؛ از جمله اینکه بدنه دولت فربه می‌شود و نمی‌تواند پاسخگو باشد. از سوی دیگر از آنجایی که بخش خصوصی نیست، دولت متوجه نیاز بخش خصوصی و صنعت نمی‌شود.

احمدیان افزود: در مقابل ایده‌ای شکل گرفت مبنی بر اینکه دولت‌ها کوچک و امور به بخش خصوصی واگذار شود. این ایده هم در اجرا، آهسته آهسته با مشکلاتی مواجه شد. برای مثال در زمان جنگ وارد رکود می‌شود و اگر دولت وجود نداشته باشد رکود ادامه‌دار می‌شود. همچنین زمانی که همه چیز به بخش خصوصی سپرده می‌شود، دولت هم از مدل‌های بخش خصوصی استفاده می‌کند و جامعه به چشم مشتری دیده می‌شود؛ اتفاقی که در نظام اموزش و پرورش ایران رخ داد و مدارس غیرانتفاعی دانش آموزان را به چشم مشتری می‌بینند. در حال حاضر نیز شاهد هستیم که نفرات اول کنکور در سال‌های اخیر اکثراً از مدارس آنچنانی با هزینه‌های آنچنانی هستند؛ بنابراین بخشی از جامعه که توان مالی ندارد اما توانایی و علاقه به تحصیل دارد محروم می‌ماند.

وی ادامه داد: مثلثی را فرض کنید که یک ضلع آن حاکمیت، یک ضلع بخش خصوصی و یک ضلع هم جوامع و تشکل‌های صنفی و اتحادیه ها هستند. قرار است بدنه بخش خصوصی را ساماندهی کند و از آنجایی که حرف ان‌ها را می‌فهمند، به بالادست انتقال دهند. همچنین محدودیت‌های بالا دست را به پایین دست انتقال دهند تا مفاهمه بهتری رخ دهد. اما متاسفانه مثل اکثر چیزهای دیگری که در کشور ما دچار تاخر فرهنگی است، موضوع تشکل‌ها و توجه به آن‌ها هم با همین مشکل دست و پنجه نرم می‌کند.

رئیس هیئت مدیره انجمن مشاوران مدیریت ایران افزود: نکته دیگری که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که در هر دوره‌ای پیشران‌های تولید ثروت متفاوت بوده است؛ برای مثال پیشران ثروت در زمان گذشته منابع طبیعی بوده است؛ بنابراین کشورهای استعماری سرزمین‌‌هایی را که منابع داشتند استثمار می‌کردند. بعد از مدتی سرمایه تبدیل به موتور محرک و پیشران توسعه اقتصادی می‌شود. بنابراین رقابت بین کشورهای استعماری به سمت جذب سرمایه و استفاده از منابع کشورهای مستعمره می‌شود.

احمدیان با تاکید بر اینکه پیشران اقتصادی در عصر کنونی دانش و تخصص است، عنوان کرد: بنابراین تاراج اصلی کوچ متخصصین است.  اگر زمانی برده داری برای خلق ثروت بود، امروزه جذب نخبه‌ها همان کار را می‌کند. باید آن را درک کنیم و مطابق نیاز، زیرساخت مناسب اکوسیستم مناسب در اختیار آن قرار دهیم. اقدامی که تشکل‌ها می‌توانند انجام دهند این است که این اکوسیستم‌ها را درک و خواسته‌های آن‌ها را به بالادست انتقال دهند. به شرط آنکه بالا دست هم قصد داشته باشد شرایط را تغییر دهد. البته احتمالاً در کلان سیستم‌هایی مثل نظام اداری کشور این تغییر به سادگی رخ نمی‌دهد.

وی ادامه داد: شاید یکی از دلایل کم توجهی به بخش خصوصی در کشور ما این است که سرزمین ما منابع طبیعی زیادی داشته و به تناسب منابع طبیعی، جمعیت نداشته است. ایده توزیع منابع بین مردم ایجاد شد و چالش این بود که منابع چگونه عادلانه توزیع شود. بر این اساس یک سازمان دولتی یا یک ارگان دولتی که می‌توانسته با ۲۰ نفر نیرو میتونسته اداره شود، با ۲۰۰ نفر اداره می‌شده؛ بنابراین بدنه دولت بزرگ و بزرگ‌تر و منابع طبیعی کم‌تر شد؛ بنابراین دولت تا جایی که می‌تواند بودجه خود را از طریق مالیات تامین می‌کند.  در این شرایط باید امکانات بیشتری را در اختیار بخش خصوصی قرار دهد.  بنابراین برای اینکه به تشکل ها فضا داده شود و حرف بخش خصوصی مورد توجه قرار بگیرد، باید یک سری پیش نیازها رخ دهد.

 

 
 
اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید