منابع مطالبات غیرجاری کجاست؟
چرا اگر مطالبات غیرجاری بانکها افزایش یابد، سیستم بانکی با کمبود منابع مواجه میشود؟ شاید پاسخ این سوال آشکار باشد اما هستند بسیاری که میانگارند بالاخره پول به سیستم بانکی باز میگردد، بنابراین بانکها نباید با مشکل مواجه شوند!
برای پاسخ فرض کنید فردی با کار خود پسانداز 10 میلیون تومانی بهدست آورده است و این پسانداز را در بانک سپردهگذاری میکند.
این سپرده، بدهی بانک است. بانک سپرده مذکور را بهصورت وام به فردی میدهد و او که تولیدکننده است، 10 میلیون را بهعنوان دستمزد کارگرانش به آنها میدهد. کارگران نیز باز همه این پول را در همان بانک سپردهگذاری میکنند و بانک به اندازه همان مبلغ اولیه بار دیگر بدهی پیدا میکند. کارخانهدار وام بهدست آورده را خرج کرده است؛ اما به دلایل مختلف نمیتواند کالایی را که میخواسته تولید کند و عملا نمیتواند وام را به بانک بازگرداند.
بانک در این وضعیت 20 میلیون تومان بدهی دارد اما عملا تنها 10 میلیون پول نقد دارد و 10 میلیون از داراییاش بهصورت وام، سوخت شده است. بنابراین هر چند پول وام داده شده به بانک باز میگردد، اما این پول تعهدی تازه برای بانک است. انباشت مطالبات غیرجاری یعنی از بین رفتن دارایی بانکها و منابع کشور؛ موضوعی که میتواند در نهایت باعث شود بانکها قادر به انجام تعهدات خود در قبال سپردهگذاران نباشند. اگر این خیال ساده درست بود که پول بالاخره به بانک بازمیگردد دیگر بحران بانکی محلی از اعراب نداشت.
نه تنها مطالبات غیرجاری از دارایی نقد بانکها میکاهد و آنان را در مقابل تعهداتشان آسیبپذیر میکند و در نتیجه آن بحران بانکی ممکن است رخ دهد و در اثر این بیثباتی اقتصاد کلان شدیدا ضربه میخورد، بلکه به سرانجام نرسیدن منابع وام داده شده نیز به معنای هدر رفتن منابع است. فردی نتیجه تلاش خود را پسانداز میکند؛ اما وامی که از آن حاصل شده و در اختیار بنگاه تولیدی قرار میگیرد به نتیجه مطلوب نمیرسد و این یعنی از بین رفتن کار و تلاشی که توسط فرد پسانداز شده بود و اقتصاد از آن سودی نجست. این یعنی هدر رفتن منابعی که از دل اقتصاد جوشیده بود؛ اما نتوانست به خلق کالا و خدمات منتهی شود. مشکل افرادی که فکر میکنند پول در نهایت به بانک باز میگردد، آن است که فراموش میکنند پول تنها وسیله مبادله است. 10 میلیون فرد اول، متمایز از 10 میلیون دوم است. سپرده 10 میلیونی اول، حاصل تلاش فرد ابتدایی است و 10 میلیون دوم حاصل تلاش کارگران. 10 میلیون اول سوخت شده و تولیدی از آن حاصل نمیشود و 10 میلیون دوم نزد بانک است تا آن را وام دهد. گاهی درک همین مسائل ساده به دلیل ماهیت پیچیده پول، قدری سخت میشود و چه بسا موجب اظهارنظرهایی فارغ از واقعیت توسط افراد ذیصلاح شود.