هاشمی و ایران
ایران، سیاستشناسان و سیاستورزان بزرگ زیاد داشته است و دارد. اما «سیاستمدار» همواره گوهر نادر این سامان بوده است و هاشمی رفسنجانی بیتردید یکی از این نوادر بود. سیاستمدار در عرف ملکداری جهان (جهان قدیم و جهان جدید) به کسی گفته میشود که ترجیحات و رجحانها بهویژه زمانهای سکوت و غریو را درست تشخیص دهد و کارنامهای که پشتسر میگذارد، بازتاب آرزوهای فرجامیافته و نافرجام مردمان روزگارش باشد. از این حیث، هاشمی رفسنجانی سیاستمداری تمامعیار بود که قریب 60 سال مبارزه سیاسی، تحقیق فقهی و قرآنی، سیاستورزی مصلحانه و کوشش پیگیر برای اعتلای ایران را از سر گذراند.
تحقق آرزوی همگانی ایرانیان در سال 1357 هاشمی را به چهره ماندگار انقلاب اسلامی تبدیل کرد؛ شور حماسی ایرانیان برای دفاع از کشورشان در دهه دوم جمهوری اسلامی، او را به قهرمان جنگ و صلح تبدیل کرد. پر کشیدن میهن از زیر خاکستر جنگ، به او نشان سازندگی بخشید و از درون برنامههای نوسازی اقتصادی و سیاسی دوران ریاستجمهوریاش، نشاط سیاسی فراگیری پدید آمد که آن روزگار به نام او نوشته نشد، اما امروز نوشته میشود و سرانجام، «مرد بحرانها» در سالهای آخر عمرش، آموزگاری اخلاق و شجاعت سیاسی پیشه کرد و بر شولای سیاستمداری رسمیاش، عبای معنویتی کشید که گوهر کمیاب زمانهاش شده بود. روانش شاد.