جهان پس از کرونا
البته اتفاقاتی مانند شیوع ویروس کرونا، طی ۱۰۰ سال گذشته بیسابقه بوده و جهان هم به همان نسبت برای مواجهه با آنها کمتجربه و کمتبحر است. حتی بحرانهایی مانند شیوع وبا و بیماریهای واگیردار دیگر مانند سارس نیز به این اندازه وسیع و مخرب نبودند و عموما در سطح چند کشور باقی ماندند یا اینکه با کمک دارویی مهار شدند، ولی کرونا تجربهای جدید و متفاوت به شمار میآید. اما نکته قابل توجه در مورد واکنشها به این بیماری مربوط به رفتارها و اقدامات ایران و قیاس آن با دیگر کشورهای جهان است. چند روز ابتدای شیوع ویروس در ایران با برخی ناهماهنگیها و اضطرابها همراه بود، بهطوریکه دسترسی مردم به مواد ضدعفونیکننده یا تجهیزاتی مانند ماسک، سخت شده بود ولی پس از مدت کوتاهی با مشارکت بخش خصوصی و آحاد مردم از شدت التهابها کم شد. در همین دوره زمانی در اروپا و آمریکا هم مشکل تامین نیازهای اولیه مانند ماسک و ماده ضدعفونیکننده پیش آمد و قیمتها هم چند برابر افزایش یافت و در نهایت با مشکل کمبود هم مواجه شدند. از این منظر، اقدامات صورتگرفته در ایران قابل تقدیر است. بهخصوص اینکه با وجود تحریمها، کشور به این توانمندی رسیده که بهسرعت تجهیزات مورد نیاز برای مبارزه با این بیماری را تهیه کند. البته مردم در این مسیر نقش بیبدیلی ایفا کردند. آنها با درک درست وضعیت هم در تامین نیازها کمکرسان شدند و هم اینکه با خریدهای هیجانزده کشور را با بحران مواجه نکردند. در این مقطع زمانی، عزم جدی بخش خصوصی، همراهی دولت برای رفع دستاندازهای اداری و همکاری مردم قابل فهم و درک بود و بهخصوص باید شهروندان ایرانی را ستود که تحت تاثیر برخی جوسازیها دچار اضطراب در رفتارهایشان و خریدهای هیجانزده نشدند. اما از منظر اقتصادی باید پذیرفت که شیوع ویروس کرونا یک اتفاق تعیینکننده در مناسبات جهانی است. بهطور حتم آینده اقتصاد ایران و جهان پس از کرونا بهشدت متفاوت از گذشته خواهد بود. از منظر داخلی به چند سرفصل باید اشاره کرد:
اول اینکه این بیماری نشان داد که اقتصاد ایران هراندازه روی توان داخلی حساب باز کند و به پتانسیلهای درونی توجه داشته باشد، مفید و منطقی است، اگرچه نباید دیپلماسی خارجی و ارتباط تجاری با دیگر کشورهای جهان را فراموش کرد. با این حال در این بحران اخیر، این صنایع و توانمندیهای داخلی کشور بود که کمک شایان توجهی به تامین و عرضه کالاها کرد و کمترین میزان وابستگی به واردات از کشورهای دیگر صورت گرفت.
دوم اینکه طی دوماه گذشته با تعطیلی یا کاهش ساعات کار ادارات، خدماترسانی دولتی کمتر دچار وقفه شد. بنابراین باید از این تجربه درس گرفت و بوروکراسیهای زائد را تا سرحد ممکن کاهش داد و اندازه دولت را همانطور که بارها بخش خصوصی و اقتصاددانان گفتهاند، کوچک و چالاک کرد.
سومین نکته مربوط به توجه به علم روز و استفاده از ابزارهای روزآمد است. در جریان کرونا، شبکههای اجتماعی جریان اطلاعرسانی را به دست گرفتند و سیستم توزیع کالا به کمک اینترنت پیش رفت. در واقع نظام پخش کالا که بر بستر وب توسعه یافته بود، کارآمدی خود را نشان داد. همین تجربه برای پذیرش یک واقعیت کافی است؛ اینکه حاکمیت بپذیرد ابزارهایی مانند تلگرام یا توییتر میتوانند در شبکه اطلاعرسانی سالم و آموزش به مردم چه اندازه موثر باشند یا اینکه با ابزاری مانند یوتیوب میتوان ویدئوهای آموزشی مفیدی در اختیار عموم مردم قرار داد. بنابراین فیلتر آنها برای جلوگیری از برخی سوءاستفادههای سیاسی، معنای آنچنانی ندارد.
چهارمین درسی که کرونا به کشور داد این بود که باید مقوله توسعه دولت الکترونیک را جدی گرفت. در این زمان مشخص شد که بسیاری از امور میتواند بر بستر دولت الکترونیک انجام شود و اساسا نیازی به مراجعات حضوری افراد وجود ندارد. در این شرایط اگر دولت الکترونیک بهدقت معنا شود، روندهای اقتصادی نیز برای مردم و صاحبان کسبوکار تسهیل میشود. از منظر خارجی هم جهان پس از کرونا متفاوت از قبل است. مهمترین نکته خارجی اینکه توازن قدرت در این دوره زمانی تغییر کرد. کشورهایی با نهایت پیشرفت مانند آمریکا و چین همان اندازه در مبارزه با کرونا دردسر داشتند که کشورهای کمترتوسعهیافته. به معنای دیگر شیوع ویروس کرونا معنای ضعیف و قوی را در نظم جهانی از میان برد و نشان داد که کشورها تا چه اندازه میتوانند آسیبپذیر باشند. اما از نگاه اقتصادی، باید در انتظار تعمیق رکود جهانی و کاهش رشد اقتصادی بود که از جمله اثرات زودرس آن گسترش بیکاری، کاهش قیمت نفت و بحران در سطح شرکتهاست. اتفاقات اخیر نشان داد که بحرانهایی مانند کرونا، فقیر و غنی نمیشناسد و جهان میتواند یکپارچه درگیر یک بیماری، بدون توجه به مولفههایی مانند پیشرفت و ثروت شود و اگر همبستگی میان آحاد مردم از میان برود، آسیبها تا چندین برابر افزایش مییابد. گویاترین تفسیر از شرایط و آنچه باید باشد، در این چند بیت نهفته است:
بنیآدم اعضای یکدیگرند - که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار - دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بیغمی - نشاید که نامت نهند آدمی