ولینصر: ایران بمب نه، اهرم چانهزنی میخواهد
به گزارش اقتصادنیوز، کمتر از یک هفته دیگر مذاکرات هستهای میان ایران و قدرتهای جهانی پس از ماهها وقفه و در حالی که تنشهای دیپلماتیک میان طرفهای توافق به میزان قابل توجهی افزیش یافته است، از سر گرفته میشود.
تله بزرگ در مسیر تعامل ایران و آمریکا
بیم و امید دور هفتم مذاکرات وین
بنا به گزارش اکوایران، در همین رابطه، اسکات سایمون مجری رادیو ملی آمریکا (NPR) گفتگویی با پروفسور ولی نصر، استاد روابط بینالملل و مطالعات خاورمیانه دانشگاه جان هاپکینز داشته که در ادامه مهمترین بخشهای این مصاحبه آمده است.
* کانال پشت پردهای وجود ندارد
سایمون: به ما کمک کن بفهمیم الان چه خبر است. به نظر شما اوضاع چگونه است؟ آیا احتمال میدهید که مذاکرات پشت پرده وجود دارد یا از آن اطلاع دارید؟
نصر: نه، فکر نمیکنم. من فکر میکنم ایرانیها با اروپاییها صحبتهای زیادی کردهاند و نتایج آن مذاکرات را به دولت آمریکا گزارش کردهاند. و زمانی که پرزیدنت بایدن در اروپا بود، از سوی اروپایی ها نیز یک گزارش مستقیم دریافت کرد. و بنابراین من فکر می کنم آنچه که ما در ظاهر می بینیم دقیقا همان چیزی است که هست (کانال پنهانی وجود ندارد).
واقعیت این است که دو طرف در حال آماده شدن برای از سرگیری مذاکرات از مواضعی بسیار دور از هم هستند.
سایمون : ما مدام داستان های متناقضی در مورد اینکه ایران تا چه حد به آستانه هسته ای نزدیک است می شنویم. به چه چیزی باور داری؟ و چرا ما این اسراف داستان ها را می شنویم؟
نصر : ایران آشکارا در حال انباشت مقدار کافی اورانیوم غنی شده است که به آن اجازه می دهد به آستانه هستهای برسد. اما -فارغ از فاصله طولانی تبدیل شدن یک کشور در آستانه هستهای به کشور دارای تسلیحات هستهای- حتی ساخت یک بمب نیز یک کشور را به قدرت هسته ای تبدیل نمی کند. و فکر میکنم ایران در حال نزدیکتر شدن به آستانه هستهای [داشتن مواد کافی برای ساختن بمب] است، اما بدون در نظر گرفتن فرآیند سخت و زمانبر تبدیل متریالهای ذخیره شده به بمب و توانایی حمل آن، و غیره، بسیار دورتر است.
این ادعا در حالی مطرح میشود که به اذعان کارشناسان غربی رسیدن به این میزان ذخایر و حتی فراتر از آن که گاه «آستانه هستهای» تعبیر میشود نه تنها به معنای تولید بمب نیست، بلکه حتی نمیتوان آن را «امکان یا توان ساخت تسلیحات» تلقی کرد. کارشناسان می گویند یک کشور «نهفته هستهای» یعنی کشوری که به آستانه هستهای میرسد، در صورتی که بخواهد از این ذخایر خود برای تولید سلاح استفاده کند، تا رسیدن به آن نقطه فاصله قابل توجهی دارد که ماهها به طول میانجامد (و برای ایران در شرایط کنونی تا یک سال یا بیشتر). و این بدون در نظر گرفتن سایر فرآیندهای لازم برای عملیاتی کردن چنین تسلیحاتی است؛ از جمله آزمایش موشکی، ساخت موشکهای دارای قابلیت حمل کلاهک هستهای، و سایر قابلیتهای لازم برای حمل و آزادسازی آن بطور مؤثر است.
* بمب نه، اهرم چانهزنی
سایمون: محدودیت بازرسی توسط ایران توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی چه فایده ای دارد؟
نصر: اینها همه تاکتیکهای فشار بر آمریکا و اروپاییها هستند و اساساً نشانههای هشداردهندهای هستند که اگر آنها به بخش خود از توافق، یعنی تأمین منافع اقتصادی ایران، پایبند نباشند، ایران از همکاری در زمینه هستهای نیز خودداری خواهد کرد.
سایمون: آیا ایران می خواهد بمب هسته ای بسازد؟
نصر: فکر نمیکنم ایران هرگز گفته باشد که میخواهد بمب هستهای بسازد. من فکر می کنم این یک فرضیه است که ما تحت آن کار می کنیم. شاید یک فرض منطقی باشد. اما من فکر می کنم هدف اصلی ایران در حال حاضر ایجاد ابزار چانه زنی به اندازه کافی بزرگ برای مذاکره در مورد لغو تحریم های اقتصادی علیه ایران و باز کردن مسیر ایران برای ادغام بسیار بیشتر در سیستم اقتصادی جهان است .
من فکر نمی کنم دلیل استراتژیک قوی برای ساخت تسلیحات وجود داشته باشد . چرا آنها بمب بخواهند؟ این بمب دفاع موثری در برابر ایالات متحده یا اسرائیل نیست (برعکس، ریسک یک جنگ با اجماع بینالمللی را افزایش میدهد)، و مزیت واقعی برای رقابت آنها با جهان عرب نیست. ا ما رسیدن به آستانه تنها چیزی است که ایالات متحده را وادار می کند ایران را به اندازه کافی جدی بگیرد تا در مورد لغو تحریم ها مذاکره کند.
* ناسیونالیسم ایرانی
سایمون: نظر بسیاری از مردم در داخل ایران در مورد این مسائل چیست؟ به عنوان مثال می دانیم که فارغ از همه اینها، اخیراً اعتراضاتی در مورد خشک شدن یک رودخانه بزرگ در شهر اصفهان و احساس عدم کمک مقامات فدرال، دولت ملی صورت گرفته است. بنابراین نگرانی های فوری وجود دارد، اینطور نیست؟
نصر: بله، وجود دارد. عموم مردم ایران از مدیریت اقتصاد در کشور خود ناراضی هستند. و این در ایران غیرمعمول نیست. اما این نارضایتی با فشارهای اقتصادی که به دلیل استراتژی فشار حداکثری پرزیدنت ترامپ بر ایران تحمیل شده، در هم آمیخته است . این درهمآمیختگی زمینههای شرایط کنونی، نگرش بسیار پیچیده تری در میان مردم ایران ایجاد میکند.
سایمون: آیا در بین بسیاری از ایرانیان این احساس وجود دارد که باید یا نباید سلاح هسته ای داشته باشند؟
نصر: من فکر میکنم میان ایرانیها طیفهای ناسیونالیستی هست که معتقدند این توانایی بیانیه ای است در مورد عظمت آنها، در مورد حق آنها برای داشتن فناوری پیشرفته برای تلاش برای حل مشکلات برق خود، و اینکه پاسخی دادهاند به بیانصافی ایالات متحده و متحدانش که ایران را نخست به دلیل پیگیری برنامه هستهای و سپس درحالیکه به توافق هستهای محدودکنندهای که با هم دربارهاش مذاکره و آن را امضا کردند، پایبند بود، مجازات کرده اند.
* انتظار پیشرفت در دور اول مذاکرات وجود ندارد
سایمون: دور بعدی مذاکرات چندجانبه در 29 نوامبر در وین برگزار خواهد شد، تصور چه نتیجهای از آن دارید؟
نصر: من فکر میکنم در اولین مجموعه دیدارها، دو طرف به ارزیابی و اندازهگیری موقعیت و مواضع یکدیگر خواهند پرداخت . یک تیم مذاکره کننده جدید ایرانی پای میز آمده است. به اصطلاح باید روی صندلی هایشان راحت باشند. آنها باید با همتایان آمریکایی خود آشنا شوند. برخلاف تیم قبلی که در سال 2015 بر سر قرارداد مذاکره کرده بود، این تیم در واقع مخالف آن قرارداد بود.
بنابراین انتظارات من برای دور اول محدود است. من فکر نمی کنم هیچ پیشرفتی در این مورد وجود داشته باشد. و آن تیم همچنین به دنبال این است که ببیند آیا ایالات متحده و اروپایی ها با چیزی متفاوت از جایی که کارها در ژوئن متوقف شد به میز مذاکره خواهند آمد یا خیر.
ایران تهدید نیست
از سوی دیگر جیسون رضائیان در مقالهای برای روزنامه واشنگتن پست با استدلالی متفاوت، تصدیق میکند که سیاستهای نظامی و دفاعی ایران تهدیدآمیز نیست، حتی اگه به ادعای وی روزی به قدرت هستهای نظامی تبدیل شده باشد.
وی در این مطلب نوشته است: یک هیئت آمریکایی به رهبری رابرت مالی، نماینده پرزیدنت بایدن در ایران، در میانه یک سفر 10 روزه چهار کشوری برای مشورت با متحدان کلیدی خاورمیانه به سر می برد. این سفر درست پیش از دور بعدی مذاکرات در وین انجام می شود که قرار است در 29 نوامبر برای احیای توافق هسته ای 2015 بین ایران و قدرت های جهانی برگزار شود.
این سفر و زمان بندی آن نشان می دهد که دولت بایدن چقدر نگران مذاکرات آتی است - و احتمالات تلخی که در صورت عدم دستیابی به توافق جدید به زودی با آن مواجه است.
اما در برخی موارد، این اشتیاق برای شکستن بن بست با ادعاهای اغراق آمیز درباره تهدیدی که به زعم آنها ایران ایجاد می کند، آمیخته میشود. یک مقام ارشد به من گفت «محتمل ترین جایگزین برای توافق، جنگ است. این چیزی است که ایالات متحده نمیخواهد، اما ناسازگاری ایران و هشدار اسرائیل ما را به آن نزدیکتر میکند».
* اغراق در تهدیدی که اساساً وجود ندارد
در حالی که دولت بایدن مشتاق پیشبرد راه حل دیپلماتیک است، اسرائیل می گوید که در حال آماده شدن برای مبارزه است. هفته گذشته، آویو کوهاوی، رئیس ستاد ارتش اسرائیل گفت که نیروهای کشورش در حال تسریع برنامههای عملیاتی و آمادگی برای مقابله با ایران و تهدید نظامی هستهای هستند. باید گفت تهدیدی که در حال حاضر اساساً وجود ندارد.
امیرعلی حاجی زاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پاسخ گفت: اسرائیل ممکن است نبرد را آغاز کند، اما این جمهوری اسلامی است که به آن پایان خواهد داد.
با این حال، به ادعای واشنگتن پست بعید است که ایران تمایلی به یک جنگ با آمریکا یا اسرائیل داشته باشد، چراکه حتی اگر به آستانه هستهای برسد، [با توجه به فاصله طولانی و پیچیده این نقطه تا تبدیل به متریالها به سلاح و سپس استفاده از آن به عنوان ابزاری معتبر برای حمله نظامی] نمیتواند از آن به عنوان ابزار عملیاتی برای بازدارندگی دفاعی یا تهدید تهاجمی معتبر در برابر ایالات متحده یا متحدانش داشته باشد. برهمین اساس نویسنده مدعی است که اساساً در استراتژی ایران ساخت تسلیحات هستهای توجیهپذیر نیست (و این بدون در نظر گرفتن فتوای صریح رهبر عالی ایران درباره حرمت چنین ابزار نظامی است).
* ایجاد بازدارندگی در مقابل تهدید اسرائیل
و اگرچه اسرائیل ادعای تهدید موجودیتی از سوی ایران را اغلب تکرار میکند، اما به ادعای رضاییان در واقع تلآویو، ایران را تهدیدی واقعی برای موجودیت خود نمیداند. نویسنده معتقد است با قدرت نظامی متعارف، زرادخانه بزرگ و در عین حال اعلام نشده تسلیحات هسته ای، توان تکنولوژیکی نسبت به سایر کشورهای منطقه و حمایت ایالات متحده، چنین ادعایی توخالی است.
بر اساس این یادداشت، در واقع، این اسرائیل است که جنگی پنهانی علیه ایران راه انداخته و طی سالها در حال تشدید آن بوده است. از حملات سایبری به تأسیسات هستهای ایران و یک بندر در خلیج فارس و اخیراً، اختلال در پمپ بنزینهای ایران (که به طور گسترده تصور میشود توسط اسرائیل انجام شده است) گرفته تا مجموعهای از ترور دانشمندان هستهای ایران که به سال 2010 بازمیگردد و با عملیات در کمین بسیار پیچیده که منجر به ترور [شهید] محسن فخریزاده، به اوج خود رسید. همه اینها [اگرچه با پاسخ ایران همراه بوده است، اما] تهدیدآمیز بودن اسرائیل را نشان میدهد، نه ایران.
در واقع آنچه ایران انجام داده با رویکرد واکنشی و عمدتاً در پاسخ به اقدامات تحریکآمیز اسرائیل بوده است، و آنچه انجام میدهد ایجاد بازدارندگی تدافعی برای حفظ امنیت در قبال سیاستهای تهدیدآمیز تلآویو و زرادخانه نظامی و هستهای آن است.
* آن عملگرایان مدتی است رفتهاند
اگرچه مذاکرهکننده اصلی هستهای ایران هفته گذشته گفت که مذاکرات جدید صرفاً بر رفع تحریمها از اقتصاد آسیبدیده این کشور متمرکز خواهد بود، اما با در نظر گرفتن این دریچه، خواستههای حداکثری مطرح شده توسط مقامات ایرانی نباید به عنوان نشانهای از تقویت موضع تلقی شود.
نویسنده بر این باور است که نباید با لفاظیهای اغراقآمیز، ایران را به عنوان یک تهدید بزرگ جلوه داد. اما در عین حال نباید نسبت به گسترش تنشهای کنترل نشده، غافل بود. به ادعای ستوننویس واشنگتنپست، عملگرایی مقامات ایرانی که منجر به توافق هستهای اولیه شد از دولت ایران کنار رفته و تهران به مواضع سرسختانه سابق [در دوران احمدینژاد] بازگشته است.
واشنگتنپست ادعا کرده است که «برجام، جهانبینی انزواگرایانه و رویکردهای ضدغرب در طیفهای سیاسی ایران را با چالش جدی مواجه کرد»، اما اکنون، با خروج یکجانبه و غیرقانونی دولت ترامپ از توافق، «این افسانه که ایران از طریق تحریم شدن، به سمت خودکفایی رفته و به نحوی قدرتمندتر میشود، توسط چهرههای ایدئولوژیک احیا شده است»؛ چهرههایی که از زمان انتخاب ابراهیم رئیسی به ریاستجمهوری در ژوئن، روحیه مضاعف گرفتهاند. و اگر ایران به مسیر پیشرفت هستهای خود [بدون رسیدن به توافق با قدرتهای جهانی] ادامه دهد، احتمال حمله [ادعایی] اسرائیل حتی بیشتر خواهد شد.
رضاییان در پایان این یادداشت با اشاره به مقاله اخیر دنیس راس، دیپلمات سابق در مجله فارین پالیسی که ادعا کرده بود «دولت بایدن باید سایه تهدید حمله نظامی [ادعایی] ایالات متحده در صورت تداوم پیشرفت هستهای ایران را بر سر این کشور احیا کند»، نوشته است: من در عوض استدلال میکنم که ایالات متحده باید ترس خود از ایران را کنار بگذارد؛ کشوری که تواناییهای نظامی و منابع کلی آن نسبت به آمریکا و متحدانش به گونهای است که ادعای تهدیدآمیز بودن این کشور برای موجودیت غرب عجیب به نظر میرسد.