شناسایی عامل انفعال مسکو در قفقاز جنوبی
به گزارش اقتصادنیوز باوجودیکه ماههاست جمهوری آذربایجان به مفاد توافق 9مادهای که سال 2020 حاصل شد، پایبند نیست و دالان لاچین که از آن زمان تنها نقطه اتصال ارمنینشینهای منطقه قره باغ کوهستانی به بیرون است را مسدود کرده، اما مشاهده میکنیم روسیه که میانجیگر صلح است و قرار شد که نیروهای صلحبان خود را در این منطقه مستقر کند، نسبت به این منطقه خیلی منفعل عمل میکند.
در پی بیش از چهل روز درگیری مسلحانه در منطقه مورد مناقشه قرهباغ، بین جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان، توافقنامه آتشبس ناگورنو-قرهباغ در ۹ نوامبر ۲۰۲۰ با میانجیگری فدراسیون روسیه منعقد شد و از نیمه شب ۱۰ نوامبر به وقت مسکو به اجرا درآمد. این توافقنامه به امضای الهام علیاف، رئیسجمهور جمهوری آذربایجان، نیکول پاشینیان، نخستوزیر جمهوری ارمنستان و ولادیمیر پوتین رئیسجمهور فدراسیون روسیه رسید.
کمرنگ شدن نقش روسیه در قفقاز جنوبی
به گفته گلمحمدی، روند دومی هم شکل گرفته به این صورت که بازیگران سنتی که از دهههای گذشته در این منطقه بازیگران مسلطی بودند یا در مکانیزمهای حل مناقشه حضور داشتند مانند روسیه و گروه مینسک نقششان کمرنگ شده است. البته این بدان مفهوم نیست که نقش روسیه در این منطقه تضعیف شده زیرا همچنان مسکو مهمترین بازیگر امنیتی در قفقاز جنوبی است. ولی واقعیت مسئله این است که استثناگرایی روسی در اینجا تحت تاثیر قرار گرفته و اساسا منطقه به سمت پویاییهای منطقهمحور حرکت میکند. یعنی فضا به شدت برای کنشگری بازیگران منطقهای که تجدیدنظر طلب و متنفد هستند و ابزار دارند باز شده است.
استاد دانشگاه تربیت مدرس در واکاوی این مسئله که روسیه چرا در خصوص مسئله قفقاز جنوبی سکوت کرده است، گفت:« تحلیلگران روس در پاسخ به اینکه چرا روسیه ساکت است و طرحی برای برونرفت از این بحرانها ندارد، میگویند، روسیه هنوز تحولات این منطقه را به آن معنایی که ما میبینیم نگاه نمیکند و فکر نمیکند که مشکل جدیای در این منطقه شکل گرفته است. نگاه روسیه بر این اساس است که هنوز توان کنترل هرگونه تحول و رویدادی که میتواند نااطمینانی ایجاد کند را دارد.»
این کارشناس با اشاره به اینکه تحولات جنگ دوم قرهباغ یک خروجی بسیار مهم داشت و آن بازتوزیع قدرت در این منطقه بود، افزود:« اساسا بعد از آن زمان، توازن قوا و قدرت در منطقه به نفع محور آذری-ترکی-اسرائیلی برهم خورده است. در حال حاضر این محور بسیاری از دستورکارها و روند کلیدی منطقه را مشخص میکند. دلیل اصلی آن نیز این است که نه تنها توازن قوا به این سمت حرکت کرده بلکه ارمنستان نیز در حال تبدیل شدن به یک دولت ورشکسته است. در حالی که آذربایجان هم به لحاظ نظامی، هم اقتصادی و هم ائتلافسازیهایی که از بیرون منطقه وارد میکند دست بالا را دارد.»
ایروان علیه مسکو
وی افزود:« به عنوان مثال در برهههایی روسیه، سلاح ارمنستان را تامین میکرد و همزمان به باکو هم سلاح میداد تا توازن حفظ شود. امروز بازیگران قفقاز جنوبی از جمله ارمنستان به روسیه به عنوان بازیگری که امنیت منطقه و امنیت آنها را تضمین کند نگاه نمیکنند. از همین رو طی ماههای گذشته اعتراضاتی در خیابانهای ایروان شکل گرفت و معترضان خواهان خروج ارمنستان از پیمان امنیت دسته جمعی به رهبری روسیه شدند. طبق این پیمان اگر خاک کشورهای عضو چون ارمنستان مورد تعرض قرار بگیرد، روسیه باید ورود پیدا کند. »
توافق پنهانی اردوغان-پوتین
لذا این پرسش شکل میگیرد که اگر جنگی در جنوب ارمنستان رخ دهد واکنش مسکو چه خواهد بود؟ ولی گلمحمدی توضیح داد که در این رابطه باید به نشستی که اخیرا بین رجبطیب اردوغان و ولادیمیر پوتین در سوچی برگزار شد، توجه داشت؛ مشخص نیست نتایج این نشست چه بود اما تحرکاتی که به لحاظ دیپلماتیک و سیاسی و حتی تامین نظامی آذربایجان در هفتههای اخیر رخ داده قابل تامل است، به این مفهوم که ممکن است جنوب ارمنستان وجهالمصالحه تحولات اوکراین و کمکهای ترکیه در دریای سیاه قرار گرفته باشد.
به گفته این کارشناس، اردوغان بعد از بازگشت از سوچی برای عضویت سوئد در ناتو چند شرط جدید گذاشت. درواقع اردوغان یک بازی چند وجهی و هوشمندانه را در پیش گرفته تا با استفاده از ظرفیتهای خود بتوانند خاک آذربایجان را به نخجوان و از نخجوان به ترکیه وصل کنند.
استاد دانشگاه تربیت مدرس با اشاره به اینکه امروز روسیه به دلیل جنگ اوکراین در شرایط ویژهای بسر میبرد، گفت: «در این بین ترکیه نقش پررنگی دارد زیرا هم به ترانسآتلانتیک و ناتو وصل است و هم در دریای سیاه ورود دارد لذا برای روسیه در معادلات کنونی بازیگری کلیدی به شمار میرود. همچنین ترکیه هیچ یک از تحریمهایی که غرب علیه روسیه وضع کرده را نپذیرفته است.»
به گفته گلمحمدی، جنگ اوکراین اولویتهای امنیتی و سیاست خارجی روسیه را هم نسبت به خارج نزدیک خود یعنی آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی و هم نسبت به روابطش با سایر دوستان و دشمنان تحت تاثیر قرار داده است.
اشتباه محاسباتی کرملین
گلمحمدی در ادامه با تاکید بر این مسئله که روسها فکر میکردند که در جنگ دوم قرهباغ به اندازه کافی به ارمنستان پاشینیان گوشمالی دادهاند، توضیح داد:« پاشینیان به عنوان فردی شناخته میشود که پایگاه اجتماعی قابل توجهی دارد و خواهان روابط بهتر ارمنستان با غرب است. ارمنستان پاشینیان یکی از ضربههایش را در جنگ دوم قرهباغ خورد و مشاهده کردیم که روسیه برای بازدارندگی مقابل تهاجمات نظامی آذربایجان خیلی از ظرفیتهای خود استفاده نکرد. اما این باعث تغییر رفتار پاشینیان نشد و پاشینیان چند ماه بعد از شکست جنگ دوم قرهباغ با آرای بیشتر در انتخابات پیروز شد. لذا مردم ارمنستان در تقابل با روسیه و همکاری با غرب پشت پاشینیان ایستادهاند. »
وی معقتد است که در چنین شرایطی معادلات پیچیده میشود و اگر جنگی اتفاق بیفتد مشخص نیست که روسیه تا چه میزان میتواند ورود پیدا کند. روسها بر این باور هستند که حتی اگر آذربایجان با حمایت نظامی ترکیه به سمت باز کردن کریدور زنگزور برود در نهایت روسیه ورود پیدا خواهد کرد و آنجا نظارت حقوقی را برعهده خواهد گرفت. چون روسیه مانند ایران کریدور زنگزور را خیلی تهدید نمیداند و ایران نیز مسئلهاش بر سر حاکمیت حقوقی این کریدور است.»
این استاد دانشگاه تاکید کرد:« بحث این است که اگر تنشی در این منطقه رخ دهد، کدام دادگاه صالح است که آن را بررسی کند و کدام کشور سیادت حقوقی بر امور آن منطقه خواهد داشت؟ از آنجایی که ارمنستان در وضعیت تضعیف شده است مطمئنا توان چانهزنی آن را نخواهد داشت که در منطقه زنگزور حاکمیت حقوقی داشته باشد.»
وی افزود این در حالی است که روسها معتقد هستند که میتوانند حاکمیت حقوقی را در کنترل بگیرند و ترکیه و آذربایجان نیز کاری نمیتوانند بکنند. همچنین روسها به دلیل جنگ اوکراین به دنبال کریدورهای جانشین هستند تا در ورود و خروج کالا به آنها کمک کند.
تاکید ایران بر منطقهگرایی
گلمحمدی درباره نگاه ایران به تحولات جنوب قفقاز و تفاوت آن با نگاه روسیه گفت:«به طور کلی ترجیح ایران این است که جز در حاکمیت حقوقی ارمنستان، هیچ رویداد و اتفاقی در خصوص اتصال نخجوان به آذربایجان رخ ندهد. اما در کوتاه مدت شاید سیادت نظارتی روسیه در مقابل آلترناتیو بدتری که حاکمیت دست آذربایجان و ترکیه بیفتد برای تهران مطلوبتر باشد.»
وی ادامه داد:«به لحاظ سنتی در پس ذهن استراتژیک ایران نسبت به تحولات قفقاز جنوبی، حفظ وضع موجود بسیار مطلوب است و تلاش ایران بر این اساس بوده که مناقشات در این منطقه مانند سایر مناطق پیرامونی بر اساس راهحلهای منطقه محور رفع شود. درواقع هرگونه ورود بازیگر خارجی خط قرمز ایران بوده و در تضاد با امنیت ملی کشور در نظر گرفته شده است. پیش فرض ایران به لحاظ سنتی همواره این بود که روسیه وظیفه حفظ وضع موجود را دارد بنابراین فضای ورود بازیگران فرامنطقهای مانند ناتو و کشورهای اروپایی فراهم نخواهد شد. اما این محاسبات ایران حداقل در دو سال گذشته صحیح نبوده و تحولات در نوع کنشگری روسیه در قفقاز جنوبی در حال رخ دادن است.»