جنگ غزه به نفع پوتین!/ روسیه قلب اوکراین را هدف گرفت
به گزارش اقتصادنیوز روسیه ممکن است نیازی به شروع یک جنگ تمام عیار نداشته باشد، اما زلنسکی میداند که تشدید تنش کنونی در خاورمیانه باعث حواسپرتی از اوکراین میشود و در نتیجه پوتین را در تعقیب اهداف جهانی خود توانمند میسازد. اما در حالی که رهبران غربی به کمک به اسرائیل ادامه میدهند، نمیتوانند چشم خود را از پوتین بردارند.
پیش از حمله حماس، و در بحبوحه مبارزه طولانی برای انتخاب رئیس جدید مجلس نمایندگان، کنگره آمریکا لایحهای را تصویب کرد که کمک مالی به اوکراین را حذف میکرد. کرملین این را به عنوان منادی خستگی از جنگ و تشتت غرب در آینده تشخیص داد. در حالی که این رویدادها همچنان ادامه دارد و غرب شروع به حمایت از اوکراین کرده، روسیه آنچه را که کارشناسان بزرگترین حمله زمینی روسیه در ماههای گذشته توصیف میکنند، آغاز کرده و به دنبال بازپسگیری آندریوکا واقع در جنوب باخموت است که پیش از این توسط نیروهای اوکراینی آزاد شده بود. اگر روسیه موفق شود، میتواند مسیری را به سمت قلب اوکراین باز کند.
به نوشته موسسه واشنگتن، مطمئناً، تلفات روسیه در اوکراین با بدترین تلفات یک روزه سال، دقیقاً در اطراف آندریوکا در این هفته، همراه با شهر استراتژیک دیگری که روسها نتوانستند تصرف کنند، آودیوکا، که خارج از روسیه است، همچنان رو به افزایش است.
فرسایش سپاه مسکو
بر اساس گزارش اکوایران، اوکراین در ماههای اولیه ضد حملهاش بسیار موفقتر از آن چیزی بود که بسیاری از مفسران آن را درک یا تصدیق کرده بودند. این کشور با چالش استفاده از تاکتیکهای واحد کوچک در برابر دفاعهای چند وجهی برتر و پیچیده، بدون پوشش هوایی و علیرغم تأخیر مداوم در تأمین تسلیحات، مواجه بود. بنابراین، به نظر میرسد که ارتش اوکراین به رویکرد فرسایشی بازگشته است که در برخورد با ارتش روسیه مناسبتر است.
این روش جنگ آمار فرسایش در ارتش روسیه را افزایش داده است. اگر این آمار ادامه یابد، ممکن است توانایی روسیه برای حفظ مواضع دفاعی خود زیر سوال رود. در ترکیب با رخنه به نیروهای دفاعی روسیه توسط اوکراینیها، که به آنها اجازه داد ناوگان دریای سیاه روسیه را کوبیده و روسیه را مجبور کرد که بخش بزرگی از آن را از کریمه خارج کند، این حرکت میتواند به طور قابل توجهی در برابر ارتش روسیه ایجاد شود.
اما هنوز برای گفتن این حرف زود است. در مواجهه با احیای تهاجم روسیه، جای تعجب نیست که دوباره شاهد بحث در مورد تامین موشک های دوربرد و جتهای جنگنده F-16 هستیم. درک پیامدهای تغییر اوکراین از استراتژی مانور به فرسایش زمان میبرد. اما واضح است که کرملین جنگ را افزایش میدهد.
روسیه در بودجه پیشنهادی خود برای سال 2024 قصد دارد هزینههای نظامی و دفاعی خود را دو برابر کند و به 100 میلیارد دلار یا 6 درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور برساند. و همانطور که تحلیلگران خاطرنشان کردند، برای اولین بار در تاریخ مدرن، هزینههای دفاعی روسیه از هزینههای اجتماعی فراتر خواهد رفت.
آوریل گذشته، صندوق بینالمللی پول رشد 0.7 درصدی را برای اقتصاد روسیه برای سال 2023 پیش بینی کرد. اما حتی اگر این عدد اغراقآمیز باشد، با رکود بزرگ مورد نیاز برای متقاعد کردن پوتین برای توقف جنگ فاصله زیادی دارد.
تحکیم اتحاد
همزمان با ادامه جنگ در اوکراین، مسکو به تقویت روابط اقتصادی و دفاعی خود با کشورهایی که ظاهراً دشمن ایالاتمتحده هستند یا در جنگ با اوکراین بیطرف هستند، ادامه میدهد.
روابط روسیه با ایران که سالها قبل از حمله به اوکراین در مسیر صعودی قرار داشت، به شراکت دفاعی نزدیکتر شده است. سالها تسلیحات روسیه، از جمله موشکهای پیچیده ضد تانک کورنت که قبلاً در درگیریها استفاده شده بود، راه خود را به حزبالله و حماس پیدا کرد.
رهبران هر دو سازمان به مسکو سفر کردهاند. اخیراً، در مارس 2023، رهبران حماس با سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه در مسکو دیدار کردند. انتظار میرود محمود عباس، رئیس جمهور فلسطین نیز در آینده نزدیک به مسکو برود.
تلاش پوتین برای میانجیگری بین اسرائیل و حماس ممکن است خندهدار باشد، اما باز هم این موضع نه به اسرائیل مربوط میشود و نه به یک میانجی واقعی بودن.
با نگاهی فراتر از خاورمیانه، بالکان نقطه عطف دیگری بوده است. ادعاهای اخیر درباره تسلیحات روسیه و سایر اسناد نشان می دهد که روسیه در افزایش خشونت بین شورشیان صرب و پلیس کوزوو نقش داشته است.
استقرار نیروهای صربستان در مرز کوزوو تا حدی یادآور تقویت نظامی روسیه قبل از حمله به اوکراین است. این تحول در زمانی رخ میدهد که اسلواکی شاهد بازگشت یک رهبر پوپولیست ضد اوکراین به عنوان نخستوزیر در صدر یک دولت ائتلافی است. و در قفقاز جنوبی، منطقهای که از نظر استراتژیک برای اروپا و خاورمیانه حیاتی است، ایالات متحده روی میانجیگری برای توافق صلح بین ارمنستان و آذربایجان کار میکرد. اگر این تلاشها موفقیتآمیز باشد، یک شکست استراتژیک بزرگ برای روسیه خواهد بود، و بنابراین پوتین دلایل زیادی برای جلوگیری از وقوع آن دارد.
سرانجام، نیروهای واگنر روسیه در سراسر آفریقا مستقر هستند. آنها همچنان در جمهوری آفریقای مرکزی، مالی و لیبی حضور دارند. گمان میرود که مسکو نیز در کودتای جولای در نیجر نقش مستقیمی داشته است. این کودتا احتمالاً بر نفوذ فرانسه در این منطقه و بر توانایی آنها برای واردات اورانیوم از نیجر تأثیر خواهد گذاشت. مرگ یوگنی پریگوژین رهبر واگنر تأثیر کمی بر سریال کودتاها در سراسر منطقه داشت. برعکس، رخ دادن آنها نشان دهنده اتکای مسکو به گروههای شبه نظامی برای انجام اهداف سیاست خارجی است.
نشستهای اخیر با هیاتهایی از نیکاراگوئه، ونزوئلا و کوبا نشان میدهد که مسکو چشم از آمریکای لاتین برنداشته است، جایی که واگنر در حمایت از دولتهای دوست مفید بوده است. مسکو این همکاریها و سرگمیها را با ایده افزایش حضور نظامی خود در نیمکره غربی حفظ میکند.
نبرد وجودی با غرب
مسکو (مانند پکن) به دنبال تخریب نظام بین المللی است تا مجبور به مذاکره مجدد در مورد شرایط خود شود. پوتین به صراحت گفته است که معتقد است در حال نبرد وجودی با غرب است. مقامات امنیت ملی غربی به طور معمول این واقعیت را تصدیق میکنند که اوکراین فقط مربوط به اوکراین نیست. اما آنها باید ارتباط مستقیم این رویدادها را تشخیص دهند.
پوتین میداند که در اوکراین گرفتار شده است. بنابراین او به دنبال حوزههای دیگری است که بتواند با کمترین سرمایهگذاری و تلاش، حداکثر هزینه را به غرب تحمیل کند.