تیغ آمریکا، کمربند چین را پاره می کند؟/مانور واشنگتن در حیاط خلوت پکن
به گزارش اقتصادنیوز، سال 1988، جورج شولتز، وزیر امور خارجه ایالات متحده، سفری سه هفته ای به آسیا داشت و در هنگ کنگ و سرزمین اصلی چین، اندونزی، ژاپن، جزایر مارشال، فیلیپین، کره جنوبی و تایلند توقف کرد. شولتز در جلسات طولانی شرکت کرد تا به میزبانانش از دوستی و علاقه پایدار واشنگتن به منطقه اطمینان دهد –(رویکردی که بعدها در قاب دیپلمات نیکلاس برنز به عنوان "علف های هرز، آبیاری و مراقبت از باغ دیپلماتیک یاد شد). شولتز باور داشت که منافع ایالات متحده به بهترین وجه با تکیه بر اهرم های دیپلماتیک تامین می شود.برمبنای این اصل فکری، آزادسازی اقتصادی و سیاسی، به جای تحمیل فشارهای سنگین، موجب خواهد شد تا کشورهای منطقه با لیبرال دموکراسی های جهان همسو شوند.اما امروز چین به واسطه تغییر پارادایم هایش در عرصه سیاست خارجی، واشنگتن را در تنگای دشواری قرار داده است. فارن افرز، ضمن اشاره به این مولفه، به چرایی قدرت نمایی اژدهای زرد پرداخته و به راه خروج واشنگتن از بن بست حاکم اشاره دارد.اقتصادنیوز این یادداشت را در دو بخش ترجمه کرده است که بخش نخست آن تحت عنوان «پاشنه آشیل آمریکا در آسیا/ اهرمهای پکن برای دور زدن واشنگتن» منتشر شد و در ادامه بخش دوم و نهایی آمده است.
یارکشی به سبک واشنگتن
در دولت های بایدن و ترامپ، سیاست منطقهای ایالات متحده بر تقویت اتحادها متمرکز بوده است. دولت ترامپ بر تعامل با استرالیا و ژاپن، دو متحد آسیایی نزدیک به آمریکا، در حوزه های نظامی و تامین زنجیرههای مواد معدنی حیاتی متمرکز شد. دولت بایدن با توسل به توافقنامه آکوس این رویکرد را ادامه داده است. نکته مهم این است که بایدن از فیلیپین و کره جنوبی، متحدانی که در دو دولت قبلی از واشنگتن فاصله گرفته بودند، خواسته تا سهم بیشتری از بار امنیتی مرتبط با مدیریت چین را بپذیرند.
اگر واشنگتن بخواهد موقعیتش در آسیا را حفظ کند، باید بازیگرانی که بر مدار چین قرار دارند را متقاعد کند تا رویکردشان را در ارتباط با مقوله امنیت تغییر دهند. ایالات متحده دیگر نمی تواند مانند دو دهه اول پس از پایان جنگ سرد، همکاری اقتصادی و دسترسی به بازار را از اهداف ژئوپلیتیکی اش جدا کند.از منظر تاریخی، توافقات دفاعی دوجانبه ایالات متحده به واشنگتن اجازه می دهد تا استراتژی های متحدانش در آسیا را شکل دهد. توافقنامه آکوس،الگوی جدیدی را نشان میدهد که در چارچوبش ترتیبات منطقهای، امتیازات اقتصادی و مزایای فن آوری با منافع استراتژیک و ژئوپلیتیکی ایالات متحده هماهنگ می شود.
تلاش واشنگتن برای بازتعریف نظم آسیا
واشنگتن میتواند فرصتهای اقتصادی مانند دسترسی به بازار یا محدودیتهای ویژه بر کنترل صادرات را روی میز قرار دهد. این بازیگر باید پیشنهاداتش را به موافقت کشورهای آسیایی جهت افزایش هزینههای دفاعی خود، حمایت از حضور و عملیات نظامی ایالات متحده و متحدانش، مقاومت در برابر سیاستهای اقتصادی و نظامی چین منوط کند. چنین ترتیباتی به ایالات متحده کمک می کند تا نظم منطقه ای را که می خواهد تعریف کند. در حالی که زمانی مشوقهای اقتصادی پکن کشورها را وادار میکرد تا از منافع امنیتی چین تبعیت کنند، مشوقهای واشنگتن توانایی و عزم دولتهای کوچکتر را برای دفاع از خود افزایش میدهد.
با این حال همه کشورهای آسیایی مایل به تعامل با ایالات متحده نیستند. بنابراین، واشنگتن باید منابع دیپلماتیک و اقتصادی اش را در اختیار کشورهایی قرار دهد که می خواهند از خود در برابر چین حراست کنند. برای مثال، کره جنوبی تحت رهبری یون سوک یول، پیشتر با ایالات متحده در مورد هماهنگی تلاش ها برای ایمن سازی زنجیره های تامین حیاتی و پرداختن به سیاست های محدودکننده چین در مورد نیمه هادی ها، روباتیک و تولید پیشرفته رایزنی داشته است. در همین راستا، معامله ای که ترکیبی از سیاست های اقتصادی در خدمت این اهداف با گام هایی برای تعمیق همکاری های استراتژیک و نظامی دوجانبه باشد، پیشنهاد جذابی از سوی واشنگتن خواهد بود تا در اختیار سئول قرار دهد.
تعریف جبهه ای واحد
فیلیپین یکی دیگر از کشورهایی است که خواهان تعامل با آمریکا است. تصمیم اخیر این کشور در باب دسترسی ایالات متحده به پایگاه های نظامی، پوشش و اعتبار ضمانت امنیتی ایالات متحده را که در معاهده دفاعی دوجانبه این کشورها گنجانده شده را افزایش می دهد. شمالی ترین بخش این پایگاه های جدید، به نیروهای ایالات متحده اجازه می دهد تا به راحتی در تنگه تایوان مستقر شوند، در حالی که پایگاه های جنوبی دسترسی مستقیم به دریای چین جنوبی را فراهم می کنند. در ازای استقرار بیشتر نیروهای ایالات متحده و سرمایهگذاری بیشتر، ایالات متحده میتواند کمکهای بیشتری را در اختیار فیلیپین قرار داده و شبکه حملونقل هوایی این کشور و سیستم راهآهن این بازیگر را ارتقا دهد.
سنگاپور هم شریک دفاعی مهمی برای ایالات متحده است. اگر سنگاپور در برابر سیاستهای مضر اقتصادی و نظامی چین موضعی محکم تر اتخاذ کند، ایالات متحده میتواند با این کشور در حوزه هایی چون هوش مصنوعی، سیستمهای پرداخت دیجیتال، بیوتکنولوژی و کاربردهای کوانتومی همکاری های عمیق تری را داشته باشد - بخشهایی که برای آینده اقتصاد مبتنی بر فناوری سنگاپور بسیار مهم هستند.چنین فرایندهایی در سیاست داخلی و خارجی ایالات متحده، معاملات از این نوع را تسهیل خواهد کرد. با ادامه جدایی تکنولوژیکی آمریکا و چین، واشنگتن با تامین زنجیره های حیاتی در خشکی یا دریا، ارتقا تکنولوژی و فن آوری پیشرفته متحدان و آزادی دسترسی شان به بازار، پیشنهادهای خود را برای رقبای کوچک چین جذاب تر خواهد کرد.دوران دیپلماسی نرم به پایان رسیده است. واشنگتن با تبلیغ اصول آمریکا یا لغو محدودیتهای تجاری و کاهش تعرفهها، نمی تواند شرکای امنیتی اش را حفظ کند. اگر ایالات متحده می خواهد در برابر چالش چین در هر دو جبهه اقتصادی و نظامی مقاومت کند، باید متحدان و دوستان خود را در آسیا جمع کند.