سرنوشت کودتاچیان سوم اسفند چه شد؟/ سرباز سادهای که شاه شد
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از خبر فوری، بسیاری از کسانی که آشنایی اندکی با تاریخ ایران دارند گمان میکنند که کودتای 28 مرداد 1332 تنها کودتای موفقی است که ایران معاصر به خود دیده است اما نباید فراموش کرد که پیش از آن یعنی در سوم اسفند 1299 کودتایی عجیب در ایران رخ داد که تاریخ این کشور پهناور را تغییر داد.
کودتای سوم اسفند 1299 (22 فوریه 1921 میلادی) کودتایی نظامی بود که توسط نیروهای قزاق به فرماندهی رضاخان و همکاری سیدضیاءالدین طباطبایی(روزنامه نگار و مدیر مسئول نشریه رعد) و با برنامهریزی یک افسر انگلیسی به نام آیرونساید اجرا شد. در انتهای این کودتا دولت سپهدار رشتی(نخست وزیر احمد شاه) سقوط کرد و سید ضیا طباطبایی نخست وزیر شد.
البته نتایج این کودتا به همین جا محدود نمیشود. کودتای سوم اسفند زمینه سقوط سلسله قاجار و به قدرت رسیدن رضا شاه پهلوی را فراهم کرد. بعد از کودتا، رضا خان و قزاقها قدرت بسیاری پیدا کردند و رضاخان توانست مدت کوتاهی بعد نخست وزیر شده و بعد هم به سلطنت برسد.
آنچنان که مورخان نوشته اند از میان طرفهای ایرانی، پنج نفر در طراحی و اجرای کودتا نقش اصلی را داشته اند. سیدضیاءالدین طباطبایی، رضاخان میرپنج، سرگرد مسعودخان کیهان، سرهنگ احمد امیراحمدی (بعداً سپهبد) و سروان کاظم خان سیاح (بعداً سرهنگ شد).
سرنوشت این پنج نفر که در زمان کودتا با یکدیگر همکاری بسیاری داشتند جالب است. در این گزارش مروری کوتاه به زندگی این پنج نفر داریم.
از رضا خان تا رضا شاه؛ چگونه یک سرباز ساده شاه شد؟
رضا خان در آلاشت سواد کوه به دنیا آمد. در خانواده ای فقیر به دنیا آمد. به همین دلیل دوران خردسالی را در فقر گذراند. نوجوانی بیش نبود که به نیروهای قزاق(نیرویی نظامی در شمال کشور که ابتدا توسط روسها به وجود آمد) پیوست و کم کم مدارج ترقی را طی کرد.
قبل از کودتای 3 اسفند 1299 به فرماندهی نیروهای قزاق رسید و در زمان کودتا طی حرکتی سیاسی و مهم که آینده اش را زیر و رو کرد تهران را اشغال نمود.
بعد از کودتا وزیر جنگ شد. رضاخان در مقام وزیر جنگ، بسیاری از شورشها را از بین برد و مقام خود و دولت وقت را تثبیت کرد. در 3 آبان 1302 با فرمان احمدشاه قاجار به نخستوزیری و در سال 1304هم به پادشاهی رسید.
بعد از به قدرت رسیدن حدود 16 سال سلطنت کرد اما سرانجام در سال 1320 پس از اشغال ایران به دست متفقین، با اولتیماتوم انگلیس مجبور به ترک ایران و واگذاری سلطنت به پسرش شد. رضا پهلوی حدود سه سال بعد در شهر ژوهانسبورگ در آفریقای جنوبی درگذشت.
سیدضیا طباطبایی؛ روزنامه نگار کودتاچی که همکار صهیونیستها شد
سید ضیا طباطبایی یزدی در تابستان 1268 شمسی در شیراز متولد شد. سید ضیاء در حدود یکسالگی همراه با والدین خود به تبریز برده شد. تحصیلات مقدماتی خود را توسط معلمان خصوصی در منزل فراگرفت. سپس، با ورود به مدرسهٔ ثریای تبریز، علاوه بر دروس جدید، زبان روسی را نیز فراگرفت. پس از آن به شیراز رفت و علاوه بر تحصیلات مذهبی، به فراگیری زبانهای فرانسه و انگلیسی نیز پرداخت. سپس به تهران رفت و در دوران پس از مشروطه ارتباطاتی را با انگلیسیها و روسها برقرار کرد.
سید ضیا سپس در روزنامه رعد مشغول به فعالیت شد و در آن به دولت وقت تاخت. در سال 1299 با کودتاچیان همکاری کرد و پس از کودتا به عنوان نخست وزیر انتخاب شد. سید ضیاء پس از تشکیل کابینه خود در اسفند 1299 با اقداماتی هم چون لغو قرارداد ۱۹۱۹ سعی نمود مقبولیتی در بین مردم برای خود کسب نماید. علی رغم تلاشهای سید ضیاء، کابینه او به علت دستگیری بسیاری از مخالفان، به «کابینه سیاه» شهرت یافت.
سید ضیا پس از برکناری از نخست وزیری به فلسطین رفت. بسیاری مدعی اند که او در آنجا از اعتماد فلسطینیها سو استفاده کرد و زمینهای آنان را به صهیونیستها میفروخت. علی اکبر ولایتی مدعی است: " اسناد قطعی وجود دارد که سیدضیاء در آنجا دلال خرید و فروش زمین بود. زمین های مسلمانها را به یهودیانی که به تدریج به آنجا انتقال داده شده بودند، می فروخت و مسلمانها هم نمی دانستند که اینها چه طرحی در سرشان دارند."
طباطبایی پس از سقوط رضا شاه به ایران برگشت؛ نماینده مجلس شد؛ مدتی روزنامه نگاری کرد و در کودتای 1332 علیه مصدق هم با کودتا چیان همکاری نمود. طباطبایی سرانجام در روز ششم شهریور سال 1348 در سن 81 سالگی بر اثر سکته قلبی درگذشت.
مسعود کیهان؛ از شرکت در کودتا تا استادی دانشگاه تهران
او در سال 1272 در تهران به دنیا آمد. آموزش ابتدایی را نزد پدرش مستشارالوزاره فراگرفت و سپس به مدرسه علمیه وارد شد. در 11 سالگی پدرش او را برای تحصیل به فرانسه فرستاد و توانست از دانشکده افسری فارغالتحصیل شود و به مدت یک سال در ارتش فرانسه خدمت نماید.
پس از بازگشت به ایران وارد ارتش شد. ورود او به ایران همزمان با جنگ جهانی اول بود. در دوران حضورش در ارتش با انگلیس و روسیه جنگید و به عنوان یک نظامی شجاع نزد همگان مشهور شد. سپس با شکست ایران به عثمانی پناه برد اما مدتی بعد و پس از پایان جنگ به ایران برگشت.
در تهران وارد ژاندارمری شد؛ کمیته زرگنده را تشکیل داد و با همکاری اعضای این کمیته در کودتای 1299 شرکت کرد. پس از کودتا پستهایی در وزارت جنگ گرفت اما به علت اختلاف با رضا خان سرانجام برکنار و به اروپا رفت.
کیهان در سال 1303 خورشیدی پس از اقامت کوتاهی در اروپا راهی ایران شد ولی اینبار نظامیگری را ترک گفت و در مدرسه دارالفنون و دانشسرای عالی به تدریس زبان فرانسه پرداخت. بعد از 4 سال به عنوان سرپرست 120 دانشجو مجدداً به فرانسه رفت و خود نیز در رشته تاریخ و جغرافیا مشغول تحصیل شد. پس از بازگشت از فرانسه در سال 1314 به تدریس جغرافیا در دانشگاه تهران که به تازگی افتتاح شده بود پرداخت.
کیهان مدت کوتاهی هم در سال 1329 در کابینه علی منصور عهدهدار وزارت معارف بود اما سرانجام در سال 1345 در تهران وفات یافت.
کاظم سیاح؛ کودتاچی رئیس فرهنگ و هنر اصفهان شد
کاظم سیاح فرزند رضا در سال 1274 شمسی در تهران متولد شد. تحصیلات عالی خود را در مدرسه نظام استانبول با درجه افسری توپخانه به پایان برد؛ و در قشون عثمانی با درجهٔ افسری استخدام گردید. جزو دستهٔ توپخانهٔ سپاهیان عثمانی در بغداد با انگلیسها جنگید و سرانجام اسیر شد و او را در هندوستان به زندان انداختند. پس از اتمام جنگ جهانی اول از زندان آزاد شد و به ایران بازگشت و با کمک سیدضیاءالدین طباطبایی با درجهٔ سلطانی به استخدام ژاندارمری درآمد.
در زمان کودتای رضا خان در قزوین فعالیت نظامی میکرد و به همین دلیل در اجرای نقشه ی قزاقها بسیار موثر بود. پس از ورود قوای قزاق به تهران، سیاح پس از زدوخوردی مختصر، شهربانی را به تصرف درآورد. در روز 4 اسفند، رضاخان کاظم خان سیاح را به سمت فرماندار نظامی تهران انتخاب کرد و همچنین او را از درجه سروانی به سرهنگی دومی (کلنل) ارتقا داد. سیاح سپس با خشونت تمام مخالفین کودتا و سید ضیا را قلع و قمع کرد.
سیاح تا اردیبهشت ماه 1300 حاکم نظامی تهران بود و در 27 اردیبهشت ماه از طرف رضاخان، به ریاست ارکان حرب (ستاد ارتش) برگزیده شد.
کاظم خان سیاح در خرداد 1300 پس از عزل سید ضیاءالدین طباطبایی به همراه او از راه عراق به آلمان رفت و مدتها در آنجا همراه همسر قفقازی خود زندگی کرد. در آلمان و با کمک برخی روشنفکران مانند جمال زاده، رضا تربیت، و طاهر زاده بهزاد مجمعی با عنوان مجلس دوستان ترتیب داد که هدفش اصلاحات اجتماعی در ایران بود.
سیاح پس از تبعید رضاشاه در 1321 به ایران بازگشت و رئیس پیشه و هنر اصفهان و فارس و یزد بود بعد از تأسیس سازمان برنامه به آنجا انتقال یافت و سرانجام در 1328 از طرف حسن مشرف نفیسی، به معاونت سازمان برنامه منصوب شد. او سرانجام در 1349 درگذشت.
احمد امیراحمدی؛ سرباز خشنی که سناتور شد
احمد امیراحمدی در سن چهاردهسالگی به فوج گارد سوار قزاق انتقال یافت و با درجه گروهبان دومی، قائممقام فوج گارد سوار شد. در آن زمان در چند زد و خورد داخلی شرکت کرد و چون رشادت، تهور و قساوت وی مورد توجه فرماندهان قرار گرفت، تا درجه سرهنگی ارتقا مقام یافت.
پس از کودتای سوم اسفند 1299 احمد آقاخان به درجه میرپنجی دست یافت . اولین مأموریت وی بعد از کودتا، سرکوب شورش اسماعیل خان امیرمؤید سوادکوهی در مازندران بود که منجر به متواری شدن امیرمؤید و فرزندان وی گردید.
در سال 1301 خورشیدی که مقدمات تشکیل پنج لشکر در ایران فراهم شد، با درجه امیرلشکری (سرلشکر) به فرماندهی لشکر غرب که مرکز آن در همدان بود، منصوب گردید و برای اعاده امنیت در آن منطقه دست به اقدامات شدیدی زد. پس از مأموریت لرستان( که در آن با خشونت تمام مخالفان را سرکوب کرد) به دریافت عالیترین نشان نظامی آن زمان یعنی نشان ذوالفقار نایل آمد.
سرلشکر امیراحمدی کمی قبل از به سلطنت رسیدن رضاخان، در شهریورماه 1304 به سمت ریاست ژاندارمری برگزیده شد و قریب چهار سال در این سمت باقی ماند و مأموریتهای جنگی زیادی از جمله مأموریت آذربایجان انجام داد و فرماندهی لشکر آذربایجان را نیز به عهده داشت.
پس از شهریور 1320 و با سقوط رضا شاه بارها پست وزارت جنگ را بر عهده گرفت اما او در سال 1328 پس از بازنشستگی و تأسیس مجلس سنا، از سوی شاه مقام سناتور انتصابی تهران را گرفت و تا زمان مرگ به مدت 16 سال این مقام تشریفاتی را داشت.
امیراحمدی در روز پنجم آذرماه سال 1344 در سن 77 سالگی بر اثر ابتلا به بیماری سرطان معده در تهران درگذشت.