رئیسی به چاهی افتاد که مجلس قبل برای روحانی کند!
به گزارش اقتصادنیوز او در مصاحبه با روزنامه هم میهن به چالشهای بودجه 1403 پرداخته است.
ین مصاحبه را می خوانید:
*به نظر شما مهمترین نقدی که میتوان به بودجه ۱۴۰۳ داشت چیست؟
منابعی که تحقق پیدا نمیکند. نکته جالب اینکه مجلس قبل، بودجه 1399 را با 400 هزار میلیارد تومان افزایش منابع درآمدی پیشبینی کرد تا دولت روحانی را در مضیقه و تنگنا قرار دهد و دیدیم که این 400 هزار میلیارد تومان به کسری بودجه منجر شد اما نکته اینجاست که این کار سبب شد در دولت رئیسی هم این کسریها تکرار شود. بهعبارت دیگر چاهی که برای دولت روحانی کندند امروز خودشان را گرفتار کرده و دولت رئیسی را به چاه انداخته است.
اگر به لحاظ شکلی بودجه را بررسی کنیم با توجه به تورم 40 درصد سال قبل، این بودجه انقباضی به نظر میرسد. البته به آمار بانک مرکزی اشاره نمیکنم که تورم سال گذشته را با سال پایه 1395 حدود 52 درصد و با سال پایه 1400 حدود 48 درصد اعلام کرده است. در واقع بر مبنای همان تورم مرکز آمار این بودجه انقباضی است. از زاویه واقعی بودن منابع پیشبینیشده در بودجه اگر بخواهیم وارد نقد این سند مالی شویم، میتوان گفت حتماً درآمدها غیرواقعی است. یعنی همانطور که در سه سال گذشته با کسری بودجه مواجه بودیم بودجه سال آینده هم با کسری مواجه است. این کسری احتمالاً در سال جاری 370 هزار میلیارد تومان خواهد بود.
*با توجه به تاکید مکرر دولت بر رشد تولید آیا میتوان تحقق این هدف را با بودجه پیشبینیشده داشت؟
از دل این بودجه نه جهش تولید، نه اتمام پروژههای عمرانی، نه کنترل نرخ تورم و نه افزایش سطح رفاه بیرون نخواهد آمد. علت این است که منابع واقعی نیست. یعنی گرچه مصارف واقعی است و حتماً اتفاق میافتد اما منابعِ پیشبینیشده محقق نمیشود. بهطور مثال چنانچه وضعیت مناسب سال قبل ادامه داشته باشد، درآمدهای نفتی پیشبینیشده شاید قابل تحقق باشد اما اگر طی یک سال آینده تنش بین اسرائیل و فلسطین یا روسیه و اوکراین به سرانجامی برسد آیا قیمت نفت روی همین عدد فعلی باقی خواهد ماند؟ در بودجه 1403 قیمت نفت به ازای هر بشکه 71 دلار و میزان فروش نفت 1/5 میلیون بشکه در روز پیشبینی شده است.
اهدافی که در هنگام تقدیم بودجه اعلام میشود مانند اینکه این بودجه میخواهد اشتغال ایجاد کند، تورم را کم کند، پروژههای نیمهکاره را سامان دهد و... با چنین پیشبینیهای پرریسکی به لحاظ تحقق، اتفاق نخواهد افتاد. همچنان که سال گذشته نیز این اهداف محقق نشد.
موضوعی که چند سال است وعده داده میشود ولی محقق نمیشود، بودجه عملیاتی است. هرچند سازمان برنامه و بودجه در سالهای گذشته بهدنبال اجرای بودجه عملیاتی بوده اما تاکنون به این امر دست پیدا نکرده است. براساس بودجه عملیاتی باید مشخص شود یک دانشآموز، یک دانشجو و یا یک بیمار چقدر هزینه دارد و براساس این هزینه دستگاههای مربوطه بودجه بگیرند.
*امروز اولویت کشور حل معضلات معیشت مردم و رفع فقر است، آیا تخصیص منابع دستگاهها این اولویت را در خود نشان میدهد؟
وقتی کشور در تحریم است و وضعیت تورم تقریباً غیرقابل تحمل شده، از بخشی از هزینهها باید چشمپوشی کرد. اما شما در بودجه 1403 میبینید رشد بودجه برخی دستگاهها و نهادها بیش از دستگاههای خدماترسان مثل وزارت بهداشت یا آموزش و پرورش رشد کرده است. عمدتاً بودجه بخش فرهنگی کشور که معمولاً مورد اعتراض هم هستند افزایش قابلتوجهی داشته است. آیا به صلاح است که بودجه بهزیستی، کمیته امداد و وزارت بهداشت افزایش پیدا کند یا بودجه برخی نهادهای فرهنگی که خروجی آنها قابل اندازهگیری نیست. این یک انتقاد جدی به بودجه است اما مهمتر از همه اینکه بالاخره باید مشخص شود اولویت کشور چیست. هر آنچه اولویت کشور باشد باید بودجه در آن راستا باشد.
*امروز بیش از ۲۰ استان کشور در معرض سیل است و سیل تخریب به دنبال دارد. ما معمولاً سد را مانع تخریب میبینیم اما آبخیزداری، آبخوانداری و زهکشی برای جلوگیری از تخریبهای سیل اهمیت زیادی دارد که علاوه بر کنترل سیل، باعث ماندگاری آب در سطح زمین شده و منجر به غنی شدن سفرههای زیرزمینی میشود. سوال این است که بودجه این بخش رشد قابلتوجهی داشته است؟
در هر حال اولویتهای اصلی در بودجهها جدی گرفته نمیشود. مانند اقتصاد دریاپایه. کشوری که 5 هزار و 800 کیلومتر دریا دارد متناسب با آن در برنامه توسعه و بودجه، منابع نمیگیرد. این است که کشور متکی به نفت و درآمدهای آن باقی میماند و اگر میبینیم به جای درآمد نفت بر درآمد مالیاتی افزوده شده در واقع از کسانی بیشتر مالیات گرفته میشود که قبلاً مالیات میدادند. سال گذشته 49 درصد افزایش مالیات، فشار بر افرادی آورد که در سنوات گذشته مالیات میدادند. در عمل افرادی که سوداگری میکنند و در اقتصاد زیرزمینی فعالیت دارند و فرار مالیاتی میکنند همچنان بدون پرداخت مالیات ادامه فعالیت میدهند.
*اما مجلس و دولت مانور زیادی بر مالیات بر عایدی سرمایه میدهند.
مالیات بر عایدی سرمایه بسیار ناچیز است. سرمایه نام و نشان دارد. آنکه خانه و یا خودروی لوکس دارد سند مشخص هم دارد. اما آنکه با یک تلفن انبوهی از کالای قاچاق را به واسطه کولبران و سوختبران جابهجا میکند، از نظر دور مانده است و مالیاتی نمیدهد.