جنجال سفر به شمال ایران/ خطر سفرهراسی و گردشگر هراسی در کمین است

کدخبر: ۶۷۲۴۹۱
اقتصادنیوز: شمال ایران برای طبقات بالا و متوسط مدرن ایرانی از اعتبار و شهرت بالایی برای گردشگری و تفریح برخوردار است.
جنجال سفر به شمال ایران/ خطر سفرهراسی و گردشگر هراسی در کمین است

به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: پس از ساخت جاده چالوس و برنامه دولت پهلوی اول برای احداث هتل‌ها و امکانات توریستی متناسب با سیاست فرهنگی دولت آن زمان در شمال ایران رفته رفته شمال و «سفر فراغتی» بدل به یک عادت فرهنگی و بخشی از سنت زندگی مدرن ایرانی به‌ویژه تهرانی‌ها شد .

 با وقوع انقلاب اسلامی با توجه به سیاست‌های سختگیرانه نسل اول رهبران انقلابی و جوانان مذهبی به قدرت رسیده، برای چند سالی سنت شمال رفتن تقریبا به محاق رفت اما با گذشت زمان و پس از پایان جنگ تحمیلی و روی کارآمدن دولت معروف به سازندگی و شکل‌گیری فضای پساانقلابی، موضوع گردشگری، مصرف و سنت شمال رفتن بار دیگر زنده شد و به عنوان یک سیاست مهم دولت مطرح گردید، موضوعی که در دولت اصلاحات هم به شکلی جدی دنبال می‌شد.

با این حال متناسب با این شرایط، زیرساخت‌ها و روساخت‌های سفر توسعه چندانی پیدا نکرد، تقویم گردشگری ملی پدید نیامد، زیرساخت مهم ریلی پیشرفت نکرد و به‌روز نشد و اتصال آن با برنامه‌های سفر تفریحی صورت نگرفت و متنوع‌سازی و غنی‌سازی فرهنگی برنامه‌های سفر به‌ویژه به مناطق شمال به معنای پیوند میان طبیعت، تاریخ، اقتصاد و فرهنگ بومی انجام نگرفت.

اکنون شمال زیربار فشار مسافر اضافی به‌ویژه در ایام تعطیلات غالبا با بی‌نظم و توسعه نیافتگی زیرساختی به تدریج از مقصدی رویایی به تجربه‌ای آمیخته با رنج و گرفتاری چه برای گردشگران و چه برای بومی‌ها تبدیل می‌شود.

اتفاق دو هفته گذشته و قفل شدن ترافیک، نبود بنزین و گرفتاری نزدیک به ۳۰ساعته بسیاری از کسانی که قصدشان فقط انجام یک سفر فراغتی بود شاید درس عبرتی باشد برای سال‌ها بی‌توجهی و حتی خصومت با سفر تفریحی، این در حالی است که چنین سفری بخشی مهم از زندگی مدرن است و نقش اساسی در توسعه اقتصادی و اجتماعی مناطق گردشگری و در سطح کلان، کشور دارد.

 تکرار چنین وضعیتی می‌تواند حتی منجر به مساله «سفر ترسی» یا فوبیای سفر شود و همین اندک مایه دلخوشی و فراغت را هم از بسیاری ایرانیان امروزی دریغ کند.

بازدید میدانی ساده از برخی سواحل عمومی شمال نشان‌دهنده وضعیت اسفناک مسافران عادی است، در کمبود جا و امکانات، شرایط اقامت آنهایی که نه ویلای شخصی و نه امکان بهره‌مندی از ویلاهای دولتی را دارند، بیشتر شبیه آوارگان است. یک فضای محدود دو سه مترمربعی برای نصب چادر مسافرتی در محیطی بسیار شلوغ، قیمتی در حدود ۵۰‌هزار تومان دارد و آلاچیق تا ۵۰۰‌هزار تومان هزینه روزانه روی دست مسافران عموما کم‌درآمد می‌گذارد.

پرداخت چنین پول‌هایی در شرایطی صورت می‌گیرد که اقامتگاه‌های گردشگران از کیفیت لازم برخوردار نیست و می‌توان صف‌های طولانی را برای دستشویی‌هایی نه چندان بهداشتی و سکوی‌های ظرفشویی دید، محیط عمومی هم با تذکرات مکرری که از بلندگوها پخش می‌شود یادآور شرایط اردوگاهی است. شاید بیشتر کسانی که به چنین سفرهایی می‌آیند و این شرایط خفت‌بار را تحمل می‌کنند چون چاره‌ دیگری پیش‌روی خود ندارند، دم فرو می‌بندند و کوتاه می‌آیند و گله و شکایتی هم نمی‌کنند. اما این به معنای برداشتن بار مسوولیت از دوش مقامات مرتبط با این حوزه در وزارتخانه‌هایی چون گردشگری، راه و شهرسازی و دستگاه‌هایی چون فرمانداری‌ها و شهرداری‌ها و دهیاری‌ها نیست.

گردشگری یک فرصت برای توسعه اقتصادی و اجتماعی است، سیاستگذاری‌‌‌های درست و برنامه‌‌‌های دقیق، گردشگری را بدل به امکانی برای تبادل فرهنگی و شناخت بهتر آدم‌‌‌ها نسبت به همدیگر می‌کند و می‌تواند پرورش دهنده هویت ملی و تقویت خانواده‌گرایی باشد. اما همه اینها نیازمند دانش، تعهد و سرمایه‌گذاری است که به نظر می‌رسد سال‌هاست از این بخش دریغ شده است.

شمالی‌ها اکنون بیشتر خام‌فروشی می‌کنند، زمین‌های زراعی آبا و اجدادی را به ثمن بخس واگذار می‌کنند و بساط املاکی‌ها و ساخت‌وساز ویلا رونق دارد اما چنین تکاپوهایی فقط برای عده‌ای محدود سود دارد و مصیبت فشار گردشگران بر زیرساخت‌ها و امکانات محدود، همه مردم شمال را گرفتار می‌کند و موجب «گردشگرهراسی» می‌شود. خوب است دولت جدید هرچه زودتر بسته‌های سیاستی خود را برای بهبود اوضاع گردشگری کشور اعلام کند.

 

 

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید