چرا به نقد سیاست های حمایتی از بورس برچسب زده می شود؟

تاوان حرف کارشناسی در بورس /دو قطبی‌سازی خطرناک در بازار سهام

کدخبر: ۳۹۸۹۴۲
چرا صداها و گزارش های متفاوت درباره حمایت از بازار سهام با واکنش های تند و برچسب های متعدد روبرو می شود؟ چرا به محض طرح آماری جدید یا تحلیلی متفاوت برخی تلاش دارند راویان را متهم کنند؟ این صف آرایی خطرناک و دو قطبی کردن نظام کارشناسی و رسانه ای چه تبعاتی دارد؟
 تاوان حرف کارشناسی در بورس /دو قطبی‌سازی خطرناک در بازار سهام

به گزارش اقتصادنیوز ، هفته گذشته روزنامه دنیای اقتصاد در گزارشی با عنوان «تاوان ابر نوسان بورس» نوشت: «بانک مرکزی در سال‌جاری برای حمایت از بازار سرمایه، مانع افزایش نرخ سود بانکی شده و بخشی از افزایش نرخ رشد نقدینگی را به‌دلیل حمایت از بورس دانسته است.» همتی در ادامه گفته است: «محاسبات حاکی از آن است که در ۱۰ ماه نخست سال‌جاری، بانک‌ها حدود ۱۸۶ هزار میلیارد تومان برای حمایت از کارگزاری‌های بورسی و حمایت‌های کرونایی، تسهیلات اختصاص داده‌اند. از سوی دیگر، در خبرها عنوان شده بود که در سال‌جاری ۴۲ هزار میلیارد تومان تسهیلات کرونایی اعطا شده است، با این پیش‌فرض، به نظر می‌رسد بانک‌ها بیش از ۱۴۴ هزار میلیارد تومان، به کارگزاری‌های بورسی تسهیلات داده‌اند که ۱۰ درصد از کل تسهیلات پرداختی توسط بانک‌ها به حساب می‌آید.»

در ادامه  گزارش روزنامه دنیای اقتصاد تاکید شده است: «در دوره‌ای دغدغه مهم سیاست‌گذاران، حمایت از رشد بورس بود و در این بین فشارها به بانک مرکزی برای همراهی در این مسیر نیز افزایش یافته بود؛ موضوعی که با استقلال این نهاد در تناقض است. حال اظهارات رئیس‌کل بانک مرکزی نیز تایید می‌کند که بخش واقعی اقتصاد تاوان ابرنوسان بورس را داده است. در مسیر افزایشی بورس، سیاست‌ها در حمایت از این جریان بسیج شده بوده‌اند و در نتیجه بخش قابل‌توجهی از نقدینگی که می‌توانست در خدمت بخش حقیقی اقتصاد باشد، صرف رشد حبابی بازار سهام شد.»

پیش از این در بهمن ماه مدیرکل اعتبارات بانک مرکزی در مصاحبه با خبرگزاری فارس اعلام کرده بود که در سال جاری بانک‌ها 148 هزار میلیارد تومان به بورس تزریق کرده‌اند. رئیس کل بانک مرکزی نیز در یک برنامه تلویزیونی اعلام کرده بود یکی از دلایل اصلی افزایش بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی افزایش تسهیلات‌دهی بانک‌ها به کارگزاری‌های بورس است. چندی پس از صحبت‌های عبدالناصر همتی در برنامه گفت‌وگوی ویژه خبری، شورای عالی بورس در مصوبه‌ای برای حمایت از بازار سهام، سقف معاملات اعتباری کارگزاری‌ها را افزایش داد.

همتی

انتقادها به یک آمار

پس از انتشار این گزارش گروهی از فعالان بازار سهام در فضای مجازی به نقد صحبت‌های رئیس کل بانک مرکزی و گزارش روزنامه دنیای اقتصاد پرداختند. برخی از منتقدان می‌گویند که کارگزاری‌های بورس همانند سایر بنگاه‌ها تسهیلات گرفته‌اند و با بازپرداخت آن سیستم بانکی را منتفع کرده‌اند. در واقع این گروه نکات مطرح شده را در جهت تضعیف بازار سرمایه تلقی کردند.  فعالان مجازی این ادعا را مطرح کردند که اعتبار در گردش کارگزاری‌ها ربطی به اعتبار اعطا شده ندارد و نباید آن را با کل اعتبارات سیستم بانکی مقایسه کرد. برخی نیز پا را فراتر گذاشته و این گونه مواضع را سوگیرانه عنوان می کنند گروه دوم با دو قطبی سازی سعی دارند مباحث کارشناسی را به سطح منازعات جریانی تقلیل دهند.

پاسخی کارشناسی به ادعاها

منتقدان در حالی تلاش دارند بر آمار وام های اعطایی تردید وارد کنند که کارشناسان اقتصادی معتقدند در تخلیل پرداخت وام ها مهم نتیجه است. بر این اساس اثر پرداخت یک واحد تسهیلات برای 10 مرتبه با اثر 10 واحد تسهیلات در یک مرتبه نتیجه یکسانی دارد.

نکته دیگر بحث، تقلیل به یک پرداخت وام ساده به کارگزاری و دریافت آن با نرخ سود است. در حالی که اظهارات مسئولان حکایت از اتفاق دیگری دارد. پس از صحبت‌های رئیس کل بانک مرکزی در برنامه تلویزیونی گفت‌وگوی ویژه خبری در نیمه بهمن ماه، هیچ یک از متولیان بازار سرمایه یا کارگزاری‌های بورس ادعای همتی را رد نکردند. به عبارت دیگر یک مقام رسمی در دو تریبون رسمی دو بار مدعای خود را مطرح کرده و هیچ یک از مقامات یا نهادهای رسمی دیگر آن را رد نکردند. 

نکته دیگر اینکه برای مقایسه نقدینگی تزریق شده به بورس بهتر است که رقم سال 99 نسبت به سال 98 سنجیده شود. در واقع باید رفتار اعتباری بانک‌ها را در دو سال اخیر بررسی کنیم و بانک مرکزی نیز باید آمار مربوط به اعتباردهی به کارگزاری‌ها در سال 1398 را منتشر کند و مشخص شود چه میزان به اختیار بوده و چه میزان به اجبار و با هدف افزایش رشد شاخص.

تکرار اشتباهات گذشته

در تحلیل‌های مربوط به وضعیت بورس تهران دو رویکرد مشهود است. رویکرد اول معطوف به سهام‌داران و زیان وارد شده به سبد سهام آن‌هاست و رویکرد دیگر بر روند کلی بازار تمرکز دارد. سهام‌داران بورس نیز دو دسته کلی را تشکیل می‌دهند. دسته اول فعالان حرفه‌ای بورس هستند که برنامه اقتصادی آن‌ها مبتنی بر خرید و فروش سهام در بازار سرمایه است. اما دسته دوم سهام‌داران خرد و حقیقی هستند که پس انداز و دارایی خود را وارد بازار سهام کردند و پس از نزول بورس از هفته آخر مرداد به این سو دچار زیان‌های هنگفتی شدند. از آن جا که گروه کثیری از این سهام‌داران با دعوت مسئولان به سرمایه‌گذاری در بورس تشویق شدند، بسیاری از نهادها و متولیان اقتصادی کشور خود را ملزم به حمایت از سهام‌داران متضرر شده دانستند. اما نکته مهم این است که نمی‌توان برای بهبود وضع این گروه از سهام‌داران به هر دستاویزی برای بالا بردن شاخص بورس متوسل شد. به بیان دیگر تصمیمات شبانه برای حمایت از بورس بدون کار کارشناسی و در نظر گرفتن تبعات آن برای اقتصاد کشور می‌تواند بر مشکلات کلان اقتصاد ایران بیفزاید.

رشد شاخص‌های بازار سهام باید بر پایه روندهای طبیعی و بنیادی باشد و با دیگر بازارها نیز متناسب باشد تا اقتصاد کشور را دچار تلاطم نکند. در نتیجه نباید برای نجات بورس تعادل دیگر بخش‌ها را بر هم زد. خصوصا اینکه مطالعه رفتارهای گذشته سیاست‌گذاران نشان می‌دهد تصمیماتی که در ماه‌های اخیر با هدف حمایت از بورس گرفته شده با افزایش بی‌اعتمادی به بازار سرمایه، بسیاری از سهام‌داران خرد را نیز متضرر کرده است. بنابراین اگر یک رسانه با یک رویکرد مشخص نسبت به تکرار خطاهای سیاستی هشدار می‌دهد تاوانش تخریب و حمله نیست، بلکه حتی در صورت مواجهه انتقادی نیز باید برای ادعاهای مطرح شده استدلال آورده شود. به قول سعدی «دلایل قوی باید و معنوی، نه رگ‌های گردن به حجت قوی.»

نکته مهم دیگر این است که هر حمایتی که انجام می‌شود نباید با تکرار اشتباهات گذشته همراه باشد و به متضرر شدن گروه کثیری از سهام‌داران خرد و منتفع شدن عده قلیلی بینجامد. پس از صحبت‌های همتی برچسب‌های متنوعی بر منتقدان رویه‌های پیشین حمایت از بورس زده شد. عاقبت برچسب زنی در بورس این است که کارشناسان مجبور به سکوت خواهند شد و برخوردهای احساسی افزایش می‌یابد. فضای احساسی نیز موجب می‌شود برای جبران یک اشتباه تصمیمات اشتباه جدیدی گرفته شود.

تجربه می گوید حرف کارشناسان و رسانه های کارنامه دار و با تجربه را باید شنید، نهادهای مرجعی که منافع بلندمدت را فدای رجحان های کوتاه مدت نمی کنند. نمونه دغدغه هایی که در گذشته شنیده نشد تجربه موسسات مالی و اعتباری بود. در آن زمان تمام هم و غم برخی جبران زیان سپرده گذاران به هر روشی بود در حالی که رسانه های تخصصی و کارشناسان علاوه بر هدف دغدغه روش هم داشتند. اما بی توجه به این دغدغه ها  زیان سپرده‌گذاران از محل منابع عمومی جبران شد و 30 هزار میلیارد تومان از منابع بانک مرکزی صرف تسویه بدهی موسسات شد. اتفاقی که موجب افزایش نقدینگی و رشد نرخ تورم اقتصاد ایران شد. در واقع زیان یک گروه به قیمت تحمیل هزینه بر همه مردم جبران شد.


»»» بیشتر بخوانید؛

دام سیاسیون برای بورس/ تجربه غیرمجازها تکرار می شود؟


سازمان بورس و اوراق بهادار

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید