چین با امضای سند با ایران به دنبال چیست؟
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از جماران، یک کارشناس مسائل بین المللی با اشاره به منافع ایران در قرارداد 25 ساله با چین، گفت: همه می دانند که سرمایه گذاری خارجی، دستیابی به تکنولوژی های روزآمد و برخورداری از یک سیاست خارجی متوازن از الزامات توسعه هر کشور است و همه کشورها هم دارند این را رعایت می کنند. از این منظر رابطه بلند مدت با چین یک دستاورد بزرگ است که باید از آن استقبال کنیم.
جاوید قربان اوغلی، در خصوص قرارداد 25 ساله ایران و چین، اظهار داشت: کلید این قرارداد در سفر رئیس جمهور چین به تهران در سال 1394 زده شد و از آن زمان مذاکراتی در جریان بوده و افت و خیزهایی داشته و بنابر این نباید در بازه زمانی الآن به این قرارداد نگاه کرد. نکته دوم این است که هرگونه ارزیابی مثبت یا منفی در مورد این قرارداد قبل از انتشار همه یا بخش هایی از آن به نظر من قضاوتی عجولانه است و ما نباید خودمان را در چنبره تحلیل های مقرضانه یا خوش بینانه قرار بدهیم.
چین یا ایران مجبور هستند که بخش هایی از قرارداد را علنی کنند
این کارشناس مسائل بین المللی تأکید کرد: چین یا ایران مجبور هستند که بخش هایی از قرارداد را علنی کنند و بخش هایی هم که حالت محرمانه داشته باشد در عرصه عمل خودش را نشان خواهد داد و به نظر من نباید در این قضیه عجولانه قضاوت کرد. باید صبر کرد تا مفاد این قرارداد کاملا مشخص شود. حجم اخباری که امروز به شکل مقرضانه منتشر می شود که مثلا دولتمردان ایران همه چیز را دادند، شایعه پراکنی و گمانه زنی های مبتنی بر پیش داوری ها است و واقعیت نیست.
وی با اشاره به اینکه در هر قراردادی به طور طبیعی منافع دو طرف مطرح است، گفت: در این معاهده هم پیش بینی ما باید این باشد که ایران و چین منافعی را برای خودشان تعریف کرده اند تا قراداد آنها برد برد باشد. همیشه کشورها امتیازاتی می دهند و امتیازاتی می گیرند و قرار نیست که فقط امتیاز بدهند و یا فقط امتیاز بگیرند.
قربان اوغلی افزود: ما در سیاست خارجی اصلی داریم که می گوییم سیاست خارجی ادامه سیاست داخلی است. این نکته مهمی در پیشبرد سیاست خارجی کشورها است که باید یک اعتماد حداقلی به دولتمردان خودمان داشته باشیم. این طور نیست که مثلا دوره قاجار باشد و یا شرایطی باشد که ما از روی اضطرار این کار انجام شده باشد؛ بالغ بر پنج سال مذاکره بین تهران و پکن بوده و اگر قرار بود از روی اضطرار باشد باید زودتر این قرارداد را امضا می کردیم. این به این معنا نیست که ناکارآمدی های داخلی را نبینیم ولی تعمیم ناکارآمدی های داخلی به سیاست خارجی کار شایسته ای نیست.
رابطه بلند مدت با چین یک دستاورد بزرگ است
وی با بیان اینکه چین الآن دومین قدرت اقتصادی دنیا است، تأکید کرد: چین یک قدرت بزرگ اقتصادی دنیا است و در عرصه سیاسی هم عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل است و ایران برای توسعه نیازمند این است که اقتصاد خودش را با قدرت های بزرگ پیوند بزند. همه می دانند که سرمایه گذاری خارجی، دستیابی به تکنولوژی های روزآمد و برخورداری از یک سیاست خارجی متوازن از الزامات توسعه هر کشور است و همه کشورها هم دارند این را رعایت می کنند. از این منظر رابطه بلند مدت با چین یک دستاورد بزرگ است که باید از آن استقبال کنیم.
چین بر خلاف قدرت دیگر شرق، یعنی روسیه، مطامع سیاسی ندارد
این کارشناس مسائل بین المللی افزود: چین بر خلاف قدرت دیگر شرق، یعنی روسیه، مطامع سیاسی ندارد و در خاورمیانه و جاهای دیگر بیشتر به دنبال منافع اقتصادی است. در عین حال یک کشور با اقتصاد بزرگ و به شدت نیازمند انرژی است و ما یکی از منابع بزرگ انرژی خاورمیانه و جهان هستیم. نکته دوم موقعیت جغرافیایی ایران است و همه می دانند که ایران نقطه کلیدی و کانونی راه ابریشم بوده است. نکته دیگر این است که ایران یک بازیگر مهم در منطقه است و از سیاست مستقلی در دنیا تبعیت می کند و وابستگی ندارد؛ لذا چینی ها می توانند به روابط پایدارتری با ایران فکر کنند.
وی گفت: چینی ها فکر می کردند با آمدن بایدن روابط متشنج دوره ترامپ کاهش پیدا خواهد کرد ولی عملا داریم می بینیم که در استراتژی آمریکا چین و روسیه دو تهدید اصلی اول و دوم هستند و استراتژی ملی آمریکا با آمدن آقای بایدن در مورد چین تغییر نکرده و این نکته مهمی در انتخاب چینی ها بوده است. نکته دوم این است که چین به هم پیمانان آمریکا در این منطقه نمی تواند اتکای دائمی داشته باشد و بر اساس یک روابط پایدار قابل پیش بینی اعتماد کند. ولی با ایران می تواند چنین قراردادی با اعتماد متقابل خلل ناپذیری داشته باشد. البته منوط به این است که ایران نخواهد از چین به عنوان ابزار برای چانه زنی با جاهای دیگر استفاده کند.
قرارداد با چین کار بسیار ارزشمندی است
قربان اوغلی با تأکید بر اینکه ما باید از یک سیاست موازنه مثبت تبعیت کنیم، تصریح کرد: ما می توانیم از سیاست موازنه مثبت استفاده کنیم و با همه کشورها با حفظ استقلال قرارداد ببندیم و از ظرفیت ها و منابع و امتیازات آنها استفاده کنیم. بنابر این پیشنهاد من این است که به همین شکل باید به فکر گره زدن اقتصاد با دنیا و حتی اروپایی ها باشیم. اتفاقا این سیاست موازنه مثبت می تواند برای ما یک بالانس ایجاد کند و ما وابسته به هیچ جایی نباشیم که آن کشور ببیند چون ما هیچ انتخاب دیگری نداریم فشارهایش بر ما را زیاد کند و یا از انجام برخی تعهدات خود سر بزند.
وی با بیان اینکه قرارداد با چین کار بسیار ارزشمندی است، اظهار داشت: اگر با یک کشور روابط استراتژیک داشته باشیم، آن کشور تا حد زیادی متعهد به حمایت از ما در مجامع بین المللی و از جمله شورای امنیت است. مثلا کوبا مثل ما بود ولی چون حمایت شوروی و چین را داشتند، هیچ موقع مشکلات ما در شورای امنیت را نداشتند. ولی به معنای این نیست که ما از روی استیصال و برای اینکه چینی ها از ما حمایت کنند این قرارداد را بسته ایم. به نظر من این تقلیل معاهده ای است که عناصر و مؤلفه های مهمی را در خودش دارد.