از سرگیری مجدد مذاکرات برجام/مرگ برجام یا احیای توافق؟
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از قرننو، سرانجام هشتم آذر (29 نوامبر) تاریخ از سرگیری مجدد مذاکرات برجام اعلام شد، مذاکراتی که بسیاری امیدوارند منجر به شکل گیری توافق دوباره میان طرفین شود، اما در مقابل برخی میگویند، ناقوس مرگ برجام مدتهاست به صدا درآمده است.
علی باقری معاون سیاسی وزیر امور خارجه ایران سرانجام با انتشار پیامی در توئیتر از توافق با انریکه مورا معاون جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و هماهنگکننده مذاکرات وین برای ازسرگیری این مذاکرات خبر داد.
اندکی بعد نیز اتحادیه اروپا در بیانیهای این خبر را تایید و اعلام کرد: نشست کمیسیون مشترک برجام بهصورت حضوری و به ریاست انریکه مورا به نمایندگی از جوزب بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا برگزار میشود.
وزارت خارجه آمریکا نیز اعلام کرد رابرت مالی نماینده ویژه این وزارتخانه در امور ایران در رأس هیئتی برای ازسرگیری مذاکرات در وین عازم اتریش خواهد شد.
پایان نوامبر، آغاز امیدواری هاست؟
بنابراین پایان نوامبر، آغاز امیدواریها برای بازگشت از بن بستی است که تبعات آن مدتهاست دامن اقتصاد ایران را گرفته است.
اما همزمان با این خبر، خط و نشانها و چانه زنیهای سیاسی رسانهای نیز قوت گرفت. ند پرایس سخنگوی وزارت خارجه آمریکا دراین باره گفت: اگر قرار است گفتوگوها موفقیتآمیز باشند و اختلافهای باقیمانده را حل کنیم باید مذاکرات دقیقاً از جایی که در دور ششم به اتمام رسیدند، آغاز شوند.
وی افزود: ایالات متحده همچنان بر این باور است که چنانچه ایرانیها جدی باشند، میتوان در مورد بازگشت و پایبندی دو طرف به مفاد برجام به سرعت به تفاهم دست یافت و آن را عملی کرد.
این درحالی است که اخیرا علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان تاکید کرد که جو بایدن رئیس جمهور آمریکا را "فاقد اختیار" است و ایالات متحده "حاضر به ارائه تضمین نیست، در صورت عدم تغییر شرایط فعلی، نتیجه مذاکره از قبل روشن است".
حالا سوال این است که آیا ایران از حداکثر بازی و بلوف سیاسی برای بدست آوردن امتیازات سیاسی در این مذاکرات استفاده میکند یا ناقوس مرگ برجام پیشتر نواخته شده است؟
فصلی جدید برای سناریوی قدیمی
بهار امسال بود که ایران و آمریکا مذاکرات غیرمستقیمی را در وین با همراهی کشورهای ۱+۴ یعنی دولتهای عضو توافق هستهای برای احیای این توافق آغاز کردند اما در پایان دور ششم مذاکرات، همزمان با اعلام پیروزی ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری ایران، این مذاکرات متوقف شد.
در آن زمان مقام معظم رهبری در آخرین دیدار با دولت حسن روحانی از مفاد توافق شده در وین انتقاد و اعلام کردند که این نتایج مورد قبول ایشان نیست.
چندی پیش از خبر دوباره آغاز مذاکرات نیز سخنگوی وزارت خارجه ایران گفت "تا موقعی که واقعیتهای روی زمین تغییر نیابد تصور نمیشود کرد که در هیچ شکل و فرمتی تماسی بین تهران و واشنگتن برقرار شود".
حالا تاریخ مذاکرات جدید در حالی اعلام شده که دراین شرایط دولت رئیسی ادعای دیپلماسی هوشمند و متفاوتی را دارد و قطعاً مذاکرات پیش رو میتواند مهمترین سنگ محک برای دولت سیزدهم باشد.
اما اینکه دولت رئیسی چه سناریویی را برای این مذاکرات دنبال خواهد کرد؟ سوالی است که در افکار عمومی مطرح است.
استراتژی فرار رو به جلو
اخیراًحسینامیر عبدالهیان، وزیر خارجه در گفتگویی به صراحت علام کرده است که اعتقادی به توافق هستهای ندارد!
وی چند روز پیش از ابراز بدبینی شدید شمخانی، گفته بود برجام سند قطور چند صد صفحهای است که چه بسا از آن شش قطعنامه هم کار را برای ایران سختتر کرده و برجام تا الان نتایجی برای تحقق منافع اقتصادی کشور نداشته است.
در این شرایط سران آمریکا و کشورهای اروپایی عضو برجام، نیز در بیانیهای مشترک، نسبت به احتمال بیفایده شدن احیای برجام، در صورت تعلل بیشتر تهران، هشدار دادهاند!
رافائل گروسی رئیس آژانس بین المللی انرژی اتمی، نیز تلاشهای آژانس برای نظارت بر برنامه هستهای ایران را با «پرواز میان ابرهای متراکم» مقایسه کرد و هشدار داده است که این وضعیت نمیتواند برای مدت طولانیتری ادامه یابد.
برخی از کارشناسان و تحلیلگران سیاسی ابراز چنین رویکردیهایی ازسوی ایران را فرار رو به جلو ارزیابی میکنند و معتقدند که نباید افق چندان روشن و نزدیکی برای حصول توافق بین ایران و طرفهای غربی به ویژه امریکا تصور کرد.
برنامهای پیش رو
گرفتن تضمینی از امریکا یکی از مهمترین اهداف پیش رو درگفتگوهاست تا اگر دولتهای بعد از «جو بایدن» تصمیمی همانند ترامپ گرفتند، نتوانند از برجام خارج شوند یا دوباره تحریمهایی راعلیه ایران اعمال کنند.
گروهی از تحلیلگران سیاسیت اتخاذ چنین سیاستی از سوی دولت سیزدهم را نشانه ناتوانی این دولت در سیاست خارجی دانسته و بر این باورند که دولت سیزدهم در حوزه دیپلماسی چندان قدرتمند عمل نمیکند.
آنها تأکید دارند، اگر دولت میتوانست در حوزه سیاست خارجی مؤثر و کارآمد عمل کند، نیازی به این ادبیات و موضعگیریهایی نظیر، موضع حسینامیرعبداللهیان نداشت.
روشن است که نه تنها دولت بایدن از نظر قانونی نمیتواند چنین تعهدی از جانب دولتهای آینده بدهد بلکه حتی «تد کروز» ، سناتور جمهوریخواه هم در یک جدال لفظی در توییتر به سخنگوی وزارت امور گفت که در صورت دادن چنین تعهدی هم مجلس سنا آن را تایید نخواهد کرد. بنابراین برجام تنها توافقنامهای اجرایی است و هر رئیس جمهور دیگری در امریکا و درآینده میتواند آن را کنار بگذارد.
شرایط و مواضع
دولت رئیسی بهتر از هر زمان دیگری در یافته، که تحقق تمام شعارها و وعده هایش در حوزه اقتصادی و معیشتی و ... عملاً به احیای برجام و لغو تحریمها گره خورده است. اما دولت سیزدهم با یک دوگانگی بین اقناع حامیان خود برای احیای برجام و حل مشکلات کشور دست به گریبان است، چرا که بخش عمده حامیان دولت رئیسی جزو مخالفین سرسخت برجام بوده و هستند و چالشهای رئیسی در این باره به صفر نرسیده است.
کارشناسان بر این باورند علاوه بر اصرار ایران برای دریافت تضمین از دولت بایدن در مورد بازگشت به برجام یکی از عواملی که موجب تأخیر دولت رئیسی در از سرگیری مذاکرات شده بود، نکات بازدارنده و عوامل داخلی است که میتواند در ادامه این مذاکرات هم چالشهایی را برای این دولت به دنبال داشته باشد.
از سوی دیگر اطاعت مطلقی که اروپا از آمریکا در بازی برجام نشان دادند حکایت از آن دارد که اروپاییها صرفاً تأییدکننده نظرات آمریکا هستند و ایران نمیتواند در این مسیر بر روی آنها حساب کند.
عقیده طرفهای مقابل
طرفهای مقابل ایران اینگونه عنوان میکنند که بعد از احیای دوباره برجام به بررسی فعالیتهای موشکی و رفتارهای تهدیدآمیز ایران خواهند پرداخت.
جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی ایالات متحده آمریکا در اظهاراتی گفت: این کشور پس از بازگشت ایران به توافق «برجام» ، با پرونده موشکی و فعالیتهای منطقهای ایران مقابله خواهد کرد.
او افزود: «[عملکرد آمریکا] تمرکز روی برخی مسائل مشخص است تا بتواند از آن بهعنوان پایه و اساس برای مقابله با طیف وسیعی از سایر نگرانیها درخصوص رویکرد ایران استفاده کند. »
آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا نیز در اظهاراتی عنوان کرده بود که تمام گزینهها در مقابله با ایران روی میز است.
اما در این میان روسیه وچین همچنان از سیاستهای نادرست امریکا در مواجهه با برجام و اتخاذ سیاست فشار حداکثری انتقاد دارند.
وانگ ونبین با تأکید بر اینکه اجرای مؤثر برجام تنها راه صحیح برای حلوفصل اختلافات بر سر برنامه هستهای ایران است، اظهار داشت: «ایالات متحده به عنوان مقصر وضعیت کنونی برجام، باید سیاست نادرست فشار حداکثری علیه ایران را بهطور کامل اصلاح کند. »
میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی نیز چندی پیش خواستار اعلام سریعتر زمان دقیق مذاکرات از سوی ایران شده بود
در این شرایط به نظر میرسد که ایران بایستی برنامه خود را به گونهای دنبال کند که اهرام فشار خود در مقابله با افزایش فشار امریکا، حفظ کند. عباس عبدی کارشناس سیاسی و روزنامه نگار در این باره گفت: تضمین اجرای برجام از طریق موازنه قوا یا به عبارت دیگر مثل توافق در آتشبس است. به عبارت دیگر طرفین به این نقطه رسیدهاند که امکان پیشروی ندارند، پس بهتر است کوتاه بیایند و در گام اول آتشبس کنند. ولی اگر یک طرف آن را نقض کرد، این حق برای طرف مقابل است که آنان نیز نقض کنند.
احمد زید آبادی کارشناس مسائل سیاسی نیز تاکید کرد: توافق باید به گونهای باشد که منافع مشترکی تعریف شد تا طرف مقابل نتواند زیر آن بزند.
باید دید که آیا چنین استراتژی دنبال میشود یا ماجرا به گونهای دیگر رقم میخورد.