دستمزد نجومی این بازیگران از کجا تامین میشود؟
به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه فرهیختگان نوشت: رقم نهایت 500 میلیون تومان در سال 1400، به تناسب افزایش قیمتهای ساخت سریال بالا رفت و اوایل امسال خبری منتشر شد مبنی بر اینکه بخش مهمی از بازیگران نمایش خانگی، رقمهای قرارداد خود را به دلیل طولانی شدن پروژهها و تغییر قیمت ارز در طول سال به دلار میبستند.
رقم تقریبی 100 تا 300 میلیارد تومان در سال اخیر برای تولید یک اثر عملاً به رقمی معمولی برای تولید یک اثر درآمده است. این درحالی است که پیش از همهگیر شدن پلتفرمهای نمایش خانگی در دوران کرونا، این پلتفرمها کمتر یا هماندازه سینما مبالغی را پرداخت میکردند.
پس از سال 1400 ناگهان رقم قراردادها سر به فلک کشید. در یک مورد از این قرار دادهای پلتفرمها، رقم 5 میلیارد برای هر قسمت ثبت شده که یعنی اگر آن اثر حدود 12 قسمت به طول بینجامد، آن بازیگر مطرح حدود 60 درصد از نمایش خانگی درآمد کسب کرده است. با این حال مسئله اصلی در پلتفرمهای نمایش خانگی که داد فرهنگ را در آورده، موضوع میزان قراردادها نیست. بلکه مسئله اصلی اثری است که این قراردادها رو سینما میگذارد و به نوعی آن را غارت میکند.
امیرعباس ربیعی، کارگردان فیلم «ضد» و «لباس شخصی» در گفتوگویی از انحصاری میگوید که دستمزدهای نجومی پلتفرمها آن را پدید آورده: «وقتی حداکثر ۴۰ تا ۵۰ بازیگر در سینمای ایران داریم که در تمام فیلمهایی که تولید میشوند، حضور دارند، وقتی رقابتی نباشد تا بازیگر برای رسیدن به نقش زحمتی متحمل شود، وقتی دستمزد آنقدر بالا و خلاف عرف است، این روند باعث متضرر شدن سینما میشود. از این جهت است که میگویم انحصار فساد میآورد. ما باید درها را باز کنیم تا سالانه چند بازیگر با استعداد و خوب وارد سینما شوند.»
با نگاهی به آثار چند وقت اخیر این پلتفرمها، انحصار به وضوح دیده میشود. البته حضور تکراری افراد در شبکههای نمایش خانگی موضوع تازهای نیست و در سالهای اخیر این موضوع مکرراً تکرار شده است. در آثاری که امسال در نمایش خانگی پخش شده، این بازیگران هم بهعنوان بازیگران چند اثره دیده میشوند، افرادی همچون سحر دولتشاهی، مهرداد صدیقیان، پوریا رحیمیسام، مهدی حسینینیا، سمیرا حسنپور، ترلان پروانه و مهران مدیری. این افراد که برخی از آنها، همکاریهایشان تنها به یک پلتفرم محدود میشود و اثری با دیگر پلتفرمها نمیسازد. این موضوع را برخی به حق انحصاری برخی پلتفرمها با بازیگرانی خاص دارد. انحصار ایجاد شده در این پلتفرمها باعث شده تا بازیگران محدودی بتوانند در چرخه سینما و پلتفرمها قرار بگیرند. اتفاقی که حاصل آن شده بیرون افتادن بسیاری از چهرههای شناختهشده بازیگری از صحنه هنر کشور. البته مسأله انحصار تنها به افراد محصور نمیشود و پایش به باقی زمینهها هم کشیده شده است.
یکی از بارزترین نمونههای این انحصارها مسئله انحصار در محتواست. اصولاً وقتی پولهای کلان پشت آثار فرهنگی قرار میگیرند، منطق بازار را هم با خود وارد میکنند. منطقی که میگوید، آنچه باید تولید شود که بیشتر ظرفیت دیده شدن و یا بهاصطلاح وایرال شدن را داشته باشد. به همین دلیل در چند وقت اخیر، میل به آثار جنایی و یا کمدی اصل بازار نمایش خانگی را در دست گرفته است. دامنه این انحصار به سینما هم کشیده شده با این تفاوت که ردپای جناییها در آثار سینمایی دیده نمیشود. با این حال هنوز اصلیترین مشکل نمایش خانگی مسئله انحصار در بازیگران و ژانر نیست، بلکه باید اصل ماجرا را در جای دیگری پیدا کرد.
دخلشان چیست که به خرجشان نمیخورد؟
برای بررسی دقیقتر وضعیت مالی پلتفرمها باید به سه راه به درآمدزایی این پلتفرمها اشاره کنیم؛ اولین طریق درآمدزایی پلتفرمها از راه تبلیغات است. تبلیغاتی که با قانون و بیقانون، قبل، بعد، حین و حتی در میانه اثر جا میگیرند. دومین درآمدزایی از محل اشتراک است، اشتراکهایی که هر سال و حتی هر شش ماه یکبار افزایش پیدا میکنند.
مورد جالب این افزایش درآمدها در بلیتهای اکران آنلاین پلتفرمها اتفاق افتاد، زمانی که تنها گمانهزنیهایی پیرامون افزایش قیمت بلیت در سینما رواج پیدا کرده بود، پلتفرمهای نمایش خانگی، پیشقدم شدند و قیمت اکران آنلاین را به یکباره افزایش دادند، اتفاقی که باعث شد در اتفاقی عجیب بلیت اکران آنلاین از قیمت بلیت سینما گرانتر شود.
سومین راه درآمد پلتفرمها از محل ترافیک اینترنتی است که بهنظر میرسد دربرابر درآمد حاصل از مورد اول چندان به چشم نمیآید. تبلیغات در پخش رئالیتیشوها یا سریالها باعث میشود که درآمد قابل توجهی برای پلتفرم ایجاد شود. تبلیغاتی که بیتوجه به مدلهای مشابه خارجی و قواعد بالادستی، به شکلی بیقاعده تبلیغ پخش میکند. این مسئله به موضوعی تکراری تبدیل شده است که تمام کشورهای صاحب پلتفرم در جهان هنگامی که اشتراکی به فروش میرسانند دیگر در میانه اثر تبلیغ پخش نمیکنند، با این حال پلتفرمهای نمایش خانگی ایرانی خود را تافته جدا بافته میدانند و در هر جایی از اثر تبلیغ پخش میکنند.