تغییر قانون مهریه چه ضربه‌ای به زنان ایرانی وارد می‌کند؟

کدخبر: ۷۱۳۸۷۷
اقتصادنیوز: کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس در آخرین طرح خود برای اصلاح قانون خانواده در بخش «مهریه» به دنبال کاهش سقف مهریه زنان از ۱۱۰ به ۱۴ سکه است، آن‌هم در شرایطی که حتی با همین روندی که از گذشته تاکنون در پرونده‌های جدایی وجود دارد هم حقوق زنان تامین نمی‌شود و بسیاری از آنان پیش یا هنگام طلاق، مجبور به بخشیدن مهریه می‌شوند.
تغییر قانون مهریه چه ضربه‌ای به زنان ایرانی وارد می‌کند؟

به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه اعتماد نوشت: براساس آخرین آمارها حدود یک میلیون و 900 هزار زن سرپرست خانوار تحت حمایت کمیته امداد و سازمان بهزیستی کشور قرار دارند و در مقابل تا دی ماه سال ۱۴۰۳ حدود هزار و ۹۱۰ نفر به دلیل ناتوانی در پرداخت مهریه در زندان به‌سر می‌برند. 

مقایسه این آمارها نشان می‌دهد که در ازای هر مردی که به واسطه مهریه در زندان است، ۹۹۴ زن سرپرست خانوار پس از جدایی یا فوت همسر در دریافت مهریه ناکام بوده‌اند و توان تامین حداقل‌های زندگی را ندارند بنابراین با وجود معیارهای سختی که این نهادها برای پوشش‌دهی خانواده‌ها دارند، توانسته‌اند حمایت آنها را جلب کنند. 

علاوه بر این تاکنون هیچ کدام از قوای مقننه، مجریه یا قضاییه درباره زنانی که برای گرفتن طلاق ناکام مانده‌ یا مجبور شده‌اند مهریه خود را به خاطر دریافت حضانت فرزندان یا دست‌کم یکی از فرزندان خود ببخشند، آماری ارایه نکرده‌اند. اما سال‌هاست آمار زندانیان مهریه که عموما هم جمعیت چند هزار نفری را شامل می‌شود در بوق و کرنا است.

در نخستین روزهال سال نو، «محمدحسین محمدی»، عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس از بررسی کاهش سقف مهریه از ۱۱۰ سکه به ۱۴ سکه خبر داد و گفت: «پیش از این سقف مهریه ۱۱۰ سکه بود که کمیسیون قضایی با نظر کارشناسان تصمیم گرفت که سقف را روی ۱۴ سکه قرار دهد، یعنی ۱۴ سکه عندالمطالبه و الباقی آن زمانی که شرایط مالی برای دریافت آن مهیا باشد، داده شود.» 

این سخنان در شرایطی است که از حدود یک دهه پیش با کاهش سقف مهریه به ۱۱۰ سکه، زن تنها می‌توانست بابت پرداخت نشدن این سقف از مهریه مجازات حبس را برای همسر اعمال کند. اگرچه اغلب با وجود نبود تمکن، امکان قسط‌بندی وجود دارد. بنابراین مگر در موارد خاص فرد به زندان نمی‌رود.

«مینا جعفری»، وکیل دادگستری در این باره به «اعتماد» می‌گوید که مجلس با این کار دست آقایان را باز می‌گذارد، اما باید از طراحان پرسید که براساس چه آمار، پژوهش و تحقیقی به این نتیجه رسیده‌اند که پرونده‌های طلاق برای مردان به قدری بحرانی است که باید چنین طرحی را مطرح کنند: «فکر نمی‌کنم اوضاع در زمینه مهریه و مسائل مردان به قدری بحرانی باشد که تا این حد دست‌اندازی به حقوق زنان انجام شود. شاید در حوزه طلاق برای زنان که اکثرا هم در پرونده‌ها خواهان هستند، شرایط بحرانی باشد اما هیچگاه آقایان به ماجرا ورود نمی‌کنند، چون بخش زیادی از کسانی که در این حوزه قانونگذار، سیاست‌گذار و تصمیم‌ساز هستند، مرد هستند، بنابراین دغدغه‌های زنان برای آنان اولویت ندارد. طبیعی است در این شرایط به خاطر مسائل خودشان دنبال راه‌حل بگردند.»

در عمل حق زنان پایمال می‌شود

هر بار که فعالان حقوق زنان از نابرابری در حقوق زن و مرد به ویژه در ازدواج سخن می‌گویند، عده‌ای در مقابل قد علم می‌کنند که زن در قوانین ما مهریه و نفقه دارد و حقوق از دست رفته‌اش به این نحو جبران می‌شود اما در عمل حتی این حق زنان هم پایمال می‌شود. نه‌تنها مردان با شگردهای گوناگون آن را برای زنان غیرقابل دسترس می‌کنند که نهادهای تصمیم‌گیر هم آن را به بهانه‌های گوناگون اقتصادی یا اجتماعی محدود می‌کنند. 

این حقوقدان در این باره بیشتر توضیح می‌دهد: «می‌گویند زن‌ها در قوانین مهریه و نفقه دارند اما به ‌تنها حق آنان در قوانین هم دست‌اندازی می‌شود. عقدنامه سند رسمی محسوب می‌شود اما چندین سال است انواع دست‌اندازی‌ها به آن می‌شود و به راحتی هر کاری می‌خواهند با آن انجام می‌دهند. به اعتراضات فعالان و حقوقدانان این حوزه هم توجه نمی‌کنند و به صورت یک‌جانبه روی یک ساختار دست می‌گذارند و یک کفه ترازو را مدام سنگین‌تر می‌کنند، درحالی که طرف مقابل در حال آسیب دیدن است.

باید از آنها پرسید که چه تسهیلاتی برای طرف دیگر قرار داد در نظر می‌گیرند؟ چرا حق طلاق را برای زنان درنظر نمی‌گیرند. وقتی قرار است این حق تا این حد، محدود و تضعیف شود باید در مقابل هم حق و تسهیلاتی برای طرف مقابل درنظر گرفته شود. زن در زمان طلاق نمی‌تواند به راحتی طلاق بگیرد و باید دلایلی برای آن بیاورد. زنانی هستند که نمی‌توانند طلاق بگیرند، در زندگی می‌مانند و دچار آسیب‌های روانی و آشفتگی روحی می‌شوند. در بسیاری از پرونده‌ها طلاق عاطفی و فیزیکی مشاهده می‌کنیم. ازسوی دیگر قرارداد ازدواج در ازای کل زندگی یک زن به او حقی را داده است چون وقتی وارد رابطه ازدواج می‌شود، بسیاری از حقوق خود را از دست می‌دهد اما در ازای آن چه چیزی به این زن داده می‌شود؟ در جواب می‌گویید: مهریه؟ اما برای آن هم که محدوده درنظر گرفته‌اید و عملا غیر قابل دریافت است. اگر مرد چیزی به نامش باشد و نرود آن را به نام کس دیگری ثبت کند، شاید بتواند به آن برسد اما درموارد بسیاری اموال از دسترس خارج می‌شود و زن در یک دایره تکراری نمی‌تواند به حقش برسد. باید تسهیلاتی هم برای زنان ایجاد کنید، مدام به یک طرف زخم می‌زنید؛ اینکه نمی‌شود. باید به دو طرف فشار وارد کنید چرا فقط به زنان فشار وارد می‌کنید؟

من به عنوان وکیل دادگستری موارد بسیار کمی در پرونده‌ها دیده‌ام که زنان بتوانند مهریه دریافت کند. مرد در زمان اجرا التماس می‌کند و می‌گوید؛ می‌خواهم زندگی کنم و با حقه و حیله زن را رام می‌کند. مرد اموال خود را از دسترس خارج می‌کند یا زن مهریه‌اش را می‌بخشد. تعارف که نداریم در کلیت، زن ایرانی می‌خواهد زندگی کند و سازگاری این را دارد، اما بعد از تمام این اتفاقات و بخشیدن مهریه، مرد به زندگی بر‌نمی‌گردد. پرونده را می‌بندد و اموال را از دسترس خارج می‌کند و زن را رها می‌کند. یا اگر هم بازگردد آزارهایش چند برابر می‌شود. زنی که مهریه را می‌بخشد، می‌خواهد زندگی کند، اما مرد ابزارهایی دارد که می‌تواند به وسیله آن به زن فشار بیاورد. می‌تواند بچه را ندهد، اصلا طلاق ندهد و او را بدون نفقه رها کند و از دسترس خارج شود. متاسفانه این پرونده‌ها زیاد است و در این سال‌ها من فقط دو مورد دیده‌ام که زن توانسته در این باره موفق شود.»

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    اخبار بیشتر در سرویس اقتصادی
    کارگزاری مفید