اصولگرایان دنبال نخستوزیری هستند؟/مهار بیثباتی بازار در سه گام
به گزارش اقتصادنیوز نوسانات ارزی، بحران کرونا و چالشهای اقتصادی کشور مهمترین سوژههای مشترک در صفحات اول مطبوعات امروز به شمار میروند.
آفتابیزد با اشاره به سیر صعودی قیمتها تیتر زده است: خبری از تدبیر نیست
ابتکاراین تیتر را برای گزارش اصلی خود برگزیده است: بورس و مالیات علیه دلالان خودرو این روزنامه با انتشار عکس کیمجونگ اون رهبر کره شمالی این جمله را روی عکس درج کردهاست: عذرخواهی «اون» ستاره صبح هم عکس یک خود را به عذرخواهی او اختصاص داده است.
اطلاعات در تیتر نخست خود اورده است: انتشار کرونا سرعت گرفت خراسان هم به بحران کرونا اشاره داشته است. این روزنامه برای گزارش اصلی صفحه اول خود این تیتر را انتخاب کردهاست: هر 6 دقیقه یک مرگ کرونایی!
ایران ارگان دولت هم در تیتر یک خود به اقدامات قوه مجریه برای مهار طغیان ارز پرداخته و نوشتهاست: عرضه روزانه 50 میلیون دلار به بازار
جوان در تیتر یک خود به توان نیروی نظامی کرهشمالی پرداخته و آورده است: موشک جدید کره بایدن را هم آماده مذاکره کرد
شرق درمطلب عکس اول صفحه خود رویدادهای دولت نخست سیدمحمد خاتمی را بازخوانی کرده است.
صبح امروز نیز با عکس تدفین یک جانباخته کرونایی تیتر زده است: کرونا 500k شد!
عصرایران اما به تحولات آمریکا اشاره دارد. این روزنامه آمریکا را در آستانه جنگ داخلی ارزیابی کرده است!
کیهان هم در تیتر یک خود مدعی شده است که ایران توان یک میلیون خانه در کشور را دارا است
وطن امروز با تیتر آبوصابون به روحانی در زمینه مهار قیمت ارز طعنه زده است
در ادامه خلاصه برخی از مطالب مهم روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
جوان؛ دخیل بستن به قبر خالی در ینگهدنیا
جوان در سرمقاله خود به انتخابات آمریکا اشاره کرده و نوشته است: با نزدیک شدن هرچه بیشتر به پایان ماراتن انتخاباتی امریکا، رقابت میان دو نامزد این صحنه وارد مراحل حساس میشود و پیشبینیها و تحلیلهای گوناگونی از نتیجه آن مطرح میگردد. در این میان، متأسفانه از سوی برخی سناریوی نخنمای گره زدن اقتصاد ایران و معیشت مردم به انتخاباتی که ۱۵ هزار کیلومتر آنسوتر برگزار میگردد در حال تکرار است. برخی تیترهای روزنامههای زنجیرهای و زمزمههای مطرحشده از سوی برخی شبهروشنفکران، حتی برخی چهرههای سیاسی، قصه پرغصه معطل کردن اقتصاد کشور به یک رویداد خارجی را که بههیچروی در کنترل ما نیست، در ذهنها تداعی میکند.فراتر از آرزوهای واهی جراید زنجیرهای و خیالپردازیها برای انتخابات امریکا اخیراً شنیده شده است که مسئول دفتر یک مقام ارشد اجرایی در اجتماع حزب متبوع خود گفته است: «اگر بایدن پیروز شود یک اتفاق مهمی خواهد افتاد بعد یک فرصت دو ماهه داریم، هم میتوانیم نفت بفروشیم و با دنیا معامله کنیم و مقداری سرمایهگذاری جذب بکنیم و هم بتوانیم فضای خوبی را در داخل جامعه و روابط خارجی به نمایش بگذاریم و آن موقع است که وضعیت متفاوت خواهد شد. اگر بایدن پیروز شود ما میتوانیم در آن فضا و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری خودمان به مردم بگوییم در این شش ماه گذشته که ترامپ دیگر رئیسجمهور نیست شرایط این کاندیدا با این سیاست میتواند چهار سال دیگر این فضا را به وجود آورد. بنابراین اینجا ما میشویم حزبی که دولت و پشتوانه داریم و میتوانیم با داشتن کاندیدا شروع به کار کنیم.»اینکه یک حزب و جریان سیاسی روی نتیجه انتخابات کشور دیگری قمار سیاسی کند، هرچند نشاندهنده ناپختگی نخبگان حزبی است، اما از منظر منافع ملی نگرانکننده است. هنوز به یاد داریم که در جریان انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ فضای تبلیغاتی خاصی مبنی بر تأثیر مذاکره بر معیشت مردم جریان یافت و از روزهای نخست شروع مذاکرات هستهای در دوره دولت یازدهم، مهمترین مناقشه میان صاحبنظران، تحلیلگران و فعالان عرصههای سیاست و اقتصاد میزان اثربخشی مذاکرات و - بهتبع آن- توافق احتمالی بر گشایش اقتصاد ملی و بهبود معیشت مردم ایران بود. این مناقشه البته در سطح نخبگان نماند و ذوقزدگیهای خیابانی پس از توافق اولیه -که تصاویر بهیادماندنی آن در بایگانی رسانهها موجود است- نشان از اجتماعی شدن امید به مذاکرات داشت. البته ناگفته پیداست که کشیده شدن ذوقزدگی از مذاکرات و توافق ریشه در نشانیهایی داشت که عمدتاً از سوی برخی مسئولان و نخبگان به جامعه داده میشد. یکسوی دیگر نیز واهمهافکنی از رویدادهایی خیالی بود که به جامعه القا میشد که در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات یا تأخیر در آن ممکن است به وقوع پیوندند. در نتیجه جمع این پروپاگاندای سلبی و ایجابی توأمان اولاً ساحت اجتماعی تا حد زیادی روی مذاکرات شرطی ماند و ثانیاً پیشرفت اقتصادی معطل مذاکرات ماند. در این فضا، رکود اقتصادی که در اثر کاهش قیمت نفت بر گرده اقتصاد سنگینی کرده بود، عمیقتر شد و در مقابل، شعاردرمانیهایی که مرتباً با کلیدواژه «از رکود عبور کردیم» تکرار میشد، ناکارآمدتر میشد. معطل نگاهداشتن اقتصاد به نتیجه مذاکره از یکسو و امیدآفرینی کاذب به وقوع معجزه در صورت توافق از سوی دیگر، تمام پیشرانهای داخلی اقتصاد را کند کرد و فرصت چند سال کار را برای پیشرفت اقتصادی از میان برد.
آرمانملی؛ دولت بخش تقاضای ارز را کنترل کند
آرمان ملی در تیترنخست خود به اظهارات اخیر برادر علیرضا پناهیان منبری نزدیک جبهه پایداری اشاره داشته است. در بخشی از این مطلب آمده است: «احمد پناهیان: بشکند دستی که حکم جلب تاجزاده را امضا نمیکند!» او خواستار بازداشت مصطفی تاجزاده فعال و تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب است؛ آن مرد تمایل دارد اظهاراتی به نقل از او منتشر شود تا شاید آنچه کمی کمتر از یک ماه پیش درباره برادرش یعنی علیرضا پناهیان گفته شد، فراموش شود، آن مرد تصور میکند جامعه زود فراموش میکنند اما دریغ. بهخوبی میدانند حملات هر روزه دلواپسان اصولگرا به اصلاحطلبان چه دلیلی دارد. همین مردم عملکرد دولت اصلاحات که تاج زاده یکی از مدیران آن بود را در ذهن دارند و بهخوبی عملکرد دولت اصلاحات را با دولتی مقایسه میکنند که امثال پناهیان در ابتدا حامی بی چون و چرایش بودند و در میانه راه که توان پاسخگویی به عملکرد دولت محبوبشان نبود به یکباره جامه مخالف بر تن کردند. از سوی دیگر ادعاهای عجیب و غریب درباره اصلاحطلبان دیگر برای جامعه قابل پذیرش نیست. همچنین اصولگرایان ظاهرا هنوز سرمست از انتخابات مجلس هستند و تلاش دارند این سرخوشی در انتخابات ریاست جمهوری تکرار شود اما کمتر به پیامدهای کاهش مشارکت مردم در انتخابات میاندیشیند چرا که برای بر خی نشست بر کرسی قدرت گواراتر از تاکید برحمایتهای مردمی است. درباره درخواست پناهیان درباره تاج زاده این گمانه هم دور از ذهن نیست که او در تلاش برای پوشاندن اشکالات همراهان و همفکران خودش باشد تا در زمان انتخابات ریاستجمهوری به عنوان ضعف عملکردی این جریان مطرح نشود.
مرداد سال جاری فیلمی از سخنرانی احمد پناهیان منتشر شد که در آن گفته بود: «بشکند دستی که حکم جلب تاجزاده را امضاء نمیکند!» سیدمصطفی تاجزاده، فعال سیاسی اصلاحطلب با انتشار بخشهای از سخنرانی احمد پناهیان، سخنران اصولگرا در توئیتر نوشت: «آقای خطیب ضمن تلاش برای تحریک عزاداران حسینی، از دستگاه قضا میخواهد من و حجاریان را بهجرم بیان دیدگاههای خیرخواهانه بازداشت کند.» پناهیان در شب دوم اربعین با ملعون خواندن تاج زاده شده و گفته بود:« مرتبه قبل برخی اعتراض کردند که چرا شما گفتید این شخص باید بازداشت شود. چرا نشود؟ امیرالمومنین علیهالسلام فرمود إنَّ فی سلطانِ ا... عِصمَةً لأِمرِکُم. این یک تهدید امنیتی است که کسی مکرر تهدید کند. بگوید اگراصلاحات انجام ندهید، مشکلات امنیتی و اجتماعی پیش میآید. تو با چه مجموعهای در ارتباطی که اینگونه تهدید میکنی؟ همه شواهد مشخص است که شما مشغول توطئهچینی هستید... شما مگر به کجا وصلید؟...»مشخص نیست پناهیان چه نقشی برای خود قائل است و چه دستاوردی از میزان بالای ادعاهایش درباره سیاسیون اصلاحطلب و مسئولان دارند اما هر چه باشد آنچه در ذهن دارد نباید بدون سند بر زبان جاری کند. چندی پیش که علیرضا پناهیان برادر احمدپناهیان نیز گفته بود: « روی کره مریخ، یک استانی است که درآن دکل نفتی قرار دارد و کارکنان اون مجتمعها برای خودشان آب شیرینکن دارند و روستاهای اطراف اون مجتمعها در حال هلاک شدن از بیآبی هستند. من بودم، استاندار آن استان را به گاری میبستم و میگفتم که هر روز باید بروی برای این مردم، آب بیاوری؟» اصولگرایان غافل هستند که برنامهریزی پناهیانها برای حذف رقیب به ضرر جریان اصولگرایی است واعتمادها به این جریان دیگر بهشدت کاهش پیدا میکند. بهنظر میرسد بزرگان جریان اصولگرایی دستور سکوت پناهیانها تا انتخابات 1400 را صادر کنند تا بیش از این به جریان اصولگرایی ضربه وارد نشود.
آرمان ملی گفتوگویی با محمد خوشچهره فعال سیاسی اصولگرا انجام داده اسست. در بخشی ازاین گفتوگو آمده است:موضوع ارز با اعتراف دیرهنگامی که رئیسجمهور تحتعنوان جنگ اقتصادی مطرح کرده معنادار است. در ابتدا بسیاری از تحلیلگران موضوع ارز را بر مبنای عرضه و تقاضا تحلیل میکردند اما عوامل تأثیرگذار شرایط را تغییر دادند.کاهش عرضه از یکطرف و تحریک تقاضا با حمایت تشکیلات سازمانیافتهای که در جامعه جنگ روانی ایجاد میکند و جنبههای روانی بازار را تقویت میکند از طرف دیگر در این زمینه موثر بودند. بازار ارز فارغ از عرضه و تقاضا نیست اما در شرایط کنونی عرضه و تقاضا دارای مدیریت جنگی و تخریبی است و در عرضه ارز اختلال ایجاد میکند.از سوی دیگر تحریک تقاضا نیز در جامعه صورت میگیرد.تحریک تقاضا در جامعه نیز نیازمند تحلیل محتوایی دقیق است.هنگامی که دولتها از این اتفاقات بیاطلاع هستند خود را درگیر مدیریت عرضه میکنند.در چنین شرایطی تمرکز دولت روی عرضه است و تنها نیمنگاهی به تقاضا دارد.این در حالی است که در بحرانها، مدیریت تقاضا دارای اهمیت زیادی است.اگر یک دولت تشخیص ندهد که در زمان بحران باید تمرکز خود را روی مدیریت تقاضا بگذارد به معنای این است که بازی را به رقیب خود باخته است. این بازی میتواند مانند بازی فوتبال، بازی اقتصادی یا بازی نظامی باشد.در شرایط کنونی نیز ما نتیجه باخت خود را در این بازی مشاهده میکنیم که به دلیل عدممدیریت روی تقاضا صورت گرفته است.
اعتماد؛ اردکانیان: کاندیدای ریاست جمهوری نیستم
اعتماد گفتوگویی با رضا اردکانیان، وزیر نیرو داشته است. به گزارش اقتصادنیوز گزیده این گفتوگو به این شرح است:
*نه تنها تصمیم ندارم که کاندیدای[انتخابات 1400] بشوم، بلکه تصمیم دارم که کاندیدا نشوم.
* این اولین باری است که توسط یکی از همکاران رسانهای مورد سوال واقع میشوم. آخرین باری هم خواهد بود که به این سوال جواب میدهم. به این معنا که اگر احیانا باز هم مورد سوال واقع شوم، در جواب، به همین پاسخی ارجاع خواهم داد که الان خدمت شما عرض میکنم. ابتدا چند نکته را عرض میکنم. اول اینکه در کشور ما متاسفانه به دلیل عدم کارکرد مستمر و غیرفصلی احزاب، سیستمهای ارزیابی عملکرد متداول و مستمری نیست که بر اساس مترهای مورد قبول جامعه، کارکردها را ارزیابی کنند. لذا ممکن است گاهی افرادی از عملکرد فرد یا دستگاهی احساس رضایت کنند، بعد شیوهای که برای ابراز رضایتشان انتخاب میکنند این طور است که آن فرد را به عنوان کاندیدای منصبی معرفی میکنند. بنابراین تلقی من و برخی همکارانم این است که برخی از این گمانهزنیها، صرفا به منزله ابراز رضایت نسبی از کار وزارت نیرو است.»
* من اصلا خودم را در معرض این طور مسائل قرار نمیدهم. چون کار من، تامین آب و برق است. اول صحبت هم عرض کردم. این اولین باری است که از من سوال شده است و این آخرین باری است که به آن جواب میدهم. چون برای کار سنگین و بزرگی تعهد داریم.
*اول بگویم که ما به طور کلی درباره تلقیمان از مفهوم دولت دارای اشکالاتی هستیم. از نظر مردم همه چیز به دولت مربوط است. آنها دولت تشکیل دادهاند برای اینکه پاسخگوی همه چیز باشد. گریزی از این مساله نیست. اما وقتی درباره اصلاح وضعیت ناخوب میخواهیم سوال کنیم باید ابتدا ببینیم که آیا قبلا وضعیت خوب بوده است؟ اگر خوب بوده چه مسیری را طی کرده که به وضعیت ناخوب رسیده است؟ این موضوع آسیبشناسی لازم دارد و اگر در این مسیر رسیدیم به اینکه فقط دولت نبوده است که در شکلگیری وضعیت ناخوب نقش داشته است، پس باید عوامل دیگر هم برای خوب شدن شرایط، سهم و نقش خودشان را ایفا کنند. قطعا بخش قابل توجهی از مشکلات کشور به ساختار اداری ما بر میگردد. ربطی هم به یک دولت خاص ندارد. شرایط تحریمی باعث شده است که مشکل ساختار اداری کشور خودش را نشان دهد. مثل خشکسالی که باعث میشود ناهمواریهای بستر یک رودخانه را ببینیم. تا پیش از تحریم، نفت و درآمد نفتی کشور تمام مشکلات را میپوشاند و ما اصلا متوجه گیرها نمیشدیم. الان متوجه میشویم که مثلا چقدر هماهنگی سیستم بانکی کشور با بخش تولیدی و خصوصی مهم است
*الان یکی از مضیقههای مردم، تامین ارزاق عمومیشان است. به طور مثال، آیا الان مسیری که برای تامین این ارزاق در نظر گرفته شده است از اختصاص ارز گرفته تا تامین، ترخیص و توزیع کالاها، به شیوه صحیحی اجرا میشود؟ یا ممکن است برخی به انحای مختلف در بخشهایی از این مسیر اختلال کنند. بعد گزارش برسد که انبارهایمان در گمرکات پر از کالاهای مورد نیاز مردم است اما به موقع ترخیص نمیکنند و باعث گرانی کالاها شده است. مساله بزرگتر از اینهاست که با پر کردن سطور یک روزنامه با یک سوال و جواب چالشی حل شود. ابعاد موضوع از وسیعتر است
*اصلیترین دغدغه دولت مسائل اقتصادی است. برداشت من این است که همه تلاششان را میکنند تا عبور نسبتا کم مشکلی از این مقطع داشته باشیم. امیدوارم جامعه جهانی هم به این موضوع برسد همان طور که برخورد نظامی با ایران موثر نبود، شیوه جدید جنگ اقتصادی با مردم ایران هم نتیجه نخواهد داد.» بعد میروم سراغ سوالم:
*ابتدای هر جلسه دولت، بخشی به نام اخبار داریم. در این بخش، کسانی که دور میز نشستهاند، اعم از وزرا و معاونان رییسجمهور، محدودیتی برای صحبت درباره اخباری که برایشان مهم است، ندارند. طبیعتا اخبار این تلاطمهای اقتصادی مرتبا در دولت مطرح میشود. اما تصمیمگیری درباره مسائل اقتصادی ساز و کار خودش را دارد. ستاد هماهنگی اقتصادی دولت هفتهای حداقل یک بار به ریاست آقای رییسجمهور تشکیل میشود و اگر مواردی نیاز به تصویب دولت داشته باشد در کابینه مطرح میشود
خراسان؛ هرج و مرج در بازار سکه و ارز
خراسان تحولات بازار ارز را زیر ذرهبین نوشته است:پای گذاشتن دلار به کانال 31 هزار تومان و سکه به کانال 16 میلیون تومان، رکوردهای جدیدی بودند که دیروز در بازار ثبت شدند. هر چند این ارقام در پی دو تصمیم بانک مرکزی به ارقام پایین تری تنزل کردند.ارز و طلا دیروز رکوردهای جدیدی ثبت کردند. دلار که این روزها مجدد سیر صعودی گرفته، برای نخستین بار، پای به کانال 31 هزار تومان گذاشت و با بیش از 1600 تومان افزایش نسبت به روز شنبه، حدود 31 هزار و 600 تومان قیمت خورد. اما به گزارش اقتصاد نیوز، با دو اقدام بانک مرکزی، مجدد تا حدود 31 هزار و 100 تومان عقب نشست. بانک مرکزی از یک سو سقف خرید بانک ها و صرافی ها در بازار متشکل ارزی را از 300 به 500 هزار دلار افزایش داد و از سوی دیگر اعلام کرد که روزانه 50 میلیون دلار در بازار به صورت اسکناس عرضه خواهد کرد.به موازات تحولات نرخ ارز، سکه نیز رکورد شکنی کرد. دیروز و در شرایطی که بازارهای جهانی تعطیل بودند، قیمت هر سکه به بیش از 16 میلیون و حدود 16 میلیون و 50 هزار تومان سرک کشید اما در ادامه و همزمان با افت نرخ ارز، تا حدود 15 میلیون و 630 هزار تومان عقب نشست. به گزارش تسنیم به نقل از کشتی آرای، با این روند تشدید نوسانات قیمت در بازار طلا و سکه، بیشتر معاملات در این بازار دیروز متوقف شد و حباب سکه به حدود یک میلیون و 800 هزارتومان رسید. در همین حال برخی صفحات در فضای مجازی مدعی استعفای همتی، رئیس کل بانک مرکزی شدند که چند منبع خبری معتبر این شایعه را تکذیب کردند.
کیهان؛ فرق ترور حاج قاسم با اظهارات روحانی چیست!
کیهان در سرمقاله خود برای دفاع از محمدباقر قالیباف رئیسمجلس به حسن روحانی رئیسجمهور توهین کرد. به گزارش اقتصادنیوز این روزنامه نوشته است: اکنون قابل فهم است که چرا رئیسجمهور جلسه سران قوا را که قرار بود رئیس مجلس مشکلات کرونایی کشور را در آن مطرح نماید و پیگیر حل آنها باشد، به بهانه ترس از ابتلا به کرونا تعطیل میکند! این تفاوت دو مکتب و دو نگاه برای حل مشکلات کشور را نشان میدهد. در یک مکتب امثال شهید همت و باکری و حاج قاسم سلیمانیها معتقدند مسئولان باید با مدیریت جهادی در خط مقدم دفاع مقدس و جنگ اقتصادی و هر بحران و خطری مثل کرونا و سیل و زلزله باشند تا هم خطر را بهتر و زودتر برطرف کنند و هم اعتماد مردم و مدافعان و امدادگران کشور برای همیاری و مقاومت جلب شود. در یک مکتب هم شهید همت و باکری و حاج قاسم سلیمانیها و حضور مسئولان دلسوز و جهادی مثل رهبر معظم انقلاب و آقایان رئیسی و سردار قالیباف و فرماندهان بزرگ و همه شهیدان و جانبازان و رزمندگان و نیروهای مسلح ایثارگر در خط مقدم حل مشکلات و دفاع از کشور و نیروهای جهادی و امدادگران فداکار در میان سیل و زلزله و آتش برای نجات مردم و مدافعان سلامت در میان ویروس کرونا در بیمارستانها را «ماجراجویی» و «بیعقلی» میخواند! فرق ترور حاج قاسم عزیز از سوی ترامپ با چنین هجمهای به مدافعان کشور و سلامت مردم چیست؟ آیا این هجمه از داخل دردناکتر و گستردهتر از آن حمله از خارج نیست؟ آیا این توهین به همه شهدای عزیز و بهویژه شهدای مدافع سلامت و خانوادههای معظم شهدا و جانبازان که خود و فرزندانشان را برای دفاع از کشور به استقبال خطر میفرستادند، نیست؟! آیا محافظین و تیم حفاظت رئیسجمهور که خود را در معرض هرگونه خطری قرار دادهاند تا از او و امنیت و مقام و زندگی مرفهانهاش محافظت کنند، بیعقلاند؟! آیا شهید عزیز سلیمانی و همه شهدا که میدانستند هر لحظه موشکهای آمریکا و خمپارههای بعثیها و گلولههای داعشیها آنها را هدف قرار میدهند و باز در خط مقدم مبارزه با دشمنان و آمریکا و تروریستها مردانه ایستادند، -زبانم لال- بیعقل بودند؟! آیا این سخنان القای ترس و عقبنشینی در نیروهای مخلص مدافع کشور در حوزههای مختلف نظامی و اقتصادی و سلامتی نیست؟ در حقیقت این «تفکر کرونایی» برگرفته از همان «تفکر برجامی» است که معتقد است باید در مقابل دشمن زانو زد تا دشمن عزت و ناموس و جان و مال ملت را به تاراج ببرد! و تلاش دارند «ناکارآمدی برجامی» خود را با «ترس کرونایی» تحتالشعاع قرار دهند. تفاوت تفکر کرونایی و برجامی با تفکر جهادی و مقاومت در این است که یکی خود را رئیس مردم و دیگری خود را نوکر مردم میداند و یکی به دنبال ریاست متکبرانه بر مردم و دیگری به دنبال خدمت فداکارانه برای مردم است! در تفکر جهادی و مقاومت است که بدون نگرانی از جان خود میگویند «ما ملت امام حسینیم و اگر سرداری بیفتد، سردار دیگری پرچم او را بلند میکند» و حضرت امام(ره) میفرمایند «با رفتن یک خدمتگزار خللی در عزم آهنین ملت ایجاد نمیشود.» اما صاحب تفکر کرونایی و برجامی با نگرانی برای جانش، میگوید «اگر من نباشم کشور و دنیا به هم میریزد»! مشکل تفکر برجامی و کرونایی به فرموده حضرت امام(ره) که «افرادی که در رأس حکومت هستند، اگر نباشند، بهجای آنها، دیگران حاضر در صحنه هستند».
دنیای اقتصاد؛ مهار بیثباتی بازار در سه گام
دنیای اقتصاد در تیتر نخست خود گزارش مرکز پژوهشهای مجلس را منتشر کرده است. در بخشی از این مطلب آمده است: مرکز پژوهشهای مجلس در یک گزارش تحلیلی با ارزیابی متغیرهای اقتصادی، راهکار مهار بیثباتی را در سه گام معرفی کرده است. در گام نخست که بیشتر بر راهکارهای کوتاهمدت تمرکز دارد، بحث افزایش نرخ سود بانکی و ساماندهی منابع ارزی مطرح شده است. البته پیگیریهای «دنیایاقتصاد» نشان میدهد هنوز سیاستگذارپولی تصمیمی برای استفاده از سلاح سود برای مهار بیثباتی نگرفته، حال آنکه توصیه کارشناسان برای مهار بیثباتی در کوتاه مدت، بهرهگیری از این ابزار است. در این گزارش نیز تعلل سیاستگذار در استفاده به موقع از این ابزار، یکی از عوامل نابسامانی بازارها معرفی شده است. مرکز پژوهشهای مجلس در گام دوم و در افق میان مدت، احتیاط مصارف ارزی و کنترل نوسانات آن را پیشنهاد میدهد و به سیاستگذار توصیه میکند تا از سیاستهای اشتباه ارز ۴۲۰۰ و برداشت از صندوق توسعه ملی دوری کند. در گام سوم نیز سیاستهای اصلاحی نظیر اصلاح قانون پولی و بانکی، اصلاح ساختار بودجه و تعیین تکلیف بانکهای ناسالم پیشنهاد شده است.
شرق؛ اصولگرایان دنبال نخستوزیری هستند؟
شرق در گزارش اصلی خود آورده است: حسن بیادی، فعال سیاسی اصولگرا، گفته است: اصولگرایان شاید بتوانند با اکثریت افرادی که در مجلس شورای اسلامی دارند قاعده و روش انتخابات را عوض کنند و از شر انتخابات ریاستجمهوری خلاص شوند و به چگونگی رسیدن به پست نخستوزیری بیندیشند.او در پاسخ به این پرسش که «علت آنکه شورای هماهنگی اصولگرایان بعد از انتخابات مجلس تاکنون شکل نگرفته، چیست؟»، گفته است چند احتمال وجود دارد، اول اینکه با این اوضاع آشفته و مسائل سیاست جهانی و آشفتگی اقتصادی و اجتماعی هرکسی را شایسته ورود به این صحنه پرریسک نمیدانند و ظاهرا بر سر این موضوع با هم کشمکش و دعوا دارند و احتمال دوم اینکه شاید بتوانند با اکثریت افرادی که در مجلس شورای اسلامی دارند، قاعده و روش انتخابات را عوض کنند و از شر انتخابات ریاستجمهوری خلاص شوند و به چگونگی رسیدن به پست نخستوزیری بیندیشند؛ به همین دلیل شما شاهدید که در ابتدا گفته شد تا مرداد تشکیلاتی برای هماهنگی انتخاباتی شکل میگیرد و چندی بعد گفته شد تا شهریور این تشکیلات ایجاد میشود اما اکنون که در مهرماه قرار داریم هنوز خبری از چنین تشکیلاتی وجود نداشته است مگر اینکه عدهای خاص و قلیل مانند قبل، با تمامیتخواهی بخواهند دور از چشم دیگر اصولگرایان تصمیماتی را اتخاذ کنند؛ بنابراین نباید شک کنیم که عدم تشکیل جلسات با قاطبه احزاب و مجموعههای سیاسی منتسب به اصولگرایان به فرایند انتخاباتی مجموعه نیروهای اصولگرا همچون گذشته ضربات مهلکی را وارد خواهد کرد و نتیجه مثبتی را در بر نخواهد داشت.