به روحانی گفتند از بنگلادش وفیلیپین جمعیت وارد کنید!/ترامپ دلقک و احمق است! /ناکارآمدیهای خودرا به گردن گناه مردم نیاندازید!
به گزارش اقتصادنیوز سوژه مشترک بسیاری از روزنامههای امروز بیانات آیتالله سیدعلی خامنهای مقاممعظم رهبری بوده است.
آرمان ملی تیتر اول خود را به بحران کرونا اختصاص داده و مینویسد: واکسن کرونا از آزمایشگاه بیرون میآید؟
آفتاب یزد عنوان عکس اصلی صفحه اول خود را به ماجرای تلخ اخیر اختصاص داده و نوشته است: ماجرای تلخ محمد! جوان هم با انتشار عکس این دانشاموز آورده است: قربانی تبعیض آموزشی. همدلی هم در این زمینه تیتر زده است: مرگ با پسزمینه فقر
ابتکار به نقل از مقاممعظم رهبری تیتر زده است: مشکلات اقتصادی با تلاش مسئولان خسته نشو حل میشود. عصرایرانیان، افکار و سیاست روز هم این جمله را تیتر کردهاند: سروصدای اراذل مسلط بر آمریکا ذهن کسی را مشغول نکند، اطلاعات هم این بخش از سخنان رهبری را برگزیده است: ظلمستیزی، عدالتخواهی و مبارزات اجتماعی باید بر پایه عقلانیت باشد، جوان، کیهان، وطن امروز و رسالت نیز این تیتر را انتخاب کردهاند: ترسوها حق ندارند اسم عقلانیت را بیاورند حمایت ارگان دستگاه قضایی وقدس نیز به نقل از آیتالله خامنهای تیتر زدهاند:علاج همه مشکلات در داخل است. خراسان هم از این جمله استفاده کرده است ایستادگی با عقلانیت
ایران ارگان دولت در تیتر اول خود به نقل از عبدالناصرهمتی رئیس کل بانک مرکزی خبرداده است:توافق ارزی ایران وعراق همشهری ارگان شهرداری نیز برپایه این خبر از این تیتر استفاده کرده است: ماموریت ارزی در بغداد
در ادامه بخشی از مطالب روزنامهها را با هم مرور میکنیم:
شرق؛ هنوز از موج اول کرونا خارج نشدهایم
شرق گفتوگویی با مصطفی معین وزیر علوم دولت سیدمحمد خاتمی و رئیس انجمن آسم وآلرژی ایران انجام داده است. گزیده این گفتوگو به این شرح است:
*متأسفانه مرگومیرهای کرونا ادامه دارد و همانگونه که قبلا پیشبینی و هشدار داده شده بود، در پاییز رو به افزایش گذاشت و در جامعه بهصورت امری عادی درآمده است! فرصتطلبی رقبای سیاسی نیز بدون توجه به مصالح، ضرورت انسجام و منافع ملی ادامه یافته و رو به گسترش است. از سوی دیگر سنگینی فشار تورم و گرانی، بیکاری و مشکلات معیشت بر گرده مردم صبور و عدم کارآمدی و پاسخگویی دولت و مجلس جدید در این شرایط میتواند زمینهساز اعتراض باشد. پیشبینی و پیشگیری شرط اول تدبیر و مدیریت در بحرانهاست!
*شرط مهم ایجاد همدلی و کمک مردم، نهادهای مدنی و فعالان سیاسی و اجتماعی به دولت و دستگاههای اجرائی این است که آنها صداقت، وفای به عهد و کارآمدی خود را در عمل نشان دهند. متأسفانه تاکنون وعدههای انتخاباتی آقای رئیسجمهور و همکارانش در دولت تحقق نیافته است. آنها نتوانستهاند صادقانه به گفتوگو با جوانان و جامعه و مشارکت در درد و رنج آنها بنشینند، با دفاع از حقوق شهروندی فضای سیاسی و اجتماعی امن و آزادی را تحقق دهند و ارتباط فعال و اعتمادآمیزی با دانشگاهیان و نخبگان علمی و مدیریتی برقرار کنند. نگاه به خارج برای حل مسائل و تنگناهای اقتصادی یا سیاسی و نقض عهد با مردم، به بیاعتمادی بیشتر جامعه و کاهش بیشتر سرمایه اجتماعی کشور انجامیده است.
*از همان ابتدای پاندمی در سال ۹۸، دولت آن را جدی نگرفت و رویکردی علمی، عملکردی شفاف و منطقی هم از مسئولان دولتی مشاهده نشد! شفافیت اقدامات، مشورت با متخصصان و کارشناسان و نهادهای مدنی و پاسخگویی حداکثری مسئولان شرط ضروری برای ایجاد اعتماد در جامعه و جلب همکاری و مشارکت مردم در رعایت توصیهها و پروتکلهای بهداشتی و ایمنی است. این فرایند در کشورهای جهان سوم معمولا انجام نمیشود و امور مختلف مدیریت بحران و تصمیمگیریها بهصورت غیرشفاف، دستوری و از بالا به پایین، با سیاستهای متغیر و بیثبات و اقداماتی بدون توجه به مبانی علمی و نظر کارشناسان و بیشتر بر پایه سعی و خطا به اجرا درمیآید!
*اگر رویکردها علمی باشد و تصمیمات با مشارکت نخبگان و نهادهای مردمی اتخاذ شود و ضرورتها و دلایل مربوط هم صادقانه با مردم مطرح شود، نباید دولت بیش از حد نگران پیامدهای اعمال محدودیتهای قانونی مانند قرنطینهکردن مناطق آلوده، ممنوعیت تجمع افراد در مناسبتها، تعطیلی موقت برخی مشاغل یا الزام همگانی به استفاده از ماسک باشد. البته کمک مالی به فرودستان جامعه و امکان دسترسی برابر عموم به لوازم و ابزار ایمنی و بهداشتی هم از وظایف دولتها در اینگونه شرایط اضطراری است.
*باید گفت که از نظر معیارها و شاخصهای اپیدمیولوژیک، هنوز موج اول همهگیری کرونا که در اواخر سال گذشته وارد کشور شد تا این زمان کنترل نشده است. پیامد سیاستهای ناپایدار و ناکارآمد، عادیسازیهای کاذب و مطرحکردن دوگانههای نادرست، به سرگردانی جامعه و جدینگرفتن خطر بیماری انجامید. این بود که اصول فاصلهگذاری اجتماعی که قابل اجرا هم نبود، رعایت نشد، سفرهای بینشهری ادامه یافت و تنها اقلیتی از ماسک در اماکن عمومی و... استفاده کردند!
*از نظر شاخصهای اپیدمیولوژیک، موج اول همهگیری کرونا در کشور ما بهطورکامل کنترل نشد و هنوز ادامه دارد ولی به دلیل مدیریت غیرعلمی این بحران و عدم همکاری جامعه، در دو مقطع یعنی در اوایل تابستان و نیز در اوایل پاییز گستره آلودگی و قدرت انتقال و سرایت ویروس هم شدت یافته است! کشورهای اروپایی توانستند موج اول کرونا را کنترل کنند و همانگونه که از سوی سازمان جهانی بهداشت هم پیشبینی شده بود، در اوایل پاییز موج دوم کرونا در آن کشورها آغاز شده است.
*توافق نانوشته دولت و ملت برای زیرپاگذاشتن اصول بهداشت و پیشگیری و عدم رعایت اولویت حفظ جان و سلامت انسان در این تراژدی انسانی تقصیر از ناحیه تصمیمگیران و مدیران اجرائی و قصور از ناحیه جامعه بوده است!
*متأسفانه باید تاوان بیتوجهی به حقوق شهروندی را که حفظ و تأمین سلامت انسان در رأس آنهاست، با قربانیشدن دهها هزار نفر از زنان و مردان و کودکان بیمار و شهادت بهترین نیروهای کادر پزشکی و پرستاری کشورمان بدهیم و بلکه این شوک برای تغییر نوع نگاه به اهمیت کرامت و سلامت و حقوق اساسی انسانها از سوی مسئولان اجرائی و سیاسی و نیز خود شهروندان کافی بوده باشد.
دنیای اقتصاد؛ غولهای نفتی در مسیر انقراض
دنیای اقتصاد در گزارشی به آثار کرونا بر غولهای نفتی پرداخته است. در بخشی از این مطلب آمده است: ۶۶ میلیون سال پیش یک سیارک به زمین برخورد کرد و نسل دایناسورها را منقرض کرد؛ این اتفاقی است که با شیوع کرونا ممکن است برای غولهای نفتی که خود را با شرایط جدید تطبیق نمیدهند، رخ دهد. حتی قبل از آنکه بحران ویروسی دنیا را فراگیرد، پیشبینیها از کوتاهتر شدن عمر سوختهای فسیلی از جمله نفت حکایت داشت؛ اما کووید-۱۹ مانند یک کاتالیزور شتاب بیشتری به این روند داده و حالا پرتگاهی را در چشمانداز شرکتهای بزرگ نفتی قرار داده است که در صورت مقاومت در برابر تغییرات، میتواند باعث از میان رفتنشان شود. جولیان لی، تحلیلگر بلومبرگ با هشدار به این غولها در گزارشی به این موضوع پرداخته است. شوک کرونا توجه همگان را بیش از پیش به محافظت از محیط زیست و طبیعت جلب کرده و آیندهنگری جهانی را منجر شده است. از این رو میبینیم ارزش سهام شرکت تسلا که خودروهای برقی تولید میکند بهصورت جهشی بالا میرود؛ اما اکسون موبیل که بزرگترین شرکت نفتی دنیا از نظر ارزش بازار بود، جای خود را به این دلیل که نگاهی سبز به آینده نداشته، به رقیب سنتیاش یعنی شورون میدهد. به همین دلیل ارزش سهام اکسونموبیل در حال حاضر حدود نیمی از میزان آن در ابتدای سال جاری میلادی است. اما این اتفاق یعنی روند کاهشی ارزش داراییهای نفتی فقط برای اکسون اتفاق نیفتاده؛ در واقع خود شورون هم نزدیک به ۴۰ درصد ارزشش را در بازار آتی از دست داده است. در اروپا وضع اندکی بهتر است؛ چراکه شرکتهایی مانند شل برنامههای گستردهای برای تغییر خود از شرکتهای نفتی به شرکتهای انرژی ترتیب دادهاند. شل برای دوام آوردن در بازار آینده، گفته میخواهد میزان انتشار کربن در این شرکت را تا سال ۲۰۵۰ به صفر برساند که البته با تردید برخی منتقدان روبهرو شد. در صنعتی که غولهایش یکبهیک در حال ثبت خسارتهای هنگفت هستند و از میزان سرمایهگذاریهایشان به ناچار کاستهاند، آینده چندان روشنی حتی پس از بازگشت تقاضای نفت به میزان پیش از کرونا مشاهده نمیشود.
جوان؛ ترامپ دلقک و احمق است!
جوان در یادداشت صفحه اول خود به اظهارات دونالد ترامپ پرداخت و نوشت: رئیسجمهور دلقک و احمق امریکا روز جمعه یک بار دیگر با الفاظ رکیک که ناشی از فرهنگ غرب بود به مردم ایران توهین کرد. توهین ترامپ، نه اولین بار است و نه آخرین بار، این دلقک امریکایی در اولین سال ریاست جمهوریاش و در اولین سخنرانی خود در سازمان ملل در شهریور ماه سال ۹۶ سنت توهین را که از سران مستکبر امریکا به ارث برده، مجموعهای از توهین، اتهام و تهدید را علیه ملت ایران ارائه کرد:۱- رژیم سرکش و خودکامه.۲- رژیم خطرناک که آشکارا از کشتار جمعی سخن میگوید.۳- دیکتاتوری فاسد پشت نقابی از دموکراسی دروغین.۴- حکومت ایران، یک کشور ثروتمند و صاحب یک تاریخ و فرهنگ غنی را به یک کشور سرکش و ضعیف از لحاظ اقتصادی تبدیل کرده.۵- صادرات اصلیاش خشونت، خونریزی و هرج و مرج است و حکومت قاتل همزمان با ساخت موشکهای خطرناک، به فعالیتهای بیثباتکننده ادامه میدهد.
جوان در ادامه نوشت: در همان زمان انتظار بسیاری از مردم این بود که رئیسجمهور ایران در نطق خود با استدلال به یاوهها و توهینهای دلقک جدید امریکا پاسخ بگوید و بر این باور بودند که اگر روحانی پاسخ محکم و کوبندهای میداد ترامپ به خودش اجازه تکرار توهین و تحقیر را نمیداد، اما رئیسجمهور ایران برای نتیجه گرفتن از برجام نافرجام و خسارت محض از پاسخگویی قاطعانه خودداری کرده و دلقک را در استمرار توهین به ملت ایران مطمئن و امیدوار ساخت. البته برخی نیز معتقدند سیره و روش این دلقک امریکایی در باره همه کشورها بر همین اساس استوار است. در خصوص توهین رئیسجمهور دلقک امریکا چند چند نکته را یادآور میشوم:... این خوی کثیف خود برتربینی و تحقیر ملل که بر تمامی شئون زندگی آمریکا سایه افکنده و رفتارهای آنان را به شدت تحتالشعاع خود قرار داده است، سابقهای ۴۰۰ ساله دارد که برای مدیریت بر جهان و قانونی کردن استعمارگری و استثمار ملل مهندسی شده است. طبق مهندسی آنان قرار بوده به وسیله قواعد و قوانین و ساختار سازمانهای عریض و طویل بینالمللی نفس ملتها را بریده و همه آنان را به بردگی نوین بگیرند که اینک بیش از ۴۰ سال است که انقلاب اسلامی مهندسی آنان را به چالش کشیده و موجب ایجاد موج بیداری در اقصی نقاط جهان علیه نظام سلطه شده است.
جوان در پایان مینویسد: تجربه کمتر از هشت سال اخیر این حقیقت را به اثبات رسانده که اعتماد به غرب و امریکا (الاغها یا فیلها) جز فرصت سوزی بیشتر و جریتر شدن دشمن و جسارت بیشتر آنان ثمره دیگری نداشته و راه پرافتخاری که برای استقلال و مجد و عظمت ملت بزرگ ایران پیموده ایم فقط با ایستادگی و مقاومت عقلانی و رویکرد جهادی و انقلابی ما را به اهداف نهایی خواهد رساند و نسخههای شبکه نفوذی دشمن در داخل (ظلم پذیری و تسلیم شدن و...) همگی از القائات دشمن است.
ایران؛ در شرایط کنونی هیچ بانکی در دنیا حاضر نیست با بانکهای ایرانی کار کند
ایران با مجیدرضا حریری، رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و چین گفتوگو کرده است. او می گوید:
*متأسفانه در شرایط کنونی هیچ بانکی در دنیا حاضر نیست با بانکهای ایرانی کار کند و این موضوع ارتباطی به دسترسی بانکهای ایرانی به سوئیفت ندارد. سوئیفت و تبادلات بانکی تحت تأثیر بازی بزرگتری بهنام تحریم امریکاست و صحبت کردن درباره موضوع «افایتیاف» در شرایط کنونی یک موضوع فرعی است. اگر تحریمهای شدید امریکا را مانند یک قفس فرض کنیم که بانکهای ایرانی در آن هستند، از «افایتیاف» به عنوان بندی یاد میشود که دست و پای سیستم بانکی کشور را بسته است. در حقیقت وقتی سیستم بانکی کشور در قفس است، چه فرقی میکند که دست و پای آن را بسته باشند یا باز گذاشته باشند.
*قفس برای سیستم بانکی کشور همان تحریمهای ظالمانه امریکاست و تسلط این کشور بر بخش بزرگی از اقتصاد دنیا موجب شده در شرایط کنونی تبادلات بینالمللی بانکی برای بانکهای ایرانی سختتر از گذشته شود. اگر مشکل کشور ما به هر شکلی توسط متخصصان سیاست حل شود، به طور اتوماتیک معضل «افایتیاف» و سازمانهای اقتصاد جهانی برای سیستم بانکی کشور حل خواهد شد. در همین جهان کنونی کشورهای دیکتاتوری وجود دارند که در موضوع انرژی هستهای پیمانهای بینالمللی را که ایران پذیرفته است قبول نکردند. از سوی دیگر کشورهایی هم هستند که پولشویی بیشتری از ایران در اقتصاد آنها رخ میدهد اما چون با کشور مورد نظر مشکلی ندارند دنیا هم با آنها کاری ندارد. کشوری مانند عربستان سعودی روزنامهنگار خودش را در یک کشور خارجی شقهشقه میکند اما اتفاق خاصی در حوزه بینالمللی برای این کشور رخ نمیدهد. تمام روابط و مناسبات در دنیا تعریف شدهاند و نسبت به برقراری ارتباط کشورها با بزرگان و قدرتمندان دنیا عیار و روابط بینالمللی بین کشورها تعیین میشود. اگر این اختلافات ما حل شود، سایر موضوعات فرعی ذیل آن حل خواهد شد. با همه اینها باید گفت موضوع «افایتیاف» یک مسأله صرف اقتصادی نیست. این موضوع در خارج از کشور متأثر از اختلاف سیاسی با امریکا و در داخل کشور متأثر از درگیریهای جناحی بین گروههای سیاسی است به طوریکه در داخل کشور هر گروهی که در قدرت نیست نسبت به گروهی که در قدرت سیاسی قرار دارد،اعتراض دارد.
*به طور اصولی بنده امور سیاسی را بلد نیستم اما دوستانی که مخالف اجرای قوانین «افایتیاف» در کشور هستند، دلایل مخالفت خودشان را بگویند که به چه دلیل اجرای «افایتیاف» به صلاح مملکت نیست. با این حال تنها زمانی که حس کردیم اجرای «افایتیاف» برای اقتصاد و سیستم بانکی کشور مهم است، زمانی بود که حدود یکسال از اجرای برجام گذشته و تحریمها بر سر مملکت نبود ولی قبل از اجرای برجام یا بعد از آن بانکهای ایران در دنیا نمیتوانستند کار خاصی انجام دهند. اگر موضوع دارو و غذا مطرح است، تحریمکننده اصلی که همان امریکاست به ظاهر این نوع تحریمها را جدا کرده ولی شاهد هستیم درباره موضوع واردات دارو و غذا به کشور هم مشکل داریم. در حقیقت اراده سیاسی درستی پشت روابط بانکی ما با بانکهای بینالمللی نیست تا موضوعات فنی مانند «افایتیاف» مطرح باشد. دستورالعملهای گروه ناظر اقدام مالی تعداد بالایی دارد که بجز دو مورد همه آنها در داخل کشور به تصویب رسیدهاند.
* تحریمهای جدید 18 بانک ایرانی تأثیر چندانی بر فعالان اقتصادی ندارد و بیش از یک دهه است که بانکهای کشور ما تحریم است. از سال 1390 به بعد یاد گرفتیم ارز را به صورت چمدانی وارد کشور کنیم. در واقع میتوان گفت فعالان اقتصادی ما آنقدر که عرصه بر آنان تنگ شده است میدانند چگونه تجارت کنند و حتی در شرایط کنونی شاهد باز شدن السیها هم نیستیم. تجار ایرانی مانند رانندههایی هستند که اتوبانهای اصلی دنیا روی آنها بسته شده است و باید از جادههای سنگلاخ رانندگی کنند. تحریمهای جدید به طور واقعی در فعالیت تجاری ما تأثیری ندارد، شاید در بخشهایی همچون اینستکس و ارتباط ایران با بانکهای سوئیس اثرگذار باشد که بر روند اقتصادی ما بسیار ناچیز و قابل چشمپوشی است. البته تأثیر روانی تحریمهای جدید بر اقتصاد کشور وجود دارد زیرا پایههای اقتصاد ایران در شرایط کنونی لرزان است که در آن موقع وقوع اتفاقهای تلخ اجتنابناپذیر است. در شرایطی که هیچ اتفاقی در بازارهای ارزی کشور ما رخ نمیدهد، از صبح تاکنون نرخ هر دلار هزار تومان گران شده و این اتفاق همان تأثیر روانی تحریمها بر اقتصاد کشور است. وقتی نرخ ارز هم از عددی خاص عبور میکند، باید سقف بعدی را نگاه کرد.
وطنامروز؛ بهترین راهکار رهایی از کسری بودجه در سال جاری
وطن امروز در سرمقاله خود به کسری بودجه کشور اشاره کرده است. این روزنامه مینویسد: کسری بودجه در نیمقرن اخیر یکی از شاخصترین مصادیق ناترازی در اقتصاد کشور بوده که ریشه شکلگیری بسیاری از مشکلات از جمله تورم است. اتکای دولتها به درآمد حاصل از فروش نفت اما همیشه این مساله را پوشیده نگه داشت تا در نهایت با شکلگیری تحریمهای همهجانبه در سال 89، هزینههای وابستگی دولت به درآمد نفت آشکار شد. در شرایطی که امید میرفت با افت شدید درآمد نفت، دولت ناگزیر به آغاز اصلاحات اساسی در ساختار اقتصاد شود، دولت یازدهم با شعار مذاکره و رفع تحریم، تمام توجهات را به خارج از مرزها منحرف کرد. کنار کشیدن دولت از اصلاح ساختار اقتصاد و گره زدن همه مسائل به رفع تحریمها در نهایت باعث شد پس از بازگشت تحریمها در اردیبهشت 97، دولت گرفتار یکی از شدیدترین مصادیق کسری بودجه پس از انقلاب شود. تخمینهای مختلفی از رقم کسری بودجه سال جاری وجود دارد اما طبق بسیاری از تخمینها رقم 150 هزار میلیارد تومان برای کسری بودجه سال جاری قطعی است. این میزان کسری بودجه در حالی است که فروش اوراق بدهی دولتی به عنوان مهمترین ابزار دولت برای جبران کسری بودجه در حراجهای اخیر با افت شدید مواجه شده است. آمار فروش اوراق نشان میدهد در ۳ مرحله اخیر فروش اوراق بدهی دولتی، کمتر از 2 هزار میلیارد تومان منابع نصیب دولت شده است. این در حالی است که برای جبران کسری بودجه باید حداقل رقمی در حدود 100 هزار میلیارد تومان دیگر اوراق بدهی فروخته شود. این یعنی در هر هفته باید حداقل 5 هزار میلیارد تومان اوراق بدهی فروخته شود. در این شرایط مسؤولان و بویژه دولت باید به فکر سریعترین و البته کمهزینهترین راه برای جبران کسری بودجه باشند. در میان گزینههای موجود، سریعترین و کمهزینهترین راه جبران کسری بودجه، الزام بانکها به تجهیز حداقل 8 درصد مانده کل سپردههای خود به صورت اوراق بدهی دولتی است، البته بانک مرکزی اخیرا در مصوبهای بانکها و موسسات اعتباری را ملزم به نگهداری حداقل 3 درصد از مانده کل سپردههای خود به صورت اوراق بدهی دولتی کرده بود. با این حال بررسیها نشان میدهد این رقم تا پایان سال نمیتواند کمک چندانی به فروش اوراق بدهی دولتی کند. گذشته از این و با توجه به ریسک بالای داراییهای بسیاری از بانکها، افزایش نسبت فوق، اقدامی منطقی است. از همین رو بهتر است مسؤولان دولت، بانکها را ملزم به تجهیز حداقل 8 درصد مانده کل سپردههای خود به صورت اوراق بدهی دولتی کرده تا از این رهگذر ضمن کاهش ریسک دارایی شبکه بانکی، فروش اوراق بدهی دولتی رونق گرفته و خطر استقراض دولت از بانک مرکزی و تشدید تورم رفع شود.
جمهوراسلامی؛ ناکارآمدیهای خودرا به گردن گناه و عملکرد مردم نیاندازید!
جمهوری اسلامی در سرمقاله خود با عنوان دیوار کوتاه مردم! یه صورت تلویحی به اظهارات کاظم صدیقی امام جمعه تهران پاسخ داد. این روزنامه مینویسد: گرانی ناشی از کاهش ارزش پول ملی به اندازه کافی مردم را دچار گرفتار شدن در پیچ و خم زندگی روزمره کرده که دیگر نیازی به مقصر دانستن آنان در مشکلات و حوادث دیگر نباشد.از یک روحانی صاحب تریبون نقل شده که اخیراً گفته است: «علت پیدایش کرونا گناهان مردم است و همین کروناست که مانع توفیق رفتن به زیارت اربعین شده است.»این نوع تحلیلهای بیپایه در سالهای اخیر، فراوان شنیده شده که عموماً گویندگان و مخترعان آنها منبریهای کممایه هستند. در اینکه گناه از عوامل موثر در کمتوفیقیها و نزول بعضی بلاهاست، تردیدی نیست ولی این نوع تحلیلها که در سالهای اخیر رسم شده که عدهای تلاش میکنند ناکارآمدیهای خود و مجموعه خود را به گردن گناه و عملکرد مردم بیندازند، از مضحکترین سخنانی است که شنیده میشود. اگر قرار باشد طبق قانون علت و معلول، حوادث ناگوار و بلاها را عقوبت عملکردها بدانیم، باید بگوئیم آنچه اکنون بر سر مردم میآید نتیجه عملکرد مسئولان و مدیران است نه عملکرد خود مردم. این چه منطق غلطی است که مردم مقاوم، همیشه آماده فداکاری، صبور و کمتوقع ایران را مسئول بلائی همچون کرونا بدانیم و ندانمکاریهای مسئولان و مدیران را که به جای تلاش برای حل مشکلات مردم، همواره در حال جنگ و دعوا و متهم کردن این و آن هستند را تبرئه نمائیم؟ چنین روش نامعقولی نهتنها مردم را جذب دین نمیکند، بلکه آنها را نسبت به دین و دیانت بدبین و گریزان مینماید.شاید این حضرات به دلیل برخورداری از شرایط خوب زندگی، خبری از مشکلات معیشتی مردم ندارند که اینگونه سخن میگویند. برخورداری از درآمد مناسب، امکانات رفت و آمد، خانه وسیع و مجهز، محافظ و پسفنگ و پیشفنگ، مهمانیهای آنچنانی، احترامات فائقه و نفوذ کلمه در ادارات و نهادها و شرکتها و موسسات و بانکها، طبعاً هر انسانی را از آنچه در جامعه میگذرد بیخبر میکند. برای این قبیل افراد چه فرقی میکند که قیمت میوه از امروز تا فردا 50 درصد افزایش پیدا کند و گوشت به جای کیلوئی 60 هزارتومان 120 هزارتومان باشد و قیمت مرغ از کیلوئی 12 هزارتومان به 22 هزارتومان برسد. برای اینان این پولها چیزی نیست و به همین دلیل نمیتوانند بفهمند کارگر و کارمندی که با حقوق ثابت دو سه میلیون تومان قرار است هم اجارهخانه بدهد و هم شکم زن و بچهاش را سیر کند و هم پول آب و برق و تاکسی و دوا و درمان را تامین نماید، چه میکشد. همین بیخبری است که باعث میشود آمدن کرونا را به گردن عملکرد مردم بیندازند.این، عادت بسیار زشتی است که اجازه نمیدهند دیواری از دیوار مردم کوتاهتر پیدا شود، هر مسئول و مدیری ناتوانی و ناکارآمدی خود را به گردن مردم میاندازد.
این روزنامه در پایان نوشت: مشکل بزرگ این افراد اینست که تصور میکنند مردم نمیفهمند و آنها میتوانند با این توجیهات بلاوجه و بیپایه، هرطور که میخواهند بتازند و به زندگی غیرمردمی خود ادامه دهند. واقعیت، کاملاً خلاف این تصور است. مردم همه چیز را میفهمند و نهتنها این توجیهات فریبکارانه را قبول نمیکنند بلکه با مشاهده این روشها و سخنان خلاف، راه خود را از این قبیل فریبکاران جدا میکنند و البته حساب آنان را از حساب نظام جمهوری اسلامی نیز جدا میدانند.
آرمانملی؛ به روحانی گفتند از بنگلادش وفیلیپین جمعیت وارد کنید!
آرمان ملی اظهارات فاطمه محمدبیگی نماینده جدید مجلس را گرد آورده است. این روزنامه مینویسد :محمدبیگی پس از ورود به مجلس یازدهم، با 10هزار دنبالکننده اینستاگرامی و نزدیک به 6هزار دنبالکننده در توئیتر، حضورش را به شکلی قوی در فضای مجازی شروع کرده است و در این چند ماه با اظهارنظرهایی خاص، بهتدریج توجه رسانهها و کاربران فضایمجازی را هم به سوی خود برگردانده است تا از دیگر نظرهای او هم مطلع شوند. بیشتر حرفهای خانم محمدبیگی در حوزه زنان و خانواده است. از اظهارنظرهای او درباره مساله رشد جمعیت بهعنوان دغدغهای مهم که کارشناسان هم بهدرستی به آن اشاره میکنند، میتوان به این اشاره کرد که او دلیل افزایش سرطان خانمها را کاهش باروری آنان دانسته و از برنامه پنتاگون برای واردات جمعیت از هند و بنگلادش به ایران حرف زده است؛ حرفهایی که تاحدی اصل مساله کاهش رشد جمعیت را به محاق برده است و بهعنوان یک سوژه بامزه در رسانهها دستبهدست میشود.به عنوان نمونه او اخیرا گفته است: «جنگ جمعیتی برنامهریزی شده است و جوانان نباید اجازه دهند برنامه پنتاگون در مورد جمهوری اسلامی اجرا شود.» وی گفت: «هیچ خانوادهای را نمیبینیم که صاحب فرزند شود اما وضعیت اقتصادیاش بدتر شود. چرا که خداوند به دلیل به دنیا آمدن فرزندان گشایش در خانوادهها ایجاد میکند و طبق وعده خداوند وسعت قلب و وسعت روزی نصیب خانوادههایی میشود که فرزند به دنیا آورند. در بحران معیشتی فعلی و وضعیت اقتصادی با صاحب فرزند شدن و تنظیم سیاستهای اقتصادی میتوانیم کاری کنیم که کشورمان در 5 سال آینده روی خوش ببیند و اگر از این فرصت طلایی (5-6 ساله) استفاده نکنیم طوری سیاهچاله جامعه را خواهد بلعید که طبق پیشبینی پنتاگون، ایران مجبور خواهد شد از هند، پاکستان، فیلیپین و بنگلادش جمعیت وارد کند.» وی مدعی شد: «سال 96 وقتی آقای روحانی در سازمان ملل حضور پیدا کرد از اینکه جمعیت ایران کاهش پیدا کرده ابراز نگرانی کرد اما طرف آمریکایی به رئیسجمهور اعلام کرد که نگران نباشید ما برای شما برنامهریزی کردهایم شما از فیلیپین و بنگلادش جمعیت وارد کنید. جنگ جمعیتی برنامهریزی شده است و جوانان نباید اجازه دهند برنامه پنتاگون در مورد جمهوری اسلامی اجرا شود.»