نگرانی جهان از یک چین قَدَر قدرت
به گزارش اقتصادنیوز، نزدیک به دو ماه پیش، خبرگزاری رویترز خبر از برگزاری بزرگترین مانور دریایی مشترک میان کشورهای هند، آمریکا، ژاپن و استرالیا در اقیانوس هند داد. رزمایشی که از دید ناظران به عنوان بخشی از تلاشها برای متعادل کردن قدرت نظامی و اقتصادی چین در منطقه تلقی میشود.
این مانورهای سالانه تحت عنوان «مالابار» که هند با آمریکا و ژاپن برگزار میکند امسال شامل استرالیا نیز شده است تا تمامی اعضای گروه غیررسمی Quad (چهارجانبه) را که متشکل از چهار دموکراسی بزرگ در منطقه هند-اقیانوس آرام است، شامل شود. به همین بهانه کشر محبوبانی تحلیلگر فارن پالیسی آینده شکلگیری این اتحاد چهارجانبه را که به طور ضمنی در راستای بازدارندگی چین قلمداد میشود، بررسی کرده است.
نگرانی از بابت یک چین قَدَرقدرت
به باور محبوبانی، استرالیا، هند، ژاپن و ایالات متحده نگرانیهای کاملاً بهجایی درباره چین دارند. بدون شک همزیستی با یک چینِ قَدَرقدرت برای هر کدام از آنها ناگوار خواهد بود. چنین حدی از نگرانی باعث شده که آنها مذاکرات امنیتی غیررسمی چهارجانبهای را آغاز کنند که به Quad (چهارضلعی) معروف شده است. با این حال این طور به نظر میرسد که Quad قادر نخواهد بود از تغییر مسیر تاریخ در آسیا جلوگیری کند، آن هم به دو دلیل ساده: اول آنکه هر کدام از این چهار کشور دارای منافع و نقاط آسیبپذیر ژئوپلتیکی متفاوتی هستند. دوم آنکه آنها بازی را اشتباه گرفتهاند؛ بازی بزرگ استراتژیک در آسیا نظامی نیست، بلکه اقتصادی است.
استرالیا؛ ایالتی اقتصادی از ایالات چین
به نوشته محبوبانی، در میان کشورهای عضو این اتحاد، استرالیا آسیبپذیرترین کشور است. اقتصاد این کشور به شدت به چین وابسته است. استرالیاییها به سه دهه رشدِ چشمگیرِ بدون رکود خود افتخار میکنند. اما در واقع این اتفاق تنها به یمن یک مسئله انجامپذیر شده است: اینکه در طول این سالها، استرالیا از لحاظ عملکردی به یک ایالت اقتصادی چین تبدیل شد؛ تنها در سالهای 2018-2019 ، 33 درصد از صادرات این کشور به چین انجام شد، و این در حالی بود که تنها 5 درصد صادرتشان به مقصد ایالات متحده رفت.
به همین دلیل جای تعجب نداشت که استرالیا در قضیه درخواستهای بین المللی برای انجام تحقیقات مستقل در مورد منشا ویروس کرونا در چین واکنشی بر خلاف انتظارها داشته باشد. به همین دلایل حضور استرالیا در Quad محتاطانه دنبال میشود. در آسیا رفتار استرالیا با دقت زیر نظر دارد. همه منتظرند ببینند که نحوه این روابط چه تبعاتی برای استرالیا خواهد داشت.
در حال حاضر چین سیاست مدارا را پیشه کرده است. به عقیده هیو وایت تحلیلگر استرالیایی: «مشکل کانبرا این است که بیشتر کارتها در اختیار چین است. قدرت در روابط بین الملل با کشوری است که میتواند با صرف هزینههای کمتر، به کشورهای دیگر هزینههای بیشتری را تحمیل کند. این همان کاری است که چین میتواند با استرالیا انجام دهد، اما به نظر نمی رسد که اسکات موریسون [نخست وزیر استرالیا] و همکارانش درک درستی از این موضوع داشته باشند». قابل توجه اینکه در نوامبر 2019، پل کیتینگ، نخستوزیر سابق هم به استرالیاییهای هشدار داد که Quad کاری را از پیش نمیبرد. او در سخنانی در مجمع استراتژیک استرالیا هشدار داد که: «مواضع هندوستان در مورد چین و در راستای سیاستهای ایالات متحده همچنان دوپهلو است و از هرگونه فعالیت گسترده علیه چین جلوگیری خواهد کرد. نزدیک شدن روابط ژاپن و چین نیز گواه این مسئله است. بنابراین ژاپن نیز در هیچ برنامهای برای مهار چین جلودار نخواهد بود». در حالی که هند از زمان آن سخنرانی به وضوح مواضع سختتری را در قبال چین اتخاذ کرده است، با این حال بسیار بعید به نظر میآید که در این راه به یک متحد تمام عیار ایالات متحده تبدیل شود.
ژاپن؛ تمرین همزیستی هزاروپانصد ساله
نویسنده یادداشت معتقدست ژاپن نیز در این باب آسیبپذیر به نظر میرسد، اما از جهتی دیگر. استرالیا بخت این را دارد که در میان کشورهای جنوبشرق آسیا با همسایگانش روابط دوستانهای دارد. اما ژاپن در آنجا با همسایگانی سر و کار دارد که روابط چندان دوستانهای با آن ندارند: چین، روسیه و کره جنوبی؛ روابطی که گاهی به تنش هم منجر میشود. رابطه با چین میتواند باعث شود روابط دشوارشان با روسیه و کره جنوبی را هم مدیریت کنند. کشورهای که اقتصاد به مراتب کوچکتری را هم دارند. با این حال ژاپنیها کاملا آگاهند که باید خود را آماده سازند تا با چین بسیار قدرتمندتری سازگار شوند. پدیدهای که چندان هم جدید نیست. به استثنای نیمه اول قرن بیستم، ژاپن تقریباً همیشه با همسایه قدرتمندتر خود، در صلح زندگی کرده است.
همان طور که ازرا ووگل محقق آسیای شرقی در سال 2019 نوشته «هیچ کشوری را از نظر قدمت رابطه تاریخی با چین نمیتوان با ژاپن مقایسه کرد: 1500 سال. همان گونه که او در کتاب خود نشان داده، دو کشور در طول تاریخ دارای روابط فرهنگی عمیقی بودهاند؛ هر چند چین، با تمدن و منابع فرهنگی بینظیرش، همواره موقعیت برتری داشته است. اگر برای بیش از هزاروپانصد سال، ژاپن توانسته در صلح با چین زندگی کند، برای هزار سال آینده هم خواهد توانست منطبق با این الگو رفتار کند.
به مانند نمایشهای سنتی و معروفِ با ریتمِ کندِ کابوکی در ژاپن، تغییرات در روابط میان آنها بسیار جزئی و به کندی خواهد بود و هر دو طرف به تدریج و با ظرافت به سمت یک وضعیت جدید حرکت میکنند. در آیندهی نزدیک، آنها به دوستانی صمیمی تبدیل نخواهند شد، اما ژاپن با ظرافت نشان میدهد که منافع بنیادین چین را درک میکند. بله، این مسیر دستاندازها و چالشهایی را خواهد داشت، اما چین و ژاپن آهسته و پایدار خود را با آن تنظیم میکنند.
هندوستان؛ سونامی احساسات ضدچینی
بر خلاف مورد پیش محبوبانی باور دارد هند و چین از یک مشکل کاملا برعکسی رنج میبرند. آنها به عنوان تمدنهای باستانی در طول هزارهها در همسایگی هم زندگی کردهاند. با این همه، آنها عموما تماس مستقیم چندانی با هم نداشتهاند و همیالیا به طور موثری باعث دوری آنها از هم شده است.
متأسفانه، با فنآوری مدرن، هیمالیا دیگر غیر قابل عبور نیست. از این رو، به شکل روزافزونی بر میزان برخوردهای رو در رو میان سربازان چینی و هندی افزوده شده است. چنین برخوردهایی عموما منجر به تبادل آتش میشود، از جمله در ژوئن سال 2020. از آن زمان، سونامیِ احساساتِ ضدچینی سراسر هند را فرا گرفته است و به نظر میرسد طی چند سال آینده روابط میان آنها بیش از پیش سردتر و تنشآلودتر شود. گویا بهمن در حال فرو ریختن است.
با این حال چین در این رابطه صبوری میکند چرا که زمان به نفع آنها به پیش میرود. در سال 1980، اقتصاد چین و هند به یک اندازه بود. اما تا سال 2020 ، اقتصاد چین پنج برابر بزرگتر شد. در روابط بینالملل، رابطه بلند مدت میان دو قدرت به بزرگی اقتصاد هر کدام از آنها بستگی دارد. اتحاد جماهیر شوروی به این دلیل در طی جنگ سرد در نهایت سرشکسته شد، چرا که اقتصاد ایالات متحده به مراتب توان بیشتری برای هزینه کردن داشت. درست همانطور که ایالات متحده با خروج از معاهده تجاری اقیانوس آرام (TPP) در سال 2017، یک هدیه ژئوپلیتیکی ناب به چین ارائه داد، هند هم با عدم پیوستن به معاهده تجارت آزاد (RCEP) یک کادوی بزرگ ژئوپلیتیکی به چین داد.
اکوسیستم اقتصادی چین
اقتصاد جایی است که بازی بزرگ در آن زمین انجام می شود. با خروج ایالات متحده از معاهده TPP و عدم پیوستن هند به توافق RCEP، یک اکوسیستم اقتصادی عظیم با محوریت چین در منطقه در حال تکامل است. در اینجا یک آمار قابل تأمل وجود دارد: در سال 2009، اندازه بازار کالاهای خردهفروشی در چین 1.8 تریلیون دلار بود و در مقایسه اندازه این بازار در ایالات متحده 4 تریلیون دلار برآورد میشد. اما ده سال بعد، اندازه این بازار برای هر کدام از این کشورها به ترتیب 6 و 5.5 تریلیون دلار اندازه داشت.
واردات کل چین در دهه آینده احتمالاً بیش از 22 تریلیون دلار خواهد بود. همان طور که بازار عظیم مصرف ایالات متحده در دهههای 1970 و 1980 زمینه ساز شکست اتحاد جماهیر شوروی شد، احتمالا بازار مصرف گسترده و رو به رشد چین تعیینکننده نهایی برنده بازی بزرگ ژئوپلیتیک خواهد بود.
به همین دلیل رزمایش دریایی Quad در اقیانوس هند جهت حرکت تاریخ در آسیا را تغییر نخواهد داد. به مرور زمان، منافع مختلف اقتصادی و آسیب پذیری های تاریخی این چهار کشور باعث میشود که منطق شکل گرفتن Quad بیثمرتر و ناپایدارتر شود. در اینجا یک معیار برجسته وجود دارد: هیچ کشور آسیایی -حتی سرسختترین متحد آمریکا یعنی کره جنوبی- برای پیوستن به Quad عجلهای ندارد. آینده آسیا با چهار حرف RCEP نوشته خواهد شد و نه با چهار حرف Quad.