داروغه جدید خاورمیانه
به گزارش اقتصادنیوز؛ نشریه هفتگی اکونومیست در شماره اخیر خود -هفته دوم فوریه ۲۰۲۱- در مطلبی با عنوان «داروغه جدید شهر» نوشته است: جو بایدن به دنبال پایان دادن به جنگ در یمن است. تصمیم وی ممکن است در مورد روابط آشفته آمریکا با عربستان بیش از این بگوید.
برای دو رئیس جمهور قبلی آمریکا، مسئله جنگ در یمن، یک مورد چارهاندیشی موقت به نظر میرسید. باراک اوباما از ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی حمایت کرد که از طرف دولت مستعفی یمن علیه شورشیان حوثی بجنگد. اما این یک تصمیم از روی بیاعتمادی بود که اوباما قصد داشت خشم عربستان از توافق هستهای با ایران را، خاموش کند. سپس دونالد ترامپ آمد، که در برابر درخواست های محدود کردن حمایت آمریکا از جنگ، مقاومت کرد. در عوض او معاملات بزرگ تسلیحاتی را با عربستان سعودی امضا کرد.
جو بایدن قول داده است که رویکرد دیگری داشته باشد. آقای بایدن در یک سخنرانی طولانی در وزارت امور خارجه در 4 فوریه "فاجعه انسانی و استراتژیک" جنگ در یمن را که اکنون در هفتمین سال آن است، تقبیح کرد. در تشخیص وی هیچ اغراقی وجود نداشت. در این جنگ بیش از ۱۱۲هزار نفر کشته شدهاند. با نابودی اقتصاد، از هر ۵ یمنی ۴ نفر برای زنده ماندن به کمک نیاز دارند. سیستم بهداشتی در حال فروپاشی باعث شیوع وبا در طی چندین سال شده است و سازمان ملل در مورد قحطی هشدار میدهد.
برای پذیرفتن پایبندی بایدن به قول خود، آمریکا دیگر در این امر شریک نخواهد بود. اما همچنان به فروش تسلیحات دفاعی به عربستان سعودی ادامه خواهد داد، چراکه حوثیها بارها با هواپیماهای بدون سرنشین و موشک آنها را هدف قرار دادهاند، از جمله حملهای در ۱۰ فوریه که فرودگاه ابهاء را هدف قرار داد. اما آقای بایدن متعهد شد که "تمام پشتیبانی آمریکا از عملیات تهاجمی"، از جمله فروش اسلحه را خاتمه دهد. وی همچنین تصمیم ساعت یازدهم دولت ترامپ مبنی بر الصاق حوثیها به گروههای تروریستی را لغو کرد و به یک دیپلمات برجسته، تیموتی لندرکینگ، مأموریت داد تا به عنوان نماینده ویژه خود در یمن خدمت کند.
بیشتر به جزئیات سیاست او بستگی دارد. اگر آمریکا فقط جریان فروش بمبهای "هوشمند" را قطع کند، سعودیها میتوانند با بمبهای ضعیفتر ادامه دهند. هرچند اگر جلوتر برود ممکن است ماشین جنگی عربستان را دچار مشکل کند.
بر اساس ارقام جمع آوری شده توسط موسسه بین المللی تحقیقات صلح استکهلم بین سال های 2015 تا 2019 پادشاهی عربستان سعودی بزرگترین وارد کننده تسلیحات در جهان بوده است. حدود سه چهارم آن از آمریکا و 13٪ هم از انگلیس خریداری شده است. (نمودار زیر را ببینید).
سالها هزینه های کلان به این معنی است که پادشاهی سعودی تمام تانک ها و هواپیماهای جنگی مورد نیاز را دارد. اما هنوز هم به چیزهای دیگری از قبیل مهمات و قطعات یدکی از آمریکا محتاج است. آقای بایدن قبلاً معامله 478 میلیون دلاری برای 7،500 موشک هدایت شونده -که در روزهای پایانی دولت ترامپ اعلام شد- را متوقف کرده است. و سعودیها هنوز برای همه چیز -از شناسایی اهداف در میدان جنگ گرفته تا حفظ فرم لباسهای نظامی خود به آمریکا متکی هستند.
تام بکت عضو انستیتوی بینالمللی مطالعات استراتژیک، اندیشکدهای در لندن، تخمین میزند که اگر آمریکا از نگهداری هواپیماهای سعودی دست بکشد، نیمی از نیروی هوایی پادشاهی سعودی تحت تأثیر قرار خواهد گرفت.
نوع مواجهه آمریکا در موضوع یمن ممکن است برای آینده مشارکت این کشور با عربستان سعودی اهمیت بیشتری داشته باشد. روابطی که در سال 1945 با ملاقات فرانکلین روزولت و ملک عبدالعزیز در یک کشتی تفریحی آمریکایی در دریاچه Great Bitter مصر شکل گرفت، از اواخر قرن گذشته بطور ناکارآمد رشد کرده است. حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ -که تحت نظارت اسامه بن لادن متولد عربستان سعودی و توسط هواپیماربایان اغلب سعودی انجام شد- بسیاری از آمریکاییها را وادار کرد که این پادشاهی را با تروریسم مرتبط کنند. هجده ماه بعد جورج دبلیو بوش به عراق حمله کرد، با وجود اعتراض برخی مقامات سعودی، که (به درستی) از بیثباتی در منطقه وحشت داشتند.
با اینکه روابط سعودیها با آقای بوش همچنان دوستانه باقی ماند، اما در مورد جانشین او چنین نبود. در سال ۲۰۱۱ هنگامی که در مصر انقلاب شد و آقای اوباما از حسنی مبارک، دیکتاتور دیرینه خودی، خواست که از قدرت کنارهگیری کند، سعودیها خشمگین شدند. اقدامی که از نظر سعودیها، خیانت عجولانه آمریکا به یک شریک بود؛ اتفاقی که آنها را نگران وضعیت خودشان میکرد.
جدایی بسیار بزرگتر در سال 2015 اتفاق افتاد، زمانی که آقای اوباما توافقی را امضا کرد که بر اساس آن ایران برنامه هستهای خود را در ازای لغو تحریمها محدود کرد. برای آقای اوباما این یک دستاورد به مثابه میراث دولتش بود. اما از نظر سعودیها این یک اقدام بیپروا در تقویت تهران بود و برای ایران چشم انداز مشروعیت و رشد اقتصادی را فراهم میکرد.
بنابراین تعجبی نداشت که سعودی ها از رفتن اوباما خوشحال شدند. آنها از هیچ تلاشی برای جذب ترامپ دریغ نکردند. برای یک رئیس جمهور آمریکا غیرمعمول است که اولین سفر خارجی خود را به عربستان سعودی برود، جایی که میزبانان، از وی با رقص شمشیر سنتی و یک کره درخشان عجیب و غریب پذیرایی کردند. تصمیم رئیس جمهور برای خروج از توافق هستهای ایران با استقبال خوب سعودیها روبرو شد. پس از قتل جمال خاشقچی -روزنامهنگار سعودی که در سال 2018 توسط عوامل سعودی در داخل کنسولگری عربستان در استانبول تکه تکه شد- ترامپ از سعودیها در مقابل تبعات این اقدام محافظت کرد.
با این حال ترامپ نیز به سختی یک شریک قابل اعتماد بود. سعودیها (و سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس) در سال 2019 وقتی که وی حمله ایران به تأسیسات نفتی عربستان را تلافی نکرد، در اعتماد به دولت ترامپ متزلزل شدند. و در آغوش گرفتن سعودیها، عربستان را به موضوعی حزبی در واشنگتن تبدیل کرد. بسیاری از دموکرات ها و برخی جمهوری خواهان میخواهند پادشاهی سعودی را به دلیل قتل عام در یمن و ترور جمال خاشقچی مجازات کنند. خود بایدن در یک مناظره ریاست جمهوری گفت که با این موضوع برخورد سختی خواهد کرد.
البته بعید است. آمریکایی ها ممکن است از عربستان سعودی دلخور باشند، اما همچنان یک تولید کننده بزرگ نفت و یک شریک اطلاعاتی مفید است. بایدن نمیتواند به راحتی روابط خود را قطع کند، همچنین، نمیتواند از رویارویی با آنها اجتناب کند. وی قصد دارد دوباره وارد توافق هستهای با ایران شود. و او احتمالاً به انتقادات خود از وضعیت حقوق بشر عربستان ادامه خواهد داد، چنانکه به نظر میرسد نتیجهای هم در برداشته است: آزادی لوجین الهذلول، یک فعال حقوق زنان در ۱۰ فوریه.
چالش بایدن یافتن راهی است که نه بدترین انگیزههای سعودیها را رها کند و نه بدترین ترس آنها را تقویت کند.