اولین گام بایدن برای حل پرونده ایران
به گزارش اقتصادنیوز؛ هیئت سردبیری نیویورکتایمز در سرمقاله ۱۰ آوریل ۲۰۲۱ این روزنامه با تأکید بر شکست سیاست دولت ترامپ در قبال ایران موسوم به کارزار فشار حداکثری، به دولت بایدن توصیه کرد: بازگشت به توافق هسته ای اولین گام برای خارج شدن از این باتلاق است.
نیویورک تایمز در ادامه نوشته است: اکنون تنها یک مهلت زمانی کوتاه برای بازگشت ایران و ایالات متحده به اصول برنامه جامع اقدام مشترک که حامیان و منتقدان آن را توافق هستهای ایران میخوانند، وجود دارد.
برجام توافق صلح نبود
در سال ۲۰۱۵ گروهی از قدرت های جهانی توافقی را امضا کردند که ایران در ازای کاهش تحریمهای بینالمللی، نگرانکنندهترین جنبههای برنامه هستهای خود را محدود و با بازرسیهای سخت موافقت کند.
برجام توافقی برای صلح نبود، این توافق برای حل مسالمتآمیز موضوع هستهای بود. ترامپ در سال 2018 بطور یکجانبه از توافق خارج شد به این خیال که سری جدید تحریمها، ایران را وادار خواهد کرد که تن به توافقی جدید با آمریکا دهد که برای واشنگتن مقبولتر است.
اما ترامپ در این قمار شکست خورد. اگرچه تحریم های جدید مشکلاتی برای ایران ایجاد کرده اما در عین حال باعث شد تا ایران دوباره به سمت یک سری فعالیت های هسته ای برود که قبلا آنها را متوقف کرده بود. همچنین تحریمها، بیشتر از حکومت، به مردم آسیب زده است. کمبود دارو و واکسن کرونا در ایران به امریکا نسبت داده می شود. از سوی دیگر کشورهایی مثل چین که همکاری نزدیک با آمریکا و اروپا برای امضای توافق هسته ای با ایران داشتند، خلاف میل آمریکا عمل کردند و به شکل های مختلف به همکاری اقتصادی با ایران ادامه دادند.
به همین دلیل رابرت مالی و تیمش هفته گذشته را در وین، محل نشست کمیسیون مشترک برجامسپری کردند. طرفهای مذاکرهکننده این رایزنی ها را سازنده و نتیجهگرا توصیف کردهاند و قرار است طی روزهای آینده ادامه یابد. همین می تواند دلیلی برای خوشبینی محتاطانه باشد.
پیشنهاد ایالات متحده این است که اکثر تحریم های "فشار حداکثری" را که دولت ترامپ در تلاش برای محروم کردن ایران از اقتصاد جهانی اعمال کرده، پایان دهد. این تحریم ها مجموعه وسیعی از سازمان ها و موسسات ایرانی را هدف قرار داده که شامل بانک مرکزی، وزارت نفت و شرکت ملی نفت ایران می شود. سید عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه ایران در این باره گفت که اگر وعده لغو تحریم های ایران تحقق یابد، تهران می تواند کار هستهای خود را متوقف و معکوس کند.
وحشت اسپویلرهای قدیمی
البته که همان بازیخرابکنهای قدیمی که از ابتدا هرگز نمیخواستند توافقی حاصل شود، از شنیدن هرگونه صحبتی در مورد احیای آن بیم دارد.
انتقاد مشترک برخی از مخالفان بازگشت واشنگتن به برجام این است که لغو تحریم ها اهرمی را که طی سه سال گذشته ایجاد شده است، از بین می برد. این نگرش جمهوریخواهانی مانند الیوت آبرامز، نماینده ویژه ترامپ در امور ایران و همچنین دموکراتهایی مانند باب منندز، سناتور دموکرات نیوجرسی و رئیس کمیته روابط خارجی سنا است. منندز به تازگی نامهای با 43 سناتور دیگر را امضا کرده است که در آن خواسته شده، تحریم ها تا زمان دستیابی به توافق دیگری که محدودیتهای عمیقتری را برای برنامه هستهای ایران، برنامه موشکهای بالستیک و سیاستهای منطقهای این کشور ایجاد میکند، تداوم یابد.
البته این نامه بیشتر از آنکه یک نقطه شروع برای گفت وگو باشد، یک لیست آرزو بود. اگر ایران قصدی برای تسلیم در برابر این خواستههای آمریکا داشت، مدتها قبل چنین میکرد. در این مرحله، رویکرد تندروها مخالف عقل سلیم است. اگر ایالات متحده از پایبندی به توافق اول امتناع میکند، چرا ایرانیان برای تبعیت آمریکا از قرارداد دوم به آن اعتماد داشته باشند؟
حقیقت تلخ این است که تحریمهای فشار حداکثری پایدار نیستند. این تحریمها نه تنها رفتار ایران را تغییر نداد بلکه نتیجه برعکس به دنبال داشت. ایران برای تنبیه ایالات متحده به دلیل عدم پایبندیاش به توافق، گامهای تنظیمشده برای نقض تدریجی تعهداتش را به اجرا درآورد تا به واشنگتن یادآوری کند که جهان بدون توافق هستهای ایران، چگونه جهانی است.
تحریمهای آمریکا کارایی خود را از دست میدهند
تحت برجام ایران اجازه داشت اورانیوم را تا 3.67 درصد غنی کند که بسیار پایینتر از غنای لازم برای کاربرد تسلیحاتی بود. اکنون ایران در حال غنی سازی 20 درصدی است. بر اساس توافق هستهای ایران مجاز به داشتن 202.8 کیلوگرم اورانیوم محدود بود، اما اکنون برآورد میشود سه تن اورانیوم داشته باشد.
بر اساس توافق هستهای، بازرسان بینالمللی اجازه داشتند هر اینچ از چرخه سوخت هستهای ایران را بدون اطلاع قبلی مورد بازرسی قرار دهند. حالا به بازرسان گفته شده دیگر دسترسی قبلی را نخواهند داشت. در ماه می، اگر توافق هستهای احیا نشود، بازرسان بینالمللی از مشاهده آنچه در سایتهای هستهای ایران میگذرد، محروم خواهند ماند.
وضعیت از جهات دیگر نیز غیرقابل دفاع است. تحریم بانکهای ایرانی و نهادهای اروپایی و آسیایی که با ایران تجارت می کنند در اصل برای ایجاد درد کوتاه مدت کافی در راستای وادار کردن مذاکرات در نظر گرفته شده بود. تداوم آنها به طور نامحدود خطر هدایت کل اقتصاد ایران، یک کشور پیچیده با بیش از 80 میلیون جمعیت، به سوی بازار سیاه را در پی دارد. این امر شبکههای فساد را توانمند خواهد کرد. این وضعیت در عوض باعث فشار به میانهروهایی مثل حسن روحانی میشود، رئیس جمهوری که سرمایه سیاسی خود را صرف توافق با آمریکا کرده و میخواهد قبل از اینکه در ماه اوت از مقام خود خارج شود، دوباره در مسیر خود ببیند.
جیکوب لو، وزیر خزانه داری در سال ۲۰۱۶ هشدار داد که استفاده بیش از حد از تحریمهای مالی میتواند به شدت ساختار تحریمها را تضعیف کند. اگر سایر کشورها از تهدید ایالات متحده برای مجازات بانکها و مشاغل در سراسر جهان که با ایران تجارت می کنند، خسته شوند به دنبال جایگزینی برای سیستم مالی آمریکا خواهند رفت. همچنین تحریم های ایالات متحده نه تنها قدرت خود را از دست میدهند، بلکه مرکزیت بانکهای آمریکایی و جایگاه دلار به عنوان ارز ذخیره غالب جهانی نیز میتواند تضعیف شود.
نمونه این وضعیت قرارداد جدید ایران و چین برای یک همکاری دراز مدت است که گفته میشود شامل طرح سرمایهگذاری 400 میلیارد دلاری در زیرساخت های نفت، گاز و حمل و نقل ایران در ازای نفت است. این نشان میدهد که روسیه و چین برای مدت زمان طولانی از تحریم های آمریکا تبعیت نخواهند کرد.
امید واهی شاهینها و رنج مردم ایران
بیش از همه وضع موجود تحریمها برای ایرانیان عادی آسیبزا است. مردم عادی رنج میبرند و حکومت به دنبال راههایی برای دور زدن تحریمها است. درسی که تحریمهای عراق در اواسط دهه ۱۹۹۰ به همراه داشت را باید یادآور شد؛ یعنی زمانی که بیش از نیم میلیون کودک عراقی بر اثر سوء تغذیه ناشی از تحریمهایی که نتوانست قدرت صدام حسین را مهار کند، جان خود را از دست دادند.
امروزه ایرانیان مشکلات ناشی از کمبود انسولین و سایر داروها را به آمریکا نسبت میدهند. اگرچه استثناهای بشردوستانهای برای تحریمها در زمینه فروش غذا و دارو به ایران ایجاد کرد، اما استفاده گسترده از تحریمها علیه بانکهای ایرانی شرایط پیچیدهای را برای نقل و انتقالات به دنبال داشته است.
ایران همچنین در پرداخت هزینه واکسن ویروس کرونا با مشکلات عظیمی مواجه شده است زیرا داراییهای ارزی ایران در بانکهای خارج از کشور بلوکه شده است. این در دنیا به نفع هیچکس نیست که ایران به عنوان مرکز شیوع ویروس کرونا باقی بماند.
با همه اینها امید واهی شاهینهایی مانند مایک پمپئو، وزیر امور خارجه سابق، این است که بدبختی تحریممحور جامعه به طور معجزه آسایی باعث خواهد شد که مردم ایران قیام کنند و غرب را در آغوش بگیرند. اما شورشها در لیبی، سوریه و جاهای دیگر، حماقت درونی خیالات رنگارنگ شاهینها را نشان داده است. با این حال هیچ تضمینی وجود ندارد که چنین اتفاقی در ایران بیفتد، و یا در صورت وقوع، انچه در پی آن میآید یک وضعیت بهتر باشد.
از طرف دیگر، برخی کشورهای منطقه خواهان ادامه تحریمهای دوران ترامپ هستند چراکه مدعی هستند برداشتن تحریمها سبب میشود ایران برای توسعه موشکهای بالستیک و حمایت از متحدان شیعه در منطقه، تقویت شود. اما اعمال تحریمها نیز تاکنون نتوانسته در مهار این اقدامات کارساز شود و تنها ایران را به همسایهای متخاصمتر تبدیل کرده است.
اگر برنامه هستهای ایران به طور مسالمت آمیز محدود شود، یک ائتلاف منطقهای می تواند به نقش ایران در منطقه بپردازد. حتی اگر بایدن همه تحریمهای دوران ترامپ را بردارد، بسیاری از تحریمهای ایالات متحده در جای خود باقی خواهند ماند و اهرم اقتصادی برای دست یافتن به توافقات بعدی هنوز میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
تیم سیاست خارجی بایدن با وعده توافق هستهای "طولانیتر و مستحکمتر" روی کار آمد که هدفی شایسته است. اولین قدم برای رسیدن به این هدف نیز بازگشت به توافق هستهای است.