راز پافشاری بر خروج از افغانستان
به گزارش اقتصادنیوز ؛ برخلاف موضع انتقادی اغلب تحلیلگران آمریکایی و حتی رسانههای همسو با دموکراتها نسبت به تصمیم جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا درباره خروج نظامیان این کشور از افغانستان تا پایان ماه آگوست، دکتر پائول آر. پیلار، عضو ارشد مرکز تحقیقات امنیتی دانشگاه جورجتاون و موسسه بروکینگز، و از سردبیران نشریه نشنالاینترست، در مطلبی با عنوان «عقبنشینی از افغانستان رهبری درست بایدن را نشان میدهد» به دفاع از پرداخته است.
پیلار که علاوه بر این سابقه آکادمیک و رسانهای، مقام بازنشسته جامعه اطلاعاتی آمریکا بوده و کهنهسرباز جنگ ویتنام نیز محسوب میشود، معتقد است، گرچه جو بایدن در تیترهای رسانهها بهطور گسترده مورد انتقاد قرار گرفته، اما وی در قامت یک رهبر سیاسی پراگماتیست داغ نقدها را به جان خریده و صرف نظر از هزینههای سیاسی و تبعاتی که تصمیم خروج از افغانستان در پی دارد، قصد دارد گزینهای را که به زعم وی و تیمش بهترین در شرایط حاضر است، عملیاتی کند.
وی در این یادداشت نوشته است: منافع ملی اغلب با عناوین رسانهای سازگاری ندارد. برخی از مواردی که خبرهای ناخوشایند را ایجاد می کنند ممکن است بیشتر منفعت داشته باشند، همانگونه که جراحی علیرغم بهبود سلامت بدن، در لحظه و تا مدتی باعث ایجاد درد و زخم می شود. برعکس، تلاش برای عدم مواجهه با تیترهای دلسردکننده مطبوعات، اغلب راه خوبی برای تأمین منافع کلان کشور نیست.
تمایز موجود تا حدی تفکیک بین مؤلفههای کوتاه مدت و بلند مدت است. چرخه اخبار روزانه یا هفتگی، در مقیاس زمانیای هستند که ارزیابی مناسب در مورد پیشرفت یا پسرفت منافع کشور را ارائه نمی دهند. همچنین موضوعی که بسیار ملموس است -خصوصاً در خبرهای بد- این است که جنبه های رفاهی ملت کمتر مورد توجه است، اما با این وجود یک اولویت مهم است.
جنگ داخلی در افغانستان در هفته ها و ماه های آینده تیترهای مطلوبی برای رسانهها فراهم میکند. این پیش بینی محکمی نیست و هر کسی که درباره آینده میان مدت افغانستان چنین پیش بینی هایی انجام می دهد باید به یاد بیاورد که رژیم محمد نجیب الله مورد حمایت شوروی بسیار بیشتر از آنچه که ناظران در هنگام عقب نشینی نیروهای شوروی از افغانستان در 1989 انتظار داشتند، در حالت معلق باقیماند.
با این وجود ، نقاط ضعف رژیم فعلی افغانستان که مدتهاست مشهود است ، هنوز بطور جدی وجود دارد. محتمل ترین سناریوها برای افغانستان شامل تسخیر بیشتر یا کل کشور توسط طالبان در طول سال آینده، یا معامله ای بینالأفغانی که در آن طالبان در نظم سیاسی و اجتماعی جدید تأثیر عمده می گذارد، هستند.
نظم جدید شامل ویژگی هایی است که اکثر ناظران غربی آن را غیر جذاب یا حتی بربری می دانند. این عدم جذابیت ، درستی اقدام به عقب نشینی نظامی را که دولت های متعدد ایالات متحده نتوانستند انجام دهند و سرانجام دولت بایدن در حال دستیابی به آن است ، نفی نمی کند. درستی این اقدام اساساً به دو مفهوم بستگی دارد که طرفداران گسترش جنگ درآمریکا هرگز نتوانسته اند آن را رد کنند.
اگر ۲۰سال کافی نیست، چقدر؟
یکی این که هیچ وظیفه ای وجود ندارد که ارتش ایالات متحده بتواند بطور متقاعد کننده در سالهای آینده انجام دهد که در بیست سال گذشته نتوانسته به انجام برساند. اگر بیست سال کافی نباشد ، پس چند سال دیگر کافی است؟ و چه عواملی تغییر کرده یا خواهد کرد که به تبع آن موفقیت در آینده (نسبت به گذشته) محتمل شود؟
مفهوم دیگر این است که افغانستان در میان همه مکانهای جهان که دارای سهم سخاوتمندانهای در زشتی و بی ثباتی است، گزینهای منحصر به فرد است. میراث 11 سپتامبر باعث می شود آمریکایی ها آن را از نظر تروریسم بی نظیر بدانند ، اما این طور نیست.
اگر تروریست هایی که به ایالات متحده آسیب می رسانند واقعاً نیاز به اردو زدن در مکان های دور بیثبات دارند، بسیاری از مکان های دیگر وجود دارد که می توانند آن را برپا کنند. و فاصلهای که همچنان افغانستان را از دموکراسیهای لیبرال جدا میکند برای منافع ایالات متحده ضرر بیشتری نسبت به بسیاری از کشورهای دیگر که به همان اندازه از دموکراسی های لیبرال دور هستند، ندارد.
مسئولیت ویژه ایالات متحده در افغانستان مربوط به ایمنی و رفاه آن افغانی هایی است که مستقیماً برای ایالات متحده کار می کنند، که پس از یک شروع کُند، دولت بایدن اکنون با مکانیسمی قابل قبول، در حال انجام این وظیفه است.
همانطور که تیترهای بد درباره افغانستان حاکی است، رئیس جمهور جو بایدن به دلیل تصمیم خود برای عقب نشینی از افغانستان مورد انتقاد شدید قرار گرفته و خواهد گرفت. البته مخالفان سیاسی وی این موضوع را تا هر مزیت سیاسی که از آن بدست آورند، میدوشند. تقریباً میتوان از حالا فریادهای "چه کسی افغانستان را از دست داد" را در مبارزات انتخاباتی 2022 و 2024 شنید.
حتی بسیاری از کسانی که در بیشتر موارد از بایدن حمایت می کنند، درباره بسیاری از مواردی که احتمالاً در ماههای آینده در افغانستان اتفاق خواهد افتاد، به تقبیح این تصمیم پرداختند [یا دستکم با سکوت در پشت صحنه باقی ماندند]. صفحه سرمقاله واشنگتن پست، که احتمالاً نماینده این دیدگاه است، سرمقاله اخیر خود را در این زمینه به این شکل جمع بندی کرد:«تنزل از موقعیت بن بست به موقعیت شکست می تواند شیب دار و ناخوشایند باشد. ما تعجب می کنیم که آیا او [بایدن] عواقب آن را کاملاً در نظر گرفته است یا خیر».
آیا نویسندگان محترم گمان میکنند رئیسجمهوری که خودشان روزانه هزاران خط در تأیید سیاستها و رویکردها و سوابقش قلم میزنند، برای تصمیمگیری دراین باره همراه با مشاورانش تاس ریختهاند؟ و سپس بدون هیچ براوردی از آنچه ممکن است در پس آن رخ دهد، آن را اعلان و اجرا کردهاند؟
آیا بایدن عواقب تصمیمش را در نظر گرفته است؟
او مطمئناً عواقب را در نظر گرفته است. بایدن حداقل به اندازه سایر سیاستمداران آمریکایی در چند دهه گذشته خود را در مسئله افغانستان مستغرق کرده است. همانطور که من در گذشته میتوانستم این موضوع را به وضوح مشاهده کنم -از جمله در بحثی که درباره افغانستان با او در زمانی که معاون رئیس جمهور بود، داشتم- درک او از این مسئله و این کشور بسیار قوی و عمیق است. این فهم تا آنچه در پی خروج نیروهای ایالات متحده به وقوع خواهد پیپست نیز تداوم می یابد. بایدن عواقب آن را در نظر گرفته و از آنها متعجب نخواهد شد.
بایدن به عنوان یک انسان همدل و دلسوز ، به اندازه برخی دیگر از آمریکایی ها درمورد برخی از عواملی که احتمال دارد افغان ها در ماه های آینده متحمل شوند، آگاه است. او به عنوان یک سیاستمدار باتجربه می داند که در نتیجه این تصمیم می تواند انتظار انتقاد شدید را داشته باشد.
و او همچنان به درستی به این نتیجه رسیده است که به پایان رساندن این اعزام نظامی 20 ساله به نفع ایالات متحده است.
حکمرانی مسئولانه
به طور خلاصه ، بایدن تصمیم گرفته است داغ نقدها را بپذیرد و هزینههای سیاسی که برای وی خواهد داشت را به جان بخرد؛ چرا که بااطمینان بالایی این اقدام را درستترین در شرایط موجود میداند.
بخش عمدهای از رهبری سیاسی مسئولانه، هدایت کشور در مسیر درست است؛ حتی اگر در کوتاه مدت به جای تشویق، با تیترهای دلسرد کنندهای مواجه شود. بایدن احتمالاً بیش از این مورد انتقاد قرار خواهد گرفت، اما او میتواند رضایت خاطر داشته باشد که نسبت به اسلاف خود در افغانستان رهبری قویتری را اعمال کرده است.
پل آر. پیلار (Paul R. Pillar) یکی از سردبیران نشریه نشنال اینترست (منافع ملی) است. پیلار عضو ارشد مرکز تحقیقات امنیتی دانشگاه جورج تاون و نیز مرکز سیاستهای امنیتی ژنو است. وی در سال 2005 پس از 28 سال فعالیت در جامعه اطلاعاتی ایالات متحده از سازمان اطلاعات مرکزی (DCI) بازنشسته شد و پس از آن به عنوان استاد مهمان در برنامه مطالعات امنیتی در دانشگاه جورج تاون حضور یافت. مناصب ارشد دولتی وی شامل افسر اطلاعات ملی خاور نزدیک و جنوب آسیا، معاون رئیس مرکز ضد تروریستی DCI و دستیار اجرایی مدیر اطلاعات مرکزی بود. وی کهنهسرباز جنگ ویتنام و افسر بازنشسته ارتش ایالات متحده است. دکتر پیلار دارای مدرک افتخاری از کالج دارتموث، لیسانس فلسفه از دانشگاه آکسفورد، و کارشناسی ارشد و دکتری از دانشگاه پرینستون است.
کتاب های پل پیلار شامل عناوین زیر است:
۱. مذاکره برای صلح: خاتمه جنگ بعنوان یک روند چانهزنی (1983)
۲. تروریسم و سیاست خارجی ایالات متحده (2001)
۳. اطلاعات و سیاست خارجی ایالات متحده: عراق ، 11 سپتامبر و اصلاح اشتباهات (2011)
۴. چرا آمریکا جهان را اشتباه میفهمد: تجربه ملی و ریشههای سوءبرداشت (2016)