افشای حقایق تازه از مذاکرات وین
به گزارش اقتصادنیوز؛ تریتا پارسی، معاون اجرایی اندیشکده کوئینسی در مقالهای برای پایگاه تحلیلی این مؤسسه با عنوان «افشا شد: چگونه بایدن یک راه منطقی روبهجلو در مذاکرات با ایران را رد کرد» نوشته است که ظاهراً کاخ سفید متعهد نمیشود که تا پایان دوره ریاست جمهوری در توافق باقی بماند.
به باور وی، بایدن با امتناع از تعهد خود به لغو تحریمها حتی پس از احیای برجام قصد دارد اهرم فشار آمریکا را برای مذاکرات پس از آن در راستای آنچه توافق طولانیتر و قویتر می خوانند حفظ کند.
دلیل اصلی تعلیق احیای برجام
وی در این مطلب آورده است: تأخیر ایران در پیوستن مجدد به مذاکرات در وین برای احیای توافق هسته ای مهم سال 2015 ، به گمانه زنیها و روایتها مبنی براینکه بیمیلی ابراهیم رئیسی به این اختلاف دامن زده است را تقویت کرد. این روایت در ادامه میگوید بی اعتمادی عمیق، خوش بینی نسبت به گزینه چین و اطمینان از این که تهران میتواند تحریم های آمریکا را تحمل کند ، این نتیجه را شکل داده است ، و واشنگتن چاره ای جز تهدید علنی تغییر به سمت اعمال اهرم اجبار بیشتر تحت یک پلن B نامعلوم ندارد.
اما اطلاعات جدیدی که توسط Responsible Statecraft به دست آمده نشان می دهد که این بن بست به دلیل احساس مصونیت ایرانیان از فشار نیست ، بلکه بیشتر به این دلیل است که جو بایدن ، رئیس جمهور امریکا ، متعهد به لغو تحریم ها علیه ایران تا پایان دوره خود نشد ، حتی اگر ایران دوباره به برجام بپیوندد و به توافق هسته ای پایبند باشد.
بنیانگذار شورای ملی ایرانیان آمریکایی (NIAC) میافزاید: یک نقطه عطف مهم در مذاکرات در ماه مه سال جاری رخ داد. ایرانیان بر تعهدات الزام آور قانونی پافشاری کرده بودند که ایالات متحده در صورت احیای برجام به امضای آن احترام بگذارد و از برجام خارج نشود. اگرچه تیم آمریکایی درخواست ایران را قابل درک دانست ، اما اصرار داشت که نمیتواند دست دولت بعدی را ببندد و همچنین تضمین نمی کند که دولت آینده متخاصم در قبال برجام آن را رها نخواهد کرد.
اما به گفته دیپلماتهای غربی و ایرانی که در مذاکرات شرکت داشتند ، ایرانیان تقاضای خود را کاهش دادند و خواستار تعهدی شدند که بایدن به سادگی متعهد به ماندن در توافق تا پایان دوره خود می شود ، با این شرط که ایران نیز به تعهدات خود پایبند خواهد ماند. به گفته این منابع ، تیم مذاکره کننده ایالات متحده این موضوع را به واشنگتن برگرداند اما در کمال تعجب تهران و دیگران ، کاخ سفید با استناد به موانع قانونی آمادگی انجام چنین تعهدی را نداشت. در عوض ، تغییراتی را در متن مذاکره ارائه کرد که از تعهد قانونی کوتاه بود. کاخ سفید به درخواست اظهار نظر پاسخ نداد.
نقطه عطف خواستههای ایران
پارسی مدعی است: واکنش آمریکا باعث سردرگمی و تفرقه در تهران درست قبل از انتخابات ریاست جمهوری ژوئن شد که راه را برای بن بست کنونی هموار کرده است. در حالی که مذاکره کنندگان آمریکایی درباره محوریت درخواست ایران برای اقداماتی که پایبندی آمریکا را تضمین کند، تردید دارند، دیپلمات های اروپایی و ایرانی تاکید می کنند که این مهمترین نقطه عطف خواسته های ایرانیان بوده است.
به ادعای تریتا پارسی، این پیام هفته گذشته در جریان سفر انریکه مورا ، مذاکره کننده اصلی اتحادیه اروپا به تهران تقویت شد، جایی که ایرانیان این موضوع را در طول مشورت 4 ساعته درباره برجام حداقل پنج بار مطرح کردند ، هرچند که با دقت از واژه "ضمانت" اجتناب کردند. از دیدگاه واشنگتن ، علی باقری کنی مذاکره کننده اصلی ایران نیز با تأکید بر اینکه تعهد سه یا چهار ساله ایالات متحده دیگر کافی نیست، تاکید کرد که تهران موضع خود را پس گرفته است.
دلایل نگرانی ایران از عدم تعهد کاخ سفید
دیپلمات های اتحادیه اروپا این را تشخیص میدهند که سهولت خروج ایالات متحده از توافق "یک نگرانی جدی و مشروع" است. تهران نگران است که غیرقابل اعتماد بودن تعهد آمریکا به برجام ، ایران را در موقعیت بسیار آسیب پذیر قرار دهد.
با هماهنگی مجدد با برجام ، تهران بسیاری از اهرم های هسته ای خود را کنار می گذارد در حالی که ظاهراً واشنگتن تحریم ها را لغو می کند. با این حال ، لغو تحریم ها منافع اقتصادی معناداری برای ایران به دنبال نخواهد داشت مگر اینکه شرکت های غربی نسبت به وفاداری بلند مدت واشنگتن به توافق اطمینان داشته باشند؛ که البته اینطور نیست. این امر باعث می شود که ایران بدون هیچ گونه اهرمی از قدرت دست بردارد - به ویژه اگر واشنگتن بار دیگر از توافق خارج شود.
علاوه بر این ، غیرقابل اعتماد بودن رفع تحریم ها ، مشکلات مدیریت انتظارات را برای تهران ایجاد می کند. با برداشته شدن ظاهری تحریم ها ، انتظارات مردم ایران از رشد آینده ، و مطالبات و آرزوهای آنها برای آینده ای روشن افزایش می یابد. هنگامی که رفع تحریم ها نتواند انتظارات را برآورده کند - یا بدتر از آن ، ایالات متحده تحریم ها را دوباره وضع کند و اقتصاد ایران ضربه بزرگی را متحمل شود، آنچه به سرعت جای آمال و امیال جامعه ایرانی را میگیرد، انتظارات برآورده نشده و رویاهای بربادرفته و امید متلاشی شده است که باعث ایجاد نارضایتی و برانگیختناعتراضات اجتماعی می شود.
عدم اطمینان از تعهد آمریکا به سادگی برای ایران بیثبات کننده است و باعث می شود که یک اقتصاد باثبات و بد را بر عدم اطمینان از لغو تحریمهای آمریکای غیرمتعهد ترجیح دهد.
دومین مانع بزرگ
معاون اجرایی مؤسسه کوئینسی برای حکمرانی مسئولانه (QUINCY INSTITUTE FOR RESPONSIBLE STATECRAFT) در ادامه نوشته است: رویکرد دوراندیشانه بایدن به این موضوع، دومین مشکل را تشدید کرده است: ایالات متحده خواستار آن است که به محض احیای برجام ، مذاکرات جدید برای طولانیتر و قویتر شدن محدودیتهای آن آغاز شود. البته طرف آمریکایی اشاره کرده است که مذاکره در مورد تغییر توافق نیز به نفع طرف ایرانی خواهد بود، به ویژه با توجه به ناامیدی تهران از نبود مکانیسمهایی برای تضمین لغو قابل اطمینان تحریم ها.
اما توافق قوی تر چندین مشکل را برای تهران ایجاد می کند.
اول اینکه ، برجام یک مجازات مذاکره شده است. به دلیل تخلفات [ادعایی] فعالیتهای هستهای ایران در گذشته [پیش از آغاز بحران هستهای اوایل دهه ۲۰۰۰]، محدودیت هایی برای برنامه هسته ای آن تا 25 سال اعمال میشود و پس از آن، با فرض پایبندی به این محدودیتها و بازگرداندن اعتماد به فعالیت های هسته ای خود، برنامه هسته ای ایران عادی می شود. جستجوی یک معامله طولانی تر به معنای طولانی شدن مجازات ایران است. و این در حالی است که این ایالات متحده است که از طریق خروج ترامپ این توافق را نقض کرده است ، نه ایران.
علاوه بر این ، آیا واشنگتن به دنبال یک بار طولانی شدن توافق است یا به دنبال تمدیدهای متعدد؟ در اصل طولانی شدن محدودیت های معین در توافق به طور نامحدود، عادی سازی برنامه ایران را از دستورکار برجام خارج میکند. و البته درحالیکه شدیدترین محدودیتها بیشتر میشود، احتمال اینکه مردم آمریکا رئیس جمهور دیگری مانند ترامپ را انتخاب کنند که بار دیگر از توافق خارج شود نیز در حال افزایش است.
تردیدهای عمیق و یک وضعیت بسیار پیچیده
تردیدهای تهران در مورد مقاصد پشت پرده درخواست آمریکا برای یک توافق طولانیتر و قویتر ممکن است با تمدید امتناع غیرضروری تهران از گفتگوی مستقیم با مذاکره کنندگان آمریکایی، تشدید شود. اما با امتناع بایدن از متعهد ماندن بر لغو تحریمها علیه ایران پس از بازگشت تهران به تعهدات کامل در ریل برجام، این امر به مراتب پیچیدهتر شده است.
تصمیم بایدن باعث شد هم مقامات ایرانی و هم اتحادیه اروپا حتی شک کنند که آیا ایالات متحده با استفاده از تهدید یا اعمال مجدد تحریمها، اساساً به دنبال ایجاد بستری برای مذاکرات پس از حصول برجام در راستای دستیابی به توافقی طولانیتر بوده است؟ به این معنا که بایدن صفحهای از دفترچه راهنمای بازی ترامپ را میگیرد و با تهدید به اعمال مجدد تحریمهایی که قبلاً در چارچوب برجام لغو کرده است، میخواهد از ایران امتیاز بیشتری بگیرد.
آیا بایدن با امتناع از تعهد به لغو تحریمها حتی پس از احیای برجام قصد دارد اهرم فشار آمریکا را برای مذاکرات پس از آن در راستای توافق طولانیتر و قویتر حفظ کند؟ ایران و برخی از مقامات اتحادیه اروپا مظنون هستند که تعهد بایدن به رعایت شرایط برجام، وی را در مذاکرات پس از احیای برجام، از موضع قدرت و داشتن اهرم فشار مؤثر محروم خواهد کرد.
این ملاحظات باعث شده است که تهران بازگشت آمریکا به برجام را نه تنها به دلیل غیرقابل اعتماد بودن در زمینه لغو تحریمها، بلکه با توجه به نگرانی از فروپاشی دوباره برجام به دلیل تمایل واشنگتن برای دستیابی به یک توافق طولانیتر و قویتر ، خطرناک تلقی کند. در این صورت، با بازگشت ایالات متحده به توافق ، واشنگتن توانایی بیشتری برای مجازات اقتصادی ایران خواهد داشت، از جمله استفاده از مکانیزم اسنپبک در شورای امنیت برای اعمال مجدد خودکار همه تحریمها علیه ایران، که ترامپ تلاش کرد اما موفق به اعمال آن نشد.
تهران احتمالاً وضعیت فعلی را ترجیح میدهد
در نتیجه ، تهران ممکن است وضعیت فعلی را که در آن بیشتر تحریم ها همچنان باقی مانده است در حالی که ایران هنوز به چینیها نفت میفروشد، همچنان ترجیح دهد، تا از این طریق ایالات متحده را به سوی شرایطی سوق دهد به برجام بازگردد و به جای اصرار غیرقابل قبول بر طولانیشدن سختترین شرایط برجام، فقط به دنبال احیای توافقی باشد که ممکن است به زودی با آوار مصائبش روی سر واشنگتن سقوط کند.
دیپلماسی حلزونی؛ تاکتیک ایران برای حفظ موضع برتر
اما نکته مهم این است که، وضعیت فعلی تنها در صورتی می تواند برای تهران پایدار بماند که حداقل تصوری از حرکت در مذاکرات وجود داشته باشد. به این ترتیب، احتمالاً مذاکرات در ماه نوامبر از سر گرفته میشود، در حالی که تهران به احتمال زیاد سعی می کند آنها را با سرعت حلزون نگه دارد؛ یعنی به اندازه کافی آهسته برای جلوگیری از توافق ناعادلانه بر سر احیای برجام، اما به اندازه کافی سریع برای حفظ روند دیپلماسی.
اما اینجا تهران محاسبات سختی را انجام می دهد. وضعیت فعلی به سادگی نمی تواند برای مدت طولانی پایدار بماند. بدون پیشرفت واقعی، دولت بایدن سرانجام طعمه فشارهای اسرائیل، امارات و شاهینهای خشن در کنگره می شود.
مرگ برجام، با تصمیم مشترک ایران و آمریکا؟
در عین حال، واشنگتن در صورتی که گمان کند فشارهای بیشتر یا تهدیدهای نظامی، وضعیت را از بن بست خارج خواهد کرد، سخت در اشتباه خواهد بود. اما این راهی است که هر دو ممکن است انتخاب کنند. همانطور که تهران ممکن است به جای توافق هستهای نابرابر با آمریکا، ترجیح دهد برجام بدون تعهد ایالات متحده فرو بپاشد، [با این فرض که به این نتیجه رسیده باشد که توافق به هر حال به هم خواهد خورد]، تیم بایدن نیز احتمالاً به نتیجه مشابهی رسیده است.
کاخ سفید ممکن است محاسبه کند که اگر یک توافق طولانیتر و قویتر در دستور کار نیست، بنابراین بهتر است برجام از هم بپاشد تا اینکه بایدن هزینه سیاسی داخلی ملحق شدن مجدد به این توافق را بپردازد و تنها پس از مدتی از بین برود.
در واقع، عدم تمایل بایدن به متعهد ماندن درباره رفع تحریم های ایران تا پایان دوره خود، نشان می دهد که او مایل به فروپاشی برجام است، نه به این دلیل که نمیتوان آن را احیا کرد ، بلکه به دلیل طولانی شدن و تقویت آن پس از احیای آن.
نیاز به پلن A، نه پلن B!
هیچ پلن B فشارمحوری وجود ندارد که بتواند همگرایی فزاینده در جهت پذیرش فروپاشی برجام در تهران و واشنگتن را حل کند. در عوض ، یک پلن A قابل اعتمادتر و پایدارتر لازم است که هم ناپایدار بودن توافقی را که ایالات متحده میتواند بدون مجازات از آن خارج شود، مورد بازنگری قرار دهد و هم باعث تفکیک احیای برجام از تمایلات مشروع برای گسترش این توافق شود.