نگاه من به ماه رمضان در دهه 40 و امروز
نسل من آموخته بود که دلایل عقلى و علمى محکمى براى روزه دارى وجود دارد. اگر کسى در دهه۱۳۴۰ از من میپرسید که حکمت روزه دارى چیست، من فهرستی از یافته هاى پزشکى میاوردم که نشان میداد روزه چه فوایدى براى روح و جسم انسان دارد. اما غزالى بمن آموخت که براى روزه دارى فقط و فقط یک دلیل لازم است آنهم اطاعت از حضرت باریتعالی.غزالى براى اینکه علم یا پزشکى مدرن اندر فواید روزه چه دلائلی آورده اند، اعتباری قائل نبود.اگر از او می پرسیدیم که چرا از بام تا شام می بایستى صیام را نگهداریم، غزالی بجای برشمردن دلایل عقلى یا علمی، یککلام میگفت:”براى آنکه نبی اکرم(ص) اینگونه روزه می گرفتند”؛ تمام شد و رفت.
برای غزالى نه اهمیتى میداشت که مصرف مشروبات الکلى چه آثار سوئی بر روى کبد یا کلیه انسان می گذارد و نه بدنبال یافتن دلایل علمى پرهیز از مصرف گوشت خوک بود. او واجباتِ شریعت را انجام میداد و از محرمات آن اجتناب میکرد نه بواسطه آنکه اینها عقلى یا علمی بودند، بلکه صرفاً بواسطه آنکه شریعت به مؤمنین اینگونه دستور داده بود. ازنظر غزالى، دینى که یک بخش آنرا علم اثبات کرده، بخش دیگرش را فلسفه و گوشه دیگرش را منطق،فاقد مبناى استوارى براى اطاعت حضرت حق است.
غزالى فقط مبناى"نگاه علمى به دین" را در من ویران نکرد.بلکه پایه دیگر اعتقادى من را که شریعت براى سامان دادن به امور این دنیا آمده را نیز با تردید رو برو ساخت. غزالى تأکید بیشتر را بر روی توجه به آخرت می گذارد.رسالت شریعت،اطاعت از حضرت باریتعالی، معاد و عبادت است. ممکن است،شریعت در خود آداب تجارت یا قضا هم داشته باشد.اما به باور غزالى، هدف دین نه ایجاد نظام اقتصادی است نه حکومتداری یا قضایی.شریعت بیش از آنکه برای ساختن این دنیا امده باشد،برای توجه دادن به آن دنیا نازل شده.
نگاه سنت گرایان و غزالى مرا مجذوب و شیفته خود ساخت. بماند اینکه بعدها دریافتم که اساساً گره زدن دین به علم دانشمندان از منظر معرفت شناسى با چه اشکالات بنیادى روبرو میشود.
منبع: کانال تلگرامی نویسنده