شاه با سگش«بنو» صبحانه مىخورد نه با شهبانو یا فرزندان
اتفاقاً پدربزرگ خانم نور! یک سگ غولپیکر سیاه مکزیکى داشت اسمش "بنو" بود. شاه با بنو صبحانه مىخورد نه با شهبانو یا فرزندان، نه حتى با اوسا اسدالله و مهمانان. بنو موقع ضیافت هم روى میز غذا مىرفت و سرش را توى ظرف غذاها مىکرد و از بشقاب ملکه مادر هم مىخورد و شاه قاهقاه مىخندید.
ریشه یابی علی مطهری درباره اعتراضات اخیر کشور+فیلم
در دوم بهمن ١٣٥٧ که شاه با دو هواپیماى جمبوجت از ایران به مصر رفت، یک هواپیما پر از چمدان و صندوقچه بود. روى صندلىها هم بهجاى مسافر چمدانهاى کوچک بود. در هواپیماى دیگر شاه و شهبانو و سگها و سگبان و آشپز بودند، جایى براى هویدا و نصیرى و خسروداد و رحیمى و ربیعى و همایون نبود.
شهبانو فرح بیش از هر کسى مىتواند داستانهاى سگ سیاه شاه را براى نور روایت کند، گاهى بنو سرش را توى بشقاب شهبانو یا اشرف یا ملکه مادر مىکرد، کسى حق اعتراض نداشت، گاه بشقاب روى پاى افراد مىافتاد.
شهبانو در جشن تولدش در بیرجند که شترسوارى کرد، سگش از کیک تولد $400 فرانسوى خورد!