پتانسیل نارضایتی در کشور بالاست؛ اما این بدان معنا نیست که حتما اتفاقی می افتد
به گزارش اقتصادنیوز در این مطلب آمده است: تحولات جامعه ایران را دقیق نمیتوانیم پیشبینی کنیم ولی اجمالا میدانیم (شواهد و قراین و شاخصها نشان میدهد) که جامعه ایران بحرانی- نیمه خاموش است.
جامعه ایران مثل فرد بیماری است که اجمالا میدانیم بیماری صعبالعلاجی دارد و بعضی وقتها صدای ضجهاش در میآید. ولی شواهد و علایم نشان از بهبود بیمار ندارد. لذا این بیتدبیری است که اطرافیان بیمار فکر کنند چون بیمار دائم ضجه نمیزند و سونوگرافی چیزی را نشان نمیدهد، پس جای نگرانی نیست.
. یک کار اشتباه در دولت رییسی اتفاق افتاده و آنهم این هست که نظرسنجیها (پیمایشها) مرتب نشر عمومی نمیشود. تازه پیمایشها اگر مرتب انتشار یابد و توسط سازمانهای گوناگون هم پیمایش انجام بشود، باز کافی نیست و به تحقیقات کیفی هم نیاز داریم. با این همه جامعه بیپیمایش مثل اتاق فرمان هواپیما است که دستگاه مانیتور ندارد.
البته ممکن است پیمایش محرمانه انجام بشود و به اطلاع مسوولان برسد. ولی این کافی نیست نتایج پیمایش باید در حوزه عمومی انتشار یابد تا تفسیر بشود. اطرافیان مقامات که از واقعیات خبر نمیدهند بلکه مطلب مورد انتظار و علاقه آنها را به سمع و نظر میرسانند.
به نظر میرسد حکومت به عنوان مهمترین نهاد در ایران اعتراضات ۹۶، ۹۸، اعتراضات آب خوزستان و اصفهان و خیزش اعتراضی پاییز ۱۴۰۱ را جدی نگرفته است. بیشتر این اعتراضات را کار خارجیها و اذناب داخلی آنها میداند. و از همه مهمتر اینکه حکومت انتخابات ۱۴۰۲ را «یک فرصت برای ترمیم شکاف دولت و ملت» نمیداند. (این از آن خطاهای درشت حکومت بعد از اعتراضات مهسا است و بعید به نظر میرسد در شش ماه آینده هم کاری بشود. .
اما تبدیل نارضایتی به «خیزش اعتراضی» فرمول و قاعده ندارد. خیزشها «کانتینجنت» و اقتضایی هستند (برآیندی از عوامل شناختهشده و نشده و شانس هستند). معمولا از جایی شروع میشود که کسی انتظارش را ندارد. لذا دلیل محکمی نداریم که بگوییم در سالگرد ۲۵ شهریور ۱۴۰۲ دوباره خیزش اعتراضی اتفاق میافتد یا نمیافتد. ولی پتانسیل نارضایتی و اعتراض در جامعه هست. کسی دقیق نمیداند صدایش کی در میآید.